بهترین فیلم ها برای تماشا در نوروز که وحشت را به‌ جان شما می‌اندازند

Midsommar

اواسط تابستان

کارگردان: آری استر

بازیگران: فلورنس پیو، جک رینور، ویل پولتر و ویلیام جکسون هارپر

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳٪

Midsommar دومین فیلم بلند آری استر، کارگردان جوان آمریکایی است که توانست نام خود را با اثر ترسناک Hereditary به عنوان ستاره‌ای نوظهور در صنعت سینما مطرح کند. این فیلم بیش از آنکه خود را درگیر کلیشه‌های رایج آثار ژانر وحشت کند، در تلاش است تا نوعی متفاوت از حس ترس را که مبتنی بر فضاسازی و وحشت روانشناختی است به بیننده ارائه کند. استفاده از محیط‌های روشن و رنگارنگ، تضمن به نماد‌های پاگانیسم، کارگردانی قابل تحسین استر و هنرنمایی فلورنس پیو در نقش شخصیت اصلی این فیلم باعث می‌شود که بخواهیم از Midsommar به عنوان یکی از بهترین و متفاوت‌ترین فیلم‌های ترسناک چند سال اخیر نام ببریم.

شخصیت اصلی Midsommar دانشجویی به نام دنی آردور است که به تازگی والدین و خواهرش تری را از دست داده. این اتفاق ناگوار باعث می‌شود رابطه‌ی عاطفی او با کریستین، که پیش‌تر از این هم آنچنان خوب پیش نمی‌رفت، رو به سردی برود. با فرا رسیدن تابستان، دنی متوجه می‌شود که کریستین و دو تن از دوستانش، مارک و جاش، توسط پله، یکی از رفقای سوئدی آن‌ها، به جشنی تابستانه به نام هارگا در منطقه‌ی هالسینگلند سوئد دعوت شده‌اند که هر نود سال یکبار برگزار می‌شود. از آنجایی که کریستین چیزی راجع به این سفر به دنی نگفته بود، مشاجره‌ای میان این زوج اتفاق می‌افتد. کریستین برای اینکه به این دعوا پایان دهد، بی‌ خبر از آنکه بداند چه چیزی در این سفر انتظارشان را می‌کشد، از دنی می‌خواهد که همراه او و دوستانش به سوئد بیاید.

Us

ما

کارگردان: جوردن پیل

بازیگران: لوپیتا نیونگو، مدیسون کری، اشلی مک‌کوی، وینستون دوک، شاهادی رایت جوزف، ایوان الکس و الیزابت ماث

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳٪

کمتر کسی فکرش را می‌کرد جوردن پیل که به خاطر نقش آفرینی در آثار طنز و استند آپ کمدی‌هایش شهرت یافت، روزی به عرصه‌ی ساخت آثار ترسناک وارد شود و تا این حد موفق باشد. با وجود آنکه بحث‌های زیادی درمورد ژانر Get Out، اولین ساخته‌ی پیل، مطرح شد، Us، دومین تجربه‌ی کارگردانی او، یک فیلم کابوس‌وار تمام عیار است. پیل مدعی است که ایده‌ی اولیه‌ی ساخت فیلم Us را از یکی از قسمت‌های سریال کلاسیک Twilight Zone به نام Mirror Image وام گرفته است که ماجرای زنی جوان و همزاد شیطانی‌اش را روایت می‌کرد. با وجود آنکه افسانه‌ی داپل گنگر یا همان همزاد موضوعی جدید در دنیای سینما نیست و فیلم‌های زیادی داستانی مرتبط به این موضوع را روایت می‌کنند، اما جوردن پیل در Us سعی می‌کند برداشتی عجیب و متفاوت از این افسانه را به تصویر بکشد و با استفاده از آن، به برخی مسائل اجتماعی-تاریخی بپردازد، که در گذشته کمتر در آثار سینمایی آمریکا به آن‌ها پرداخته شده است.

در سال ۱۹۸۶، دختری به نام ادلاید به همراه والدینش برای سفری کوتاه به شهر سانتا کروز می‌رود. او که غرق گشت و گذار در ساحل این شهر است، به یک خانه‌ی سرگرمی راه می‌یابد. اتفاقی در این محل برای او رخ می‌دهد که زندگی او را برای همیشه دست‌خوش تغییر می‌کند؛ ادلاید در تالار آینه‌ها با همزاد خود رو‌به‌ رو می‌شود.

حالا سال‌ها از آن اتفاق گذشته و ادلاید زنی بالغ است که تشکیل خانواده داده و به همراه همسر و فرزندانش زندگی می‌کند اما هنوز نتوانسته خاطره‌ی ترسناک ملاقات با همزادش در دوران کودکی را فراموش کند. گیب ویلسون، شوهر ادلاید، که تصمیم دارد دوستان پولدارش جاش و کیتی تایلر را تحت تاثیر قرار دهد، تصمیم می‌گیرد همراه با خانواده به شهر سانتا کروز نقل مکان کند. ادلاید به این نقل مکان حس خوبی ندارد، اما با پافشاری گیب مواجه می‌شود. این نقل مکان مقدمه‌ای است بر اتفاقات ناگواری که برای خانواده‌ی ادلاید رخ می‌دهد.

Doctor Sleep

دکتر اسلیپ

کارگردان: مایک فلنگن

بازیگران: یوان مک گرگور، راجر دیل فلوید، ربکا فرگوسن، جیکوب ترمبلی، بروس گرینوود و امیلی آلین لیند

امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷٪

مگر می‌شود لیستی از فیلم‌های ترسناک تهیه کرد که در آن نشانی از آثار اقتباس شده از رمان‌های استفن کینگ به چشم نخورد؟ مایک فلنگن، کارگردان Doctor Sleep، پیش از این نیز اقتباسی سینمایی براساس یکی دیگر از آثار کینگ، Gerald's Game، ساخته بود. Doctor Sleep دنباله‌ی فیلم کلاسیک The Shining، اثر ماندگار استنلی کوبریک، است. با وجود آنکه انتشار رمان Doctor Sleep به سال ۲۰۱۳ برمی‌گردد، اما شروع ساخت اقتباس سینمایی آن به دلایلی مختلف تا سال ۲۰۱۸ به تاخیر افتاد. فلنگن که به فیلم‌های ترسناک عشق می‌ورزد، خود نوشتن فیلم‌نامه، کارگردانی و تدوین این فیلم را برعهده گرفت و تلاش کرد اقتباسی درآمیخته با سبک ترساندن خاص خود ارائه کند. این فیلم توانست با وفاداری به رمان،‌ هواداران استفن کینگ را از خود راضی نگه دارد و در دست دیگر به لطف بازی خوب یوان مک گرگور و ربکا فرگوسن و فضاسازی خوبش مورد تحسین منتقدین قرار بگیرد.

مدتی بعد از اتفاقات هولناک هتل اوورلوک که پیش‌تر در The Shining مشاهده کردیم، حالا دنی تورنس به همراه مادرش وندی در فلوریدا زندگی می‌کند. این اتفاقات مشکلاتی روحی و روانی برای دنی به‌وجود می‌آورند و او هنوز یکی از ارواح هتل اوورلوک را می‌بیند. دنی بعد از صحبت با دیک هالوران متوجه می‌شود که دلیل حضور این روح در زندگی‌اش، قدرت‌ فراطبیعی «درخشش» اوست.

سال‌ها می‌گذرند و دنی، که حالا با نام دن شناخته می‌شود، هنوز با مشکلات روحی خود دست و پنجه نرم می‌کند و رنگ آرامش را مدت‌هاست که به چشم ندیده. او راه‌های مختلفی را برای خلاص شدن از شر این مشکلات و رسیدن به آسایش خاطر امتحان می‌کند، اما نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. در نهایت، زندگی دن بعد از ملاقات آبرا، دختر جوانی که قدرت درخشش قوی‌تر از او دارد، به آشوب بزرگ‌تری دچار می‌شود.

Scary Stories to Tell in the Dark

داستان‌های ترسناک برای گفتن در تاریکی

کارگردان: آندره اوردالبازیگران: زویی کولتی، مایکل گارزا، گابریل راش، آستین آبرامز، آستین زاجور و دین نوریس

امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸٪

Scary Stories to Tell in the Dark فیلمی به کارگردانی آندره اوردال نروژی است که براساس سری کتاب کودکی با نام مشابه، به قلم آلوین شوارتز، ساخته شده است. فیلم‌نامه‌ی این اثر توسط دن و کوین هگمن با الهام از ایده‌ی اولیه‌ای نوشته‌ی گی‌یرمو دل تورو، پاتریک ملتون و مارکوس دانستن نگارش شده است. با وجود آنکه این فیلم به‌خاطر طراحی جلوه‌های ویژه‌ی نه‌چندان جذاب و چشم‌گیر خود و وجود نقص‌هایی در فیلم‌نامه مورد برخی انتقادات قرار گرفت، اما منتقدان با تمجید از عناصر ترسناک اثر، شخصیت پردازی قابل قبول، نقش آفرینی خوب بازیگرها و وفادار بودن این اقتباس به طراحی‌های اصلی استفن گمل Scary Stories to Tell in the Dark را اثری خوب برای طرفداران کم سن و سال‌تر آثار ژانر وحشت معرفی کردند.

داستان فیلم Scary Stories to Tell in the Dark در شب هالووین سال ۱۹۶۸ آغاز می‌شود؛ سه دوست جوان به نام‌های استلا، آگی و چاک تصمیم می‌گیرند کمی سر به سر تامی، قلدری که کسی دل خوشی از او ندارد، بگذارند. وقتی تامی و دار و دسته‌اش برای تلافی آن‌ها را دنبال می‌کنند، آگی، چاک و استلا به یک سینمای درایو-این فرار می‌کنند. رامون، یک راننده‌ی جوان، با پهنان کردن این سه دوست در خودروی خود، آن‌ها را از دست تامی نجات می‌دهد. بعد از اینکه آب‌ها از آسیاب افتاد، رامون به بچه‌ها پیشنهاد می‌دهد که با او به دیدن خانه‌ای تسخیر شده بیایند. آن‌ها در این خانه اتاقی مخفی و کتابی از داستان‌های ترسناک، نوشته‌ی دختری به اسم سارا بیلوز، را پیدا می‌کنند. تامی که گروه را تا آنجا دنبال کرده، ایشان را به همراه خواهر چاک و دوست تامی در اتاق مخفی حبس می‌کند. در این اوضاع قمر در عقرب، نیرویی ناشناخته به کمک این گروه دوستان می‌آید و ایشان را از اتاق نجات می‌دهد. استلا تصمیم می‌گیرد کتاب سارا را با خود به خانه ببرد؛ این اتفاقات آغازگر فصلی جدید در زندگی این دوستان می‌شود.

The Lighthouse

فانوس دریایی

کارگردان: رابرت اگرز

بازیگران: رابرت پتینسون و ویلم دفو

امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰٪

سال ۲۰۱۹ را باید سال دومین فیلم‌های موفق کارگردانان تازه کار دانست. رابرت اگرز مستعد و خوش آتیه، در سال ۲۰۱۵ با The Witch نظرها را به عنوان کارگردانی تازه‌کار به‌سوی خود جلب کرد و در سال ۲۰۱۹ با The Lighthouse به همه ثابت کرد که موفقیت اثر اولیه‌ی او اتفاقی نبوده است و او آمده تا به نامی ماندگار در دنیای فیلم‌های ترسناک تبدیل شود. به گفته‌ی کارگردان جوان The Lighthouse، ایده‌ی اولیه‌ی ساخت این فیلم ترسناک روانشناختی از قطعه‌ای سروده‌ی ادگار آلن پو، شاعر و نویسنده‌ی صاحب نام آمریکایی، به نام The Light-House گرفته شده است؛ برادر رابرت، مکس اگرز، تصمیم داشت برداشتی مدرن از اثر پو را به رشته‌ی تحریر درآورد، اما این پروژه با شکست مواجه شد. نهایتا رابرت به مکس پیشنهاد داد که در انجام این کار به او کمک کند. حاصل این همکاری فیلم‌نامه‌ی The Lighthouse شد؛ اثری عجیب و تاریک که به هویت خاص خودش دست یافته بود و دیگر اثری از بخش عظیمی از عناصر و اثر انگشت‌های همیشگی پو در آن دیده نمی‌شد.

 این فیلم به‌خاطر جنبه‌ی بصری و سینماتوگرافی خود، کارگردانی و فیلم‌نامه نویسی اگرز و بازی فوق العاده‌ی پتینسون و دافو در نقش‌های اصلی، مورد تحسین منتقدین قرار گرفت.افرایم وینسلو برای چهار هفته شغل نگهبانی از یک فانوس دریایی در جزیره‌ای در نزدیکی بندر نیو انگلند را پذیرفته است. در این فانوس دریایی، مرد مسن بد اخلاقی به نام توماس ویک ناظر و همکار افرایم است. تنهایی و شرایط سخت کار و زندگی در این فانوس دریایی، کم کم عرصه را بر این دو نگهبان تنگ می‌کند و ایشان را در هجمه‌ای از کابوس‌ها و دیوانگی غرق می‌کند.

Three From Hell

سه نفر از جهنم

کارگردان: راب زامبی

بازیگران: شری مون زامبی، سید هیگ، بیل موسلی و ریچارد بریک

امتیاز راتن تومیتوز: ۵۳٪

شاید در نگاه اول با خود فکر کنید که امتیاز این فیلم نسبت به بقیه‌ی آثار معرفی شده پایین‌تر است و اصلا چرا باید چنین فیلمی در این لیست جایی داشته باشد. مسئله این است که همیشه‌ی خدا قرار نیست به پای آثاری با ارزش هنری بالا و داستان‌سرایی چند لایه بنشینیم؛ گاهی اوقات تماشای فیلم‌های درجه دوی آمریکایی، که یاد و خاطره‌ی برخی آثار دهه‌ی نود و ۲۰۰۰ میلادی را در ذهن ما تداعی می‌کنند، و لذت بردن از خشونت بی مغز آنان خالی از لطف نیست. این فیلم آخرین قسمت از سه گانه‌ی Firefly راب زامبی، کارگردان و موزیسین آمریکایی، است. Three From Hell درست مثل House of 1000 Corpses و The Devil Rejects آنقدر بد است که خوب است! صد البته اگر کسی علاقه‌ای به تماشای خشونت عریان و اغراق شده در سینما ندارد یا نوستالژی خاصی نسبت به این دسته از آثار در درون خود احساس نمی‌کند، نمی‌تواند آنچنان با این فیلم ارتباط برقرار کند. 

Three From Hell با چند گزارش خبری از وقایع فیلم پیشین آغاز می‌شود. در میان این گزارشات مشخص می‌شود که بیبی، اوتیس و کاپیتان اسپالدینگ به طرز معجزه آسایی از تیراندازی پلیس جان سالم بدر برده‌اند و حالا قرار است به‌خاطر جنایاتشان مورد محاکمه قرار بگیرند. خبر این محاکمه به سرعت در سراسر آمریکا پخش و منجر به اعتراضات گروهی از مردم در دفاع از بی گناهی این سه نفر می‌شود. علیرغم تمامی اعتراضات ولی اوتیس و بیبی به حبس ابد و کاپیتان اسپالدینگ به اعدام محکوم می‌شود، اما هر کس این سه نفر را بشناسد می‌داند که این پایان کار آن‌ها نیست.

Crawl

خزش

کارگردان: الکساندر آژا

بازیگران: کایا اسکودلاریو و بری پپر

امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳٪

Crawl از آن دسته فیلم‌هایی است که انسان را در مقابل طبیعت قرار می‌دهد. این فیلم پر است از صحنه‌های اکشن نفس گیر، از ضرب آهنگ روایت بالایی برخوردار است و از موقعیت‌های وحشت برانگیز خالی نیست. در کنار این موارد، بازی خوب کایا اسکودلاریو در نقش اصلی به یکی از پررنگ‌ترین نقاط قوت این فیلم تبدیل شده است. الکساندر آژا که کارگردانی با سابقه در ژانر وحشت به‌شمار می‌رود توانست با Crawl به یکی از موفقیت آمیزترین تجربیات دوران حرفه‌ای خود دست یابد. در ماه نوامبر ۲۰۱۹، کوئنتین تارانتینو از Crawl به عنوان محبوب‌ترین فیلم سال خود نام برد.

هیلی کلر یکی از بهترین شناگران دانشگاه فلوریداست. خواهر هیلی، بث، در تماسی اضطراری او را از طوفان سهمگینی که در راه فلوریداست باخبر می‌کند و از او می‌خواهد که به سرعت این ایالت را ترک کند. هیلی با پدرش تماس می‌گیرد تا او را از این خبر مطلع کند، اما پاسخی دریافت می‌کند. هیلی نگران و سراسیمه، برخلاف اطلاعیه‌های پلیس و مسئولین، به محل زندگی پدرش می‌رود، اما تنها چیزی که آنجا پیدا می‌کند، سگ خانوادگیشان، شوگر، است.

هیلی و شوگر در جست‌وجوی دیو، پدر هیلی، خیابان‌های سیل زده را طی می‌کنند و به خانه‌ی سابقشان می‌روند. هیلی در آنجا پدر خود را زخمی و بی هوش می‌یابد. وقتی که او تلاش می‌کند پدرش را از آن محل خارج کند، متوجه می‌شود که خروجی توسط تمساحی بزرگ و گرسنه مسدود شده است.

امیدواریم تماشای این فیلم‌های هیجان انگیز بتواند اوقات خوشی برای شما رقم بزند. راستی جای چه فیلم‌های ترسناک داغی در این لیست خالی است؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.