در سال ۲۰۲۰ فیلم ۱۹۱۷ با محوریت جنگ جهانی اول، سروصدای زیادی به پا کرد و جوایز متنوعی گرفت؛ حال شاید برایتان جالب باشد که فیلمهای شاخص دیگری را درباره جنگ جهانی اول به شما معرفی کنیم. همراه میدونی باشید.
جنگ جهانی اول نهتنها سیاره ما را در مرگ، طاعون و آشوب فرو برد، بلکه یک نوع آزمون پر از استرس را هم برای فیلمسازی ایجاد کرد. چیزی که هنوز در سالهای اولیهی خود بود و هنوز آنقدرها مثل امروز، قدرت نگرفته بود. جنگ جهانی اول که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ در جریان بود، اولین فاجعه مشترک بشریت محسوب میشود که فیلمهایی حول محور آن ساخته میشدند و هنوز هم ساخته میشوند. کتابها و همچنین موسیقیهایی وجود داشت که حول محور جنگ خلق شده بودند. اما ما در این مقاله میخواهیم ببینیم که چه فیلمهایی، بهتر حس و حال آن زمان را روی پرده نقرهای ابراز کردند. در آن زمان، این نوع رسانه جدید بود و فیلمسازان آن بهتازگی کار خود را برای خلق داستانهای طولانی و بلند آغاز کرده بودند. این رسانهی جدید، قدرت این را داشت که اتفاقات و رویدادهای اخیر را روی صفحهنمایش احیا کند و زندگی دوبارهای به آنها ببخشد. بعد از گذشت مدتی، فیلمها تبدیل به روشی برای پردازش و کنار آمدن با آسیبها شدند؛ میتوانستیم به چیزهایی که با افتخار، عصبانیت، پشیمانی و عشق تجربه کردیم، نگاهی دوباره بیاندازیم.
از آنجایی که جنگ بزرگ چیزی حدود ۴۰ میلیون نفر را به کام مرگ کشاند، بیشتر فیلمهای خوبی که حول محور آن میچرخد، محوریتی «ضد جنگ» دارند. اکثر این فیلمها افرادی را نشان میدهند که به زور به جنگ فرستاده شدند یا افرادی هستند که بعد از پیدا کردن خودشان، در میدان نبرد کشته میشوند. دراینمیان، افرادی هم هستند که به واسطهی جنگ، همه چیز خود را از دست میدهند؛ هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی. ما در این مقاله میخواهیم بهترین فیلم های جنگ جهانی اول را به شما معرفی کنیم. پس اگر به این ژانر علاقه دارید، تا پایان این مقاله با میدونی همراه باشید.
فیلمها براساس نظر تحریریه میدونی انتخاب و رتبه بندی شدهاند
بهترین فیلم های جنگ جهانی اول
۱۳- فیلم A Farewell to Arms
فیلم وداع با اسلحه
- کارگردان: فرانک بورزیگی
- نویسنده: بنجامین گلازر
- بازیگران: هلن هیز، گری کوپر و آدولف منژو
- میانگین امتیازات A Farewell to Arms در IMDB: ۶.۵
داستانی دربارهی رابطهی عاشقانهی رانندهی یک آمبولانس به اسم ستوان هنری و پرستاری به نام کاترین بارکلی در طی جنگ جهانی اول. داستان این فیلم در کشور ایتالیا جریان دارد و این دو نفر در طی جنگ عاشق یکدیگر میشوند؛ هیچ چیزی هم نمیتواند این دو را از یکدیگر دور و جدا کند. اما داستان فقط حول محور رابطهی عاشقانهی این دو نیست. بلکه سعی میکند احساسات ستوان هنری در مورد جنگ و هدف مبارزه کردن را هم تجزیه و تحلیل کند. وداع با اسلحه که اولین مورد از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول محسوب میشود، در دوران هالیوود پیشا-کد ساخته شده است و داستانی اقتباسی دارد؛ داستانی که براساس رمان ارنست همینگوی نوشته شده است. این فیلم توانست در بخش بهترین فیلمبرداری و بهترین صداگذاری جایزه مراسم آکادمی اسکار را دریافت کند و در همان سال هم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی هنری شود. پیش از این فیلم، یک نمایش هم اجرا شده بود که حسابی مورد استقبال گرفت.
بعد از آن هم در سال ۱۹۵۷ اثر دیگری براساس این کتاب ساخته شد اما مثل این نسخه مورد استقبال قرار نگرفت. ماجرای عاشقانهی این فیلم بهعنوان یکی از بزرگترین داستانهای عاشقانهی تاریخ به شمار میرود. منتقد نیویورک تایمز به این موضوع اشاره کرد که این فیلم احساسات خیلی زیادی درون خود دارد اما به خوبی نمیتواند مفاهیم اصلی رمان را منتقل کند؛ داستان خیلی از این نقطه به آن نقطه میپرد و بهجای اینکه تجربهها و سختیهای ستوان هنری مورد بررسی قرار بگیرد، فقط به آن اشاره میشود و خیلی زود عبور میکند. این نسخه از داستان، بهترین اقتباس از داستان همینگوی به شمار میرود.
۱۲- فیلم War Horse
فیلم اسب جنگی
- کارگردان: استیون اسپیلبرگنویسنده: لی هال و ریچارد کورتیسبازیگران: امیلی واتسون، تام هیدلستون و بندیکت کامبربچمیانگین امتیازات War Horse در IMDB: ۷.۲
مورد بعدی فهرست بهترین فیلم های جنگ جهانی اول یعنی اسب جنگی، اوایل دوران این جنگ بزرگ جریان دارد. در این فیلم اسب محبوب آلبرت یعنی جویی، توسط پدرش به سوارهنظام فروخته میشود. جویی بعد از اعزام به فرانسه، حسابی در تلاش است که زنده بماند؛ او وارد سفری غیرمنتظره در سراسر اروپا میشود که تمام قسمتهای آن متحمل جنگ شده است. از طرف دیگر آلبرت هم وارد ارتش بریتانیا میشود تا در جنگ خدمت کند؛ او هم در طی نبرد سم زخمی میشود. زمانیکه او در بیمارستان در حال بهبود یافتن است، متوجه میشود که اسبی، در یک منطقه بیطرف پیدا شده است. داستان این فیلم براساس رمانی با همین نام از مایکل مورپرگو در سال ۱۹۸۲ و همچنین نمایشی از سال ۲۰۰۷ نوشته شده است.
این اولین اثر سینمایی استیون اسپیلبرگ محسوب میشود که حول محور جنگ جهانی اول میچرخد؛ پیش از این، فیلمهای جنگی او با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته میشد. اسب جنگی حسابی در باکس آفیس منفجر شد و نقدهای مثبت زیادی از منتقدان دریافت کرد. این فیلم بهعنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۱۱ به شمار میرود و در شش بخش مراسم آکادمی اسکار و ۲ بخش مراسم گلدن گلوب و ۵ بخش مراسم بفتا نامزد دریافت جایزه شد. جالب است بدانید که در این پروژه ۳۰۰ اسب مورد استفاده قرار گرفته بود. استیون اسپیلبرگ در یکی از مصاحبههای خود عنوان کرد که تنها جلوههای دیجیتالی این پروژه، ۳ صحنه بود که فقط ۳ ثانیه طول کشید. آن هم فقط برای این انجام شده بود که از سلامت اسب اطمینان حاصل کنند تا اتفاقی برایش رخ ندهد. بهگفتهی خود او «این افتخارآمیزترین کاری است که انجام دادم. تمام چیزهایی که در تصویر میبینید، واقعا اتفاق افتادهاند.»
۱۱- فیلم Johnny Got His Gun
فیلم جانی تفنگش را برداشت
- کارگردان: دالتون ترامبو
- نویسنده: دالتون ترامبو
- بازیگران: تیموتی باتمز، جیسون روباردز و دونالد ساترلند
- میانگین امتیازات Johnny Got His Gun در IMDB: ۷.۹
جو که یک سرباز جوان آمریکایی است، در آخرین روز جنگ جهانی اول مورد اصابت گلوله خمپاره قرار میگیرد. او با وضعیتی بدتر و وحشتناکتر از مرگ، روی تخت بیمارستان میافتد؛ او حالا تبدیل شده به فردی که دستان، پاها، چشمها، گوشها، دهان و بینی خود را از دست داده است. جو بعد از این اتفاق، همچنان هوشیار است و میتواند فکر کند. در نتیجه، بهواسطهی رویاها و خاطرات عجیب، زندگی خود را باری دیگر زندگی میکند؛ او دیگر نمیتواند تشخیص دهد که بیدار است یا دارد خواب میبیند. او حسابی از وضعیت خود ناامید شده است؛ تا اینکه یک روز راه منحصربهفردی را برای برقراری ارتباط با مراقبین خود پیدا میکند. جانی تفنگش را برداشت، یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول به حساب میآید که ماهیتی ضد-جنگ دارد.
داستان این اثر براساس رمانی با همین نام که در سال ۱۹۳۹ منتشر شده بود، نوشته شده است. با اینکه این فیلم در اوایل اکران خود موفقیت جزئی را کسب کرد، اما خیلی زود توسط بخش زیادی از بینندگان و مخاطبان فراموش شد. بعدها، زمانیکه بخشهایی از این فیلم در موزیک ویدیوی گروه متالیکا و موسیقی One استفاده شد، محبوبیت بیشتری پیدا کرد؛ همین شهرت باعث شد تا خیلی زود فیلم Johnny Got His Gun به یک اثر سینمایی کالت تبدیل شود. بعد از گذشت مدتی، سرانجام گروه متالیکا حق و حقوق این فیلم را خرید تا مجبور نشود هر بار برای پخش موزیک ویدیوی خود، هزینهای اضافی را به سازندگان آن پرداخت کند. این فیلم برای اولینبار در سال ۱۹۷۱ در جشنواره فیلم کن نمایش داده شد و توانست جایزه بزرگ این جشنواره و فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم را دریافت کند.
۱۰- فیلم Mars Na Drinu
فیلم راهپیمایی در درینا
- کارگردان: زیکا میتروویچ
- نویسنده: آرسن دیکیلیچ و زیکا میتروویچ
- بازیگران: لیوبا تادیچ، نیکولا جووانوویچ و الکساندر گاوریچ
- میانگین امتیازات March on the Drina در IMDB: ۸.۵
یک گروه از سربازان ارتش صربستان مجبور هستند که در جنگ جهانی اول، بدون هیچگونه توقف و استراحتی پیادهروی کنند و به کوه تسر بروند. آنها در لحظهای سرنوشتساز، وارد جنگی میشوند و نیروهای اتریشی را که به این کشور نفوذ کرده بودند، شکست میدهند. این فیلم نهتنها به وقایع نبرد تسر میپردازد و آن را شرح میدهد، بلکه هنرنمایی کشور صربستان را هم به تصویر میکشد؛ کشوری که غیرممکن را ممکن کرد. سربازان این کشور، در مقابل ارتش و امپراطوریای پیروز میدان نبرد شد که قصد داشت کشور آنها را تصرف کند و از بین ببرد. این فیلم براساس رویدادهای واقعی و اسناد معتبر ساخته شده است.
نبرد تسر یکی از اتفاقات و نبردهای برجستهی جنگ جهانی اول محسوب میشود. این نبرد، اولین پیروزی متفقین یا دولتهای متحابه و دوست بر قدرتهای مرکزی را در جنگ محقق کرد. تا سال ۲۰۱۶، این اثر بهعنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر صربستانی (از سال ۱۹۱۱ تا ۱۹۹۹) به شمار میرفت. فیلم راهپیمایی در درینا، بهعنوان میراث فرهنگی عنوان میشد و از اهمیت بالایی هم برخوردار بود. در تاریخ سینمایی صربستان و یوگسلاو، این اولین فیلمی بود که در آن از توهین و ناسزا استفاده میشد. عنوان این فیلم از موسیقی یک راهپیمایی ملی و میهندوستانهی صربستانی گرفته شده است که استانیسلاو بینیچکی در طی جنگ جهانی اول آن را تنظیم کرده بود.
۹- فیلم They Shall Not Grow Old
فیلم آنها نباید پیر شوند
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: توماس ادلم، ویلیام آرجنت و جان اشبی
- میانگین امتیازات They Shall Not Grow Old در IMDB: ۸.۳
خیلی هم عجیب نیست که فیلم آنها نباید پیر شوند، یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول به شمار میرود. زیرا تیم هنرمندِ فیلمسازِ محبوب هالیوود یعنی پیتر جکسون، با استفاده از فناوری پیشرفته ترمیم و بازگردانی رایانهای، تصویری واقعی و تکاندهنده را از جنگ جهانی اول ایجاد کردند؛ اثری هنرمندانه که اصلا شبیه به آن را در گذشته ندیده بودیم. تک تک فریمهای این فیلم بهصورت واضح رنگآمیزی و ترمیم شدهاند؛ تا بلکه به این طریق بتوانند به افرادی که در این جنگ حضور داشتند، ادای احترام کنند. علاوهبر ادای احترام، آنها قصد داشتند که با این روش، این لحظات مهم از تاریخ جنگ را با دقت بالایی به تصویر بکشند. آنها نباید پیر شوند، یک اثر مستند محسوب میشود و با استفاده از تصاویر اصلی که در بایگانی موزه سلطنتی جنگ از جنگ جهانی اول وجود دارد، ساخته شده است.
این فیلمها بالای ۱۰۰ سال عمر دارند و اکثر آنها هیچ جا نمایش داده نشده است. درکنار تصاویر، صوتهایی هم وجود دارد که از همان موزه سلطنتی و بیبیسی جمعآوری شده است؛ مصاحبههایی با سربازان انگلیسی که در میدان نبرد خدمت کردند. اکثر تصاویر رنگآمیزی شدند و جلوههای صوتی و صداپیشگی روی آنها انجام شده تا حسی واقعیتر و نزدیکتر را از تجربه حقیقی سربازان به مخاطب بدهد. جالب است بدانید که این اثر، اولین فیلم مستند پیتر جکسون، بهعنوان یک کارگردان است. او با ساخت این مستند در نظر داشت تا به مخاطب نشان دهد که «سرباز بودن» واقعا چه شکلی دارد و تجربهی آن چطور است؛ بهجای اینکه فقط یک سری اتفاقات را مرور کند. اعضای تیم تولید، چیزی حدود ۶۰۰ ساعت مصاحبه از ۲۰۰ سرباز و ۱۰۰ ساعت فیلم را بررسی کردند تا سرانجام چنین اصری را خلق کنند.
۸- فیلم The Harlem Hellfighters' Great War
فیلم جنگ بزرگ مبارزان جهنمی هارلم
- کارگردان: فرانسوا راینهارت
- بازیگران: جیمز ریس یوروپ، ویلیام هنری جانسون و آلدون دی. موریس
- میانگین امتیازات The Harlem Hellfighters' Great War در IMDB: ۹
جنگ بزرگ مبارزان جهنمی هارلم که یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول محسوب میشود و سبکی مستندی دارد، حول محور هنگ پانزدهم گارد ملی نیویورک میچرخد؛ گروهی که منحصراً از سربازان سیاه پوست تشکیل شده بود. این واحد آمریکایی که با نام مبارزان جهنمی هارلم شناخته میشد، قرار بود پیراستهترین و مرتبترین واحد در جنگ جهانی اول باشد. آنها نهتنها قصد داشتند از آزادی و دموکراسی دفاع کنند، بلکه از برابری نژادی در فرانسه هم دفاع میکردند. فرانسوا راینهارت که این پروژه را کارگردانی کرده، فقط آثار مستند را در رزومه کاری خود دارد و سابقه فعالیت در ژانرهای داستانی و غیره را ندارد. از جمله آثار این هنرمند میتوان به سریال مستند La ligne bleue (خط آبی) قسمت Plogoff, les révoltés du nucléaire (پلوف، شورشیان هستهای)، سریال مستند Histoire d'Outre-mer (تاریخ خارج از کشور)، فیلم مستند کوتاه Des ours et des hommes (خرسها و مردان)، سریال مستند Lundi en histoires (دوشنبه در داستانها) قسمت Mafieux mais patriotes (مافیوسو اما وطنپرست)، فیلم مستند کوتاه Le poison Jaune (سم زرد) و فیلم مستند تلویزیونی The Lost Time (زمان از دست رفته) اشاره کرد.
سریال مستند Histoire d'Outre-mer در حقیقت یک مجموعه ۲۵ قسمتی است که The Harlem Hellfighters' Great War هم عضوی از آن محسوب میشود. دیگر آثار این مجموعه که فرانسوا راینهارت کارگردانی کرده، فیلم Tahiti, l'invention du paradis (تاهیتی، اختراع بهشت)، فیلم Kalepo, un Kanak dans la Grande Guerre (کالپو، کاناک در جنگ بزرگ) و فیلم Ils vont arrêter la bombe (آنها بمب را متوقف خواهند کرد) است.
۷- فیلم 1917
فیلم ۱۹۱۷
- کارگردان: سم مندس
- نویسنده: سم مندس و کریستی ویلسون-کرنز
- بازیگران: جورج مککی، دین-چارلز چپمن و مارک استرانگ
- میانگین امتیازات 1917 در IMDB: ۸.۳
فیلم ۱۹۱۷ یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول است که در طی سالهای اخیر حسابی سروصدا کرد و شهرت زیادی بهدست آورد. ماجرا در ماه آوریل سال ۱۹۱۷ جریان دارد. دو سرباز بریتانیایی مامور میشوند تا یک پیام فوری را به یک هنگ دورافتاده برسانند. اگر این پیغام در وقت مناسب به مقصد نرسد، آن هنگ به سمت یک دام میروند و خیلی زود قتل عام میشوند. حالا آنها مجبور هستند که برای رسیدن به هنگ، از خاک دشمن عبور کنند و جان خود را حسابی به خطر بیاندازند. در این ماجراجویی زمان بسیار مهم است؛ تا حدی که شاید زمان را بتوان دشمن اصلی و بزرگ این دو شخصیت دانست. این دو سرباز سفر پر از خطری را در پیش خواهند داشت. سم مندس برای ساخت این فیلم و نوشتن فیلمنامهی آن، تا حد زیادی از داستانهایی که پدربزرگش از زمان جنگ تعریف کرده بود، الهام گرفت.
یکی از نکاتی که این فیلم را بسیار متمایز میکند، برداشت بلند و طولانی آن است که داستان را بدون هیچ برشی روایت میکند؛ تکنیکی که به واسطهی آن، فیلم بهصورت یکسره فیلمبرداری شده است. این فیلم بسیار جذاب، هنگام نمایش خود هم از طرف منتقدان و هم از طرف مخاطبان عادی، حسابی مورد استقبال و تحسین قرار گرفت و موفقیت بزرگی را کسب کرد. فیلم ۱۹۱۷ در ۱۰ بخش نامزد دریافت نود و دومین مراسم آکادمی اسکار شد؛ از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی. سرانجام هم در سه بخش بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوههای ویژه و همچنین بهترین تدوین صدا موفق به دریافت جایزه این مراسم شد. بازیگران پیش از اینکه وارد مرحله فیلمبرداری شوند، چیزی حدود ۶ ماه تمرین کردند تا برای صحنههای مختلف آمادگی کامل را کسب کنند.
۶- فیلم Forest of the Hanged
فیلم جنگلِ به دار آویخته
- کارگردان: لیویو سیولی
- نویسنده: تیتوس پاپوویچی و لیویو ربرانو
- بازیگران: ویکتور ربنگیوچ، استفان چوبوتاراشو و لیویو سیولی
- میانگین امتیازات Forest of the Hanged در IMDB: ۸.۲
در سال ۱۹۱۶، آپوستول بولوگا که یکی از مردم رومانیایی محسوب میشود، سمتِ ستوان را در ارتش هابسبورگ در اختیار دارد. او باید در خط مقدم گزارش بدهد و مصمم است که کار خود را به بهترین نحو انجام دهد. او در بدو ورود با یک افسر دیگر به نام کاپیتان کلاپکا آشنا میشود و از اعدام قریبالوقوع ستوان سووبودا به او خبر میدهد؛ کسی که در تلاش بود تا فرار کند و به جبهه دشمن برود. ستوان بولوگا رضایت خود را از اینکه عضوی از آن دادگاه نظامی بود، نشان داد؛ دادگاهی که سووبودا را به دار آویختن محکوم کرد. زیرا هرچه که باشد، همه آنها نسبت به هابسبورگ سوگند وفاداری خوردند. با وجود وفاداری دروغین بولوگا، نمیتواند این حقیقت را فراموش کند که دشمن مقابل آنها، ارتش رومانی است. جبهه رومانی تنها چند متر با آنها فاصله دارد و از آنجایی که خود بولوگا هم یک رومانی محسوب میشود، طبیعی است که به سمت آن جبهه تمایل داشته باشد.
اصرار روی وفاداری و پشت کردن به برادران رومانیایی بیشتر و بیشتر بولوگا را آزار میدهد. در طی همین اتفاقات هم کاپیتان کلاپکا مجازات شدید فرار را مدام به او یادآوری میکند. این فیلم براساس رمانی با همین نام که توسط لیویو ربرانو نوشته شده بود، ساخته شده است. سیولی موفق شد برای ساخت این فیلم، جایزه بهترین کارگردان را در جشنواره فیلم کن که در سال ۱۹۶۵ برگزار شده بود، دریافت کند. لازم به ذکر است که این مورد از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول، اولین اثر سینمایی رومانی بود که توانست بهصورت گسترده، آن هم در سطح بینالمللی شناخته شود و شهرتی را بهدست بیاورد.
۵- فیلم All Quiet on the Western
فیلم در جبهه غرب خبری نیست
- کارگردان: لوئیس مایلستون
- نویسنده: مکسول اندرسون، جورج ابوت، دل اندروز و سی. گاردنر سالیوان
- بازیگران: لیو آیرس، لوئیس ولهایم و جان ری
- میانگین امتیازات All Quiet on the Western در IMDB: ۸.۱
در جبهه غرب خبری نیست که یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول محسوب میشود، اثری انگلیسی و آمریکایی است که براساس رمانی با نویسنده آلمانی به نام اریش ماریا رمارک ساخته شده است. داستان حول محور یک گروه از بچه مدرسهایهای آلمانی است که توسط یکی از معلمان خود متقاعد میشوند که به ارتش بپیوندند و در جنگ جهانی اول مبارزه کنند. داستان این فیلم بهطور کامل ازطریق تجربیات این سربازان جوان آلمانی روایت میشوند و اتفاقات غمانگیز جنگ را از زاویه دید هر کدام از آنها، برجسته میکند. این پسران جوان در طی جنگ مدام در حال تماشای مرگ و قطع عضو هستند که در اطرافشان اتفاق میافتد. در چنین شرایطی، هرگونه پیشداوری در مورد «دشمن» و «درست و غلط» که درباره جنگ وجود دارد، ناپدید میشود؛ دیگر چیزی جز خشم و عصبانیت و سردرگمی باقی نمیماند.
این موضوع در یکی از صحنههای خاص فیلم برجستهتر میشود؛ زمانیکه پاول بهشدت یکی از سربازان فرانسوی را مجروح میکند. در این صحنه، خود پاول هم در یک تلهی وحشتناک گیر افتاده است، باید برای نجات جان خود هر کاری بکند و از شدت استیصال بهطرز عجیبی گریه میکند. برعکس آثار جنگی دیگر، این فیلم درباره قهرمانی نیست بلکه حول محور سختکوشی، پوچی و شکاف بین مفهوم جنگ و واقعیت است. فیلم All Quiet on the Western Front اولین اثر اقتباسی براساس یک رمان بود که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شد. این اثر نمایش خود را با استقبال گستردهای آغاز کرد و همه آن را بهعنوان یک نسخه ترسناک و البته واقعی از جنگ بزرگ میدانستند. لوئیس مایلستون هم توانست برای ساخت این فیلم، در بخش بهترین کارگردانی جایزه آکادمی اسکار را دریافت کند.
۴- فیلم King and Country
فیلم پادشاه و کشور
- کارگردان: جوزف لوزی
- نویسنده: ایوان جونز
- بازیگران: درک بوگارد، تام کورتنی و لئو مککرن
- میانگین امتیازات King and Country در IMDB: ۷.۵
در این مورد از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول که سبکی درام دارد، یکی از سربازان ارتش انگلیس به نام آرتور همپ، به رها کردن همراهان خود در میدان نبرد و فرار از مبارزه متهم میشود. در ابتدا، قرار بود که یک وکیل بیرحم و سطح بالا به نام کاپیتان هارگریوز در دادگاه از همپ دفاع کند؛ اگر در این دادگاه بازنده میشد و مجرم شناخته میشد، مجبور بود که با یک جوخه تیراندازی روبهرو شود. در طی جلسه دادگاه و در حین محاکمه، هارگریوز شروع به همدردی با همپ کرد؛ کسی که در سنگرها با شرایط بسیار سختی دستوپنجه نرم میکرد؛ شرایطی که به خوبی و با وضوح بالا در این فیلم نشان داده میشود. ایوان جونز فیلمنامهی این اثر را براساس نمایشی به نام Hamp که توسط جان ویلسون ساخته شده بود، نوشت. البته رمانی از جیمز لانزدیل هادسون هم به نام Return to the Wood که در سال ۱۹۵۵ منتشر شده بود، یکی از منابع اقتباس این فیلم به شمار میرود.
این فیلم در مدت زمان کم و بودجه ۱۰۰ هزار پوندی ساخته شد؛ با اینکه جایزههای مختلفی برنده شد و نظرات و امتیازات خوبی هم دریافت کرد، اما اصلا نتوانست همان پول هزینه ساخت خود را هم برگرداند. درک بوگارد که نقش شخصیت اصلی این داستان را برعهده داشت، در یکی از مصاحبههایش عنوان کرده که پادشاه و کشور، شخصا فیلم دلخواهاش محسوب میشود. جوزف لوزی که یکی از کارگردانان مطرح سینما محسوب میشود، کارگردانی ۳۵ اثر سینمایی بلند را در رزومه کاری خود دارد و جایزههای مختلف هم برنده شده است. فیلم The Servant (خدمتکار)، فیلم Mr. Klein (آقای کلین)، فیلم Don Giovanni (دان ژوآن)، فیلم The Go-Between (واسطه)، فیلم The Prowler (غول پیکر) و غیره، از جمله آثار مشهور و خوب این فیلمساز محسوب میشود.
۳- فیلم The Great Dictator
فیلم دیکتاتور بزرگ
- کارگردان: چارلی چاپلین
- نویسنده: چارلی چاپلین
- بازیگران: چارلی چاپلین، پولت گادرد و جک اوکی
- میانگین امتیازات The Great Dictator در IMDB: ۸.۴
۲۰ سال بعد از پایان جنگ جهانی اول، که در آن کشور تومنیا در جبهه بازنده قرار داشت، فردی به نام ادنوید هاینکل در قالب یک دیکتاتور بیرحم به قدرت رسید و جایگاه بالایی را کسب کرد. او معتقد بود که باید یهودیان نابود و یک دولت خالص آریایی خلق شود. دراینمیان، یک آرایشگر ساده یهودی-تومنیایی که از زمان نبردهای جنگ جهانی اول در بیمارستان بستری شده بود، از این وضعیت جدید اصلا خبر نداشت. این آرایشگر بعد از مرخص شدن، با وضعیت جدید بسیار سخت و آزاردهندهی زندگی یهودیان روبهرو شد. ساکنان زیادی که در محله یهودینشین زندگی میکردند، وضعیت جدید را به این آرایشگر که از مشکل حافظه رنج میبرد و خیلی از اتفاقات جنگ را به یاد نمیآورد، نشان دادند؛ یکی از این ساکنان، زن رختشویی به نام هانا بود که ارتباطی را با این آرایشگر آغاز کرد. آرایشگر بالاخره توانست به واسطهی فرمانده شولتز، از شر این آزار و اذیتها خلاص شود؛ کسی که در طی جنگ جهانی اول، او را نجات داده بود.
سرانجام شولتز که مقابل رژیم هاینکل ایستاده بود، توانست به کمک آرایشگر نیروهایی را تشکیل دهد که کنترل این اوضاع را در دست بگیرند و رژیم دیکتاتوری را از بین ببرند؛ آن هم به کمک اطلاعات داخلی شولتز و شباهت خیلی زیاد آرایشگر به یکی از سیاستمداران. چارلی چاپلین تنها فیلمسازی بود که همچنان در دوران فیلمهای صدادار، آثار سینمایی صامت خلق میکرد؛ آثاری که انجام اکثر کارهای آن، برعهده خودش بود. دیکتاتور بزرگ که یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی اول به شمار میرود، اولین اثر سینمایی چاپلین محسوب میشود که دارای صدا است. این فیلم طرفداران خیلی زیادی پیدا کرد و به پرفروشترین اثر چاپلین تبدیل شد که موفقیت مالی بزرگی را برایش به ارمغان آورد. منتقدان مدرن، بهعنوان یکی از برجستهترین فیلم های تاریخی، یکی از بزرگترین آثار کمدی و یکی از کارهای مهم ژانر طنز از آن یاد میکنند.
۲- فیلم Lawrence Of Arabia
فیلم لورنس عربستان
- کارگردان: دیوید لین
- نویسنده: رابرت بولت و مایکل ویلسون
- بازیگران: پیتر اوتول، الک گینس، آنتونی کویین و جک هاوکینز
- میانگین امتیازات Lawrence Of Arabia در IMDB: ۸.۳
یک ستوان بریتانیایی به نام تی. ای. لورنس بهدلیل داشتن آگاهی و اطلاعات از قبایل بومی بادیه، به عربستان اعزام میشود. او وظیفه دارد تا در این مأموریت شاهزاده فیصل را پیدا کند و بهعنوان رابطی بین اعراب و انگلیسیها، در نبرد مقابل ترکها، حضور داشته باشد و فعالیت کند. لورنس با کمک یکی از بومیها به نام شریف علی، علیه دستورها افسر مافوق خود قیام میکند و به یک ماجراجویی شجاعانه در بیابان میرود؛ آن هم به همراه یک شتر. او قرار است از بیابان سختی عبور کند و یک بندر ترکی را که حسابی تحت مراقبت است، مورد حمله قرار دهد. داستان این فیلم براساس زندگی خود تی. ای. لورنس و همچنین کتابی که با نام هفت رکن حکمت در سال ۱۹۲۶ منتشر کرده، نوشته شده است. لورنس عربستان در ۱۰ بخش مراسم آکادمی اسکار، نامزد دریافت جایزه شده بود که هفت مورد آن را دریافت کرد؛ از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی. علاوهبر این، جایزه بهترین فیلم درام را از مراسم گلدن گلوب، جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلم بریتانیایی را هم از مراسم بفتا دریافت کرد.
موسیقی و فیلمبرداری این اثر، یکی از چیزهایی بود که بیشترین تحسین را از منتقدان دریافت کرد. بهصورت گسترده، این فیلم بهعنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین آثار سینمایی تاریخ به شمار میرود. در سال ۱۹۹۹ انستیتوی فیلم بریتانیا، لورنس عربستان را بهعنوان سومین فیلم بزرگ تاریخ سینمای بریتانیا انتخاب کرده بود. جالب است بدانید که این فیلم در خیلی از کشورهای عربی، ممنوع است و نمایش داده نمیشود؛ زیرا آنها احساس کردند که شخصیتهای تاریخی و مردم عرب به درستی نشان داده نشدند. حتی عمر شریف قراری را ترتیب داد تا رئیس جمهور مصر این فیلم را ببیند و متوجه شود که هیچ مشکلی در آن وجود ندارد. رئیس جمهور هم بعد از تماشا، عاشق آن شد و اجازه نمایش آن را صادر کرد. این فیلم هم بعد از اکران، به یکی از آثار پرفروش این کشور تبدیل شد و حسابی منفجر شد.
۱- فیلم Paths Of Glory
فیلم راههای افتخار
- کارگردان: استنلی کوبریک
- نویسنده: استنلی کوبریک، کالدر ویلینگهام و جیم تامپسون
- بازیگران: کرک داگلاس، رالف میکر و آدولف منجو
- میانگین امتیازات Paths Of Glory در IMDB: ۸.۴
اگر در اولین مورد مقاله بهترین فیلم های جنگ جهانی اول به سراغ راههای افتخار استنلی کوبریک نمیرفتیم، یک جای کار میلنگید. بیهودگی و کنایهی جنگ در سنگرهای جنگ جهانی اول، به خوبی و وضوح بالا در این فیلم نمایش داده میشود. داستان این فیلم حول محور یک افسر فرمانده سربازان فرانسوی به نام سرهنگ داکس میچرخد. او از ادامه یک حمله انتحاری خودداری میکرد و نمیخواست جان افراد خود را به این شکل به خطر بیاندازد. اما بعد از این ماجراها، حالا داکس باید تلاش کند که از افراد خود دربرابر اتهامی که به آنها وارد شده، در دادگاه نظامی دفاع کند؛ او باید نشان دهد که سربازانش برخلاف اتهام وارد شده، اصلا هم بزدل و ترسو نیستند. مورد اول فهرست بهترین فیلم های جنگ جهانی اول هم یک اثر ضد-جنگ است. این اثر براساس رمانی که با همین نام و توسط هامفری کاب منتشر شده، نوشته شده است. در سال ۱۹۹۲ کتابخانهی ملی کنگرهی آمریکا این فیلم را «برجسته از لحاظ فرهنگی، تاریخی و زیباییشناسی» تلقی کرد. از طرف دیگر هم برای حفظ شدن در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده، انتخاب شد تا از آن محافظت شود.
نکته بسیار مهمی که درباره این فیلم وجود دارد، این است که وینستون چرچیل بعد از تماشای این اثر، آن را تحسین کرد و معتقد بود که این فیلم تطابق زیادی با رویدادهای واقعی دارد. این فیلم به خاطر پیغام ضد-جنگیای که داشت، پخش و نمایش آن در کشور اسپانیا ممنوع بود؛ آن هم به دستور دیکتاتوری ژنرال فرانسیسکو فرانکو. سرانجام بعد از گذشت ۱۱ سال از مرگ فرانکو، بالاخره در سال ۱۹۸۶ به نمایش درآمد. در فرانسه هم حاشیههای زیادی برای آن پیش آمد؛ سربازان فعال و بازنشستهی ارتش این کشور، حسابی آن را به باد انتقاد گرفتند. به همین ترتیب، آلمان هم برای اینکه ارتباطات خود را با فرانسه حفظ کند، این فیلم را از جشنواره فیلم برلین بیرون کشید. سوئیس هم بهدلیل «توهین بیتردید» به فرانسه، آن را ممنوع کرد. پخش و نمایش این فیلم حتی در تاسیسات نظامی ایالات متحده هم ممنوع بود؛ چه در خود کشور و چه در خارج از کشور، به خاطر محتوایی که داشت.