در این مطلب قرار است برخی از برترین فیلمهای عاشقانه دهه گذشته سینمای جهان را معرفی کنیم تا در این روزها، بتوانید آنها را تماشا کنید؛ همراه میدونی باشید.
فیلم عاشقانه همواره طرفداران پروپاقرص خود را داشته است و شاید بهتر باشد بگوییم تقریباً هر کسی که تجربه تماشای فیلم را داشته باشد، با یک داستان اصلی یا فرعی عاشقانه مواجه شده و سینمای رمانتیک رد پای خود را در همه ژانرها بهجای گذاشته است. اگر بهفیلمهای برتر تمام دوران نیز نگاهی داشته باشید، میبینید داستان اصلی بسیاری از شاهکارهای سینمایی، موضوعی عاشقانه بوده و اگر هم اینطور نباشد، حداقل با یک داستان فرعی کوچک، عشق سهم خود را ادا کرده است؛ از عشق انسان به انسان گرفته تا عشق بهدیگر موجودات و حتی عشق بهجنگ و خونریزی. اما در این مطلب قرار نیست بهعاشقانههایی که تمی اکشن دارند بپردازیم و هدف معرفی فیلمهایی است که در دهه اخیر، بهترینهای ژانر خود بودهاند و بهخوبی احساسات تماشاچی را در مشت خود گرفتند و بهابعادی از این کلمه قدیمی پرداختهاند که بسیاری اوقات توان بیان این کشمکشهای درونی را نداریم و با تماشای فیلم است که پی بهآشوب درونی بیدرمان خود میبریم. حقیقت این است که هر کسی، از عاشقانهای خوب لذت میبرد و فیلمهای خوب این ژانر سبب میشوند کمی از دنیای مادی و زندگی روزمره تکراری و رباتی فاصله بگیریم و در قلب خود، شرارههای عشقی را احساس کنیم که داشتهایم، داریم یا بهوقتش بهسراغمان خواهد آمد.
در ژانر عاشقانه، معمولاً بهترینها، تراژدیترینها هستند و در این فهرست چند فیلم عاشقانه-تراژدی نیز معرفی شده است. درمجموع در مقاله برترین فیلمهای عاشقانه دهه اخیر، فیلمهایی معرفی شدهاند که عشق وجه مشترک و اصلی تمامی آنها است. درست است که شاهکارهایی چون Casablanca (کازابلانکا) و An Affair to Remember (عشقبازی بهیادماندنی) در این فهرست حضور ندارند، اما حتی در دهه اخیر نیز فیلمهایی بودهاند تا طرفداران سینمای رمانتیک را راضی نگه داشته باشند. ما نیز سعی کردهایم بهترین فیلم های عاشقانه که از سال ۲۰۱۰ بهبعد اکران شدهاند و رضایت منتقدان را بههمراه داشته و تماشاچیان را نیز راضی از سالن سینما بهخانه فرستادهاند، در این فهرست معرفی کنیم. باید بدین موضوع نیز اشاره داشته باشیم در این فهرست، فیلمها تنها باتوجهبهتاریخ اکران مرتب شدهاند و از آن جایی که انتخاب یک فیلم بهعنوان برترین فیلم، کار آسانی نبود، درنهایت چنین تصمیمی گرفته شده است و درانتها هدف پیشنهاد تماشای برترینهای این ژانر بهکاربران گرامی بوده است و امیدواریم از تماشا یا تماشای دوباره فیلمهای معرفیشده، نهایت لذت را ببرید. در معرفی بهترین فیلم های عاشقانه دهه اخیر، همراه ما باشید. در نظر داشته باشید که این فهرست، صرفا براساس سال اکران فیلمها مرتب شده و ترتیب خاص دیگری ندارد:
همچنین اگر به دنبال آخرین لیست فیلمهای عاشقانه هستید، پیشنهاد میکنیم سری به مقاله بهترین فیلم های عاشقانه 2020 میدونی بزنید.
کپی برابر اصل
(2010) Certified Copy
کارگردان: عباس کیارستمی | بازیگران: ژولیت بینوش، ویلیام شیمل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ | امتیاز متاکریتیک: ۸۲ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
عباس کیارستمی در فیلم «کپی برابر اصل»، نگاه همیشگی بهعشق را تغییر داده و افسانهای عاشقانه میان دو عاشق را از نو بنا مینهد و تلاشهای گاه مذبوحانه، نومیدانه و از روى استيصال دو عاشقی را بهتصویر میکشد که در دل، آرزوی نجات ازدواجشان را دارند و جالب اینجا است که در بسیاری از اوقات کارگردان تلاش میکند رابطه عاشقانه دو شخصیت اصلی داستان را پررنگ نکند و همهچیز در این فیلم عادی و بهقصد، بیگرمای ملایم عشق نشان داده میشود و بیشتر شاهد جروبحث عاشقان داستان هستیم. فشارهای بیرونی و نابسامانی درونی دو شخصیت اصلی، آنها را در مسیری قرار داده است که
زوج داستان سعی میکنند رابطهٔ عاشقانه خود را از نو بسازند تا شاید بهآن احساسی که روزگاری در تمام لحظات خود داشتند و حال زیر غبار زمانه و نتیجه بیرحمانه بهادادن بهعادت مدفون شده است، برسند
همچون غریبهها با هم رفتار میکنند و سعی دارند رابطهٔ عاشقانه خود را از نو بسازند تا شاید بهآن احساسی که روزگاری در تمام لحظات خود داشتند و حال زیر غبار زمانه و نتیجه بیرحمانه بهادادن بهعادت مدفون شده است، برسند. این فیلم شاید یک درام ساده بهنظر برسد که سؤالات سادهای مطرح میکند و پاسخی معمولی برای آنها دارد، ولی عشقی که بهتصویر میکشد، همان تعریف پیچیده این کلمه است و یکی از حقیقیترین تعاریف آن. قاببندی صحنهها، همچون اکثر آثار کیارستمی، فوقالعاده است و باز هم گفتگوهای طولانی شخصیتها را شاهد هستیم و خب ماشین نیز یک از علاقمندیهای این کارگردان فقید سینمای ایران برای باز کردن سر صحبت بوده است.
ژولیت بینوش و ویلیام شیمل، بازیهای بهیادماندنی در این فیلم دارند و البته از نقشآفرینی کوتاه و فوقالعاده ژان-کلود کریر، فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی که از دوستان نزدیک لوئیس بونوئل افسانهای بوده است نیز نباید غافل شد. ژولیت بینوش برای بازی در فیلم «کپی برابر اصل»، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ را بهخود اختصاص داد. عباس کیارستمی نیز در بخش کارگردانی همان جشنواره، یکی از نامزدهای دریافت جایزه نخل طلا بود. عباس کیارستمی، کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده و نقاش ایرانی بود.
از آثار معروف وی میتوان بهسهگانه «کوکر» یا سهگانه «زلزله» اشاره کرد که فیلمهای «خانه دوست کجاست؟»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» را شامل میشد. معروفترین و شاخصترین فیلم این کارگردان خوشنام ایرانی، فیلم «طعم گیلاس» بود که جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ را بهدست آورد. فیلم «کپی برابر اصل»، فروشی بهاندازه بودجه ۷ میلیون یورویی خود داشت. کپی برابر اصل بی شک یکی از بهترین فیلم های عاشقانه است که باید تماشا کنید.
ولنتاین غمگین
(2010) Blue Valentine
کارگردان: درک سیانفرنس | بازیگران: رایان گاسلینگ، میشل ویلیامز، مایک ووگل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۴
پیش از ساخت و اکران فیلم فوقالعاده تحسینشده Marriage Story (داستان ازدواج) نوآ بامباک، این فیلم «ولنتاین غمگین» درک سیانفرنس بود که داستان جدایی دو عاشق را بهبهترین شکل ممکن بهتصویر کشید و شاید آن را بتوان بهترین فیلم این دهه از این منظر لقب داد که عاشقان قصه دائم در رفتوآمدند و ازدواج آنها گویی دیگر دوامی ندارد و پایههای احساسات طرفین بهشدت سست شده است، اما در دل آنها چه میگذرد؟ شخصیت دین ترک تحصیل کرده است و در یک شرکت حملونقل در شهر نیویورک کار میکند. شخصیت سیندی هم دانشجوی پزشکی است که همراه خانواده زندگی میکند و دل خوشی از پدر ندارد و تنها همدم وی، مادربزرگش است. این دو شخصیت بهصورت اتفاقی با هم در عرض چند هفته آشناشده و عاشق یکدیگر میشوند.
درک سیانفرنس در فیلم «ولنتاین غمگین»، زندگی عاشقانی را بهتصویر میکشد که در درون هستی فلاكتبار، ناشاد و تأسفآوری گیر کردهاند و گویی راه فراری بر آنها نیست
سیندی پس از مدتی متوجه میشود که باردار است و البته این فرزند از دین نیست و آنها بههمین علت تصمیم بهازدواج میگیرند و همین اتفاق و شروع زندگی نهچندان جذاب، جرقه مشکلات ادامهدار آنها را میزند. دو فیلم «ولنتاین غمگین» و «داستان ازدواج»، نقاط مشترک زیادی دارند؛ اینکه داستان هر دو در مورد زوجی است که بهانتهای خط رسیدهاند، زوجی که از صمیم قلب یکدیگر را دوست دارند، هر دو فیلم با استفاده از فلشبک، لحظات شاد و غمگین زندگی زوجین را بهنمایش میگذارند. عنصر تراژدی در تاروپود هر دو فیلم تنیده شده است و در هر دو فیلم تماشاچی تنها آرزو میکند که هرچه زودتر عاشقان درمانده بهوصال دوبارهای برسند، اگرچه بیشمار مشکل وجود دارد و داستان بهنحوی روایت میشود که امیدی بهسازگاری طرفین نیست.
اما تفاوت اساسی دو فیلم جایی است که شخصیتهای فیلم «داستان ازدواج»، از صمیم دل عشق یکدیگر را در سینه دارند، اما در فیلم «ولنتاین غمگین» نمیتوان از این موضوع با اطمینان سخن گفت و شخصیتهای داستان گاه چنان نسبت بههم رفتار ظالمانهای در پیش میگیرند که گویی تنها گذشته تراژیک هر کدام، همچون بندی نازک، آنها را درکنار هم نگه داشته است. برخلاف فیلم «داستان ازدواج»، درک سیانفرنس نشان میدهد که چطور دو عاشق میتوانند مسیرهای جداگانهای در پیش بگیرند و چیزهای متفاوتی بخواهند که دیگری ندارد، یکی بهزبان بیاورد و دیگری شهامت بیان حقیقت را حتی برای خودش نداشته باشد؛ «ولنتاین غمگین» زندگی عاشقانی را بهتصویر میکشد که در درون هستی فلاكتبار، ناشاد و تأسفآوری گیر کردهاند و گویی راه فراری بر آنها نیست.
درک سیانفرنس، کارگردان، فیلمبردار و فیلمنامهنویس آمریکایی است و دیگر فیلم معروف وی، فیلم The Place Beyond the Pines (مکانی آن سوی کاجها) است که تماشای آن فیلم را نیز پیشنهاد میکنیم. در فیلم «ولنتاین غمگین»، رایان گاسلینگ، میشل ویلیامز و مایک ووگل حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند و میشل ویلیامز با نقشآفرینی خوب خود، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد و البته رایان گاسلینگ نیز نقشآفرینی درخشانی در این عاشقانه دردناک داشت. این فیلم با بودجه یک میلیون دلاری، فروشی ۱۵ میلیون دلاری در گیشه داشت. اگر به دنبال بهترین فیلم های رمانتیک هستید ولنتاین غمگین را در فهرست تماشای خود قرار دهید.
نیمهشب در پاریس
(2011) Midnight in Paris
کارگردان: وودی آلن | بازیگران: اوون ویلسون، ریچل مکآدامز، ماریون کوتیار، کتی بیتس، لئا سیدو و آدریان برادی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۷
کارنامه کاری وودی آلن، شاید بالاوپایین زیاد داشته باشد، از نظر منتقدان و از نظر فروش در گیشه، اما وی همیشه توانسته اثر هنری خود را بهنحوی خلق کند که در دوره خود، رضایت خاطر تماشاچی را بههمراه داشته باشد و کیفیت فیلمهای وی معمولاً همیشه خوب است و زیر خوب بهسختی میتوان فیلمی از وی پیدا کرد و از همه مهمتر، شیرینی ذاتی تماشای آثار وی است. وودی آلن سبک خود را دارد و این مورد در فیلم «نیمهشب در پاریس» نیز حفظ شده است. فیلم «نیمهشب در پاریس»، محصول سال ۲۰۱۱، درنهایت زیبایی، ما را بهدوران خوش و جذاب قرن نوزدهم و بیستم فرانسه میبرد و با هنرمندانی
شخصیت پندر با بازی بسیار عالی اوون ویلسون، هر نیمهشب در زمان سفر میکند و با یکی از هنرمندان بزرگ دیدار میکند، از سالوادور دالی و پابلو پیکاسو گرفته تا فیتزجرالد و همینگوی. فیلم بهطور کلی بنمایهٔ نوستالژی و مدرنیسم را دنبال میکند
آشنا میکند که هرکدام تأثیری شگرف در شکلگیری هنر امروزی داشتهاند. این عاشقانه فانتزی داستان جیل پندر فیلمنامهنویس را دنبال میکند که باید با اهداف کاملاً متفاوت نامزدش و نگاه متفاوت او بهزندگی کنار بیاید. پندر با بازی بسیار عالی اوون ویلسون، هر نیمهشب در زمان سفر میکند و با یکی از هنرمندان بزرگ دیدار میکند، از سالوادور دالی و پابلو پیکاسو گرفته تا فیتزجرالد و همینگوی. فیلم بهطور کلی بنمایهٔ نوستالژی و مدرنیسم را دنبال میکند و بهقدری خوشساخت است که نامزدی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین کارگردانی هنری اسکار را برای وودی آلن بههمراه داشت که البته وی تنها موفق بهدریافت جایزهٔ بهترین فیلمنامه شد. وودی آلن در فیلم خود نگاهی پرمهرومحبت بهشهر پاریس داشته و تجلی عشق را میتوان در شخصیت فراموشنشدنی آدریانا مشاهده کرد.
انسان همیشه از زمان حال ناراضی است و گذشته را ستایش میکند و نگاه وودی آلن بهاین قضیه، هم انتقادی و هم تأییدی است. وودی آلن، کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقیدان آمریکایی است. این کارگردان افسانهای سینمای هالیوود، نوزده بار نامزد اسکار و چهار بار برنده آن شده که این جوایز شامل یک جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم کمدی و رمانتیک Annie Hall (آنی هال) و سه جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی است. اکثر آثار این کارگردان، رگههای از عاشقانگی در خود دارند و وی آنقدر فیلم خوب زیاد دارد که نام بردن از همه آنها امکانپذیر نیست. در فیلم عاشقانه «نیمهشب در پاریس»، بازیگرانی چون اوون ویلسون، ریچل مکآدامز، ماریون کوتیار، کتی بیتس، لئا سیدو و آدریان برادی حضور دارند و بهایفای نقش پرداختهاند. این فیلم با بودجه ۱۷ میلیون دلاری، فروش ۱۵۴ میلیون دلاری در گیشه داشت و یکی از پرفروشترین آثار وودی آلن در طول تقریباً ۷۰ سال فعالیت کاری وی محسوب میشود. Midnight in Paris از جمله دیگر فیلم های عاشقانه فهرست است.
عشق
(2012) Amour
کارگردان: میشائل هانکه | بازیگران: ژان لویی ترنتینیان، امانوئل ریوا
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۹۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۹
در فیلم «عشق»، داستان دو زن و مرد، یک زوج پیر دوستداشتنی و موقر که سالها با یکدیگر بودهاند و شغل و هنرشان آموزش پیانو است، روایت میشود. این دو زوج عاشق که عمری را درکنار یکدیگر سپری کردهاند، پس از تماشای کنسرت یکی از شاگردان زن، بهخانه برمیگردند و میبینند قفل در شکسته شده و اولین نشانه ورود مهمان ناخواسته زندگی همه ما معرفی میشود؛ مرگ که عشق را هم راه فراری از آن نیست. فردای آن روز زن سکته میکند و مدتی بعد سکتهٔ دوم را هم تجربه میکند و رفتهرفته اوضاع وی بدتر میشود و هر لحظه بهمرگ نزدیکتر و در این لحظات سخت و تلخ، پیرمردی که در
از نظر هانکه، تنهایی اولین و آخرین همدم انسان است و این نگاه در فیلم «عشق» نیز وجود دارد و تماشاچی همچون دیگر ساختههای وی، با لقمهای جویدهشده طرف نیست و باید دست بکار شده و خود را در جای شخصیتها بگذارد و برداشت خود را داشته باشد
لحظه لحظه زندگی خود کنار این زن بوده و شاهد پرپرشدن تمام آن چیزی است که گویی حتی فکرش را هم نمیکرد، همچون همه انسانها، روزها را بهسختی سپری میکند. عشق برای هر شخص تعریف خود را دارد و تجلی آن بهصورتی متفاوت است، گاه باخوشی همراه میشود و گاه پایانی دردناک دارد. میشائل هانکه با فیلمهای خود نشان داده است جهان را جای خوبی نمیبیند و از نظر وی تنهایی، اولین و آخرین همدم انسان است و خب این نگاه در فیلم «عشق» نیز وجود دارد و تماشاچی همچون دیگر ساختههای وی، با لقمهای جویدهشده طرف نیست و باید دست بکار شده و خود را در جای شخصیتها بگذارد و برداشت خود را داشته باشد. این فیلم عاشقانهای حقیقی است و در آن همهچیز، حتی عشق نیز عمری دارد و تنها وجود پایدار، تنهایی انسان است.
فیلم «عشق» در جشنواره کن سال ۲۰۱۲ نخل طلای بهترین فیلم را بهدست آورد. استفاده هانکه از دو بازیگر قدیمی سینما، ژان لویی ترنتینیان و امانوئل ریوا، برای طرفداران سینمای اروپا بسیار نوستالژیک و خاطرهانگیز بود. میشائل هانکه با ساخت این فیلم، گلدن گلوب را نیز بهدست آورد و در هشتادوپنجمین مراسم اسکار، در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین فیلم خارجیزبان نامزد دریافت جایزه شد که آخری را از آن خود کرد. این کارگردان اتریشی تاکنون دو بار نخل طلای کن را دریافت کرده است؛ وی در سال ۲۰۰۹ نیز با ساخت فیلم The White Ribbon (روبان سفید) این جایزه را بهدست آورده بود. از دیگر فیلمهای معروف هانکه میتوان به فیلم Funny Games (بازیهای مسخره) و البته بازسازی آن، فیلم Hidden (پنهان) و Happy End (پایان خوش) اشاره داشت که این فیلم آخر را میتوان دنباله معنوی فیلم «عشق» دانست و یکی از نامزدهای دریافت نخل طلای هفتادمین جشنواره فیلم کن هم بود. Amour یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فهرست میدونی است.
قلمرو طلوع ماه
(2012) Moonrise Kingdom
کارگردان: وس اندرسون | بازیگران: بروس ویلیس، ادوارد نورتون، فرانسیس مکدورمند، بیل مری، تیلدا سوئینتن
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۸۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۸
بهاستعداد ذاتی و هنر ناب وس اندرسون با تماشای فیلم «قلمرو طلوع ماه» میتوان کاملاً پی برد و البته این گفته بدین معنا نیست که فیلمهای دیگر این کارگردان خوشنام و صاحبسبک، فیلمهایی معمولی باشند. «قلمرو طلوع ماه» درباره دنیای کودکان و عشق کودکانه آنها است که از زاویه دید همان کودکان روایت میشود و در لحظه لحظه این فیلم، تفاوت و رنگ عوضکردن عاشقی را از دوران کودکی تا بزرگسالی میبینیم. وس اندرسون در این فیلم بار
وس اندرسون در این فیلم بار دیگر شخصیتهای عجیبوغریب، اما دوستداشتنیای را خلق کرده و گرمی و زیبایی رنگبندی قابهایی که وی بسته، شدیداً بهچشم میآید و گاه تماشاچی شاهد نقاشیهای زیبا بهجای قاببندیهای سینمایی است
دیگر شخصیتهای عجیبوغریب، اما دوستداشتنیای را خلق کرده و گرمی و زیبایی رنگبندی قابهایی که وی بسته، شدیداً بهچشم میآید و گاه تماشاچی شاهد نقاشیهای زیبا بهجای قاببندیهای سینمایی است. موسیقی متن فیلم نیز بسیار زیبا و عاشقانه است و موسیقی عاشقانه فرانسوی را بهیاد میآورد. بالغشدن و عاشقشدن کودکان داستان، یکی از بهترین لحظات فیلم است و بازیگران خردسال بهبهترین شکل ممکن توانستهاند نقشهای خود را ایفا کنند. معصومیت عاشقانه این فیلم را در کمتر فیلمی میتوان پیدا کرد و اگر میخواهید شیرینی یک احساس رمانتیک صاف و ساده را دوباره بچشید، تماشای این فیلم را بهشما پیشنهاد میکنیم. داستان این فیلم در سال ۱۹۶۵ در نیوانگلند اتفاق میافتد.
در این سال یک دختر و پسر که عاشق یکدیگر هستند، تصمیم میگیرند از محل زندگیشان بگریزند و این فرار سبب میشود تا اهالی منطقه همهجا را بهدنبال آنها بگردند و درحین این جستوجو اتفاقات مختلفی را پشت سر بگذارند. گفتنی است این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی در سال ۲۰۱۳ شد. اندرسون پیش از این نامزد دریافت هفت جایزه اسکار در بخشهای مختلف برای ساخت آثاری چون The Grand Budapest Hotel (هتل بزرگ بوداپست)، فیلم The Royal Tenenbaums (خانواده اشرافی تننبام)، انیمیشن Fantastic Mr. Fox (آقای فاکس شگفتانگیز)، فیلم Moonrise Kingdom و انیمیشن Isle of Dogs (جزیره سگها) شده، اما تا بهامروز این جایزه را دریافت نکرده است. در فیلم «قلمرو طلوع ماه»، بجز بازیگران کم سنوسال، بازیگران معروفی چون بروس ویلیس، ادوارد نورتون، فرانسیس مکدورمند، بیل مری و تیلدا سوئینتن نیز حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. این فیلم با بودجه ۱۶ میلیون دلاری، فروش ۶۸ میلیون دلاری در گیشه داشت. Moonrise Kingdom را می توانیم یکی از بهترین فیلم های عاشقانه بدانیم.
فروپاشی حلقه شکسته
(2012) The Broken Circle Breakdown
کارگردان: فلیکس فان گروئنینگن | بازیگران: فیرلی باتنس، یوهان هلدنبرگ، نل کاتریس، گرت فن رمپلبرگ
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ | امتیاز متاکریتیک: ۷۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۸
درام عاشقانه «فروپاشی حلقه شکسته»، فیلمی بهکارگردانی و نویسندگی فلیکس فان گروئنینگن و محصول مشترک کشورهای بلژیک و هلند است. «فروپاشی حلقه شکسته» را میتوان ترکیبی از دو فیلم «داستان ازدواج» و «ولنتاین غمگین» دانست، نسخهای که از جایی بهبعد دیگر آرام نمیگیرد و ضربات کوبنده را پشتسرهم بهبیننده وارد میآورد و عشق دیوانهوار دو شخصیت اصلی داستان، در پایان تاوان تلخی میدهد. دو شخصیت دوستداشتنی
شخصیتپردازی خوب، بازی بینقص، ساده و دلنشین تمامی تیم بازیگری، دیالوگهای کوبنده، کارگردانی عالی و موسیقی فوقالعاده، همگی سبب شدهاند فیلم «فروپاشی حلقه شکسته»، یکی از بهترین عاشقانههای شیرین و تلخ دهه اخیر باشد
الیز و دیدیر، در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند؛ الیز مغازه خالکوبی خودش را دارد و دیدیر در یک گروه موسیقی بلوگرس، بانجونواز است. هر دو علاقه فراوانی بهموسیقی در دل و علاقه خاصی بهفرهنگ آمریکایی و رؤیای آن سرزمین را در سر دارند و نقاط مشترک فراوان آنها، عاشقانهای دلنشین را خلق میکند. اما زمانیکه یک تراژدی غیرمنتظره برای خانواده آنها و دختر کوچکشان پیش میآید، هر چیزی که آنها میشناسند و عاشقش هستند، محک میخورد.
شخصیتپردازی خوب، بازی بینقص، ساده و دلنشین تمامی تیم بازیگری، دیالوگهای کوبنده (کافی است دیالوگهای الیز را در پشت صحنه آخرین اجرای این بند بلوگرس، خطاب بهخدای خود بهخاطر آورید) و کارگردانی عالی، همگی سبب شدهاند فیلم «فروپاشی حلقه شکسته»، یکی از بهترین فیلم های عاشقانه های شیرین و تلخ دهه اخیر باشد. تمامی قطعات بلوگرس این فیلم را بیورک اریکسون تنظیم کرده است و هرچه در فیلم دیدید و هرچه بازیگران نواختند و خواندند، همگی واقعی بود و قطعاً عاشقان موسیقی، بعد از تماشای فیلم بهدنبال دریافت آلبوم موسیقی بینظیر آن میروند و گل سر سبد این آلبوم، یعنی قطعه فراموشنشدنی و کاورشده If I Needed You.
فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» برنده جایزه اصلی جوایز سزار (César Awards) شد و در بیستوششمین جوایز فیلم اروپا (European Film Awards)، در بخش بهترین فیلم اروپا، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن، نامزد دریافت جایزه شد که فیرلی باتنس، جایزه آخر را بهدست آورد. این فیلم همچنین نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم خارجیزبان شده بود. فیرلی باتنس، یوهان هلدنبرگ، نل کاتریس و گرت فن رمپلبرگ، بازیگرانی بودند که در شاهکار فان گروئنینگن حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. فروش جهانی این فیلم ۵ میلیون دلار بود. در این فهرست میتوان رتبه دوم خیالی را به فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» داد. اگر هنوز فرصت تماشای این فیلم را نداشتهاید، آن را در صدر فهرست خود قرار دهید.
دفترچه امیدبخش
(2012) Silver Linings Playbook
کارگردان: دیوید اُ. راسل | بازیگران: بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو، جکی ویور
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۷
پیش از آنکه بردلی کوپر با شخصیت جکسون مین در فیلم A Star Is Born (ستارهای متولد شده است)، دل تماشاچیان و طرفداران خود را ببرد، با بازی در فیلم «دفترچه امیدبخش»، دلبری کرد و بهزیبایی نقش شخصیت دوستداشتنی پَت را ایفا کرده بود؛ معلم سابقی که درگیر ماجرای همسر سابق خود است و از طرفی دوگانگی شخصیتی نیز دارد. داستان فیلم در مورد یک بیمار روحی روانی با نام پَت است که بهتازگی از بیمارستان ترخیص شده و با پدر و مادرش
مقاله مرتبط
- نقد فیلم Silver Linings Playbook - دفترچه امیدبخش
زندگی میکند. او با شخصیت تیفانی آشنا میشود که به پت پیشنهاد میدهد در یک مسابقهٔ رقص با او شرکت کند و در عوض، تیفانی بهاو کمک میکند تا مشکلش با همسر سابق حل شود. این زوج طی تمرینها بهیکدیگر نزدیکتر میشوند و رابطهٔ آنها بنمایهٔ اصلی فیلم را تشکیل میدهد. دیوید اُ. راسل درامی احساسی ساخته که آن را در دسته کمدیهای سیاه نیز میتوان قرار داد و البته از بازیگران خود بهترین بازی را گرفته است و شیمی بین دو شخصیت اصلی داستان، دیگر نقطه قوت فیلم است. شخصیتپردازی نقصی ندارد و فیلم هیچگاه ریتم درستی را که از همان ابتدا دارد، از دست نمیدهد؛ رابطه عاشقانه
شخصیتپردازی نقصی ندارد و فیلم هیچگاه ریتم درستی را که از همان ابتدا دارد، از دست نمیدهد؛ رابطه عاشقانه پَت و تیفانی بهآرامی شکل میگیرد، اما بهنحوی شکل میگیرد که آن را شکستنی نیست
پَت و تیفانی بهآرامی شکل میگیرد، اما بهنحوی شکل میگیرد که آن را شکستنی نیست. فیلم «دفترچه امیدبخش» نامزد دریافت هشت جایزه اسکار از جمله چهار اسکار برای بخشهای بازیگری شد که اولین اسکار جنیفر لارنس را برای او بهارمغان آورد و وی گلدن گلوب را نیز در همان سال بهخانه برد؛ بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو و جکی ویور بازیگران این فیلم بودند که همگی نامزد دریافت جایزه اسکار شدند. دیوید رونی، منتقد هالیوود ریپورتر گفته بود رابطهٔ بین کوپر و لارنس باعث میشود فیلم دلنشینی را شاهد باشیم و همینطور هم بود. فیلم «دفترچه امیدبخش» در چهار بخش مراسم گلدن گلوب و سه بخش مراسم معتبر بفتا نیز نامزد دریافت جایزه شده بود.
دیوید اُ. راسل، نویسنده و کارگردان آمریکایی است که سه نامزدی اسکار را در کارنامه دارد؛ وی با ساخت فیلمهای The Fighter (مبارز) و American Hustle (حقهبازی آمریکایی)، نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی شد و با نگارش فیلمنامه «دفترچه امیدبخش» نیز در بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد شده بود. این فیلم که یکی از بهترین فیلم های عاشقانه است با بودجه ۲۱ میلیون دلاری، فروش خوب ۲۳۶ میلیون دلاری در گیشه داشت.
پیش از نیمهشب
(2013) Before Midnight
کارگردان: ریچارد لینکلیتر | بازیگران: ایتن هاک و ژولی دلپی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ | امتیاز متاکریتیک: ۹۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۹
سهگانه درام و عاشقانه ریچارد لینکلیتر، با ساخت و اکران فیلم «پیش از نیمهشب» در سال ۲۰۱۳، بهپایان رسید و قطعاً اگر آن دو فیلم ابتدایی نیز جزو آثار عاشقانه دهه اخیر محسوب میشدند، در این فهرست حضور داشتند، اما این سه فیلم در فاصلههایی ۹ ساله از یکدیگر و بهترتیب در سالهای ۱۹۹۵، ۲۰۰۴ و ۲۰۱۳ ساخته شدند و روی پرده رفتند؛ پیش از تماشای این فیلم، تماشای دو شاهکار Before Sunrise (پیش از طلوع) و Before Sunset (پیش از غروب) را از دست ندهید که داستان این سهفیلم نیز دنبالهوار روایت میشود. در قسمت سوم، جسی و سلین را در یونان میبینیم. ماجرای دو شخصیت
در دو فیلم ابتدایی این سهگانه، کل ماجرا بهبیان عشق جسی و سلین در بستر گفتگوهای هوشمندانه و گاه فیلسوفانه میگذشت، اما قسمت سوم بهنمایش وجه واقعی عشق، بهدور از هر غم و ناراحتی شدید پرداخت
دوستداشتنی اصلی این سهگانه از درون قطاری آغاز میشود که بهشهر پاریس میرفت. اما داستان قسمت سوم تقریباً بیست سال از زمانیکه برای اولینبار جسی و سلین یکدیگر را در قطار ملاقات کردند، گذشته است. اکنون شاهد عشقی هستیم که غبار سالیان زندگی مشترک بر آن نشسته است و ریچارد لینکلیتر تجربه زندگی طولانیمدت دو عاشق را بهخوبی پس از بیست سال بهتصویر میکشد، جایی که آن سوز و اشتیاق آغاز راه عشق دیگر بهآن شکل وجود ندارد، اما جسی و سلین باوجود گذشت زمان، همچنان عشق را همچون سالهای ابتدایی در قلب خود حس میکنند و دیگر آنچنان دو طرف یکدیگر را میشناسند و بهاحساسات هم اعتماد دارند، که برای ابراز عشق خود نیازی ندارند دست بههر کار دیوانهکنندهای بزنند. درواقع در دو فیلم ابتدایی این سهگانه، کل ماجرا بهبیان عشق جسی و سلین در بستر گفتگوهای هوشمندانه و گاه فیلسوفانه میگذشت، اما قسمت سوم بهنمایش وجه واقعی عشق، بهدور از هر غم و ناراحتی شدید پرداخت.
همانند دو فیلم ابتدایی، در قسمت سوم نیز ایتن هاک و ژولی دلپی ایفاگر نقش شخصیتهای اصلی داستان بودند. ریچارد لینکلیتر، کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس آمریکایی است که برای نگارش فیلمنامه «پیش از غروب» توانست بهطور مشترک با کیم کریزان، ایتن هاک و ژولی دلپی نامزد دریافت جایزه اسکار شود. دیگر فیلم معروف این کارگردان، فیلم Boyhood (پسرانگی) است که این فیلم بهطور مداوم در یک دوره دوازدهساله با فیلمبرداری از الار کولترین که از کودکی بهبزرگسالی میرسید، ساخته شده است؛ فیلمبرداری آن فیلم در تابستان ۲۰۰۲ شروع و در اکتبر ۲۰۱۳ بهپایان رسید. فیلم عاشقانه «پیش از نیمهشب» با بودجه ۳ میلیون دلاری، فروش ۲۱ میلیون دلاری در گیشه داشت.
او
(2013) Her
کارگردان: اسپایک جونز | بازیگران: واکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد، اسکارلت جوهانسون
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ | امتیاز متاکریتیک: ۹۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۸
عشق بههر شکلی بهسراغ اشخاص میآید و همیشه راهی برای عاشقشدن هست. عشقی که در فیلم «او» بهتصویر کشیده میشود، هدیهای برای اشخاص خجالتی و درونگراست. فیلم کمدی، درام، رمانتیک و علمی-تخیلی «او» که اسپایک جونز نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشت، در مورد شخصیتی درونگرا و منزوی با نام تئودور توامبلی است که با یک سیستمعامل هوشمند رایانهای که دارای صدا و شخصیت یک زن است، رابطه عاطفی برقرار میکند. بد نیست برای تعریف شخصیت تئودور توامبلی بهبخشی از رمان «فرانکنشتاین»، اثر مری شلی اشاره داشته باشیم که در نامه دوم کاپیتان رابرت والتون بهخواهرش چنین نوشته است: «کمبودی دارم که هنوز نتوانستهام هیچطوری رفع کنم و نبودش در شرایط حاضر، سخت برایم ناگوار است. من دوستی
اسپایک جونز عاشقانهای شیرین و همزمان ترحمآمیز ساخته است، از تنهایی بشر و احساس نیاز ابدی خلق موجودی مکملکننده سخن گفته و بازی بینظیر واکین فینیکس، تمام آنچه برای ساخت چنین فیلمی و داشتن شخصیتی که توان نشاندادن چنین دردی را داشته باشد، در دسترس وی قرار داد
ندارم، مارگارت. وقتی از شوق موفقیت میسوزم کسی نیست که در شادیم شریک باشد؛ و وقتی نومیدی بر من چیره میشود کسی نیست دلداریم دهد تا راسختر باشم... خواهر عزیزم، شاید فکر کنی آدمی رمانتیک هستم، اما سخت بهدوستی نیاز دارم. کسی در کنارم نیست که آرام و درعینحال جسور باشد، ذهنی فرهیخته و همینطور وسیع داشته باشد، ذوق و سلیقهاش با من بخواند، نقشههایم را تأیید یا تصحیح کند». بله، تئودور چنین شخصیتی است و بنابر ترسهای درونی فراوانی که دارد، بهدلایل بسیار، وارد رابطه با سامانتای بیجسم میشود. در این فیلم بازیگرانی چون واکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد و اسکارلت جوهانسون (صداپیشه سامانتا) حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. اسپایک جونز عاشقانهای شیرین و همزمان ترحمآمیز ساخته است، از تنهایی بشر و احساس نیاز ابدی خلق موجودی مکملکننده سخن گفته و بازی بینظیر واکین فینیکس، تمام آنچه برای ساخت چنین فیلمی و داشتن شخصیتی که توان نشاندادن چنین دردی را داشته باشد، در دسترس وی قرار داد.
فینیکس را شاید بتوان بهترین بازیگر مرد دهه اخیر سینما دانست که همچنان مسیری صعودی در پیش گرفته و بدون شک بازی وی در فیلم «او» یکی از متفاوتترین و چالشانگیزترین کارهای سالیان اخیر این بازیگر محبوب و دوستداشتنی بوده است. اگر هنوز موفق بهتماشای این فیلم نشدهاید، در این روزهای خانهنشینی بهترین فرصت را برای تماشای آنچه آن را میتوان معنای درونی عشق، بدون پیشزمینههای ذهنی و پیشداوری دانست، دارید. فیلم جونز نامزد سه جایزه گلدن گلوب شده بود و همچنین این فیلم نامزد دریافت پنج جایزه اسکار در بخشهای بهترین فیلمنامه اورجینال، بهترین موسیقی اورجینال، بهترین فیلم و بهترین طراحی تولید شد و جالب اینجا است که داوران بازی فینیکس را برای حضور در بخش بهترین بازیگر مرد، شایسته دریافت جایزه ندانستند.
اسپایک جونز، کارگردان، تهیهکننده، فیلمنامهنویس و بازیگر آمریکایی است که اولین فیلم بلند سینمایی خود را در سال ۱۹۹۹ با عنوان Being John Malkovich (جان مالکوویچ بودن) ساخت و مورد استقبال فراوان منتقدان قرار گرفت و توانست نامزد جوایز معتبری از جمله جایزه اسکار بهترین کارگردانی شود. اسپایک جونز در سال ۱۹۹۹ با سوفیا کوپولا، فیلمنامهنویس، کارگردان، تهیهکننده و بازیگر آمریکایی و دختر فرانسیس فورد کوپولا ازدواج کرد، اما این دو در سال ۲۰۰۳ از هم جدا شدند. سوفیا کوپولا در سال جدایی، فیلم Lost in Translation (گمشده در ترجمه) را ساخت که این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال شد. جالب است بدانید بسیاری فیلم «او» را پاسخ جونز بههمسر سابق برای ساخت فیلم «گمشده در ترجمه» میدانند. فیلم عاشقانه «او» با بودجه ۲۳ میلیون دلاری، فروش ۴۹ میلیون دلاری در گیشه داشت. یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فهرست میدونی Her است.
گتسبی بزرگ
(2013) The Great Gatsby
کارگردان: باز لورمن | بازیگران: لئوناردو دی کاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل اجرتون، الیزابت دبیکی
امتیاز راتن تومیتوز: ۴۸ | امتیاز متاکریتیک: ۵۵ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۲
آخرین اقتباس سینمایی «گتسبی بزرگ»، قطعاً بهترین اقتباس سینمایی از رمان بینظیر فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد نیست، اما بخش تراژدی زندگی شخصیت جی گتسبی را بهخوبی بهتصویر میکشد. هستی ترحمانگيز جی گتسبی را جشنهای بزرگ و پرزرقوبرق پوشانده است و برپایی تمام این جشنهای دیوانهکننده در خانه اشرافی جی، تنها بهامید دیدار معشوقه و جانان قدیمی، دیزی است؛ گتسبی را تقریباً میتوان مردهای دانست که تنها دست
باوجوداینکه منتقدان نظرات متفاوتی راجع بهاین فیلم داشتند و آن را فاقد ریتم مناسب دانستند، اما مخاطبان درمجموع از اثر راضی بودند و حتی نوه فیتزجرالد جایی چنین گفته بود که اگر پدربزرگش زنده بود، بهاین فیلم افتخار میکرد
از نفس کشیدن برنداشته است؛ مردهای که دستگاه تنفس بهاو وصل شده و آن دستگاه همان امید بهبازگشت عشق گمشده است. در اقتباس سینمایی «گتسبی بزرگ»، عنصرهای رمانتیک و تراژدی داستان، دائم جابهجا میشوند و اوج تراژدی در این عاشقانه درواقع یکنفره، جایی است که جی میفهمد دیزی آنچنان هم احساسات وی را متوجه نشده است. ماجراهای رمان در شهر نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق میافتند. داستان دورانی را توصیف میکند که فیتزجرالد خود آن را دوران موسیقی جَز یا عصر جَز مینامید. لئوناردو دیکاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل اجرتون و الیزابت دبیکی در این فیلم بهایفای نقش پرداختهاند. گتسبی بزرگ از جمله بهترین فیلم های عاشقانه است.
باوجوداینکه منتقدان نظرات متفاوتی راجع بهاین فیلم داشتند و آن را فاقد ریتم مناسب دانستند، اما مخاطبان درمجموع از اثر راضی بودند و حتی نوه فیتزجرالد جایی چنین گفته بود که اگر پدربزرگش زنده بود، بهاین فیلم افتخار میکرد. «گتسبی بزرگ» در هشتادوششمین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت جوایز بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس شد که هر دوی آنها را بهدست آورد. کارگردانی این فیلم را باز لورمن استرالیایی بر عهده داشت که کم فیلم عاشقانه نساخته است و کارگردانی فیلمهای Australia (استرالیا)، Moulin Rouge (مولن روژ) و Romeo + Juliet (رومئو + ژولیت) را در کارنامه دارد. وی با ساخت فیلم «رومئو + ژولیت»، برنده بفتای بهترین کارگردانی در سال ۱۹۹۷ شد و در این فیلم لئوناردو دیکاپریو، کلیر دینز، برایان دنهی، جان لگویزمائو و پیت پاستویت حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. فیلم عاشقانه «گتسبی بزرگ» با بودجه ساخت ۱۰۵ میلیون دلاری، فروشی ۳۵۳ میلیون دلاری در گیشه داشت.
تنها عاشقان زنده ماندند
(2013) Only Lovers Left Alive
کارگردان: جیم جارموش | بازیگران: تام هیدلستون، تیلدا سوئینتن، میا واشیکوفسکا، جان هرت، جفری رایت
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ | امتیاز متاکریتیک: ۷۹ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
جیم جارموش در فیلم چندژانری «تنها عاشقان زنده ماندند»، داستان خونآشامانی را روایت میکند که رنگ قرمز فیلم را نه با خون که با عشق رنگآمیزی کردهاند؛ خونآشامانی که برای زنده ماندن بهخون نیاز دارند، اما تشنگی واقعی آنها را چیز دیگری سیراب میکند. معرفی آدم و حوا در فیلم «تنها عاشقان زنده ماندند»، آدرسی درست بهتماشاچی میدهد و هدف جارموش نمایش اولین احساس میان اولینها بوده است. آدام (آدم) خونآشام موزیسین گوشهگیری است که قرنها در شهر دیترویت زندگی کرده و بر زندگی تعداد غیرقابل شماری موزیسین و دانشمند تاریخی اثر گذاشته است. او اعتقاد دارد در
کسانی که بهدنبال عاشقانهای مملو از موسیقیهای اصیل و گاه مدرن شرقی و غربی هستند، بهترین پیشنهاد همین فیلم است؛ ارجاعات تاریخی فراوان و درواقع ادای دین بهانسانهایی که نقش بزرگی در تاریخ فرهنگ و هنر جهان داشتهاند، از دیگر هدایای جارموش به زامبینشدههاست
دنیای مدرن، انسانیت مرده است و در فیلم بارها بهانسان با عنوان زامبی ارجاع میدهد و خب اگر هر کسی جای وی بوده باشد و سلیقهای هنری و ادبی چون وی داشته باشد، بهتوصیف جامع وی آفرین میگوید. ایو (حوا) هم خونآشامی است که سالها در شهر طنجه کشور مراکش زندگی کرده و خون مورد نیازش را ازطریق یک خونآشام دیگر با نام کریستوفر مارلو (شاید شکسپیر حقیقی) تهیه میکند. او نگران حال آدام بهشهر دیترویت سفر میکند و بهمعشوقش میپیوندد. همچون دیگر فیلمهای جارموش، موسیقی مهمترین نقش را در فیلم دارد و کسانی که بهدنبال عاشقانهای مملو از موسیقیهای اصیل و گاه مدرن شرقی و غربی هستند، بهترین پیشنهاد همین فیلم است؛ ارجاعات تاریخی فراوان و درواقع ادای دین بهانسانهایی که نقش بزرگی در تاریخ فرهنگ و هنر جهان داشتهاند، از دیگر هدایای جارموش به زامبینشدههاست.
دو عاشق داستان، آخرین مأموریت را درکنار یکدیگر و با عاشقانهای سرد و تاریک بهسرانجام میرسانند. فیلم «تنها عاشقان زنده ماندند» نامزد دریافت نخل طلا در جشنواره کن ۲۰۱۳ شده بود. ساخت موسیقی متن این فیلم برعهده جوزف ون ویسم هلندی بود که وی در همان جشنواره کن توانست جایزه بهترین موسیقی متن را بهدست آورد. در این فیلم بازیگرانی چون تام هیدلستون، تیلدا سوئینتن، میا واشیکوفسکا، جان هرت و جفری رایت حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. جالب است بدانید در اواخر سال ۲۰۱۹، تام مککارتی، منتقد سایت هالیوود ریپورتر، این فیلم را در رده چهارم برترین فیلمهای دهه قرار داد.
جیم جارموش، کارگردان سینمای مستقل، نمایشنامهنویس، بازیگر، تهیهکننده، تدوینگر و آهنگساز آمریکایی است که فیلمهای بهیادماندنی زیادی ساخته است و از میان برترین آثار این کارگردان صاحبسبک و بسیار علاقمند بهموسیقی میتوان به فیلم Stranger Than Paradise (عجیبتر از بهشت)، فیلم Night on Earth (شب روی زمین)، فیلم Ghost Dog: The Way of the Samurai (گوست داگ: سلوک سامورایی) و Broken Flowers (گلهای پرپر) اشاره کرد. فیلم «عجیبتر از بهشت» در سال ۱۹۸۴ جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن (جایزهای که به فیلم اول کارگردانها داده میشود) و جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو را بهدست آورد. گفتنی است فیلم عاشقانه «تنها عاشقان زنده ماندند»، با بودجه ۷ میلیون دلاری ساخته شد و تقریباً فروشی هماندازه بودجه خود داشت. تنها عاشقان زنده ماندند که یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فهرست است از دست ندهید.
بروکلین
(2015) Brooklyn
کارگردان: جان کرولی | بازیگران: سیرشا رونان، اموری کوئن، جیم برودبنت، جولی والترز، جسیکا پره
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ | امتیاز متاکریتیک: ۸۸ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۵
فیلم عاشقانه «بروکلین»، ماجرای دلشکستگی و اندوهی بیانناشدنی است؛ دلشکستگی دردناکی که همزمان مملو از محبت و زیبایی است و عشق را یادآوری میکند. برخی شاعران در شعرهای خود عشق را چنین تعریف کردهاند که عشق آن زمان که بهابزاری برای مقابله/معامله بهمثل تبدیل میشود، میمیرد و در داستان «بروکلین» گاهی شاهد چنین اتفاقاتی هستیم، اما نه بهگونهای که عشق را بکشد. عشق، محبت و صمیمیت، محدودشده بهفاصله نیست و جان کرولی در فیلم خود نشان میدهد میتوان دوری و نبود فیزیکی را تحمل کرد و رفتار متقابل بین عاشق و معشوق و همچنین کمی صبر، بزرگترین خلأ دوری
مقاله مرتبط
- نقد فیلم Brooklyn - بروکلین
را پر میکند. این درام عاشقانه ترکیبی از شگفتی، غم و زیبایی است. ایلیس لیسی، مهاجر ایرلندی جوانی است که بهبروکلین دهه ۱۹۵۰ نقل مکان کرده است. او که بهامید زندگی بهتر در آمریکا، کشورش و آرامش خانهٔ مادریاش را رها کرده، اگرچه بهمحض ورود بهسواحل
این درام عاشقانه ترکیبی از شگفتی، غم و زیبایی است؛ جان کرولی عاشقانه گاه اندوهناک خود را با داستان عشقی گمشده درمیآمیزد
نیویورک احساس غربت وجودش را پُر میکند، اما این احساس خیلی زود با شروع رابطهٔ عاشقانه جدیدی از بین میرود. جان کرولی عاشقانه گاه اندوهناک خود را با داستان عشقی گمشده درمیآمیزد. فیلم جان کرولی، محصول کشورهای کانادا، ایرلند و انگلستان است و در سال ۲۰۱۵ روی پرده سینما رفت و با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و تماشاچیان همراه شد. فیلم «بروکلین» در سه بخش بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی، نامزد دریافت جایزه اسکار در سال ۲۰۱۶ شده بود. در این فیلم بازیگرانی چون سیرشا رونان، اموری کوئن، جیم برودبنت، جولی والترز و جسیکا پره حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. جان کرولی، کارگردان اهل کشور ایرلند بوده و فرهنگ ایرلندینشینان نیویورک را بهخوبی در این فیلم بهتصویر کشیده است. وی کارگردانی فیلم Closed Circuit (مدار بسته) و همچنین کارگردانی چند قسمت از فصل دوم سریال True Detective (کارآگاه حقیقی) را در کارنامه دارد. فیلم بروکلین که یکی از بهترین فیلم های عاشقانه با بودجه ۱۱ میلیون دلاری، فروش ۶۲ میلیون دلاری در گیشه داشت.
به دور از مردم شوریده
(2015) Far from the Madding Crowd
کارگردان: توماس وینتربرگ | بازیگران: کری مولیگان، ماتیاس اسچوئنائرتس، مایکل شین، جونو تیمپل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ | امتیاز متاکریتیک: ۷۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۱
داستان فیلم «به دور از مردم شوریده» روایت زندگی دختری سرسخت و مستقل در انگلستان دوران ویکتوریایی است که مزرعهای بزرگ را از عموی تازه درگذشتهاش بهارث میبرد و تصمیم میگیرد آنجا را بهتنهایی اداره کند، درحالیکه سه خواستگار دارد و تلاش میکند بین زندگی مستقل و موفق خود بهعنوان کشاورزی نمونه و روابط عاشقانه و نیازهای روحی خود، تعادلی بهوجود آورد. این چهارمین اقتباس سینمایی از رمانی با همین عنوان، نوشته توماس
وینتربرگ فیلمی درخشان ساخته که از نظر تصویری، دوره ویکتوریا را بهزیبایی و بسیار خیرهکننده خلق کرده است. وی همچنین با استفاده از تکنیکهای مدرنی چون گرفتن کلوزآپهای نفسگیر از شخصیتها و مدیریت تیم بازیگرانی که عملکرد بسیار خوبی هم دارند، تماشای این اقتباس عاشقانه را بسیار لذتبخش کرده است
هاردی، رماننویس و شاعر جنبش طبیعتگرایی انگلیسی است. توماس وینتربرگ دست روی رمانی عالی گذاشت که شاعرانگی بسیار دارد و یکی از عاشقانههای بینظیر دنیای ادبیات است و از طرفی نشان داد وی نیز میتواند فیلمهای پرسروصدا و با بودجه زیاد را کارگردانی کند. نگارش فیلمنامه این اثر را دیوید نیکولز بر عهده داشت و وینتربرگ در جایی در مورد ساخت این فیلم چنین گفته بود که بسیار خوشحال است که دیگر فیلمی را که خود فیلمنامه آن را نوشته، کارگردانی نمیکند و این اتفاق بهوی اجازه میدهد در جایگاه کارگردان، آزادی عمل بیشتری داشته باشد و فکرش درگیر جای دیگر نباشد. البته باید بگوییم اگر خود فیلمنامه را مینوشت، بهمراتب نتیجه نهایی کار بهتر میشد.
نقدهایی بهاین فیلم برای فیلمنامه آن وارد بود که نگارنده آن برای روایت داستان عجله فراوانی داشته است و وارد مغز استخوان ماجراهای داستان نشده و رفتار شخصیت اصلی داستان و دنیای ذهنی آن، بهخوبی پرداخت نشده است. بااینوجود، وینتربرگ فیلمی درخشان ساخته که از نظر تصویری، آن دوره زمانی را بهزیبایی و بسیار خیرهکننده خلق کرده است. وی همچنین با استفاده از تکنیکهای مدرنی چون گرفتن کلوزآپهای نفسگیر از شخصیتها و مدیریت تیم بازیگرانی که عملکرد بسیار خوبی هم دارند، تماشای این اقتباس عاشقانه را بسیار لذتبخش کرده است.
در این فیلم عاشقانه کری مولیگان نقش شخصیت اصلی را ایفا میکند و از دیگر بازیگران فیلم میتوان به ماتیاس اسچوئنائرتس، مایکل شین و جونو تیمپل اشاره کرد. توماس وینتربرگ، کارگردان دانمارکی است که وی بههمراه لارس فون تریه، جنبش سینمایی دوگما ۹۵ را بنا نهاد؛ فیلم Festen (جشن) را در سال ۱۹۹۸ برپایه همین جنبش کارگردانی کرد که با تحسین فراوان منتقدان همراه شد. اما معروفترین فیلم این کارگردان، فیلم The Hunt (شکار) بازی مدس مایکلسن است که این فیلم نامزد دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن، نامزد بهترین فیلم خارجیزبان هشتادوششمین مراسم اسکار و نامزد بهترین فیلم خارجیزبان هفتادویکمین مراسم گلدن گلوب شد. فیلم «به دور از مردم شوریده» از جمله یکی از بهترین فیلم های عاشقانه با بودجه ۱۲ میلیون دلاری، فروشی ۳۰ میلیون دلاری در گیشه داشت.
انومالیسا
(2015) Anomalisa
کارگردانان: چارلی کافمن و دوک جانسون | صداپیشگان: دیوید تیولیس، جنیفر جیسون لی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۸۸ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
چارلز استوارت کافمن، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان آمریکایی است که بار دیگر با همکاری دوک جانسون اثری فوقالعاده ساخته است و وی نگارش فیلمنامه انیمیشن استاپ/موشن «انومالیسا» را نیز خود انجام داده و نتیجه کار، یکی از عجیبترین انیمیشنهای چند سال اخیر بود که بار تراژدی آن از بسیاری از فیلمهای تراژدی بیشتر است، کمدی خفیفی دارد که اجازه نفس کشیدن را بهتماشاچی بدهد، رگههای از خیال و دنیای فانتزی در آن دیده میشود که نقش چاشنی دارد که اگر وجود نداشت، «انومالیسا» دچار نقصان بدی میشد و البته اصلاً برای کودکان مناسب نیست و اثری کاملاً بزرگسالانه
مقاله مرتبط
- نقد فیلم Anomalisa - انومالیسا
است. انیمیشن استاپ/موشن «انومالیسا» در مورد نویسندهای با نام مایکل استون (با صداپیشگی دیوید تیولیس) است که دربارهٔ ارائه خدمات بهمشتریان سخنرانی میکند. او تمام آدمهای اطرافش را بهشکل یک نفر و یک چهره میبیند. روزی مایکل با زنی با نام لیزا (با صداپیشگی جنیفر جیسون لی) آشنا میشود که بهمعنای واقعی کلمه، منحصربهفرد است. ساخته چارلی کافمن شاید در نگاه اول و با آن اتمسفر
ساخته چارلی کافمن شاید در نگاه اول و با آن اتمسفر خفقانآور و رنگهای مرده و فضای سرد و بیروح، چندان فیلمی عاشقانه بهنظر نرسد، اما عنصر عشق در این فیلم حضوری پررنگ دارد و تنها مختص بهشخصیت لیزا نمیشود و مایکل عشق بهزندگی را از دست داده است
خفقانآور و رنگهای مرده و فضای سرد و بیروح، چندان فیلمی عاشقانه بهنظر نرسد، اما عنصر عشق در این فیلم حضوری پررنگ دارد و تنها مختص بهشخصیت لیزا نمیشود و مایکل عشق بهزندگی را از دست داده، موردی که برای بسیاری از انسانها پیش میآید و از نبود آن خبر ندارند و هدف کافمن چیزی نبود جز یادآوری این معضل؛ «انومالیسا» از تنهایی، خیالپردازی و البته انتظارات ما از زندگی سخن میگوید و این رمانتیک تیرهوتار، روی هستیگرایی و همچنین بُعد روانکاوانه زندگی بشر متمرکز است. کافمن نامی بزرگ در سینمای هالیوود است و نگارش فیلمنامه شاهکاری چون Eternal Sunshine of the Spotless Mind (درخشش ابدی یک ذهن پاک) را در کارنامه دارد و از دیگر فیلمهای معروفی که براساس فیلمنامه کافمن ساخته شدهاند میتوان به فیلم Adaptation (اقتباس)، فیلم Confessions of a Dangerous Mind (اعترافات یک ذهن خطرناک) و فیلم «جان مالکوویچ بودن» اشاره کرد.
«جان مالکوویچ بودن» برای او یک نامزدی اسکار و یک جایزه بفتا بهارمغان آورد و با نگارش فیلمنامه «اقتباس» نامزد دریافت جایزه اسکار و همچنین جایزه بفتا شد. اما «درخشش ابدی یک ذهن پاک» بود که جایزه اسکار و بفتا در بخش بهترین فیلمنامه اورجینال را از آن این نویسنده کرد. «انومالیسا» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن و همچنین نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین انیمیشن بلند شد و در هفتادودومین جشنواره فیلم ونیز توانست جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کند. انیمیشن استاپ/موشن «انومالیسا» با بودجه ۸ میلیون دلاری، تنها ۴ میلیون دلار در گیشه فروش داشت و این فیلم در حالی اکران شد که تقریباً هیچ مانور تبلیغاتی خاصی روی آن انجام نشده بود. این انیمیشن یکی از بهترین فیلم های عاشقانه در سال ۲۰۱۵ بود.
خرچنگ
(2015) The Lobster
کارگردان: یورگوس لانتیموس | بازیگران: کالین فارل، ریچل وایس
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ | امتیاز متاکریتیک: ۸۲ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۲
اولین فیلم انگلیسیزبان یورگوس لانتیموس، تمام آن چیزی است که از موج نویی که این کارگردان یونانی ایجادگر آن بوده، انتظار دارید. این اثر بینالمللی با مشارکت کشورهای ایرلند، بریتانیا، یونان، فرانسه و هلند ساخته شده و معجونی از ژانرهای علمی-تخیلی، کمدی سیاه، آخرالزمانی و البته عاشقانه از نوع لانتیموسی است. داستان این چنین است که بزرگسالان فقط ۴۵ روز وقت دارند تا فرد مناسبی را برای رابطهٔ عاشقانه و ازدواج پیدا کنند. اگر آنها بهضربالاجلی که برایشان تعیین شده برسند و کماکان مجرد باشند، بهحیوانی که از قبل تعیین کردهاند تبدیلشده و در طبیعت رها میشوند. فیلم فضای مرده و سردی دارد و در جایی که اجبار حرف اول و آخر را میزند، حرف از اختیار و علیالخصوص عاشقی، خندهدار است، اما کارگردان کار خود را بهخوبی بلد
مقاله مرتبط
- نقد فیلم The Lobster - خرچنگ
است و در پس لحظات مضحک، تلخ و آزاردهنده، عشق حقیقی را بهتصویر میکشد؛ عشقی که مصونیت ندارد و همچون هر چیزی، آسیبپذیر است، اما مردنی نیست و در سکانس نهایی که البته با پایانی باز همراه است، تماشاچی باید برآیند آنچه را دیده است، در ذهن خود شکل دهد و ایمان وی بهعشق آزموده میشود. رضا حاجمحمدی در نقد فیلم عاشقانه «خرچنگ» چنین نوشته است: «فیلم «خرچنگ» شاید غیرعاشقانهترین
لانتیموس با همکاری افتیمیس فیلیپو، فیلمنامه را بهرشته تحریر درآورده است و بهحق این دو نفر، استادانه و شاعرانه کار خود را انجام دادهاند و کارگردانی عالی لانتیموس و قاببندیهای زیبای تیمیوس باکاتاکیس، «خرچنگ» را در رده بهترین فیلم های این کارگردان جوان یونانی قرار داده است
فیلم عاشقانه ای است که دیدهام و در همهجای آن ردی از سستی و ظلم عشق بهچشم میخورد». فیلم از کسانی میگوید که از تنهایی وحشت دارند، اما دیوانهوار عاشق خشونت و قدرت هستند. صحنههای آزاردهنده و طعنهآمیز کم ندارد و با زیرکی تمام رابطه انسان و اجتماع را بهتصویر میکشد. فیلمنامه این فیلم را لانتیموس با همکاری افتیمیس فیلیپو بهرشته تحریر درآورده است و بهحق این دو نفر، استادانه و شاعرانه کار خود را انجام دادهاند و کارگردانی عالی لانتیموس و قاببندیهای زیبای تیمیوس باکاتاکیس، «خرچنگ» را در رده بهترین فیلم های این کارگردان جوان یونانی قرار داده است. این فیلم از فیلمهای انتخابشده جهت شرکت در بخش اصلی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۵ بود و جایزه هیئت داوران آن جشنواره را نیز از آن خود کرد. دو بازیگر اصلی فیلم کالین فارل و ریچل وایس بودند که نقشآفرینی بینظیری در فیلم داشتند.
یورگوس لانتیموس کارگردان و فیلمنامهنویس، از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است. از فیلمهای معروف این کارگردان میتوان به فیلم The Killing of a Sacred Deer (کشتن گوزن مقدس) که در بخش مسابقه هفتادمین جشنواره فیلم کن حضور داشت و برنده جایزه مشترک بهترین فیلمنامه شد، فیلم The Favourite (سوگلی) که جوایز بینالمللی فراوانی بهدست آورد و البته فیلم Dogtooth (دندان نیش) اشاره کرد که این فیلم موفق شد جایزه جشنواره کن در بخش کارهای نو را از آن خود کند و همچنین در رشته بهترین فیلم خارجیزبان، نامزد دریافت جایزه اسکار سال ۲۰۱۰ شود. فیلم رمانتیک «خرچنگ» با بودجه ۴ میلیون یورویی، فروش جهانی ۱۵ میلیون دلاری در گیشه داشت. این فیلم را می توانیم از جمله بهترین فیلم های رمانتیک بدانیم.
لاوینگ
(2016) Loving
کارگردان: جف نیکولز | بازیگران: جوئل اجرتون، روث نگا، مایکل شنون، نیک کرال، مارتون سوکاس
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ | امتیاز متاکریتیک: ۷۹ | امتیاز آی ام دی بی: ۷
دهه اخیر را میتوان دهه فیلمهای عاشقانهای دانست که عشقهای میاننژادی و چندنژادی زیادی در آن ساخته و اکران شدند و یکی از بهترین این آثار، فیلم «لاوینگ» است. فیلم احساسی و مهرآمیز جف نیکولز، بهآرامی شعله میگیرد، اما شعلهای جاندار میگیرد و تبدیل بهکوهی از آتش میشود. داستان واقعی فیلم دربارهٔ ریچارد و میلدرید لاوینگ (با بازی جوئل اجرتون و روث نگا) است که سالها بعد از ازدواجشان، در زندان بودنها و مشکلات زیادی را تحمل کردند تا درنهایت بهآرامشی که میخواستند برسند. روث نگا، بازیگر ایرلندی-اتیوپیایی در این اثر که براساس داستانی واقعی ساخته شده، نقش
فیلم احساسی و مهرآمیز جف نیکولز، بهآرامی شعله میگیرد، اما شعلهای جاندار میگیرد و تبدیل بهکوهی از آتش میشود
همسر جوئل اجرتون را بازی میکند؛ این دو در دهه ۱۹۵۰ بهجرم ازدواج با یکدیگر از ایالت ویرجینیا تبعید شدند. نقشآفرینی هر دو بازیگر اصلی این فیلم، عالی و در خدمت داستان بود و درنهایت این بازی خوب، روث نگا را نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن کرد و حتی جوئل اجرتون نیز میتوانست برای بازی خوبش، آن سال نامزد شود؛ اجرتون بازیگری است که فیلم خوب کم ندارد و در اکثر آثاری که حضور داشته، نقشی زیبا و بهیادماندنی از خود برجای گذاشته است. سال ۲۰۱۶ فیلم عاشقانهای چون Moonlight (مهتاب) نیز ساخته شد و بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، اما بااحترام بهآن اثر، داستان زندگی میلدرد و ریچارد فیلمی واجبتر برای تماشا است، چون بهریشههای عاشقی سیاهپوستان و سفیدپوستان (مردان و زنان) میپردازد و مشکلاتی که آنها از سرگذراندند، هنوز نیز خیلیها درگیرش هستند و پرداختن بهموضوعات پیچیدهتری که در «مهتاب» شاهد آن بودیم، برای هضم در جوامعی که موضوع فیلم «لاوینگ» هنوز برای آنها تابو است، جای صبر بسیار دارد.
در این فیلم علاوهبر جوئل اجرتون و روث نگا، مایکل شنون، نیک کرال و مارتون سوکاس حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. جف نیکولز، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی که ساخت پنج فیلم بلند سینمایی را در کارنامه دارد و اولین فیلم وی، Shotgun Stories (داستانهای شاتگان) بود که با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان همراه شد و مایکل شنون بازیگر اصلی آن بود و بعد نیز درام و تریلر روانشناختی فوقالعاده Take Shelter (پناه بگیر) را باز هم با بازی شنون ساخت که این فیلم نیز نقدهای خوبی دریافت کرد.
سومین ساخته بلند سینمایی او، فیلم Mud (ماد) با نقشآفرینی متیو مککانهی، تای شرایدن، ریس ویترسپون و البته سم شپارد افسانهای بود که این فیلم یکی از نامزدهای نخل طلای جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲ شد. نیکولز در همان سال ۲۰۱۶، فیلم Midnight Special (ویژه نیمهشب) را با بازی مایکل شنون، جوئل اجرتون، کیرستن دانست، آدام درایور و سم شپارد ساخت که این فیلم نیز همچون تمام فیلمهای او، فیلمی باکیفیت و خوشساخت بود. فیلم عاشقانه «لاوینگ» با بودجه ۹ میلیون دلاری، فروشی ۱۳ میلیون دلاری در گیشه داشت. این فیلم را میتوانیم از جمله آثار و بهترین فیلم های عاشقانه بدانیم.
لا لا لند
(2016) La La Land
کارگردان: دیمین شزل | بازیگران: رایان گاسلینگ، اما استون، جی. کی. سیمونز، جان لجند
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ | امتیاز متاکریتیک: ۹۳ | امتیاز آی ام دی بی: ۸
فیلم رمانتیک «لا لا لند» را تا حد زیادی میتوان وامدار فیلمهای موزیکال کلاسیک فرانسوی و هالیوودی خواند و دیمین شزل با درهمآمیزی فیلمهای فرانسوی و هالیوودی و ذهن خلاق خود، عاشقانهای بسیار تحسینشده ساخته است. «لا لا لند» نشان میدهد که عشق چطور میتواند از آن روی ناسازگار و تلخ و تراژیک خود پرده بردارد و کاری با عاشقان کند که تا همیشه داغ آن بر خاطرهشان برجای بماند. این فیلم معجونی از واقعگرایی و حقیقتگویی با سبک خیالانگیز و رؤیایی موزیکالهای هالیوودی است که البته درنهایت تبدیل بهاثری قابل احترام در ژانر عاشقانه شده است. داستان فیلم عاشقانه «لا لا لند» در زمان
مقاله مرتبط
- نقد فیلم La La Land - لا لا لند
حال و در شهر رؤیاپرور لس آنجلس میگذرد. میا، دختری جوان و مشتاق بازیگری است که در کافیشاپ شرکت برادران وارنر بهعنوان باریستا مشغول است و در فاصلههای زمانی آزمونهای بازیگری خود، بهبازیگران هالیوود سرویس میدهد. سباستین نیز نوازنده پیانوی سبک جَز است که با نواختن موسیقی در کافههای دلگیر سرمیکند و خیلی زود دو شخصیت اصلی داستان سر راه هم قرار میگیرند. دیمین شزل، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان فرانسوی-آمریکایی است و در دوران
فیلم «لا لا لند» را تا حد زیادی میتوان وامدار فیلمهای موزیکال کلاسیک فرانسوی و هالیوودی خواند و دیمین شزل با درهمآمیزی فیلمهای فرانسوی و هالیوودی و ذهن خلاق خود، عاشقانهای بسیار تحسینشده ساخته است
نوجوانی بهعنوان درامر در گروههای مختلف موسیقی فعالیت میکرد و علاقه داشت تا در زمینه موسیقی کار کند اما بعد از آنکه متوجه شد نمیتواند در این عرصه بهآنچه دلخواهش است برسد، تصمیم گرفت سینما را دنبال کند، اما در دومین ساخته سینمایی خود خیلی زود بهموسیقی و درامرها، ادای دین کرد؛ وی در سال ۲۰۱۴ فیلم Whiplash (شلاق) را ساخت که این فیلم در جشنواره فیلم ساندنس (Sundance Film Festival) اکران شد و از همان ابتدا مورد توجه تماشاچیان و منتقدان قرار گرفت. «شلاق» نامزد پنج جایزه در هشتادوهفتمین دوره جوایز اسکار از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین صدابرداری و بهترین تدوین فیلم شد که البته دو جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را نتوانست از آن خود کند.
فیلم «لا لا لند» نخستین بار در هفتادوسومین جشنواره فیلم ونیز روی پرده رفت. این فیلم در هشتادونهمین دوره جوایز اسکار در چهارده رشته نامزد دریافت جایزه شد و در این زمینه رکوردشکنی کرد. پیش از این، فقط دو فیلم All About Eve (همهچیز درباره ایو) و Titanic (تایتانیک) بهاین رکورد دست پیدا کرده بودند. «لا لا لند» جایزه بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و بهترین ترانه (شهر ستارهها) را در اسکار بهدست آورد. این موزیکال عاشقانه در هفتادوچهارمین مراسم گلدن گلوب نیز در هفت رشته نامزد دریافت جایزه بود که توانست همه آنها را بهدست بیاورد. در فیلم دیمین شزل، بازیگرانی چون رایان گاسلینگ، اما استون، جی. کی. سیمونز و جان لجند حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند؛ این فیلم عاشقانه با بودجه ۳۰ میلیون دلاری، فروشی ۴۴۶ میلیون دلاری در گیشه داشت.
ندیمه
(2016) The Handmaiden
کارگردان: پارک چان-ووک | بازیگران: ها جونگ-وو، مین-هی کیم، کیم تائه-ری، جین-وونگ جو
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ | امتیاز متاکریتیک: ۸۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۸/۱
سینمای پارک چان-ووک، سینمای جزئیات، دقت، وسواس، پیچیدگی و البته ظرافت است؛ سینمای مملو از شوک و تکانههای داستانی فلجکننده. همچون دیگر ساختههای این کارگردان، فیلم «ندیمه» نیز فیلمی باکیفیت است و بههیچ عنوان طرفداران سینمای کره جنوبی و البته دنیایی که پارک چان-ووک در بدنه این سینما خلق کرده است را ناامید نمیکند. این فیلم همچون دیگر ساختههای این کارگردان، انتقام را در بطن داستان خود دارد و دغلكارى و کلاهبرداری را نیز بهآن اضافه کنید. خب در چنین دنیایی، عشق چه نقشی را ایفا میکند؟ داستان فیلم در دهه ۱۹۳۰ کشور کره جنوبی روایت میشود؛ در دوره
مقاله مرتبط
- نقد فیلم The Handmaiden - ندیمه
اشغال ژاپن، مردی شیاد برای اغوای زنی ثروتمند ژاپنی و راضی کردن او بهازدواج با خود، دختری را بهعنوان ندیمه برای آن زن استخدام میکند. وظیفه این ندیمه اجیرشده، راضی کردن زن بهازدواج با آن مرد است، اما خب قطعاً در چنین وضعیتی، عشقی نیز وجود ندارد، بله، وجود ندارد، بین مرد شیاد و زن ثروتمند وجود ندارد، اما جایی عشق شکوفه میزند که کسی انتظار آن را ندارد. وقتی «ندیمه» برای اولینبار در
وقتی «ندیمه» برای اولینبار در جشنوارهٔ فیلم کن ۲۰۱۶ بهنمایش درآمد، منتقدان درباره آن گفتند که بهترین فیلم پارک چان-ووک از زمان دیگر شاهکارش، «اولدبوی» را شاهدیم که بهحق نیز چنین است
جشنوارهٔ فیلم کن ۲۰۱۶ بهنمایش درآمد، منتقدان درباره آن گفتند که بهترین فیلم پارک چان-ووک از زمان دیگر شاهکارش، Oldboy (اولدبوی) را شاهدیم که بهحق نیز چنین است. «ندیمه» در سه قسمت روایت میشود. قسمت اول و دوم انعکاس یکدیگر هستند و یک داستان مشابه را از دو زاویهٔ دید متفاوت روایت میکنند. قسمت سوم هم هر دو زاویهٔ دید را با هم ترکیب میکند و با اضافه کردن یکی دیگر، داستان را بهسوی جمعبندی هدایت میکند. وسواس فکری پارک چان-ووک در ساخت فیلمی که پر از ترفندهای سینمایی است و دائم بهتماشاچی رودستی میزند، ستودنی است. اگر از طرفداران سینمای بینظیر کره جنوبی هستید، تماشای عاشقانه خاص پارک چان-ووک را از دست ندهید که دیدن عاشقی از نگاه کارگردانی که «اولدبوی» را ساخته است، لذتی فراوان دارد.
گفتنی است این فیلم که یکی از بهترین فیلم های عاشقانه است براساس داستانی از سارا واترز ساخته شده و در بخش اصلی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ برای تصاحب نخل طلا رقابت کرد. ها جونگ-وو، مین-هی کیم، کیم تائه-ری و جین-وونگ جو، بازیگران اصلی این فیلم بودند که نقشآفرینی بسیار دیدنی داشتند. پارک چان-ووک، فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده اهل کره جنوبی است. وی از سال ۱۹۹۲ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است. سهگانه «انتقام» او را میتوان معروفترین فیلمهای وی دانست که فیلم اول Sympathy for Mr. Vengeance (همدردی با آقای انتقام) بود و در سال ۲۰۰۲ اکران شد، «اولدبوی»، دومین فیلم از این سهگانه، جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۰۴ را از آن خود کرد و مورد تحسین رئیس هیئت داوران جشنواره، کوئنتین تارانتینو، قرار گرفت و فیلم سوم نیز Lady Vengeance (بانوی انتقام) بود که در سال ۲۰۰۵ اکران شد. فروش جهانی فیلم «ندیمه» چیزی در حدود ۳۷ میلیون دلار بود.
رشته خیال
(2017) Phantom Thread
کارگردان: پل توماس اندرسون | بازیگران: سر دانیل دی-لوئیس، لسلی منویل، ویکی کریپس، ریچارد گراهام، کامیلا رادرفورد
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۹۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۵
داستان عاشقانه نامانوسی که رگههای از فیلم Rebecca (ربهکا) آلفرد هیچکاک دارد و درام تاریخی و عاشقانه پل توماس اندرسون همچون معجزهای در این دوران سینمایی محسوب میشود. اتفاقات داستان فیلم «رشته خیال» در دوران طلایی دهه ۱۹۵۰ رخ میدهد که دیگر جنگ برای کشور انگلستان و شهر لندن بهپایان رسیده است. خیاط معروف و مشهور آن زمان، رینولدز وودکاک و خواهر او سیرل وودکاک، در رأس حرفه مد بریتانیای آن برهه زمانی بودند.
مقاله مرتبط
- نقد فیلم Phantom Thread - رشته خیال
این دو برای افراد مشهور سلطنتی، ستارگان سینما، وارثان زن قشر ثروتمند جامعه، افراد معروف، مدلهایی که تازه بهعرصه مد پا گذاشته بودند و همچنین مادامها، لباسهایی میدوختند که سبک منحصربهفردی داشتند و هر کسی متوجه میشد که آن لباس مربوطبه «خانه وودکاک» است.
زنان مختلفی بهزندگی رینولدز وودکاک میآمدند، اما عمر ماندن آنها طولانی نبود و خود رینولدز هم بهشخصه با همصحبتی و معاشرت با هر کدام از این زنان، بهنوعی برای دوخت و طراحی لباس بعدی خود الهاماتی میگرفت و شخصیت آنها را چندان جدی نمیگرفت. این موضوع ادامه داشت تا اینکه او بهیک زن جوان، قدرتمند و جسور با نام آلما السون برخورد کرد. آلما بعد از مدتی تبدیل بهمنبع الهام و عشق رینولدز شد؛ بهطوری که دیگر یکی از افراد ثابت زندگی او شده بود. با اینکه رینولدز فکر میکرد همه
اندرسون در فیلم عاشقانه خود، عشق را همچون گنجی رازآلود بهتصویر میکشد که شروعی لذتبخش در بستری از رفتارهای شوخطبعانه شخصیتها دارد، اما بهآرامی دنیای عاشقانه فیلم تغییر جهت میدهد و شخصیت رینولدز وودکاک که همیشه دست بالا را در برخورد با دیگران داشت، خود را حلشده در دستان آلما میبیند
چیز طبق برنامه ذهنی و مرتب وی پیش میرود، اما زمانیکه بهخود آمد، دید که عشق آشیانه آرام وی را ویران کرده است. سر دانیل دی-لوئیس، بازیگر تکرارنشدنی سینما و بهنظر نگارنده این مطلب بهترین بازیگر سینما در دو سه دهه اخیر، در آخرین نقشآفرینی خود (امیدوار باشیم ایشان در آینده تصمیم دیگری بگیرند)، یکی از درخشانترین بازیهای خود را داشت و نقش شخصیت سرد، عبوس، تنها و سرگرمشده با کار رینولدز وودکاک را بهبهترین شکل ممکن ایفا کرد.
فیلمنامه و کارگردانی پل توماس اندرسون بینظیر بود و موسیقی متن فیلم را هم که چه کسی بهتر از جانی گرینوود (یکی از اعضای گروه آلترنیتیو راک Radiohead) میتوانست خلق کند تا تماشاچی را برای تماشای این حماسه عاشقانه تا آخرین لحظه تشنه نگه دارد؟ گرینوود که نامی بزرگ در دنیای موسیقی است، موسیقی متن دیگر شاهکار اندرسون و دی-لوئیس، فیلم There Will Be Blood (خون بهپا خواهد شد) را نیز در کارنامه دارد و گویا همکاری این تثلیث، برای موفقیت هر فیلمی کافی است. اندرسون در فیلم عاشقانه خود، عشق را همچون گنجی رازآلود بهتصویر میکشد که شروعی لذتبخش در بستری از رفتارهای شوخطبعانه شخصیتها دارد، اما بهآرامی دنیای عاشقانه فیلم تغییر جهت میدهد و رینولدز وودکاک که همیشه دست بالا را در برخورد با دیگران داشت، خود را حلشده در دستان آلما میبیند. فیلم رمانتیک «رشته خیال» را شاید بتوان بهترین فیلم اندرسونی دانست که در کارنامه خود، فیلم خوب کم ندارد.
لسلی منویل، ویکی کریپس، ریچارد گراهام، کامیلا رادرفورد، هریت سنسوم هریس، برایان گلیسون، جولیا دیویس، نیکولاس مندر، راجزا ریکتر، جینا مککی، فیلیپ فرنکس، مارتین دوو، جین پری، فیلیس مکماون و سیلاس کارسن، دیگر بازیگران فیلم «رشته خیال» بودند. این فیلم جایزه اسکار بهترین طراحی لباس نودمین دوره مراسم اسکار را بهدست آورد و در پنج بخش دیگر از جمله اسکار بهترین فیلم و بازیگر نقش اول مرد نامزد دریافت جایزه شد. پل توماس اندرسون، کارگردان، نمایشنامهنویس و تهیهکننده آمریکایی است. وی در ۱۹۹۷ فیلم Boogie Nights (شبهای عیاشی) را ساخت که نامزد دریافت سه جایزه اسکار شد. در سال ۱۹۹۹ فیلم درام Magnolia (مگنولیا) را ساخت و این فیلم نیز نامزد دریافت سه جایزه اسکار شد. فیلم پنجم او «خون بهپا خواهد شد» بود که در آن با دانیل دی-لوئیس گزیدهکار همکاری کرد.
این فیلم عاشقانه نامزد پنج اسکار شد و برای دی-لوئیس دومین اسکارش را رغم زد. اندرسون نیز برای این فیلم عاشقانه سرانجام نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی سال ۲۰۰۷ شد هر چند که آن را به فیلم No Country for Old Men (جایی برای پیرمردها نیست) برادران کوئن واگذار کرد. اندرسون کارگردانی شاهکاری بهنام The Master (استاد) را نیز در کارنامه دارد که در آن با جانشین روزهای نبود دانیل دی-لوئیس، واکین فینیکس همکاری داشت و موسیقی فیلم نیز ساخت جانی گرینوود بود. فیلم «رشته خیال» با بودجه ساخت ۳۵ میلیون دلاری، فروشی ۴۷ میلیون دلاری در گیشه داشت. تماشای این فیلم رمانتیک را که یکی از بهترین فیلم های عاشقانه است بههمه پیشنهاد میکنیم، باوجودآنکه این امکان وجود دارد بسیاری از تماشاچیان نسل جدید، نتوانند درانتها با آن ارتباط برقرار کنند. اگر قرار بود فهرست عاشقانههای سینما رتبهبندی شود، بدون هیچ شکی، فیلم «رشته خیال» را در صدر آن قرار میدادم.
جنگ سرد
(2018) Cold War
کارگردان: پاوو پاولیکوفسکی | بازیگران: یوانا کولیگ، توماش کات، بوریس شیتس، آگاتا کولشا
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۹۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۶
ساخته تحسینشده پاوو پاولیکوفسکی، الهامگرفته از داستان واقعی زندگی پدر و مادر این کارگردان و فیلمنامهنویس لهستانی است و وی در پنجمین فیلم بلند سینمایی خود، شاهکاری عاشقانه را بهتصویر کشیده که در فضایی گرفته و خفقانآور روایت میشود. پاوو پاولیکوفسکی بار دیگر بهسراغ فیلمبرداری سیاهوسفید رفت و نشان داد که دیگر شاهکار وی، یعنی فیلم Ida (ایدا) که آن هم با فرمت فیلمبرداری سیاهوسفید ساخته شد، انتخابی آگاهانه و باتوجه به
مقاله مرتبط
- نقد فیلم Cold War - جنگ سرد
تخصصی است که وی دارد؛ فیلمبرداری هر دو اثر را ووکاش ژال بر عهده داشته است و تماشاچی از تک تک قابهای هر دو فیلم لذت میبرد. نسبت تصویر چهار به سه، نورپردازی با کنتراست زیاد و قاببندیهای وسواسگونه، ویژگی مشترک هر دو اثر است. فیلم عاشقانه «جنگ سرد» داستان عاشقانه پرشوری میان زن و مردی را حکایت میکند که در دوران بسیار بد و در ویرانههای بعد از جنگ لهستان یکدیگر را ملاقات کردند. هر کدام گذشتهای دارند و محیط زندگی و رفتار اجتماعی هر یک متفاوت است و همین موضوع آنها را برای یکدیگر نامتناسب و ناسازگار جلوه میدهد. این فیلم داستان زوجی را نقل میکند که بهخاطر سیاست، نقصهای شخصیتی و
پاولیکوفسکی در تراژدی عاشقانه خود، از عشق با زبان عکس و موسیقی، در تلخترین شکل آن سخن میگوید، در فضایی که عاشقیکردن و امید داشتن، رؤیایی بهنظر میرسد
پیچیدگیهای ناگوار سرنوشت، از یکدیگر جدا شدند؛ یک داستان عاشقانهٔ غیرممکن در یک برهه زمانی غیرممکن. پاولیکوفسکی در تراژدی عاشقانه خود، از عشق با زبان عکس و موسیقی، در تلخترین شکل آن میگوید، در بستری که عاشقیکردن و امید داشتن، رؤیایی بهنظر میرسد. فیلم «جنگ سرد» از برترین عاشقانههای حتی چند دهه اخیر است و برای رقابت در کسب نخل طلای هفتادویکمین جشنواره فیلم کن انتخاب شد.
از دیگر فیلمهای معروف این کارگردان لهستانی میتوان به فیلم My Summer of Love (تابستان عشقی من) و فیلم Last Resort (آخرین چاره) اشاره کرد. در فیلم «جنگ سرد» بازیگرانی چون یوانا کولیگ، توماش کات، بوریس شیتس، آگاتا کولشا، ژان بالیبار، سیدریک کان، آدام ورونوویچ، آدام فرنتسه و آدام شیشکاوسکی حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. گفتنی است فیلم «ایدا»ی پاولیکوفسکی، در هشتادوهفتمین دوره مراسم اسکار، جایزهٔ بهترین فیلم خارجیزبان را دریافت کرد. همچنین این فیلم موفق بهدریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم لهستان و آکادمی فیلم اروپا شد و در مراسم گلدن گلوب نیز نامزد شده بود. فیلم «جنگ سرد» با بودجه ساخت تقریباً ۵ میلیون دلاری (۴.۳ میلیون یورویی)، فروشی ۲۰ میلیون دلاری در گیشه داشت.
در این فهرست، ۲۰ فیلم رمانتیک دهه اخیر را معرفی کردیم و البته فیلمهای بسیار خوب دیگری همچون A Single Man (یک مرد مجرد)، Carol (کارول)، Blue Jay (بلو جی)، Crazy, Stupid, Love (دیوانهوار، احمقانه، عشق)، The Fault In Our Stars (بخت پریشان)، Call Me by Your Name (مرا با نامت صدا کن)، No Strings Attached (بدون تعهد)، The Age of Adaline (روزگار آدلین)، The Shape of Water (شکل آب)، The Artist (آرتیست) و Allied (متفقین) نیز میتوانستند در این فهرست حضور داشته باشند. باعث خوشنودی و افتخار ما خواهد بود شما نیز پیشنهادها خود را در این ژانر برای خوانندگان مطرح کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
با سپاس از زمانیکه برای مطالعه این مطلب گذاشتید، امیدواریم از تماشای بهترین فیلم های عاشقانه سینما در این دوران سخت، نهایت لذت را ببرید و همواره دلگرم بمانید.
پرسشهای متداول
- بهترین فیلم های عاشقانه دهه اخیر چه فیلمهایی هستند؟ از میان بهترین فیلمهای عاشقانه دهه میتوان به فیلمهای مهمی همچون او (Her)، پیش از نیمه شب (Before Midnight)، لا لا لند (La La Land)، رشته خیال (Phantom Thread) در این مقاله اشاره کرد. در این مقاله به بهترین فیلمهای عاشقانه دهه 2010 که شامل فهرست 20 فیلم است پرداختهایم که نباید از دست دهید.
- پر مخاطب ترین فیلم های عاشقانه خارجی دهه اخیر کدامند؟از جمله پر مخاطب ترین فیلم های عاشقانه میتوان به فیلمهای لالا لند (La La Land)، دفترچه امید بخش (Silver Linings Playbook) و نیمه شب در پاریس (Midnight in Paris) اشاره کرد.
- فیلم های درام عاشقانه و پر افتخار دهه اخیر چه فیلم هایی هستند؟از جمله فیلم های درام عاشقانه و پر افتخار ۱۰ سال اخیر میتوانیم به عشق (Amour)، جنگ سرد (Cold War) و لالا لند (La La Land) اشاره کرد. البته فیلمهای دیگری نیز در فهرست بهترین فیلم های رمانتیک ۱۰ سال اخیر میدونی معرفی شده است.