بهترین دوست اکیپ ها در فیلم های ترسناک؛ همراهانی که کمک حال نیستند

در فیلم‌های ترسناک ، چندین نمونه از افرادی وجود دارند که اگر کسی تصمیم بگیرد روی آنها حساب باز کند، ایده‌ی وحشتناکی خواهد بود . اتفاقاتی ترسناک رخ خواهد داد. برخی از آن‌ها، افرادی هستند که برای نجات خود، دوستانشان را به جان هم می‌اندازند. با ما همراه باشید تا به معرفی بدترین دوست ها در فیلم های ترسناک بپردازیم.

Mike Hanlon – It: Chapter 2

باشگاه بازنده‌ها، یکی از بهترین دوستی در فیلم‌های ترسناک بودند که در هر دو نسخه‌ی فیلم آن حضور داشتند. در نسخه‌ی دوم این فیلم، آن‌ها رشد کرده و بزرگ شده بودند و حالا در آستانه‌ی میانسالی، سعی داشتند که جلوی پنی وایز را بگیرند. این گروه، پس از 27 سال دوری، به دری بازگشت که با ترس‌های دوران کودکی خود روبرو شود. مایک تنها عضو گروه بود که عقب ماند و همه را به عقب فراخواند.

او آدم خوبی است که می‌خواهد همه‌ی گروه، به قولی که سال‌ها پیش داده‌اند پایبند باشند. اما او برخی از انتخاب‌های مشکوک را انجام می‌دهد تا دوستان قدیمی‌اش را حفظ کنند. او بیل را مصرف می‌کند، بنابراین می‌تواند در وضعیت سازگارتر برای توضیح راه‌حل قرار بگیرد و حتی یک حقیقت بزرگ را که همه را در معرض خطر، مقابل پنی‌وایز قرار می‌دهد، حذف می‌کند. قابل درک است که او فقط می‌خواهد کاری را انجام دهد که برای شهر آنها مناسب باشد. اما او نیازی به انجام چنین اقدامات ناامیدانه‌ای نداشت.

Markie Cameron – Truth Or Dare

داستان فیلم جرأت و حقیقت، درباره‌ی گروهی از دوستان صمیمی است که تصمیم به انجام بازی جرأت یا حقیقت می‌گیرند تا کمی سرگرم شوند. اما پس از مدتی متوجه می‌شوند که این فقط یک بازی عادی نیست و دارای رازهای ترسناکی می‌باشد. این فیلم، یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک درباره بازی می‌باشد که مارکی کامرون در این فیلم، نقش یکی از شرکت‌کننده‌ها را دارد که به صورت ناخواسته، به این بازی می‌آید.

در طول این فیلم، او به نظر می‌رسد که هرگز مسئولیت اعمال خود را بر عهده نمی‌گیرد و یا نمی‌تواند از عهده‌ی این واقعیت بربیاید که اگر می‌خواهند زنده بمانند، باید چالش‌ها را تکمیل کنند. او اینطور نیست که آدم وحشتناکی باشد، مارکی فقط کسی است که احساسات نابجای زیادی دارد و به‌هیچ وجه، وضعیت را درک نمی‌کند و همین امر است که به بدترین دوست در فیلم ترسناک تبدیل می‌شود.

Jemma – Host

این فیلم، یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک سال 2020 بود که داستان شش دوست صمیمی را روایت می‌کند که هفتگی به صورت ویدیویی با یکدیگر تماس می‌گیرند و برنامه‌ای را برای دیگران اجرا می‌کنند. وقتی آنها ناخواسته از موجودی استقبال می‌کنند که یک به یک آنها را از بین می‌برد، همه چیز از کنترل خارج می‌شود. اگرچه اکثر اعضای گروه به این جلسه بی‌توجهی می‌کنند، اما این جما است به بدترین مجرم تبدیل می‌شود.

شوخی‌های او با رسانه‌ای که آنها را هدایت می‌کند، هرج و مرجی ماوراءالطبیعه را که در پی دارد. حضور او باعث شد روح شیطانی وارد دنیای آنها شود. اشتباه او یک اشتباه صادقانه بود، اما اگر تلاش بیشتری می‌کرد تا مسائل را جدی بگیرد، ماسکی فراطبیعی برای یک موجود ساخته نمی‌شد که بتواند خود را پنهان کند. او حداقل، هر کاری که از دستش بر می‌آمد برای اصلاح اشتباهاتش انجام داد اما بهرحال به یک دوست بد تبدیل شد.

Mark – Midsommar

نیمه‌ی تابستان، یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک A24 است که در سبک ترسناک فولکور روایت می‌شود. این فیلم، داستان یک زوج به نام‌های دنی و کریستین را است که تصمیم می‌گیرند برای شرکت در یک جشنواره‌ی محلی، به زادگاهشان در سوئد سفر کنند. اما پس از یک حادثه‌ی عجیب ترس و وحشت به سرعت در میان اهالی روستا پخش می‌شود.

پس از اینکه همه‌ی دوستان به سوئد سفر می‌کنند، مارک به عنوان یکی از ترسناک ترین دوست ها در فیلم های ترسناک تبدیل می‌شود که حامی دیگران نمی‌باشد. او به جای اینکه به کریستین، بینش مفیدی را ارائه دهد یا حتی به مشکلات روابط دوستانش گوش کند، عدم همدلی نشان می‌دهد و سعی دارد که رفتار بدی را به نمایش بگذارد.

او با دوست دختر کریستین، دنی، رفتار بدی دارد و همیشه از این فرصت استفاده می‌کند که ناراحتی خود را با او ابراز کند، در حالی که او را نادیده نمی‌گیرد. وقتی گروه به سفر خود می‌روند، تنها کاری که مارک انجام می‌دهد این است که با اعمال احمقانه‌ی خودش، مانند ادرار کردن روی درخت مقدس، مشکل ایجاد کند. او چیزی جز یک احمق نیست و این را مهاجمان او بلافاصله فهمیدند.

Luke Lerner – Better Watch Out

این فیلم،  در یک خیابان آرام رخ می‌دهد. یک پرستار بچه، باید از یک پسربچه‌ی دوازده ساله در برابر گروهی مزاحم دفاع کند. لوک در این فیلم، توجه کمی به نگرانی‌های مختلف دارد و احساسات بقیه را بی اهمیت می‌داند.

لوک، یک پسر آسیب دیده است که پس از احساس طرد شدن توسط پرستار بچه‌اش، شب آنها را برای او و هرکس دیگری که در تله‌هایش قرار می‌گیرد را تبدیل به یک کابوس می‌کند. بهترین دوست او، گرت، در ابتدا به عنوان یک همدست مایل در انجام هر کاری است، اما پس از تشدید اوضاع، شروع به ترس از لوک می‌کند. او دیگر فردی را که زمانی بهترین دوستش می‌نامید، نمی‌شناسد و اکنون فقط فردی را می‌بیند که پر از تاکتیک‌های دستکاری و تمایل به خلاص شدن از شر کسانی است که در راه او ایستاده‌اند.

Juno Kaplan – The Descent

این فیلم ترسناک بقا ، درباره‌ی چند زن است که به یک سفر مکاشفه‌ای در دل غارها می‌روند. اما در همان ابتدای سفر، سقوط تخته سنگی بزرگ، دهانه‌ی غار را مسدود می‌کند و آن‌ها در غاری ترسناک و ناشناخته سرگردان می‌مانند و کمی بعد با خطری جدید رو‌به‌رو می‌شوند. جونو، کسی است که به دیگران اجازه نمی‌دهد تا از رازهای غار ناشناخته مطلع شوند. او می‌خواهد آنها اولین کسانی باشند که ادعا می‌کنند آنها را به آنجا هدایت کرده، که به این معنی است که نجاتشان تقریبا غیرممکن می‌باشد.

او باید پیش از اینکه خودش و گروه را به منطقه‌ی خطرناک هدایت کند، مراقب وضعیت عاطفی دوستش سارا می‌بود. بی توجهی او با سرپوش گذاشتن بر این واقعیت ادامه میابد که او به طور تصادفی به دوست دیگرشان بث حمله می‌کند و تصمیم می‌گیرد که او را به قتل برساند. سپس آشکار می‌شود که او ممکن است با شوهر کشته‌شده‌ی سارا، رابطه داشته باشد. بنابراین، این بدان معنی است که او از همان ابتدا دوست بدی بود.

Jeff – Cabin Fever

فیلم درباره‌ی گروهی از دانشجویان یک کالج است که یک کلبه را در جنگل اجاره می‌کنند، و بعد از مدتی یکی پس از دیگری مبتلا به ویروسی وحتشناک می‌شوند. این فیلم، اولین کارگردانی الی راث است که در سبک وحشیانه‌ای ساخته شده و شامل یکی از دوستی های بد در فیلم های ترسناک می‌باشد. در برخی مواقع، جف حق داشت از ویروس بترسد و پا به فرار بگذارد، اما کاری که او در نهایت انجام می‌دهد یک حرکت خونسردانه در نظر گرفته می‌شود.

واکنش کلی او به فرار، رها کردن دوستانش و دوست دخترش بود که بسیار خودخواهانه صورت گرفت. او با انجام این کار، حتی یک ذره پشیمانی نشان نمی‌دهد و وقتی که برمی‌گردد و متوجه می‌شود که همه تسلیم این ویروس شده‌اند. این باعث می شود مرگ ناگهانی او در پایان فیلم، تقریباً رضایت‌بخش باشد.

Heather and Mike – The Blair Witch Project

این فیلم، در رابطه با ۳ مستندساز جوان است که تصمیم به تهیه‌ی فیلمی مستند از یک رویداد واقعی قدیمی که پروژه‌ی جادوگر بِلر نام دارد، می‌گیرند و به همین منظور، وارد جنگلی مخوف می‌شوند. اما به علت گم کردن نقشه، پس از مدتی اتفاقات بسیار ترسناکی در جنگل رخ می‌دهد. این سه مستندساز، دائماً اعصاب یکدیگر را خورد می‌کنند و در حال دعوا هستند که مسیر را گم می‌کنند.

هدر، یک مستندساز خودخواه است که تنها دغدغه‌اش ساخت آن مستند می‌باشد و حتی زمانی که زندگی آنها در خطر است نیز بی‌تفاوتی می‌کند. او آدمی است که دائماً دستور می‌دهد و هر زمان که مخالف او باشید، دوربین شما را خاموش می‌کند. مایک نیز، یکی از شخصیت‌هایی است که احمقانه تصمیم می‌گیرد نقشه آنها را بدون مشورت با دیگران دور می‌اندازد. هر دو فرد، یکی پس از دیگری انتخاب‌های عجیبی را انجام می‌دهند و خودشان و تیم را به دردسر می‌اندازد.