بهترین فیلم های کریستین بیل | از روانی آمریکایی تا شوالیه تاریکی

بهترین فیلم های کریستین بیل | از روانی آمریکایی تا شوالیه تاریکی

در این مقاله ۲۰ مورد از بهترین فیلم های کریستین بیل را به شما معرفی می‌کنیم؛ کسی که با اسمش اول از هر چیزی هنرنمایی در نقش بتمن را به ذهن اکثریت می‌آورد. همراه میدونی باشید.

وقتی اسم بازیگری مانند کریستین بیل به گوش می‌رسد، هرکس یک فیلم متفاوت از او به یاد می‌آورد؛ شاید شما او را به‌عنوان یک قاتل روانی یا یک جادوگر تردست یا یک بی‌خواب با سوءتغذیه یا حتی یک پسر جوان مظلوم بشناسید. با هر لقب و عنوانی که او را بشناسید، قطعا با نقش بتمنِ او خاطرات زیادی دارید. بازیگرانی مانند بیل آنقدر آثار سینمایی فوق‌العاده خوب در رزومه کاری خود دارند که خاطرات زیادی را برای مخاطبان می‌سازند. او به واسطه‌ی همین آثار و بازی‌های چشمگیر، تا به امروز نامزد دریافت چهار جایزه اسکار شده است.

بیل در طی این سال‌ها با کارگردانان و بازیگران برجسته‌ی زیادی کار کرد که تا حد زیادی در پیشرفت او تاثیر داشتند؛ اما منصفانه نیست اگر بخواهیم تمام موفقیت و پیشرفت این بازیگر را مدیون همکارانش بدانیم. او از سال ۱۹۸۲ فعالیت بازیگری خود را آغاز کرد و تا به امروز چیزی حدود ۵۰ فیلم سینمایی کار کرده است؛ فیلم Empire of the Sun (امپراتوری خورشید) جزو اولین آثار سینمایی مهمی است که کریستین بیل در رزومه کاری خود دارد؛ اثری که توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شده بود. حال ما در این مقاله می‌خواهیم ۲۰ مورد از بهترین فیلم‌های کریستین بیل را به شما معرفی کنیم.

این فیلم‌ها براساس نظر تحریریه انتخاب و براساس امتیاز IMDB رتبه بندی شده‌اند.


بهترین فیلم های کریستین بیل

۲۰- فیلم Public Enemies

فیلم دشمنان ملت

  • کارگردان: مایکل من
  • نویسنده: رونان بنت، ان بیدرمن و مایکل من
  • بازیگران: کریستین بیل، جانی دپ و ماریو کوتیار
  • میانگین امتیازات Public Enemies در IMDB: ۷

دوران سخت دهه ۱۹۳۰، زمانی بود که دزدان با فرکانسی هشداردهنده، بانک‌ها و دیگر اهداف ثروتمند خود را کله‌پا می‌کردند. در میان این دزدان، هیچکدام بدتر و بدنام‌تر از جان دیلینگر نبود؛ کسی که با شهروندان عادی کاری نداشت و باند او تجارت خود را با روش‌های حیله‌گرانه‌ای علیه کسب و کارهای بزرگ اجرا می‌کردند. زمانی‌که دیلینگر تبدیل به یک قهرمان مردمی شد، رئیس سازمان اف‌بی‌آی به نام جی. ادگار هوور عزم خود را جزم کرد که گروه او را متوقف کند؛ آن هم با مامور کردن یکی از نخبه‌ترین ماموران سازمان خود به نام ملوین پرویس، برای ردیابی و شکار دیلینگر. زمانی‌که پرویس با واقعیت‌های شکار انسان دست‌وپنجه نرم می‌کرد، خود دیلینگر هم به خاطر از دست دادن دوستانش، با آینده‌ای شوم روبه‌رو شده بود؛ این در حالی بود که گزینه‌های مقابلش رو به کاهش بود و دنیای در حال تغییر جنایات سازمان یافته، دیگر جایی برای حضور او نداشت. اولین مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل سبکی اکشن، جنایی و تا حدودی بیوگرافیکی دارد.

داستان این فیلم اقتباسی از کتاب غیرداستانی برایان بورو به نام Public Enemies: America's Greatest Crime Wave and the Birth of the FBI, 1933–34 است. داستان این فیلم در دوران بسیار سخت رکود بزرگ جریان دارد. نویسنده این کتاب در ابتدا قصد داشت که یک مینی سریال تلویزیونی از جرم و جنایت‌های دوران رکود بزرگ در ایالات متحده بسازد اما درنهایت به همان نوشتن کتاب بسنده کرد. با اینکه بخش زیادی از صحنه‌های فیلم در همان لوکیشن‌های واقعی رویدادها فیلم‌برداری شده، اما نمی‌توان گفت که کل داستان از لحاظ تاریخی، دقیق و قابل استناد است. این فیلم تا حد زیادی مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و در سرتاسر دنیا هم توانست فروشی بیش از ۲۰۰ میلیون دلار داشته باشد؛ آن هم با وجود بودجه‌ای که ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده بود.


۱۹- فیلم Hostiles

فیلم متخاصمان

  • کارگردان: اسکات کوپر
  • نویسنده: اسکات کوپر
  • بازیگران: کریستین بیل، رزمند پایک و وس استودی
  • میانگین امتیازات Hostiles در IMDB: ۷.۲

«همه‌ی ما... متخاصم هستیم.» در سال ۱۸۹۲، بعد از نزدیک به دو دهه نبرد با بومیان شاین، آپاچی و کومانچی، به یک کاپیتان سواره‌نظام و قهرمان جنگی ایالات متحده به نام جوزف بلوکر، دستور جدیدی داده می‌شود؛ او باید رئیس بیمارشاین یعنی شاهین زرد را اسکورت کند و به خانه‌ی اجدادی‌اش در دره‌ی خرس‌ها در مونتانا ببرد. شاهین زرد، نفرت‌انگیزترین دشمن جوزف بلوکر به شمار می‌رود که اصلا چشم دیدنش را ندارد. جوزف از این مأموریت ناخواسته حسابی خشمگین است در حدی که به حالت تهوع افتاده است. ظاهرا همه چیز در حد یک مأموریت ساده و ناخواسته به نظر می‌رسد اما به مرور زمان، همه چیز سخت‌تر می‌شود؛ خصوصا زمانی‌که یک مهاجر بیوه به نام رزالی کویید توسط گروه سربازان او دستگیر می‌شود. گروه‌های تهاجمی کومانچ غارتگر هنوز در مسیر جنگ و تشنه به خون هستند. آیا با این اوصاف کاپیتان کارکشته می‌تواند برای آخرین بار وظیفه خود را انجام دهد؟ این مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، سبک متفاوتی با آثار دیگر دارد.

متخاصمان درکنار ژانر درام خود، المان‌های ژانر ضد وسترنی/وسترن مدرن/وسترن مجدد را هم دارد که در اواسط دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ خیلی رایج بودند. این فیلم با اینکه نقدها و نظرات مثبت خیلی زیادی از سمت منتقدان دریافت کرد، اما آنقدرها مورد استقبال سینمادوستان عادی قرار نگرفت و حتی متحمل شکست در باکس آفیس هم شد. براساس گفته‌ی منتقدان، این فیلم جلوه‌های بصری خیلی جذاب و بازی محوری محکم و قدرتمندی از طرف کریستین بیل را دارد و همین دو مورد تاثیر خیلی زیادی در موفقیت و هموارسازی داستان ناهموارش داشت. به‌صورت کلی این اثر نامزد دریافت تنها ۶ جایزه شده بود که سرانجام ۴ مورد آن‌ها را از جشنواره‌های کوچکی دریافت کرد.


۱۸- فیلم Vice

فیلم معاون

  • کارگردان: آدام مک‌کی
  • نویسنده: آدام مک‌کی
  • بازیگران: کریستین بیل، استیو کارل و ایمی آدامز
  • میانگین امتیازات Vice در IMDB: ۷.۲

«براساس یک داستان واقعی گفته نشده که مسیر تاریخ را تغییر داد.» فرمانداری به نام جورج بوش در سال ۲۰۰۰ تصمیم می‌گیرد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. او فردی به نام دیک چنی را که مدیرعامل شرکت هالیبرتون محسوب می‌شد، به‌عنوان معاون جمهوری‌خواه خود انتخاب کند. چنی با رزومه چشمگیری که داشت، مشخص بود که با سیاست غریبه نیست. او در سال‌های گذشته جایگاه‌های مختلف بالایی مانند رئیس کارکنان کاخ سفید، شلاقِ اقلیت مجلس نمایندگان و وزیر دفاع بوده است. زمانی‌که بوش با اختلاف کمی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری پیروز می‌شود، چنی کم کم شروع به استفاده از قدرت جدید خود برای کمک به تغییر شکل کشور و همچنین کل جهان می‌کند. بعید نیست که معاون، یکی از بهترین فیلم های کریستین بیل به شمار می‌رود زیرا در فصل جوایز نامزد دریافت ۱۳۹ جایزه شده بود که در پایان ۳۵ مورد آن‌ها را دریافت کرد؛ از جمله‌ی مهم‌ترین آن‌ها هم یک جایزه از مراسم آکادمی اسکار بود که در بخش بهترین گریم و استایل مو به تیم تولید رسید.

کریستین بیل برای این فیلم، ۲۰ کیلوگرم اضافه کرد، موهای سرش را تراشید، ابروهایش را روشن کرد و ورزش‌هایی انجام داد که باعث بزرگ شدن گردنش شد. این فیلم بیشتر از هر چیزی روی چنی و مسیر او برای تبدیل شدن به قدرتمندترین معاون رئیس جمهور در تاریخ آمریکا را مورد بررسی قرار می‌دهد. این دومین اثر سینمایی است که ریاست جمهوری جورج دبلیو. بوش را به تصویر می‌کشد؛ پیش از این هم فیلم W. (دبلیو.) بود که از اولیور استون، در سال ۲۰۰۸ اکران شد. هنرنمایی قدرتمند بازیگران چیزی بود که تحسین منتقدان زیادی را به‌دنبال داشت اما طرف دیگر، خود فیلم انتقاداتی را در پی داشت؛ برخی از این منتقدان، معاون را یکی از بهترین فیلم‌های سال عنوان می‌کردند اما دیگر منتقدان، آن را بدترین اثر سال می‌دانستند. همچنین کارگردانی و نگارش مک‌کی، هم انتقاد زیادی را به‌دنبال داشت و هم تحسین منتقدان را برانگیخت.


۱۷- فیلم American Hustle

فیلم حقه‌بازی آمریکایی

  • کارگردان: دیوید او. راسل
  • نویسنده: اریک وارن سینگر و دیوید او. راسل
  • بازیگران: کریستین بیل، بردلی کوپر و ایمی آدامز
  • میانگین امتیازات American Hustle در IMDB: ۷.۲

«همه برای زنده ماندن حقه‌بازی می‌کنند.» شماره جدید فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، اثری تخیلی و ساختگی به شمار می‌رود که در دنیای جذاب یکی از خیره‌کننده‌ترین رسوایی‌های تاریخ جریان دارد. این اثر داستان فرد کلاهبردار و باهوشی به نام اروینگ روزنفلد را حکایت می‌کند. او مجبور است به همراه شریک بریتانیایی خود به نام سیدنی پروسر، برای یک مامور وحشی و خشن از سازمان اف‌بی‌آی به نام ریچی دیماسو کار کنند؛ سیدنی هم درست همانند اروینگ، حیله‌گر و فریبنده است. دیماسو این دو همکار را به سمت دنیایی از قدرت‌داران و مافیای جرسی سوق می‌دهد؛ گروهی که درست به اندازه مسحورکنندگی و جذاب بودنشان، خطرناک هم هستند. کارماین پولیتو یک اپراتور سیاسی پرشور و بی‌ثبات نیوجرسی است که بین کلاهبرداران و نیروهای سازمان اف‌بی‌آی گیر می‌کند.

روزالین که همسر غیرقابل پیشبینی اروینگ به حساب می‌آید، می‌تواند همان کسی باشد که با انجام یک کار ساده، کل دنیا را به هم بریزد و همه چیز را نابود کند. داستان این فیلم برگرفته از یکی از مأموریت‌های سازمان اف‌بی‌آی به نام Abscam است که در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاده بود. حقه‌بازی آمریکایی بعد از اکران حسابی مورد استقبال منتقدان قرار گرفت؛ کسانی که فیلمنامه و بازیگران حرفه‌ای این تیم را تحسین کردند. نامزدی در ۱۰ بخش مراسم آکادمی اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، بهترین بازیگر اصلی مرد، بهترین بازیگر اصلی زن، بهترین بازیگر مکمل مرد و همچنین بهترین بازیگر مکمل زن، از افتخاراتی بود که این اثر کسب کرد؛ هرچند که در پایان نتوانست هیچکدام از این ۱۰ جایزه را دریافت کند. به‌صورت کلی این فیلم نامزد دریافت ۲۲۷ جایزه شد که در انتها توانست ۶۹ مورد آن‌ها را دریافت کند؛ از جمله ۳ جایزه از مراسم بفتا و ۳ جایزه از مراسم گلدن گلوب و غیره. علاوه‌بر این، با بودجه ۴۰ میلیون دلاری خود هم توانست چیزی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی کسب کند.


۱۶- فیلم Rescue Dawn

فیلم سپیده‌دم رهایی

  • کارگردان: ورنر هرزاگ
  • نویسنده: ورنر هرزاگ
  • بازیگران: کریستین بیل، استیو زان و جرمی دیویس
  • میانگین امتیازات Rescue Dawn در IMDB: ۷.۳

«یک داستان واقعی درباره بقا... غیرمحرمانه.» در سال ۱۹۶۵، در یک مأموریت محرمانه، لائوس مورد بمباران قرار گرفت. در همین حین هواپیمای ملخی یک خلبان آلمانی-آمریکایی نیروی دریایی به نام دیتر دنگلر مورد اصابت قرار می‌گیرد و در جنگل سقوط می‌کند. دیتر بعد از سقوط توسط دهقانان دستگیر می‌شود، توسط ویت کنگ مورد شکنجه قرار می‌گیرد و به اردوگاه زندانیان فرستاده می‌شود؛ جایی که با پنج زندانی و نگهبان دیگری که دچار اختلالات روانی هستند، روبه‌رو می‌شود. او در طی این مدت به دوان نزدیک می‌شود و به مرور زمان یک نقشه فرار را طراحی می‌کند. اما مدت زیادی طول نمی‌کشد که جینی، کسی که از لحاظ روانی ناپایدار است، مقابل طرح و نقشه‌ی دیتر می‌ایستد. آن‌ها متوجه می‌شوند که به‌دلیل بمباران مداوم آمریکا در این منطقه، دیگر غذایی وجود ندارد و نگهبانان می‌خواهند هرچه زودتر این زندانیان را به قتل برسانند.

به همین ترتیب هم دیتر نقشه‌ی خود را به مرحله اجرا در می‌آورد. بااین‌حال، یک خیانت غیرمنتظره گروه را از هم جدا می‌کند؛ همین اتفاق باعث می‌شود تا دیتر و دوان به این پی ببرند که جنگل، زندان واقعی آن‌ها است. ورنر هرزاگ داستان این مورد از بهترین فیلم های کریستین بیل را براساس فیلم Little Dieter Needs to Fly (دیتر کوچک به پرواز احتیاج دارد) نوشته است؛ اثری مستند که خودش در سال ۱۹۹۷ ساخته بود. با اینکه منتقدان تا حد زیادی از این فیلم استقبال کرده بودند، اما سینما‌دوستان عادی علاقه‌ی خیلی زیادی به آن نشان ندادند و باعث شدند که تیم تولید این اثر در باکس آفیس یک شکست را تجربه کند؛ شکستی که در آن با وجود بودجه ۱۰ میلیون دلاری، تنها چیزی حدود ۷ میلیون دلار آن بازگشت. از طرف دیگر هم این فیلم نامزد دریافت ۶ جایزه شده بود که در پایان تنها ۱ مورد از این جایزه‌ها را دریافت کرد.


۱۵- فیلم Little Women

فیلم زنان کوچک

  • کارگردان: گیلیان آرمسترانگ
  • نویسنده: رابین سویکورد
  • بازیگران: وینونا رایدر، گابریل بایرن و ترینی آلوارادو
  • میانگین امتیازات Little Women در IMDB: ۷.۳

شرح زندگینامه‌ی لوئیزا می آلکات از زندگی خود که با سه خواهرش در کنکوردِ ماساچوست در دهه ۱۸۶۰ سپری می‌شد، در این مورد از بهترین فیلم های کریستین بیل به تصویر کشیده می‌شود. خواهران این خانواده یعنی جو، مگ، ایمی و بث به همراه مادرشان در خانه به سر می‌برند؛ آن هم درحالی‌که پدرشان در جنگ داخلی آمریکا مشغول مبارزه است. مادر این خانواده، برای زمان خود، زنی بسیار جسور، رک و شجاع به شمار می‌رفت. داستان این فیلم، بیشتر از هر چیزی حول محور همین خواهران می‌چرخد که چطور بزرگ می‌شوند، عشق زندگی خود را پیدا می‌کنند و جایگاه خود را در جهان می‌یابند. این فیلم، پنجمین نسخه اقتباسی‌ای به شمار می‌رود که براساس این داستان کلاسیک ساخته شده است. زنان کوچک که یک اثر درام و تاریخی محسوب می‌شود، توانست نامزد دریافت ۳ جایزه در بخش بهترین بازیگر اصلی زن، بهترین طراحی لباس و بهترین موسیقی متن در مراسم آکادمی اسکار شود.

به‌صورت کلی این فیلم می‌توانست ۲۰ جایزه در بخش‌ها و جشنواره‌های مختلف دریافت کند اما درنهایت ۷ مورد از آن‌ها را به‌دست آورد؛ از جمله بهترین بازیگر مکمل زن در مراسم جامعه منتقدان سینمایی بوستون، امیدوارکننده‌ترین بازیگر زن در مراسم جامعه منتقدان سینمایی شیکاگو و غیره. منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، حسابی آن را مورد استقبال قرار دادند و نظرات و امتیاز مثبت زیادی را برای آن ثبت کردند. اکثر آن‌ها معتقد بودند که گیلیان آرمسترانگ با داشتن گروهی از بازیگران فوق‌العاده و هدایت درست آن‌ها ثابت کرد که یک داستان مانند زنان کوچک که هیچ محدوده زمانی خاصی نیاز ندارد، همیشه موفق می‌شود؛ صرف‌نظر از اینکه چند بار گفته شده باشد. پنج بازیگر زن این پروژه آنقدر خوب در نقش‌های خود ظاهر شده بودند که به خوبی توانستند گرما و آشنایی یک خانواده واقعی را به نمایش بگذارند. زنان کوچک با بودجه‌ی ۱۸ میلیون دلاری خود توانست چیزی حدود ۵۰ میلیون دلار در باکس آفیس کسب کند که خود این یک موفقیت به شمار می‌رود.


۱۴- فیلم Equilibrium

فیلم توازن

  • کارگردان: کرت ویمر
  • نویسنده: کرت ویمر
  • بازیگران: کریستین بیل، امیلی واتسون و تای دیگز
  • میانگین امتیازات Equilibrium در IMDB: ۷.۴

«در آینده‌ای نزدیک، آزادی یک موضوع قدیمی به شمار می‌رود.» داستان این مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، در دنیایی رخ می‌دهد که در آینده زندگی می‌کند. در این برهه زمانی، یک رژیم سختگیرانه به روی کار آمده که با سرکوب احساسات، جنگ را از بین برده است. در این دوران، کتاب، هنر و موسیقی به‌شدت ممنوع است و احساسات جرمی به شمار می‌رود که اعدام را به‌عنوان مجازات برای آن در نظر گرفتند. کشیشی به نام جان پرستون، یکی از ماموران عالی رتبه‌ی دولتی به شمار می‌رود که مسئول نابود کردن آن دسته از افرادی است که دربرابر قوانین مقاومت می‌کنند. پرستون که برای اجرای قوانین سختگیرانه رژیم جدید آموزش دیده است، وقتی یک دوز از پروزیوم، یک داروی تغییردهنده ذهن را که مانع از احساسات می‌شود، از دست می‌دهد، ناگهان تنها فردی می‌شود که می‌تواند این رژیم را سرنگون کند. یکی از نکات جالبی که درباره این فیلم وجود دارد، این است که صحنه‌های اکشن و اصطلاحا ژانگولربازی‌های جذابی دارد؛ به‌طوری که قاعدتا بیننده تصور می‌کند تمام این کارها با استفاده از سیم و اتصال آن‌ها به بازیگر انجام شده است.

در صورتی که تمام این پرش‌ها و بدلکاری‌ها، با روش‌های معمول و سنتی انجام شده بود؛ به‌عنوان مثال صحنه‌ی پرش از روی موتور، با ترامپولین انجام شده بود. با اینکه توازن جزو بهترین فیلم های کریستین بیل به شمار می‌رود، اما آنقدرها هم مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت. برخی از این منتقدان اعتقاد داشتند که این اثر، ترکیبِ آثار علمی تخیلی دیگر است که دوباره گرم شده است. اما پاسخی که کارگردان برای آن‌ها داشت، این بود که او این فیلم را برای مخاطبانی که با خودش هم‌فکر و هم‌نظر هستند، ساخته است نه برای منتقدانی که اصلا از آن‌ها خوشش نمی‌آید و هیچ وجه تشابهی با هم ندارند؛ براساس گفته‌های او، مخاطبانی که برای تماشای این فیلم هزینه کرده بودند، به خوبی معنا و مفهوم آن را درک کردند.


۱۳- فیلم Henry V

فیلم هنری پنجم

  • کارگردان: کنث برانا
  • نویسنده: کنث برانا
  • بازیگران: درک جیکوبی، کنث برانا و پاول اسکوفیلد
  • میانگین امتیازات Henry V در IMDB: ۷.۵

«ماجراجویی بزرگ پادشاهی که برای اثبات مرد بودن خود، فرصت‌ها را به چالش کشید.» هنری پنجم پادشاه انگلستان توسط شاه چارلز ششم کشور فرانسه، مورد توهین قرار می‌گیرد. در نتیجه، او ارتش خود را به سمت فرانسه راه می‌اندازد تا جنگی را علیه آن‌ها آغاز کند. در طول این مسیر، پادشاه جوان باید با شک‌ها و تردیدهای درونی خود و همچنین روحیه‌ی سربازانش که در حال از بین رفتن بود، مبارزه می‌کرد و آن‌ها را از بین می‌برد. در نتیجه تمام این اتفاقات، نبرد آزینکورت به وجود می‌آید که خشونت و خون‌ریزی به اوج خود می‌رسد. این فیلم هم یکی دیگر از موارد اقتباسی بهترین فیلم های کریستین بیل است؛ اثری که داستان آن براساس نمایش ویلیام شکسپیر با همین نام درباره پادشاه هنری پنجم انگلستان نوشته شده است. این فیلم در سرتاسر دنیا مورد استقبال و تحسین منتقدان قرار گرفت و حتی کار به جایی رسید که افراد خیلی زیادی آن را به‌عنوان یکی از بهترین اقتباس‌های ساخته شده‌ی تاریخ از آثار شکسپیر می‌دانند. طراح لباس این فیلم هنرمندی به نام فیلیس دالتون بود که توانست جایزه بهترین طراحی لباس را در مراسم آکادمی اسکار برنده شود.

از طرف دیگر هم کنث برانا که حرفه‌ی کارگردانی‌اش را با همین اثر آغاز کرده بود، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین کارگردان در مراسم آکادمی اسکار شد. به‌صورت کلی این فیلم نامزد دریافت ۱۳ جایزه شده بود که درنهایت ۱۱ مورد آن‌ها را از آنِ خود کرد؛ از جمله جایزه اسکار، جایزه بهترین کارگردانی در مراسم بفتا، جایزه بهترین فیلم خارجی زبان در مراسم جامعه منتقدین سینمایی شیکاگو جایزه بهترین اثر جوان اروپایی و بهترین بازیگر مرد اروپایی سال در مراسم فیلم اروپایی و غیره. جالب است بدانید که در ابتدا قرار بود سِر ایان مک‌کلن نقش پادشاه چارلز ششم فرانسه را ایفا کند اما پیش از هر اتفاق جدی‌ای، این پیشنهاد را رد کرد. اینطور گفته شده که هنری پنجم، یکی از آثار سینمایی مورد علاقه‌ی مارلون براندو بوده است.


۱۲- فیلم The Flowers of War

فیلم گل‌های جنگ

  • کارگردان: ژانگ یومو
  • نویسنده: لیو هنگ
  • بازیگران: کریستین بیل، نی نی و ژانگ ژینی
  • میانگین امتیازات The Flowers of War در IMDB: ۷.۶

داستان این مورد از بهترین فیلم های کریستین بیل در سال ۱۹۳۷ و کشور چین، در میان جنگ دوم چین و ژاپن، جریان دارد. یک متصدی کفن و دفن به نام جان، به یک کلیسای کاتولیک که در نانجینگ قرار داشت، می‌رسد تا یک کشیش را برای دفن آماده کند. او به محض ورود این به کلیسا، خودش را تنها بزرگسال آن کلیسا می‌بیند؛ آن هم درحالی‌که آن‌جا پر شده بود از دانش آموزان دختر صومعه و همچنین زنانی که از مکان‌های نزدیک آمده بودند. مدت زیادی طول نمی‌کشد که آن‌جا مورد حمله و تهاجم نیروهای ارتش ژاپنی قرار می‌گیرد. جان در موقعیتی ناخواسته گیر میفتد که مجبور است از هر دو گروه دربرابر نیروهای ارتشی محافظت کند؛ در همین نقطه است که معنی فداکاری و افتخار را درک می‌کند. منبع اصلی خلق این اثر، رمانی از گلینگ یان به نام 13 Flowers of Nanjing بود که خود او هم داستانش را براساس خاطرات مینی واترین نوشته بود. این فیلم نماینده کشور چین در بخش بهترین فیلم خارجی زبانِ مراسم آکادمی اسکار به شمار می‌رفت اما نتوانست به فهرست نهایی مراسم آن سال راه پیدا کند.

گل‌های جنگ نامزد دریافت ۱۶ جایزه از جشنواره‌های مختلف شد که درنهایت ۱۵ مورد از آن‌ها را دریافت کرد؛ از جمله بهترین تازه‌کار (نی نی) در مراسم فیلم آسیایی، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر تازه‌کار در مراسم جامعه منتقدان فیلم آسیایی، بازیگر مرد محبوب و بازیگر زن محبوب در مراسم رسانه فیلم چینی و غیره. البته با وجود تمام این موفقیت‌ها، خیلی نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب کند و نقدهای متنوعی را از آن‌ها دریافت کرد. برخی از آن‌ها به‌عنوان موردانتظارترین فیلم چینی سال، آن را توصیف کرده بودند و از هر نظر لقب اثر بزرگی را به آن داده بودند. اما از طرف دیگر برخی‌ها هم بودند که اعتقاد داشتند فیلم در بعضی قسمت‌ها حسابی ضعیف می‌شد و آنطور که باید و شاید، به داستان زندگی جان میلر پرداخته نشده بود.


۱۱- فیلم American Psycho

فیلم روانی آمریکایی

  • کارگردان: مری هارون
  • نویسنده: مری هارون و گوینویر ترنر
  • بازیگران: کریستین بیل، ویلم دفو و جرد لتو
  • میانگین امتیازات American Psycho در IMDB: ۷.۶

«هیچ معرفی‌ای نیاز نیست.» کمتر کسی است که اسم این مورد از بهترین فیلم های کریستین بیل را نشنیده باشد. داستان در اواخر دهه ۱۹۸۰ جریان دارد. وال استریتر ۲۷ ساله‌ای به نام پاتریک بیتمن در یک شبکه از افراد زیبا و برجسته‌ای قرار دارد و در تلاش است تا با آن‌ها ارتباط بگیرد. این شبکه محدود و بسته، فقط به افرادی اجازه ورود می‌دهند که شبیه خودشان باشد و یک حس برتری خاصی نسبت به دیگران دارند. پاتریک برای حفظ ظاهر جذاب و تناسب اندام خود، رژیم و روتین صبحگاهی منظمی را برای خودش تنظیم کرده است. او هم مانند دیگر اعضای این شبکه، پوچ، خودشیفته، خود شیدا و رقابتی است؛ اینکه همه آن‌ها در تلاش هستند تا در ارائه‌ی خود، یک مرحله از دیگران بالاتر باشند. اما برخلاف دیگر اعضا، پاتریک متوجه شده که تمام این‌ها، حداقل برای خودش یک نوع نقاب است؛ برای اینکه تمام چیزهایی را که واقعا درون این افراد وجود دارد و آن‌ها غیرانسانی می‌کند، بپوشاند. به عبارت دیگر، او فقط از پوسته‌ای شبیه انسان تشکیل شده است که در بطن آن تنها حرص و انزجار پیدا می‌شود.

حرص و طمع در خواستن چیزهایی که دیگران ممکن است داشته باشند و انزجار از کسانی که انتظارات او را برآورده نمی‌کنند؛ همچنین انزجار و نفرت از خودش، اگر اولین یا بهترین نمی‌شد. کم کم این نفرت خود را به شکلی نشان داد که باعث می‌شد او بخواهد دنیا را از وجود چنین آدم‌هایی پاک کند؛ پاتریک دیگر این افراد را به‌عنوان انسان نمی‌دید، بلکه فقط ویژگی‌هایی را می‌دید که می‌خواست از شر آن‌ها خلاص شود. داستان این فیلم براساس رمانی نوشته شده که برت ایستون الیس در سال ۱۹۹۱ با همین نام آن را منتشر کرده بود. در ابتدا همین مری هارون و کریستین بیل به‌عنوان کارگردان و بازیگر اصلی انتخاب شده بودند اما بعد از اینکه لاینزگیت حق و حقوق این فیلم را خرید، اولیور استون و لئوناردو دی کاپریو را جایگزین آن‌ها کرد. خوشبختانه دی کاپریو برای حضور در فیلم The Beach (ساحل) این پروژه را ترک کرد و دوباره هارون و بیل به تیم اضافه شدند.


۱۰- فیلم 3:10 to Yuma

فیلم ۳:۱۰ به یوما

  • کارگردان: جیمز منگولد
  • نویسنده: هالستد ولز، مایکل برنت و درک هاس
  • بازیگران: کریستین بیل، راسل کرو و پیتر فوندا
  • میانگین امتیازات 3:10 to Yuma در IMDB: ۷.۷

«زمان برای یک نفر منتظر می‌ماند.» مزرعه‌داری به نام دن ایوانز به بیسبی می‌رود تا مسائل و مشکلات مربوط‌به فروش زمین‌هایش را برطرف کند. در همین حین، او شاهد لحظات پایانی سرقت از یک کالسکه است که توسط یاغی مشهوری به نام بن وید رهبری می‌شد. مدت خیلی کوتاهی بعد از این سرقت، وید توسط نیروهای قانون‌گذار بیسبی دستگیر می‌شود. همه چیز دست به‌دست هم می‌دهد که ایوانز هم یکی از اسکورت‌هایی باشد که قرار است وید را به ساعت ۳:۱۰ به مقصد یوما برسانند. قرار است در ازای انجام این کار، ۲۰۰ دلار جایزه داده شود. اینطور می‌توان گفت که بخشی از تلاش‌های ایوانز برای بردن وید به ایستگاه تا حدی در جهت نجات سرزمینش است. اما درکنار آن، یک نبرد درونی هم برای او به حساب می‌آید که مشخص شود آیا او می‌تواند چیزی بیشتر از یک دامدار ساده‌لوح باشد یا خیر؛ آن هم در چشم پسر تندخو و اسلحه‌کشش به نام ویلیام ایوانز. این فرایند انتقال بسیار خطرناک است و سرخپوستان مختلف زیادی در کمین آن‌ها هستند. اما از طرف دیگر، گروهی هم هستند که می‌خواهند از وید انتقام بگیرد؛ درکنار اینکه خود وید هم رفتارهای مخفیانه و احمقانه‌ای را انجام می‌دهد.

همین مسائل باعث می‌شود که این ماجراجویی چندین برابر سخت شود. این اثر، بار دومی است که داستان کوتاه المور لئونارد با همین نام را اقتباس می‌کند و به روی پرده سینماها می‌آورد. پیش از این، فیلم 3:10 to Yuma را داشتیم که در سال ۱۹۵۷ اکران شده بود. این اثر بعد از اکران، با استقبال گسترده‌ی منتقدان روبه‌رو شد و نقدهای مثبت زیادی از آن‌ها گرفت. از طرف دیگر هم با بودجه ۵۵ میلیون دلاری خود، درآمدی حدود ۷۰ میلیون دلار در باکس آفیس سرتاسر دنیا داشت. درکنار این موفقیت‌ها، فیلم ۳:۱۰ به یوما نامزد دریافت ۳۲ جایزه مختلف شد که متاسفانه در پایان تنها توانست ۳ مورد از این جایزه‌ها را از آنِ خود کند.


۹- فیلم Empire of the Sun

فیلم امپراطوری خورشید

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • نویسنده: تام استوپارد
  • بازیگران: کریستین بیل، جان مالکوویچ و میراندا ریچاردسون
  • میانگین امتیازات Empire of the Sun در IMDB: ۷.۷

«برای زنده ماندن در دنیایی که در جنگ است، او باید قدرتی را پیدا کند که بزرگتر از تمام اتفاقاتی که او را احاطه کرده است، باشد.» در این مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، دوباره شاهد همکاری این بازیگر با کارگردان بزرگ سینما هستیم؛ فیلمی که داستان آن براساس یک رمان زندگی‌نامه‌ای از جی. جی. بالارد با همین نام نوشته شده است. امپراطوری خورشید داستان یک پسر به اسم جیمز گراهام را نقل می‌کند که به همراه خانواده‌ی ثروتمند و انگلیسی خود در شانگهای زندگی می‌کند. زندگی عالی و جذاب جیمی به واسطه‌ی حمله‌ی ژاپن به شانگهای در روز ۸ دسامبر ۱۹۴۱ وارونه می‌شود. او که از والدینش جدا شده است، سرانجام دستگیر می‌شود و به اردوگاه کار اجباری سو چاو که درکنار یک فرودگاه تسخیر شده‌ی چینی قرار داشت، برده می‌شود. جیم در میان این همه بیماری و کمبود غذا در کمپ، در تلاش است تا زندگی قبلی خود را بازسازی کند.

این در حالی است که سخت تلاش می‌کند تا روحیه و عزت نفس را برای اطرافیان خود به ارمغان بیاورد. پیش از اسپیلبرگ، قرار بود کارگردانی این فیلم را هارولد بکر و دیوید لین برعهده داشته باشند. اما از آنجایی که اسپیلبرگ ارتباط شخصی‌ای با فیلم‌های دیوید لین و همچنین موضوعات مربوط‌به جنگ جهانی دوم داشت، سرانجام کارگردانی این پروژه را برعهده گرفت. خود این کارگردان، امپراطوری خورشید را عمیق‌ترین اثر خود در مورد «از دست دادن بی‌گناهی» می‌داند. این اثر جنگی و حماسی بعد از اکران تا حد زیادی مورد استقبال منتقدان قرار گرفت اما مخاطبان عادی خیلی از آن در باکس آفیس حمایت نکردند. اما سرانجام بعد از اکران در کشورهای دیگر، موفق شد درآمد خیلی زیادی، چند برابر بیشتر از بودجه ساخت خود، از باکس آفیس درآمد داشته باشد. لازم به ذکر است که این اثر نامزد دریافت ۱۷ جایزه شده بود که سرانجام ۱۳ مورد آن را دریافت کرد؛ از جمله بهترین فیلم‌برداری، بهترین موسیقی و بهترین صدا در مراسم بفتا.


۸- فیلم The Machinist

فیلم ماشین‌چی

  • کارگردان: برد اندرسون
  • نویسنده: اسکات کوزار
  • بازیگران: کریستین بیل، جنیفر جیسون لی و آیتا سانچز گیجون
  • میانگین امتیازات The Machinist در IMDB: ۷.۷

«اگر خواب نباشید، چطور از یک کابوس بیدار می‌شوید و بیرون می‌آیید؟» ترور رزنیک، ماشین‌کاری در یک کارخانه به شمار می‌رود. یک مورد بی‌خوابی شدید باعث شده که او یک سال اصلا نخوابد و بدنش تقریبا به مرور زمان پژمرده شود و رو به نابودی برود. او وسواس شدیدی نسبت به نوشتن یادداشت‌های مختلف برای خودش دارد که همه چیز را برای خود یادآوری کند؛ همچنین وزن رو به کاهشش را پیگیری کند. او این موارد را روی برگه‌های چسبناک زردی می‌نویسد و در آپارتمانش می‌چسباند. تنها کسی که اجازه دارد از لحاظ احساسی به زندگی ترور نزدیک شود، استیوی است. این در حالی است که ترور علاقه زیادی هم به ماریا دارد؛ پیشخدمت مجردی که بچه دارد و در غذاخوری فرودگاه کار می‌کند. از آنجایی که ترور از اتفاقات زندگی خود برای هیچکس نمی‌گوید (اتفاقاتی که باعث شده تا این اندازه لاغر و ضعیف شود).

به همین دلیل هم همکاران ترور نمی‌توانند با او ارتباط برقرار کنند و به او اعتماد داشته باشند. یک حادثه در محل کار باعث می‌شود که او از همکارانش دورتر از قبل شود و غریبه‌تر باشد. از طرف دیگر هم ترور یک سری کاغذ ناآشنا در آپارتمان خود پیدا می‌کند. به همین دلیل هم اینطور برداشت می‌کند که فرد یا افرادی (احتمالا یک یا چند تن از همکارانش)، به‌دنبال او هستند؛ آن هم با کمک یک کارمند خیالی به نام ایوان که پیشروی آن‌ها قرار دارد. ترور تصمیم می‌گیرد که جست‌وجو برای ایوان را آغاز کند تا هم محل سکونت او را پیدا کند و هم به مدارکی از نقشه‌های او برسد. اما در همین حین با چیزهایی برخورد می‌کند که می‌تواند درک درستی از علت اصلی بی‌خوابی‌هایش به او بدهد. یکی از نکاتی که باعث شد توجه افراد خیلی زیادی به سمت این فیلم جلب شود، میزان تعهدی بود که بیل نسبت به پروژه و نقش خود داشت. او برای ایفای این نقش، چیزی حدود ۲۸ کیلوگرم وزن کم کرد. فیلم ماشین‌چی، بعد از اکران حسابی مورد توجه منتقدان قرار گرفت که اکثرا هم بازی بیل را مورد تحسین قرار داده بودند.


۷- فیلم The Fighter

فیلم مشت‌زن

  • کارگردان: دیوید او. راسل
  • نویسنده: پاول تاماسی، اریک جانسون و اسکات سیلور
  • بازیگران: کریستین بیل، مارک والبرگ و ایمی آدامز
  • میانگین امتیازات The Fighter در IMDB: ۷.۸

«هر رویایی ارزش مبارزه کردن را دارد.» فیلم مشت‌زن یک اثر درام درباره بوکسوری ایرلندی به نام میکی وارد است؛ کسی که قصد دارد به سمت قهرمانی ورزشکاران سبک وزن جهان قدم بردارد و مسیر سخت و بعیدی برای او به نظر می‌رسد. ظهور راکی مانند او توسط برادر ناتنی‌اش به نام دیکی تحت تاثیر قرار می‌گیرد؛ بوکسوری که حالا به یک مربی تبدیل شده است و در آستانه شکست خوردن توسط مواد مخدر و جرم و جنایت قرار دارد. منبع الهام این مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، یک اثر مستند به نام High on Crack Street: Lost Lives in Lowell است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شده بود. این فیلم ورزشی با بودجه‌ای ۲۵ میلیون دلاری توانست چیزی حدود ۱۳۰ میلیون دلار از باکس آفیس کسب کند. علاوه‌بر این، مشت‌زن توانست تحسین و تمجید منتقدان زیادی را به سمت جلب کند؛ کسانی که اکثرا بعد از تماشای داستان، از بازی والبرگ، آدامز، بیل و لئو تعریف کردند.

آن‌ها درباره وزن بازیگران، لهجه و همچنین رفتار آن‌ها نظراتی داشتند. این فیلم در هفت بخش مختلف توانست نامزد دریافت جایزه مراسم آکادمی اسکار شود؛ از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی. سرانجام هم توانست در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و همچنین بهترین بازیگر نقش مکمل زن صاحب جایزه شود. مشت‌زن اولین اثر سینمایی شد که توانست این دو جایزه را همزمان با هم دریافت کند؛ البته از سال ۱۹۸۶ که فیلم Hannah and Her Sisters (هانا و خواهرانش) این افتخار را دریافت کرد. کریستین بیل برای اینکه بتواند خیلی خوب دیکی اکلاند را درک کند و به بهترین شکل ممکن او را نمایش دهد، چندین ساعت را با او گذراند تا رفتارهای او را یاد بگیرد. اما مشکلی که پیش آمد، این بود که دیکی اکلاند از نحوه نمایش مادر و خواهرانش در این فیلم اصلا راضی نبود؛ خواهران او هم اصلا از نحوه نمایش خود در فیلم رضایت نداشتند. همین اتفاق باعث شد تا دیکی بعد از تماشای فیلم، وارد جر و بحث و مشاجره با کریستین بیل شود.


۶- فیلم The Big Short

فیلم رکود بزرگ

  • کارگردان: آدام مک‌کی
  • نویسنده: چارلز رندالف و آدام مک‌کی
  • بازیگران: کریستین بیل، استیو کارل و رایان گاسلینگ
  • میانگین امتیازات The Big Short در IMDB: ۷.۸

«این یک داستان واقعی است.» در داستان این مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، زمانی‌که چهار فرد خارجی، فروپاشی اقتصاد جهانی را دیدند، ایده‌ای به ذهن آن‌ها رسید؛ اتفاق بزرگی که بانک‌های مشهور، رسانه‌ها و دولت از دیدن آن امتناع می‌کردند. این چهار نفر با ایده «رکود بزرگ» برخورد کردند. سرمایه‌گذاری بزرگ و جسورانه‌ای که آن‌ها انجام دادند، باعث شد تا مسیرشان به بخش تاریک بانکداری مدرن برخورد کند؛ جایی که باید هم چیز و همه کس را زیر سؤال ببرند. رکود بزرگ یک اثر درام، کمدی و بیوگرافیکی است که براساس کتاب The Big Short: Inside the Doomsday Machine از مایکل لوئیس ساخته شده است. این اثر بیشتر حول محور بحران مالی و اقتصادی سال ۲۰۰۷ الی ۲۰۰۸ می‌چرخد که به واسطه‌ی حباب مسکن در ایالات متحده به وجود آمده بود. رکود بزرگ بیشتر از هر چیزی به خاطر تکنیک‌ها و روش‌های غیرمتعارفی که برای توضیح مسائل مالی به کار برده بود، مشهور شده است. درآمد خیلی زیاد از باکس آفیس و استقبال گسترده‌ی منتقدان از موفقیت‌های متعدد این فیلم درام بوده است.

منتقدانی که این فیلم را تماشا کردند، به‌طور ویژه از هنرنمایی تیم بازیگری، سبک کارگردانی مک‌کی، تدوین و فیلمنامه استقبال کردند و تحسین آن‌ها متمرکز این موارد بود. تیم تولید این فیلم توانست جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را در مراسم آکادمی اسکار کسب کند؛ البته درکنار جایزه‌های مختلف و جشنواره‌های متنوعی که نامزد دریافت آن‌ها شده بود. به‌صورت کلی رکود بزرگ نامزد دریافت ۸۱ جایزه شد که توانست ۳۷ مورد آن‌ها را دریافت کند؛ از جمله جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی در مراسم بفتا، بهترین فیلم سال در مؤسسه فیلم آمریکایی، بهترین فیلم سینمایی کمدی و تدوین شده در گروه تدوینگران سینمای آمریکایی، بهترین فیلمنامه در مراسم امپایر، بهترین فیلمنامه در مراسم گلد دربی، کارگردان موفق در مراسم فیلم هالیوودی و غیره.


۵- فیلم Ford v Ferrari

فیلم فورد دربرابر فراری

  • کارگردان: جیمز منگولد
  • نویسنده: جز باترورث، جان هنری باترورث و جیسون کلر
  • بازیگران: کریستین بیل، مت دیمون و جان برنتال
  • میانگین امتیازات Ford v Ferrari در IMDB: ۸.۱

داستان فیلم Ford v. Ferrari در سال ۱۹۶۶ روایت می‌شود. این اثر به مسابقات ۲۴ ساعته‌ی له مانز (The 24 Hours of Le Mans) می‌پردازد؛ یکی از قدیمی‌ترین مسابقات خودروهای اسپرت در جهان است. این مسابقه به‌صورت سالانه از سال ۱۹۲۳ در نزدیکی شهر لو مان کشور فرانسه و در رشته‌ی استقامت برگزار می‌شود. در این فیلم شخصیت کرول شلبی (با بازی مت دیمون) طراح ماشین است که ماشینی انقلابی برای شرکت فورد می‌سازد. این ماشین توانایی به چالش کشیدن ماشین‌های شرکت فِراری را دارد و شخصیت کن مایلز (با بازی کریستین بیل) که فردی نترس و راننده‌ای حرفه‌ای است، قرار است پشت فرمان ماشین شرکت فورد بنشیند. این اثر برای اولین‌بار در جشنواره فیلم تلیوراید به نمایش درآمد. در طی مدت زمانی‌که روی پرده سینماها بود، ۲۲۵ میلیون دلار کسب کرد و نظرت مثبت خیلی زیادی از منتقدان مطرح جهانی گرفت؛ کسانی که هنرنمایی بازیگران، کارگردانی، ویرایش و تدوین و همچنین صحنه‌های مسابقه را مورد تعریف و تمجید قرار دادند. هیئت ملی بازبینی فیلم، فورد دربرابر فراری را به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سینمایی سال انتخاب کرد.

از طرف دیگر هم موفق شد جایزه بهترین تدوین صدا و تدوین تصویر را در مراسم آکادمی اسکار دریافت کند. این فیلم، آخرین اثری بود که جایزه بهترین تدوین صدا را در آکادمی اسکار دریافت کرد؛ آن هم پیش از اینکه با بخش بهترین میکس صدا ادغام شود و به بخش بهترین صدا تبدیل شود. به‌صورت کلی این فیلم نامزد دریافت ۸۹ جایزه در بخش‌ها و مراسم‌های مختلف شد که سرانجام ۲۵ مورد این جایزه‌ها را دریافت کرد؛ از جمله بهترین تدوین در مراسم بفتا، بهترین تدوینگر سال، بهترین صدای سال و بهترین کارگردان سال در مراسم فیلم هالیوودی، بهترین تدوین در مراسم آدیسی، انجمن منتقدان فیلم سن دیگو، انجمن منتقدان سان فرانسیسکو، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین تدوین و بهترین تدوین صدا در مراسم ساتلایت و غیره.


۴- فیلم Batman Begins

فیلم بتمن آغاز می‌کند

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • نویسنده: دیوید اس. گویر و کریستوفر نولان
  • بازیگران: کریستین بیل، لیام نیسون و مایکل کین
  • میانگین امتیازات Batman Begins در IMDB: ۸.۲

«افسانه آغاز می‌شود.» بروس وین، پسر بازیگوش و میلیاردر، بعد از اینکه پدر و مادر خود را از دست می‌دهد و قتل آن‌ها را مشاهده می‌کند، محل زندگی خود را به آسیا تغییر می‌دهد. او در زندگی جدید خود زیر نظر هنری دوکارد و البته رأس الغول قرار می‌گیرد تا نحوه مبارزه با شرارت و پلیدی را بیاموزد. در همین حین متوجه می‌شود که دوکارد در نظر دارد تا شرارت و پلیدی را به‌صورت کامل از شهر گاتهام پاک کند. به همین ترتیب هم بروس با متوقف کردن دوره آموزشی و بازگشت به شهر خودش، جلوی این طرح‌ریزی را می‌گیرد. بروس به محض اینکه به زندگی سابق خود بازمی‌گردد، ظاهر یک خفاش را برای خود در نظر می‌گیرد تا بتواند به این شکل، ترس را به دل جنایتکاران بیاندازد؛ او قصد داشت که با استفاده از نماد خاصی به نام «بتمن»، فساد را از شهر پاک کند. اما نمی‌تواند برای یک مدت طولانی بی‌سروصدا کار خود را پیش ببرد و خیلی زود نامش سر زبان‌ها می‌افتد.

بتمن آغاز می‌کند، اولین قسمت از مجموعه ابرقهرمانی کریستوفر نولان است که حول محور شخصیت بتمن و دنیای او می‌چرخد. نولان و گویر زمانی‌که این پروژه را آغاز کردند، دوست داشتند اثر تاریک‌تر و واقع‌گرایانه‌تری نسبت به فیلم‌های قبلی بتمن بسازند. هدف اصلی آن‌ها این بود که مخاطب هم روی بتمن و هم روی بروس وین سرمایه‌گذاری احساسی بکند و جذب هر دوی هویت‌ها شود. چندین کتاب کمیک منبع الهام این کارگردان برای ساخت اولین فیلم بتمنی خود بود. این فیلم با اینکه ۱۵۰ میلیون دلار بودجه ساخت داشت، اما بیشتر از دو برابر آن را در باکس آفیس کسب کرد و به نهمین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۵ تبدیل شد. علاوه‌بر موفقیت مالی، منتقدان هم تا حد زیادی لحن، بازی کریستین بیل، صحنه‌های اکشن، موسیقی، کارگردانی و وزن احساسی را مورد تحسین قرار دادند؛ مواردی که از نظر منتقدان، چندین برابر بهتر از آثار قبلی بتمن بود. والی فیستر توانست برای فیلم‌برداری این فیلم، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم‌برداری در مراسم آکادمی اسکار شود. اغلب اوقات بتمن آغاز می‌کند، به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار سینمایی دهه ۲۰۰۰ عنوان می‌شود.


۳- فیلم The Dark Knight Rises

فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • نویسنده: جاناتان نولان و کریستوفر نولان
  • بازیگران: کریستین بیل، گری اولدمن و مایکل کین
  • میانگین امتیازات The Dark Knight Rises در IMDB: ۸.۴

«همیشه قبل از روشنایی، تاریک‌ترین زمان است.» بعد از ماجراهایی که در قسمت دوم سه‌گانه‌ی شوالیه تاریکی یعنی فیلم The Dark Knight (شوالیه تاریکی) رخ داد، شهرت و هویت بتمن تا حد زیادی لکه‌دار شد؛ او در آن خط داستانی، تمام گناهان و جنایت‌های هاروی دنت را گردن گرفت. اما در نبود بتمن، جنایتکاران قوت گرفتند و باری دیگر شهر را مورد حمله قرار دادند. این بار، شخصیتِ بین بود که قصد داشت با نقشه‌های پلیدانه‌ی خود شهر را به خاک و خون بکشد و نابود کند. نیروهای پلیس حسابی با این وضع درگیر بودند و نمی‌دانستند به چه شکلی باید با این جنایت‌ها مقابله کنند. به همین خاطر هم بتمن خود را موظف دانست که در این وضعیت مداخله کند تا بلکه بتواند کمکی به نیروهای پلیس برساند. سومین و آخرین قسمت از این مجموعه براساس شخصیت‌های دنیای بتمن از کمیک بوک‌های شرکت دی سی کامیکس ساخته شده است. کارگردان این مجموعه هنگام ساخت سومین قسمت، کمی شک و تردید داشت اما قرار شد که با کمک برادرش و همچنین دیوید اس. گویر، به شکل رضایت‌بخشی این خط داستانی را به پایان برسانند.

بلافاصله بعد از اکران فیلم، تحسین‌ها و نظرات مثبتی بود که علاوه‌بر سینمادوستان عادی، از طرف منتقدان به سمت تیم تولید روانه شد. آن‌ها تا حد زیادی بازی بازیگران، صحنه‌های اکشن، فیلمنامه، سبک کارگردانی، موسیقی متن و همچنین عمق احساسی داستان را مورد تحسین قرار دادند. اما دراین‌میان هم انتقاداتی نسبت به پایان‌بندی سه‌گانه داشتند و معتقد بودند آنقدرها که باید و شاید، رضایت‌بخش نیست. این اثر اکشن و ابرقهرمانی با بودجه ۲۳۰ میلیون دلاری‌ای که داشت، توانست چیزی بیشتر از ۱ میلیارد دلار در زمان اکران خود کسب کند. این فیلم، دومین قسمتی است که توانسته به درآمد ۱ میلیارد دلاری برسد و به هفتمین اثر سینمایی پرفروش تاریخ تبدیل شد. مؤسسه فیلم آمریکایی هم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد را به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ انتخاب کرد.


۲- فیلم The Prestige

فیلم پرستیژ

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • نویسنده: جاناتان نولان و کریستوفر نولان
  • بازیگران: کریستین بیل، هیو جکمن و مایکل کین
  • میانگین امتیازات The Prestige در IMDB: ۸.۵

«دوستی‌ای که به یک رقابت تبدیل شد.» در پایان قرن نوزدهم، در شهر لندن، رابرت آنژیر و همسر دوست‌داشتنی‌اش جولیا مک‌کالو به همراه آلفرد بوردن از دوستان و دستیاران یک شعبده باز هستند. زمانی‌که جولیا به‌طور تصادفی در حین یک اجرا می‌میرد، رابرت مرگ همسرش را گردن آلفرد می‌اندازد و خیلی زود تبدیل به دشمن یکدیگر می‌شوند. بعد از گذشت مدتی هر دوی آن‌ها به جادوگران مشهور و رقیب یکدیگر تبدیل می‌شوند؛ مدام اجرای دیگری را روی صحنه خراب می‌کنند. زمانی‌که آلفرد می‌تواند یک ترفند موفقیت‌آمیز را انجام دهد، رابرت وسواس زیادی نسبت به او پیدا می‌کند که حتما راز رقیب خود را فاش کند؛ آن هم با عواقبی که با جادو همراه است.

داستان جذاب این فیلم براساس رمانی نوشته شده که کریستوفر پریست در سال ۱۹۹۵ با همین نام منتشر کرده بود. پرستیژ با بودجه ۴۰ میلیون دلاری‌ای که داشت، توانست چیزی حدود ۱۰۹ میلیون دلار در باکس آفیس کسب کند و نظرات مثبت خیلی زیادی از منتقدان بگیرد. حتی موفق شد در مراسم آکادمی اسکار، نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی هنری و بهترین فیلم‌برداری شود. به‌طور کلی این اثر درام و اسرارآمیز توانست نامزد دریافت ۴۵ جایزه مختلف شود که از بین آن‌ها ۶ جایزه را دریافت کرد؛ از جمله بهترین کارگردانی در مراسم امپایر اواردز، بهترین بازیگر مکمل مرد در مراسم حلقه منتقدان فیلم لندن، بهترین کارگردانی در مراسم اس اف ایکس و غیره. نکته جالبی که درباره اسم این فیلم وجود دارد، این است که «پرستیژ» در حقیقت به‌معنی یک ترفند است و کلمه لاتین Praestigium گرفته شد است؛ کلمه‌ای که «توهم و خیال» معنی می‌دهد. در ابتدا قرار بود به‌جای هیو جکمن، بازیگر دیگری به نام جاش هارتنت نقش رابرت آنژیر را ایفا کند. منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، آن را سراسر پیچ و تاب توصیف کردند؛ اثری که به‌طرز فوق‌العاده‌ای یک برهه زمانی خاص را به تصویر می‌کشد و اصلا از به چالش کشیدن مخاطب خود خسته نمی‌شود.


۱- فیلم The Dark Knight

فیلم شوالیه تاریکی

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • نویسنده: جاناتان نولان و کریستوفر نولان
  • بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین و هیث لجر
  • میانگین امتیازات The Dark Knight در IMDB: ۹

داستان این اثر یک سال بعد از فیلم Batman Begins (بتمن آغاز می‌کند) جریان دارد. در طی داستان اولین مورد از فهرست بهترین فیلم های کریستین بیل، بتمن به همراه ستوان جیمز گوردن و دادستان جدید شهر به نام هاروی دنت موفق شدند جنایتکارانی که شهر گاتهام را در ترس و وحشت فرو برده بودند، جمع‌آوری کنند. این موفقیت تا زمانی ادامه داشت که یک مغز متفکر جنایتکار و روانی و البته مرموز که با نام «جوکر» شناخته می‌شد، سر و کله‌اش در گاتهام پیدا شد؛ کسی که موج جدیدی از هرج‌و‌مرج را به وجود آورد. مبارزه بتمن علیه جوکر، کم کم به سطوح بسیار عمیقی رسید. همین موضوع باعث شده بود تا او «با هر چیزی که به آن باور دارد، روبه‌رو شود و مقابله کند». علاوه‌براین، بتمن برای اینکه بتواند جوکر را متوقف کند، مجبور است فناوری‌های خود را ارتقاء دهد. در همین حین هم یک مثلث عشقی بین بروس وین، هاروی دنت و ریچل داوز شکل گرفت.

شوالیه تاریکی دومین قسمت از سه‌گانه‌ی The Dark Knight به شمار می‌رود. نه‌تنها نولان برای ساخت این اثر از کمیک بوک‌های مختلفی الهام گرفت، بلکه هیث لجر هم یکی از بازیگران بزرگی بود که منابع مختلفی را مورد بررسی قرار داد تا بتواند هرچه بیشتر برای نقش جوکر آماده شود؛ هرچند که در آخر ۶ ماه پیش از اکران فیلم جان خود را از دست داد. این فیلم یکی از بزرگ‌ترین آثار دهه و همچنین یکی از تاثیرگذارترین آثار سینمایی تاریخ به شمار می‌رود. منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، حسابی آن را مورد تحسین قرار دادند؛ خصوصا فیلمنامه، جلوه‌های بصری، موسیقی متن، موضوعات بزرگسالانه، بازیگران، فیلم‌برداری، صحنه‌های اکشن و کارگردانی. فیلم شوالیه تاریکی در طی مدت زمانی‌که روی پرده سینماها بود، رکوردهای خیلی زیادی را از آنِ خود کرد؛ به‌عنوان مثال در فهرست ۲۸۷ منتقد که از ۱۰ اثر برتر تنظیم شده بود، شوالیه تاریکی هم قرار دارد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
14 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.