بهترین‌های شعر معاصر ایران؛ یک قرن شاعری

کتاب

شعر در پس‌زمینه‌ی زندگی ما جریان آرام و پیو‌سته‌ای دارد. از وقتی پا به دنیا می‌گذاریم و حتی قبل از آن، در بدن مادر، لالایی‌ها اولین مواجهه ما با کلام موزون یا خیال‌انگیز هستند. وقتی به حرف می‌آییم، برای تسلط به دایره واژگانی بیشتر، به ما شعر می‌آموزند. شعر می‌خوانیم تا رنگ‌ها را یاد بگیریم، محبت‌مان را به پدر و مادر ابراز کنیم و حتی مهارت کودکانه‌مان به زبان مادری را به رخ بکشیم. بزرگ‌تر می‌شویم و در مدرسه شعر می‌‌خوانیم، به وقت عاشقی شعر پناهمان می‌دهد و حتی تکیه‌گاه آرامش ‌کهنسالی خیلی‌ وقت‌ها همین شعر است. شعر معاصر فارسی به خاطر نزدیک‌تر بودن به زبان روزمره‌ی امروز و از آن‌ مهم‌تر، نزدیک‌تر بودن تجربه شاعر به زندگی مخاطب امروزی، نه‌تنها برای طرفداران جدی شعر و ادبیات، بلکه برای کسانی که چندان میانه‌ای هم با شعر ندارند، نوازشی است که جان می‌پذیردش. در این مطلب، میدونی به معرفی کتاب‌هایی از بهترین‌های شعر معاصر فارسی می‌پردازد؛ کتاب‌هایی که هم جای خوبی در کتابخانه شخصی‌مان پیدا می‌کنند و هم هدیه‌ای مناسب هستند برای آن‌ها که قدرشان را می‌دانیم.

غزل معاصر، وام‌دار دیروز و برای امروز

تعریف کلاسیک شعر فارسی روی وزن و قافیه تاکید زیادی دارد و اصولا آن‌طور که دهخدا نقل می‌کند، شعر کلامی است که گوینده قبل از بیان آن قصد کند آن را موزون و مقفی ادا کند. اصطلاح «نظم» هم که در مقابل نثر قرار می‌گیرد، به همین آهنگین و موزون بودن اشاره دارد. با پیشینه‌ای که شعر فارسی از رودکی و حتی قبل‌تر تا امروز دارد، محال است بتوان محبوبیت قالب‌های کلاسیک را نادیده گرفت یا سرودن را در قالب‌های کلاسیک کنار گذاشت. شعر نو و به‌طور کلی مقوله شعر مدرن سابقه‌ای نزدیک به یک قرن در ادبیات ما دارد و در این میان سرودن در قالب‌های کلاسیک با همان روند قبلی ادامه داشته و دارد.

محبوب‌ترین قالبی که از شعر کلاسیک فارسی در شعر معاصر فارسی به یادگار مانده، غزل است. غزل با جان‌مایه احساسات و عشق، استقلال معنی در هر بیت و نمونه‌های اعلایی که در آثار حافظ و سعدی و مولوی و بیدل از آن داریم، طرفداران بسیاری دارد. در میان شاعران محبوب معاصر تعداد زیادی غزل‌سرا هستند و در نسل جدید هم همچنان گرایش به غزل‌سرایی ادامه دارد. چهره‌های شاخص غزل معاصر را تقریبا همه می‌شناسند و محبوب‌ترین دفترهای شعر این چهره‌ها را در ادامه معرفی می‌کنیم.

حافظ زمانه، هوشنگ ابتهاج

اشعار هوشنگ ابتهاج معروف به ه.الف سایه را تا آنجا ستوده‌اند که به او لقب «حافظ زمانه» را می‌دهند و غزل‌های او را در مقام مقایسه با اشعار حافظ می‌دانند. ابتهاج در عرصه موسیقی هم به‌دنیال پروژه‌های گردآوری و احیای موسیقی کلاسیک ایران در سال‌هایی که با رادیو ملی ایران همکاری می‌کرد، به‌عنوان یکی از چهره‌های تاثیرگذار شناخته می‌شود و در این حوزه نامش در کنار افرادی مثل محمدرضا شجریان، حسین علیزاده و محمدرضا لطفی قرار می‌گیرد. خود ابتهاج موسیقی را آن‌چنان در زندگی‌ حرفه‌ایش مهم و تاثیرگذار می‌داند که در یکی از مصاحبه‌هایش شناختش از شعر را مرهون موسیقی می‌داند.

در کنار خیال‌انگیزی اشعار، ظرافت‌های زبانی و کاربرد هنرمندانه‌ی صور خیال که صاحب‌نظران ادبیات فارسی بر آن صحه می‌گذارند، آن‌چه جایگاه ابتهاج را به‌عنوان یک چهره ماندگار تعریف می‌کند، وجه اجتماعی اشعار اوست. ابتهاج که امروز ۹۲ سال دارد، دوران پرفراز و نشیبی را بر وطن دیده است. مفاهیم وطن‌دوستانه و مضامین سیاسی-اجتماعی در اشعار ابتهاج، بر شیفتگان آثار او افزوده و در طول سال‌ها نظر اهالی موسیقی را هم به خود جلب کرده است.

این‌طور است که هرگاه آواز «ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید/ بنگر کزین ره پرخون، خورشیدی خجسته رسید» را زمزمه می‌کنیم یا با بیت اول غزل عاشقانه «نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست» خاطره‌سازی می‌کنیم، سروده‌های سایه را به زبان آورده‌ایم.

امشب به قصه دل من گوش می‌کنی فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی این دُر همیشه در صدف روزگار نیست می‌گویمت ولی تو کجا گوش می‌کنی -هوشنگ ابتهاج-

هوشنگ ابتهاج البته سرودن در قالب‌های جدیدتر شعر فارسی مثل شعر نوی نیمایی را هم تجربه کرده و اتفاقا این تجربه نیز به خلق اشعار درخشانی مثل «ارغوان» انجامیده اما آنچه مسلم است قلمرویی بهتر از غزل را نمی‌توان برای «حافظ زمانه» متصور شد.

ارغوان این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما می‌آید؟ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است وین چنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می‌افزاید؟ ارغوان پنجه خونین زمین دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده خورشید بپرس کی بر این درد غم می‌گذرند؟ -بخشی از شعر ارغوان هوشنگ ابتهاج-

دفتر «آینه در آینه» ابتهاج، دربرگیرنده گزیده‌ای از اشعار او به انتخاب محمدرضا شفیعی کدکنی است. دفتری که در آن هم رنگ غزل‌ها و هم اشعار نوی سایه را می‌بینیم؛ آن هم با گزینشی استادانه از بهترین‌های سایه. آینه در آینه توسط نشر چشمه به چاپ رسیده و می‌توانید آن را از میدونی تهیه کنید.

بانوی غزل ایران، سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی یکی از تاثیرگذارترین زنان در ادبیات معاصر ایران است. او جزو اعضای اصلی و از نخستین کسانی بود که به عضویت انجمن ادبی ایران درآمد. با این‌که در کنار ادبیات، در رشته حقوق هم در دانشگاه تهران تحصیل کرده بود، تمام طول سال‌های کاری خود را به تدریس و دبیری ادبیات پرداخت و در کنار آن شاعری و نویسندگی را پیشه کرد.

سیمین خلیلی که البته به خاطر نام خانوادگی همسر اولش او را بیشتر به نام سیمین بهبهانی می‌شناسیم، با لقب «بانوی غزل» هم در عرصه شعر فارسی شناخته می‌شود. او در ششصد غزلی که در دفترهای شعر خود به چاپ رسانده، نگاه تازه‌ای به وزن داشت و به‌خاطر سرودن در وزن‌های کم‌تر رایج برای غزل، عنوان «نیمای غزل» را به خود اختصاص داده است.

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟ کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته دل به من کس چو تخته پاره بر موج، رها… رها… رها… من -سیمین بهبهانی-

غزل‌سرای عاشق، شهریار

نام شهریار برای همه ما نامی آشناست. سروده‌های او موضوعات و زمینه‌های متنوعی را در بر می‌گیرد و در کتاب‌های درسی هم از اشعار شهریار به‌عنوان برجسته‌ترین آثار ادبیات معاصر یاد می‌شود. اگرچه نه‌تنها در موضوع بلکه در قالب هم آثار پرشمار محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار تنوع زیادی دارد، شاهکارهای او در قالب غزل سروده شده‌اند و استعداد سرشار او در فضاسازی‌ها و قافیه‌پردازی‌ها در غزل‌های عاشقانه‌ی اوست که خود را نشان می‌دهد. عشق در اشعار شهریار آتشین و پرسوز و گداز است. تجربه واقعی عشق و هجران او خود داستانی عاشقانه است که رمز و راز سینه‌سوز بودن غزل‌هایش را آشکار می‌کند.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا -شهریار-

شهریار از همان هنگام که به‌عنوان شاعری جوان و علاقه‌مند به موسیقی، تحصیلات پزشکی را نیمه‌کاره رها کرد، در میان اهالی ادب شناخته شد و با بزرگانی مثل ابوالحسن صبا، عارف قزوینی و محمدتقی بهار نشست و برخاست داشت. آشنایی او با نسل بعدی پیشگامان ادبیات معاصر، از جمله نیما یوشیج او را به سرودن شعر نو هم ترغیب کرد اما در مجموع تسلط او بر وزن عروضی و موسیقی کلاسیک ایرانی بر همراهی با سبک‌های جدید غلبه داشت و نام او را به‌عنوان یک شاعر کلاسیک معاصر به ادبیات فارسی شناساند. شهریار همچنین به زبان مادری خود یعنی ترکی آذری هم سروده‌هایی دارد که معروف‌ترین آن‌ها منظومه «حیدربابایه سلام» (سلام به حیدربابا) است.

کتاب دیوان شهریار دربرگیرنده تمامی آثار فارسی محمدحسین شهریار توسط موسسه انتشارات نگاه به چاپ رسیده و از میدونی قابل‌خریداری است.

حسین منزوی و بخشیدن جان تازه‌ای به غزل

برای غزل معاصر باید گفت حسین منزوی یک پله‌ی صعود بود. درست در دوره‌ای که شعر نیمایی و شعر سپید هرروز در میان نسل جوان محبوب‌تر می‌شد و به نظر می‌رسید قالب‌های کلاسیک کم‌کم در آثار نسل جدید شاعران کمرنگ‌تر می‌شود، حسین منزوی با نگاهی تازه به زبان و نوآوری‌هایی که چه در وزن و چه در فضاسازی داشت، مسیر تازه‌ای پیش روی غزل معاصر قرار داد. محبوبیت غزل البته به‌خودی خود و همچنین به‌واسطه حضور شاعرانی مثل ابتهاج و منوچهر نیستانی از‌دست‌نارفتنی بود اما بسیاری منتقدان تاثیر اشعار حسین منزوی را در اندازه‌ی انقلابی برای زنده کردن غزل معاصر دانسته‌اند. منزوی به نسبت تاثیر و فراگیری اشعارش چندان در میان عموم مخاطبان شعر معاصر فارسی مشهور نیست. شاید این موضوع از روحیات و شرایط خاص زندگی‌اش تاثیر گرفته است. او از قول دوستان نزدیکش چندان در پی کسب شهرت نبود و با اینکه به خاطر تحصیل در رشته ادبیات و جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، مدتی در تهران ساکن بود، پایتخت را برای سکونت دوست نداشت و به زادگاه خود یعنی زنجان برگشت. در همین شهر هم در ۵۷ سالگی با دنیا وداع گفت.

… من و تو آن دو خطیم آری، موازیان به ناچاری که هردو باورمان ز آغاز، به یکدگر نرسیدن بود اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا بهار در گل شیپوری، مدام گرم دمیدن بود شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من فریبکار دغل پیشه، بهانه اش نشنیدن بود چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود -حسین منزوی-

منزوی شاعری است که با شعر و موسیقی به زندگی ما سر زده‌ است؛ حتی اگر او را نشناسیم. به‌ویژه آن‌که در ترانه‌سرایی هم دستی داشت و این روزها بیشتر او را با «آهای خبردار»ش با صدای همایون شجریان شنیده‌ایم:

تو شب تاریک / تو شب سیا / از چپ و از راست / از دور و نزدیک / یه نفر داره / جار می‌زنه، جار / آهای غمی که / مثل یه بختک / رو سینه من / شده‌ای آوار / از گلوی من / دستاتو وردار

محمدعلی بهمنی، شاعر حرف‌های صمیمی از جنس غزل

محمدعلی بهمنی بیش از هر چیز به‌خاطر زبان امروزی و صمیمی‌اش در میان نسل جدید علاقه‌مندان به شعر کلاسیک محبوب است. آثار معروف محمدعلی بهمنی در قالب غزل و ترانه هستند.

او که از کودکی سرودن را آغاز کرده بود، با کار در چاپخانه با فریدون مشیری آشنا می‌شود و نخستین شعرش را در همان سنین در مجله روشنفکر به چاپ می‌رساند. خیلی زود چاپ اشعار در مجلات او را ترغیب به انتشار دفتر اشعارش می‌کند و از او شاعری پرکار می‌سازد. بهمنی در سال ۱۳۸۵ به‌عنوان چهره ماندگار شعر معرفی شد.

تنهایی‌ام را با تو قسمت می کنم سهمِ کمی نیست گسترده‌تر از عالمِ تنهایی من عالمی نیست غم آنقَدَر دارم که می خواهم تمامِ فصل ها را بر سفره‌ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست حوّای من! بر من مگیر این خودستایی را که بی شک تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست -محمدعلی بهمنی-

ترانه‌های «دهاتی» با بند آغازین «ساده بگم دهاتی‌ام/ اهل همین نزدیکیا/ همسایه روشنی و هم‌خونه تاریکیا…» و آواز آشنای «بهار بهار/ صدا همون صدا بود/ صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود/ بهار بهار/ چه اسم آشنایی/ صدات می‌آد؛ اما خودت کجایی؟» از جمله سروده‌های او هستند.

غزل‌های بهمنی هم مثل ترانه‌هایش نظر اهالی موسیقی را به خود جلب کرده و به‌خصوص دو غزل‌ او در موسیقی پاپ طرفداران زیادی پیدا کرد.

در این زمانه بی‌های‌وهویِ لال‌پرست / خوشا به حال کلاغان قیل‌و‌قال‌پرست

چگونه شرح دهم لحظه‌لحظه‌ی خود را / برای این همه ناباور خیال‌پرست؟

و دیگری:

از خانه بیرون می‌زنم اما کجا امشب / شاید تو می خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها روی درخت شب / می‌جویم اما نیستی در هیچ‌جا امشب

مجموعه «شاعر شنیدنی‌ست» گزیده‌ای از اشعار محمدعلی بهمنی در قالب‌های مختلف است که البته سرآمد آنها را باید غزل دانست. این مجموعه را انتشارات دارینوش به چاپ رسانده و از سایت میدونی قابل‌خریداری است.

از بام بلند شعر نو

از آن‌جا که شعر فارسی را تا همین صد سال پیش با وزن عروضی و قالب‌های مرسوم به رسمیت می‌شناختند، وقتی نیما یوشیج منظومه افسانه را به ادبیات ایران پیشکش کرد، سخن از شعری «نو» به میان آمد. در این منظومه نیما از قالب‌های کهن شعر فارسی فاصله گرفته و گرچه همچنان به وزن پایبند بود، با نوآوری در تقطیع و کاربرد وزن، شعر نو را معرفی کرد. شعر نو بعدها تبدیل به اصطلاحی شد که به‌صورت کلی به همه اشعار خارج از قالب سنتی شعر فارسی از جمله شعر نیمایی اطلاق می‌شد.

در حال حاضر دسته‌بندی‌های متفاوتی از انواع و قالب‌های شعر در جریان نوگرای شعر فارسی (یا همان شعر نو) وجود دارد و آن گونه از شعر که مد نظر نیما بود، به‌طور خاص با عنوان «شعر نیمایی» تفکیک شده است. شعر سپید و شعر موج نو از جمله قالب‌های دیگر شعر نو به حساب می‌آیند.

در طول این صد سال، شعر نو بزرگان زیادی را به خود دید که در شعر معاصر جریان‌ساز هم بودند و البته برای شعر نو محبوبیتی روزافزون را در میان شاعران نسل جدید و مخاطبان آن‌ها به ارمغان آوردند.

نیما یوشیج، پدر شعر نوی فارسی

علی اسفندیاری یا همان شاعری که بیشتر با نام مستعار نیما یوشیج می‌شناسیمش، مشهورتر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. باید گفت شعر معاصر ایران هر تحولی را که به خود دیده، مدیون نیماست. نیما درواقع اولین‌بار با مجموعه «قصه رنگ پریده» قدمی به سوی معرفی شعر نو برداشت اما در سال ۱۳۰۱ بود که با انتشار شعر بلند یا منظومه «افسانه» رسما صحبت از گونه‌ای جدید از شعر فارسی را به میان آورد.

اشعار نیما فقط به خاطر تفاوت کابرد وزن عروضی از شعر کهن فارسی فاصله نمی‌گیرند، مضمون و فضاسازی‌ها هم در شعر نیما با رنگ دیگری، متفاوت از آنچه در حافظه شعر فارسی وجود داشت، ظاهر می‌شوند. نمادگرایی وجه مشخصه شعر نیماست و در این عرصه نام او را کنار نام شاعران سمبولیست جهان قرار می‌دهند.

خانه‌ام ابری‌ست یکسره روی زمین ابری‌ست با آن. از فراز گردنه خرد و خراب و مست باد می‌پیچد. یکسره دنیا خراب از اوست و حواس من! آی نی‌زن که تو را آوای نی برده‌ست دور از ره کجایی؟ -نیما یوشیج-

اشعار نیما از زندگی شخصی نه‌چندان به‌کام او و شرایط اجتماعی ایران در اوایل قرن ۱۴ شمسی تاثیر پذیرفته‌اند و شاید برای هر کسی که به شعر معاصر ایران علاقه‌مند است، لازم باشد اشعار نیما را به‌عنوان یک مرجع دست اول مطالعه کند. از نظر زبان، تصویرسازی و جلوه‌های خیال‌انگیز هم شعر نیما به‌خصوص برای مخاطبان جدی‌تر شعر معاصر فارسی بی‌رقیب و شگفت‌انگیز است.

مهدی اخوان ثالث، شعر نو از تبار خراسان

وقتی از بزرگان شعر معاصر فارسی حرف می‌زنیم، محال است نام مهدی اخوان ثالث به میان نیاید. او در ابتدای شاعری به ادبیات کهن و قالب‌های کلاسیک گرایش داشت و سبک حماسی خاص خود را از همان دوران در اشعارش حفظ می‌کرد. بعدها تحت تاثیر شعر نیمایی، دست به خلق آثاری زد که تبدیل به اصیل‌ترین نمونه‌های شعر نو شدند.

اخوان به‌جز شعر که مهارت خود را به کمال در آن به نمایش گذاشت، در موسیقی هم دستی داشت و تار می‌نواخت. این تارنوازی شاید نقطه آغازی بود برای عشق او به خراسان و در ابعاد گسترده‌تر، هنر و اساطیر ایران.

… حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد تگرگی نیست، مرگی نیست صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است من امشب آمدستم وام بگذارم حسابت را کنار جام بگذارم چه می‌گویی که بیگه شد، سحرشد، بامداد آمد فریبت می‌دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست حریفا! گوش سرما برده است این، یادگارسیلی سرد زمستان است -مهدی اخوان ثالث-

دلبستگی به ایران و تاریخ و اساطیرش در مجموعه آثار اخوان کاملا مشهود است؛ چنان‌که می‌گویند شاید هیچ شاعری به اندازه او نمادها و نشان‌های بومی و ملی را در آثار خود جای نداده باشد. اخوان را همچنین مبدع شعر نوی خراسانی می‌دانند که درواقع اشاره به ترکیب شگفت‌انگیزی دارد که او از شعر نوی نیمایی با سبک کهن خراسانی در اشعار خود حاصل کرده است. منظومه‌ی «زمستان»، مشهورترین اثر اخوان ثالث، نمونه‌ی آشکاری از این ترکیب است؛ با همان لحن حماسی ریشه‌دار در ادبیات کهن و فضاسازی‌ها و تقطیع‌های مدرن.

فروغ فرخزاد، قطعه‌ی ناتمام شعر معاصر

فروغ فرخزاد، یا به قول م.آزاد پریشادخت شعر، علی‌رغم عمر کوتاهش اثری ماندگار و ژرف بر شعر معاصر فارسی گذاشت. فروغ سرودن را با شعر نیمایی شروع کرد و با دفتر شعر «تولدی دیگر» ثابت کرد یکی از چهره‌های درخشان ادبیات معاصر پا به عرصه گذاشته است. همان اندوهی که در کتاب زندگی و بررسی اشعارش به آن اشاره می‌شود، مثل روحی جدایی‌ناپذیر بر نام و اشعار فروغ فرخزاد سایه انداخته است. او تنها ۳۲ سال داشت که در یک تصادف جاده‌ای جان خود را از دست داد اما در ۵ دفتری که در فرصت کوتاه عمرش به جا گذاشت، از زندگی آن‌طور که زیسته و با بدنی که آن را تجربه کرده بود، بی‌محابا سخن گفته است.

دست‌هایم را در باغچه می‌کارم سبز خواهم شد، می‌دانم، می‌دانم، می‌دانم و پرستوها در گودی انگشتان جوهری‌ام تخم خواهند گذاشت -فروغ فرخزاد-

رنگ اندوه و ناامیدی توام با جسارتی که در شخصیت فروغ همواره نمود داشت، در اشعار او هم برجسته شده است. با این‌که بعد از انتشار یکی دو دفتر شعر اولش، بعضا نقدهای تندی به‌َعنوان یک زن بسیار جوان در زمانه‌ای نه‌چندان مهیا برای حضور زنان شنید، دست از سرودن نکشید و این راه را جدی‌‌تر از پیش ادامه داد.

از منظر زبان، فروغ را شانه‌به‌شانه نیما، اخوان ثالث و احمد شاملو دارای سبکی یگانه خوانده‌اند که خاص او بود و این زبان ساده و انتخاب بدون محدودیت واژگان، تبدیل به الگوی شاعران نسل بعد از فروغ شد.

کتاب «فروغ فرخزاد» نوشته محمد حقوقی به زندگی و شعر این شاعر درخشان معاصر پرداخته و اشعار او را از آغاز تا پایان مورد بررسی قرار داده است. در این کتاب که یکی از کتاب‌های مجموعه «شعر زمان ما» از موسسه انتشارات نگاه است، گزیده بهترین اشعار فروغ فرخزاد را می‌توانید بخوانید.

شاملو از آن شخصیت‌هایی است که در ابعاد مختلف فعالیت و دیدگاه‌هایش تحسین مخاطبان را برانگیخته اما محبوبیت او بیش از هر چیز به شعر و نگاه تازه و البته زبان استوارش برمی‌گردد که در شعر معاصر فارسی یک تحول بزرگ محسوب می‌شود. احمد شاملو پس از آشنایی با نیما تحت تاثیر آثار و شخصیت او قرار می‌گیرد و در دهه ۳۰ شمسی به سرودن اشعار نیمایی رو می‌آورد. او که پژوهش و روزنامه‌نگاری را همیشه در کارنامه فعالیت‌های خود داشت، با انتشار نشریات ادبی در آن روزگار توانست نقش مهمی در جریان‌سازی ادبیات معاصر داشته باشد.

پس از آشنایی با فریدون رهنما و به مدد گرایشی که شاملو به پیوستن به جریان جهانی ادبیات داشت، کنار گذاشتن کامل وزن عروضی را در شعر نوی فارسی پیشنهاد کرد. این پیشنهاد البته با استقبالی از سوی نیما مواجه نشد و حتی او را رنجاند. با این وجود شاملو مسیر خود را ادامه داد و بنیان آنچه را که امروز به‌عنوان «شعر سپید» می‌شناسیم، گذاشت. اشعار شاملو در قالب نیمایی هم به قوتی بود که جان تازه‌ای به شعر نوی فارسی بخشیده بود اما در شعر سپید او سردمدار شد و بسیار تاثیرگذار. اشعار شاملو در سطح جهانی هم‌رده شاعرانی چون لورکا محسوب می‌شود که خود از او تاثیر گرفته بود.

واقعه‌ی نخستین دمِ ماضی.

غریویم و غوغا اکنون، نه کلامی به مثابهِ مصداقی که صوتی به نشانه‌ی رازی -احمد شاملو-

تنوع آثار شاملو در حوزه شعر، ترانه‌سرایی و سرودن برای کودکان را هم شامل می‌شود و در این زمینه هم او آثاری را ارائه کرده که در ادبیات ما کم‌نظیر هستند.

مجموعه شعر «باغ آینه» شامل ۴۴ شعر سروده احمد شاملوست که در میان آن‌ها اشعار موزون و اشعار سپید وجود دارد. این مجموعه شاخص‌ترین شعرهای شاملو در اواخر دهه ۳۰ را گرد آورده و انتشارات مروارید آن را به چاپ رسانده است.

احمدرضا احمدی، از کاروان شعر موج نو

احمدرضا احمدی با تنوع فعالیت‌هایش در زمینه ادبیات کودک و نوجوان (او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشتغال داشته)، دوبله، دکلمه و همچنین نقاشی و نمایشنامه‌نویسی در کنار شعر شناخته می‌شود. در زمینه شعر به‌طور خاص او با جریان «موج نو»ی شعر فارسی معرفی شد. احمدی یکی از کسانی بود که همزمان با بیژن الهی و با تاثیرپذیری از فریدون رهنما و آشنایی با شعر غربی به‌خصوص فرانسوی اولین بار در مجله «طرفه» سخن از موج نوی شعر فارسی گفتند. شعر موج نو نه‌تنها به وزن عروضی مقید نیست، بلکه ریتم کلامی هم در آن جایی ندارد و از لحاظ معنا هم تعهدی را متوجه شاعر نمی‌کند.

این جریان بعدها تاثیر خود را بر سایر شاخه‌های هنری در ایران از جمله تئاتر، موسیقی، داستان و نمایشنامه‌ هم گذاشت. از دل جریان موج نو گونه‌های دیگری از شعر از جمله شعر حجم و شعر ناب و… هم ریشه گرفتند که از سوررئالیسم تاثیر پذیرفته و  البته توسط سایر دنبال‌کنندگان این جریان شکل گرفت و احمدی در آن مشارکتی نداشت.

مرا نکاوید مرا بکارید من اکنون بذری درستکار گشته‌ام مرا بر الوارهای نور ببندید از انگشتانم برای کودکان مداد رنگی بسازید گوش‌هایم را بگذارید تا در میان گلبرگ‌های صدا پاسداری کنند چشمانم را گل‌میخ کنید و بر هر دیواری که در انتظار یادگاری کودکی‌ست بیاویزید -احمدرضا احمدی-

با وجود سابقه و حجم زیاد فعالیت‌های احمدرضا احمدی، از همان ابتدای کار تا امروز انتقاداتی به اشعار و به‌طور کلی شعر موج نو وجود داشته که از دیدگاه مخالفان هنوز می‌تواند علت عدم پذیرش آن به‌عنوان نوآوری در ادبیات باشد. از طرفی این جریان طرفداران، موافقان و دنبال‌کنندگانی هم دارد و از این جهت افرادی مثل احمدی نزد آنان پیشرو محسوب می‌شوند.

بیژن الهی، معمای شگفت شعر

وقتی مجله طرفه بیژن الهی جوان را به جامعه ادبی معرفی کرد، توجه منتقدان به نوآوری‌های او جلب شد و دیری نپایید که جایگاه او به‌عنوان یکی از شاعران نوآور شعر موج نو تثبیت شد. الهی برخلاف جنبشی که با شعرش به پا کرده بود، آرام و منزوی بود و خلوت‌نشین. سال‌های زیادی از عمر بیژن الهی در سکوت گذشت و در همین سال‌ها او مشغول ترجمه اشعاری بود که زبانشان را با اشتیاق به‌صورت خودآموز یاد گرفته بود. به قول یدالله رویایی بیژن الهی شاعر فردا بود و چنان در نوآوری‌هایش تاثیرگذار است که به زحمت بتوان گونه‌ای از نوآوری را بعد از موج نو یافت که تاثیر الهی بر آن مشهود نباشد.

مهارت بیژن الهی در واژه‌پردازی، تقطیع‌ها و حتی استفاده از علایم سجاوندی، شعر او را با وجود بی‌وزن و بی‌آهنگ بودن، برای هر کسی حتی مخالفان شعر بی‌وزن و آهنگ متمایز نشان می‌دهد و در سخت‌گیرانه‌ترین رویکردها هم بعید است بتوان به خاطر مخالفت با یک جریان نوگرا، اشعار او را از شعریت دور دانست. کلام بیژن الهی مثل شخصیتش معمایی دارد که هنوز هم می‌گویند دست یافتن به پاسخ این معما کار آسانی نیست.

از آفتابی که نیآمده بود از اشک که باید دوباره ریخت، دهانت برای من خنده‌های گرمتر داشت. و خروسان پیش از صدای خود دوباره به خواب شدند از این که پذیرفتند روزها دیگر با ماست و این پایانی که ما نیز با آن خواهیم بود. -بیژن الهی-

با وسواس زیادی که بیژن الهی در کار چاپ آثارش داشت، بیشتر اشعار او پس از مرگش در قالب کتاب منتشر شدند و تا پیش از آن تنها در دو دهه اول شاعری‌اش اغلب مجلات میزبان آثارش بودند. زندگی شخصی در پرده انزوا و حتی داستان هر دو ازدواجش (غزاله علیزاده و ژاله کاظمی) در کنار عدم انتشار آثار در زمان حیات، سایه سکوتی خودخواسته را بر زندگی حرفه‌ای بیژن الهی انداخت که البته چیزی از تاثیرگذاری او بر شعر معاصر کم نمی‌کند. پس از مرگ بیژن الهی در سال ۱۳۸۹ چاپ آثار او توسط نشر بیدگل پیگیری شد و اشعار این شاعر آوانگارد معاصر در چند دفتر به چاپ رسیدند.

کتاب «دیدن» یکی از چند دفتری است که نشر بیدگل با طراحی جلد ساده‌ای که فقط تصویر امضای بیژن الهی را بر خود دارد، به چاپ رسانده است؛ درست همان‌طور که بیژن الهی درمورد سنگ مزارش وصیت کرد تا خالی باشد و چیزی بر آن ننویسند.

ترانه، بر دو بال موسیقی و شعر معاصر 

اگرچه به‌طور کلی مقوله شعر و ترانه را بهتر است از یکدیگر تفکیک کرد، به‌خاطر شباهت و پیوند عمیقی که این دو با هم دارند، ترانه همیشه به مثابه گونه‌ای دیگر از شعر برای مخاطب شناخته می‌شود. با اینکه این تعبیر چندان هم دقیق نیست، در اینجا هم همراه با معرفی شعر معاصر، اشاره‌ای به ترانه‌های معاصر داریم. ترانه درواقع بیش از آن‌که به پارامترهای شعر پای‌بند باشد، به همراهی با موسیقی تعهد دارد. البته که شعر هم می‌تواند با موسیقی همراه شود و به‌خصوص در موسیقی سنتی ایرانی حتی شعر شاعران کهن بیشتر خوانده شده‌اند. اما ترانه باید بتواند با موسیقی همراه شود و به همین خاطر در گذشته مقید به وزن عروضی هم بود.

با نو شدن جریان شعر معاصر، ترانه‌های معاصر هم از التزام به وزن عروضی معاف شدند و حالا به‌صورت قراردادی نه‌چندان سفت‌وسخت تنها شرط آهنگین بودن برای ترانه وجود دارد. در تعریفی بسیار کلی ترانه کلامی است که دارای موضوعی خاص باشد و بتواند با موسیقی همراه شود. شاعران بزرگی مثل احمد شاملو در کنار شعر، ترانه‌سرایی هم کردند و از این جهت ترانه را باید دارای محبوبیت گسترده‌ای در همه طیف‌های مخاطبان دانست.

از جمله کسانی که به‌طور خاص روی ترانه‌سرایی تمرکز داشته‌اند، باید به ایرج جنتی عطایی اشاره کرد که از پیشگامان ترانه‌سرایی معاصر محسوب می‌شود و بسیاری از سروده‌های او تبدیل به ترانه‌های ماندگار ایرانی شدند. شهیار قنبری هم چهره نامدار دیگر ترانه‌سرایی فارسی است که آثارش به اعتقاد بسیاری سرآغاز ترانه مدرن ایران است.

شاعر ترانه‌های ماندگار، شهیار قنبری

حضور ترانه‌های شهیار قنبری در موسیقی ایران به‌ویژه موسیقی پاپ، یک حضور پررنگ و ماندگار است. شهیار قنبری نه‌تنها برای هم‌نسلان خود بلکه برای نسل‌ جوان امروز و دیروز هم خاطره‌سازی کرده است. وقتی او بعد از تحصیل در لندن به ایران برگشت تا فعالیت‌های ادبی و هنری را پی بگیرد، با مخالفت پدرش مواجه شد. به اعتقاد پدرش، حمید قنبری -که خود دوبلور مشهوری بود-  زمانه برای فعالیت ادبی و هنری مناسب نبود و دردسر داشت. همین‌طور هم شد و شهیار قنبری که علی‌رغم مخالفت پدر، ترانه‌سرایی را ادامه داد، به‌خاطر ترانه معروف «بوی خوب گندم» به حبس محکوم شد و مدتی در زندان بود.

به هر روی قنبری ترانه‌سرایی را ادامه داد و البته پیشه او فقط ترانه‌سرایی نبوده و در زمینه‌های هنری مختلف از شاعری و نمایشنامه‌نویسی تا اجرا، فیلم‌سازی، برنامه‌سازی و خوانندگی فعالیت کرده است. ترانه‌های پرشمار شهیار قنبری با نوآوری‌هایی که در مضمون دارند، توانسته‌اند در ریتم زندگی هم‌وطنانی تقریبا با هر سلیقه موسیقایی جریان پیدا کنند.

با صدای بی صدا مثل یک کوه بلند مثل یک خواب کوتاه یه مرد بود یه مرد با دستهای فقیر با چشمهای محروم با پاهای خسته یه مرد بود یه مرد شب با تابوت سیاه نشست توی چشمهاش خاموش شد ستاره افتاد روی خاک -شهیار قنبری-

آن‌ها که با موسیقی فرهاد مهراد زندگی کرده‌اند، هنوز «آوار» و «کودکانه»‌ و «هفته خاکستری» و «مرد تنها» را زیر لب زمزمه می‌کنند، عده‌ای دیگر با فریدون فروغی می‌خوانند: «تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره، رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره» و شاید همه ما بارها زیر لب خوانده باشیم: «بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تو» یا «ما دوتا ماهی بودیم/ توی دریای کبود» و «ای جان جانان، ای درد و درمان/ ای سخت و آسان، آغاز و پایان».

از میان محبوب‌ترین‌های شعر معاصر فارسی

معرفی بهترین‌های شعر معاصر فارسی آن‌هم به‌صورتی که باب طبع همه سلیقه‌ها باشد، اگر ناممکن نباشد، هرگز آسان نیست. حتی گونه‌های شعری که در اینجا معرفی کردیم، نمی‌توانند نماینده‌ی همه آن چیزی باشند که شعر معاصر فارسی در تحولات این قرن به خود دیده است. شاید امروز محافل ادبی کم‌رونق‌تر شده باشند اما بدون شک شاعران جوان هرروز استعدادهای خود را معرفی می‌کنند و روزی می‌رسد که جایگاه تثبیت‌شده‌ای در شعر و ادبیات ایران پیدا خواهند کرد.

به‌جز این، از میان شاعران نسل پیش یا یکی دو نسل قبل‌تر بسیاری هستند که گرچه خود آغازگر تحول یا تاثیر شگرفی نبودند، آثاری درخشان و محبوب را به مخاطبان ارائه داده‌اند، دفترهای شعر آنها پرفروش و محبوب شده‌اند و علاقه‌مندان از آن‌ها به عنوان الگو یاد می‌کنند.

سهراب سپهری

سهراب سپهری یکی از این چهره‌هاست؛ هنرمندی با طبع لطیف، شاعری آشنا با امکانات زبان و انسانی دغدغه‌مند برای انسانیت. «هشت کتاب» سهراب سپهری یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های شعر فارسی است و نسخه‌های متفاوت و متعددی از آن بارها از سوی ناشران مختلف به چاپ رسیده‌ است. کتاب شامل مجموعه شعرهای سهراب از هشت دفتر شعر اوست که اکثرا شامل اشعار نیمایی هستند اما در میان آن‌ها شعر مقفی و موزون هم وجود دارد.

صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد و خاصیت عشق این است -سهراب سپهری-

زبان قوی و تعابیر و فضاسازی‌های سهراب مهمترین جنبه‌های جذابیت شعر و به‌خصوص اشعار نیمایی او هستند. علاوه بر این، پرداختن به مضامین تازه و دغدغه‌هایی مثل تنهایی انسان معاصر که شاید تا آن زمان در شعر ما کم‌سابقه بود، کار سهراب را برجسته و متمایز می‌کند.

فریدون مشیری

فریدون مشیری شاعر نامدار دیگری است که کتاب‌هایش معمولا در لیست پرفروش‌ترین‌های شعر کتابفروشی‌ها قرار دارد. فریدون مشیری بیش از هرچیز با شعر بلند «کوچه» شهرت پیدا کرده که شعر عاشقانه‌ای در قالب نیمایی است با صمیمتی در زبان و صداقت عاشقان جفادیده.

این‌طور است که سطرهای شعر کوچه، زمزمه عاشقانه چند نسل شده و فریدون مشیری در این شعر توانسته زبان گویای عشق جوانی باشد.

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه، محو تماشای نگاهت -فریدون مشیری-

یکی از شاخصه‌های دیگر شاعری مشیری، توجه به قالب چهارپاره است که بعد از او استقبالی بیش از پیش را از شاعران جدیدتر به خود دید. قالب چهارپاره یا دوبیتی پیوسته از نظر ساختاری شامل چند دوبیتی‌ است که با هم یک شعر را می‌سازند. این دوبیتی‌ها در دنباله‌ی هم سروده شده و وحدت موضوع دارند و همان‌طور که انتظار می‌رود دوبیت دوبیت دارای قافیه‌های جداگانه در مصراع‌های زوج هستند.

قیصر امین‌پور

از میان شاعرانی که در دهه شصت و هفتاد شمسی به شعر معاصر ایران معرفی شدند، قیصر امین‌پور از جمله محبوب‌ترین‌ها و یکی از کسانی است که ادبیات را نه تنها برای آفرینش ادبی بلکه برای تحصیل و پژوهش و تدریس و بنا کردن زندگی‌‌اش روی ستون‌های آن انتخاب کرد.

حرف‌های ما هنوز ناتمام تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است، باز هم همان حکایت همیشگی پیش از آنکه باخبر شوی لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی… ای دریغ و حسرتِ همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می‌شود! -قیصر امین‌پور-

امین‌پور که در زمینه آموزش و ادبیات کودک و نوجوان هم فعال بود، دکترای ادبیات خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده و سال‌ها به تدریس ادبیات در همین دانشگاه مشغول بود. او در قالب‌های شعری متنوعی سروده است، از نیمایی و سپید تا غزل و چهارپاره. کتاب «‌آینه‌های ناگهان» مجموعه‌ای از اشعار قیصر امین‌پور است که در دو دفتر دربرگیرنده‌ی شعرهای او از اواسط دهه شصت تا اوایل دهه هفتاد است. این کتاب را نشر افق به چاپ رسانده و می‌توانید آن را از میدونی تهیه کنید.

کتاب‌های مرجع برای مخاطبان جدی‌تر شعر معاصر فارسی

برای آن‌ها که حضور شعر را در زندگی خود، جدی‌تر احساس کرده و دنبال می‌کنند، شعر معاصر فارسی جای مطالعه زیاد دارد و پژوهش‌های متعددی هم درباره آن صورت گرفته و می‌گیرد.

شعر نو از آغاز تا امروز

یکی از بهترین مراجع شعر معاصر فارسی را محمد حقوقی با عنوان «شعر نو از آغاز تا امروز» در دو جلد نوشته است. در این کتاب محمد حقوقی، شاعر و منتقد برجسته ادبیات ایران جریان شعر نو را مدنظر قرار داده و به روند شکل‌گیری و رشد شعر نو از ابتدای پیدایش تا سال ۱۳۶۴  پرداخته است. در این کتاب شاخص‌ترین شاعران شعر نو همراه با نمونه‌ای از آثارشان معرفی شده‌اند. در پشت جلد کتاب آمده است:

این کتاب نشان دهنده حرکت شعر نو هفتاد ساله ما است، از آغاز تا اکنون، شعری که از سرچشمه افسانه به حرکت آغاز کردو طی سال ها به تناوب رودخانه ای شد که می شد از جای جای آن آب برداشت.

هفتاد سال عاشقانه

کتاب دیگری که برای علاقه‌مندان  به شعر معاصر فارسی اثری ارزشمند و معتبر به حساب می‌آید، کتاب «هفتاد سال عاشقانه» محمد مختاری است. محمد مختاری خود شاعری فرهیخته و پژوهشگری روشنفکر بود که وجود او در عرصه ادبیات ایران یکی از مواهبی است که در این عصر کمتر پیدا می‌شود. او در کتاب هفتاد سال عاشقانه، با متر و معیارهای دقیق خود، اشعار عاشقانه فارسی را در قرن حاضر گزینش کرده و به انضمام مقالاتی در شرح و بسط این معیارها و تفاوت عشق در ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر به چاپ رسانده است.

به گواه آنچه ناشر در پشت جلد کتاب منتشر کرده این کتاب به حق «جامع‌ترین آنتولوژی شعر عاشقانه‌ی فارسی» است. در این کتاب می‌توانید شاخص‌ترین نمونه‌های شعر عاشقانه معاصر را در قالب‌های متفاوت بخوانید.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
1 + 5 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.