دو غریبه چشم باز میکنند و با پاهای زنجیرشدهشان به دیوارِ یک دستشویی کثیف مواجه میشوند؛ این آغازی بود بر فیلمهای Saw که جیگساو را به سودآورترین قاتل اسلشر سینما تبدیل کرد. به مناسب اکران Spiral، دستاوردهای این مجموعه در باکس آفیس را مرور میکنیم.
حدود ۱۶ سال و ۹ ماه از روزی که قسمت نخستِ اَره (Saw) به کارگردانی جیمز وان و نویسندگی لی وانِل اکران شد گذشته است. این فیلم بسیار کمخرج (تا حدی که صحنههای تعقیبوگریزِ در حالت ثابت از طریق تکان دادن ماشین با دست فیلمبرداری شده بودند) نه تنها با معرفی جیگساو، یک قاتل اسلشرِ نمادینِ جدید به اسطورهشناسی فیلمهای این زیرژانر اضافه کرد، بلکه سینمای وحشت را برای ورود به دورانِ خونینِ تازهای بازتعریف کرد (جیمز وان بعدا دوباره این کار را با توطئهآمیز و احضار انجام داد) و رفت تا به مدت هفت سالِ متوالی بر باکس آفیسِ فیلمهای ترسناک فرمانروایی کند.
جملهای که وضعیت این مجموعه را بهتر از هر چیزِ دیگری توصیف میکند، در تریلر تبلیغاتی اَره ۴ یافت میشود: «اگه هالووینه، پس باید اَره باشه». از آنجایی که واژهی اَره و «دیدن» دیکتهی یکسانی در زبان انگلیسی دارند، پس این جمله همزمان «پس باید اَره باشه» و «پس باید دیده بشه» خوانده میشود. استودیوی لاینزگیت فیلمهای این مجموعه را به مدت هفت سال مُستمر به پای ثابتِ عید هالووین، به یک مراسم سالانهی قابلانتظار اما غیرقابلازدستدادن تبدیل کرده بود. این سری فیلم (چه مثل من شیفتهشان باشید و چه چشم دیدنشان را نداشته باشید)، هم به فرنچایزِ ترسناکِ معرف یک نسل تبدیل شد، هم در زمان اکران قسمت اول اورجینالترین مجموعهی ترسناک ۲۰ سال اخیر بود و هم به یکی از سودآورترین مجموعههای ترسناکِ تاریخ باکس آفیس صعود کرد.
اما تاثیر انقلابیِ غیرمستقیم این مجموعه که به خارج از حوزهی فیلمهای ترسناک تجاوز کرده و به فیلمهای بلاکباستری هم نفوذ کرده است، در ساختار داستانگویی بدعتگذارش دیده میشود. اگر امروزه اکران فیلمهای دنیای سینمایی مارول، جنگ ستارگان یا سریع و خشن به یک رویدادِ سالانه تبدیل شده است، اگر امروزه استودیوها ترسی از پرورش اسطورهشناسیهای پیچیده که طرفداران را قبل از فیلم جدید، مجبور به مرور فیلمهای قبلی میکند ندارند، یکی از دلایلش اَره است. اَرهها فقط با کسب ۸۷۳ میلیون دلار فروش جهانی از هفت فیلم به پُرفروشترین فرنچایزِ ترسناک سینما در سال ۲۰۱۰ تبدیل نشدند (از آن زمان تاکنون به ردهی چهارم سقوط کرده)، بلکه فرمول جدیدی از فرنچایزسازی را به هالیوود آموزش دادند. اکنون به مناسبت اکران مارپیچ (Spiral)، نهمین فیلم مجموعه، سیرِ ظهورِ غافلگیرکننده، ترقیِ شگفتانگیز و سقوط تدریجی فیلمهای اَره در باکس آفیس را مرور میکنیم:
۱- فیلم اَره | (۲۰۰۴)
Saw
کارگردان: جیمز وان
مجموع فروش جهانی: ۱۰۳ میلیون و ۸۸۰ هزار دلار
بودجه: یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار
قسمت نخست اَره در ابتدا حتی قرار نبود در سینماها روی پرده برود. لاینزگیت که هیچ اُمیدی به پتانسیل تجاری آن نداشت، در ابتدا قصد داشت تا این تریلرِ بسیار زننده و تیرهوتاریک را در شبکهی نمایش خانگی منتشر کند. اما وقتی فیلم با استقبالِ مثبت و مشتاقانهای در جشنوارههای ساندنس و تورنتو مواجه شود، استودیو متقاعد شد تا آن را در بیست و نهم اُکتبر ۲۰۰۴ (۸ آبان ۱۳۸۳) بهطور گسترده در سینماها اکران کند. تصمیم هوشمندانهای بود. گرچه این فیلم که با فقط یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار بودجه ساخته شده بود، محل وقوع اتفاقاتش تقریبا کاملا به فضای بسته و یکنواختِ یک توالت کثیف محدود شده بود، اما به لطف کمپینِ بازاریابی قدرتمندی که آن را در کمال صداقت به عنوان یک سواریِ پُرفراز و نشیبِ اضطرابآور و به عنوان چیزی متفاوت از دیگر فیلمهای اسلشرِ مرسوم یا بازسازی فیلمهای ارواحِ آسیایی تبلیغات میکرد، اکران فوقالعاده موفقی را تجربه کرد. از آنجایی که بودجهی ابتدایی فیلم فقط ۷۰۰ هزار دلار بود و زمان فیلمبرداری باید در کمتر از ۱۸ روز به پایان میرسید، دست جیمز وان برای گرفتن برداشتهای زیاد باز نبود. او فقط فرصت و بودجهی گرفتن چند برداشتِ محدود از هر بازیگر را داشت.
در نتیجه با اینکه وان در ابتدا قصد داشت اَره را با فرم فیلمسازی هیچکاکی بسازد، اما از آنجایی که هیچکاکبازی در برنامههای فیلمبرداری کوتاه و فشرده جواب نمیدهد، نتیجهی نهایی فیلمی شده که به خاطر کمبود وقت، کج و کوله، تیره و تاریک، بیموویوار و آشفته به نظر میرسد. فضای اَره مثل این میماند که در حال تماشای فیلمی جنایی از دیوید فینچر، ترجیحا هفت، اما بدون صیقلخوردگی و تمیزکاری یک اثر با کیفیت هستیم. این موضوع باعث شده تا فیلم حتی بیشتر از چیزی که لوکیشنهایش نشان میدهند کثیفتر و منزجرکنندهتر به نظر برسد. اَره نمایشش را با کسب ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار افتتاحیه آغاز کرد و پشت سر فیلم زندگینامهای رِی (۲۰ میلیون دلار) و فیلم ترسناک کینه (۲۱/۸ میلیون دلار)، جایگاه سوم جدولِ پُرفروشترین فیلمهای آن آخرهفته را تصاحب کرد. این رقم، اَره را پشت سرِ مستند فارنهایت ۹/۱۱ (۲۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار)، به دومین افتتاحیهی برتر تاریخ استودیوی لاینزگیت تبدیل کرد. فیلم به لطفِ تبلیغات دهان به دهانِ مثبتش، دوام بهتری را در مقایسه با بسیاری از دنبالههایش تجربه کرد.
در نهایت، این فیلم به ۵۵ میلیون دلار مجموع فروش خانگی که کمی بیشتر از سه برابر درآمدِ افتتاحیهاش بود دست یافت و ۱۰۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در دنیا فروخت (فروشی معادلِ ۸۶ برابر بودجهاش). به عبارت دیگر، فیلمی که یک زمانی برای رها شدن در قفسهی سوپرمارکتها در نظر گرفته شده بود، یک پدیدهی باکس آفیسی تمامعیار از آب درآمده بود. رویکردِ اَره به وحشت که در زمان خودش منحصربهفرد بود، یکی از برگبرندههایش بود.
اسلشرها پتانسیل بالایی برای گرفتن حالتی غیرواقعی و فانتزی به خود دارند (جمعه سیزدهم، کابوس در خیابان اِلم). بنابراین وقتی فیلمی پیدا میشود که لجامگسیختگی یک اسلشر را در دنیایی قابللمس پیاده میکند، به نتیجهی تکاندهندهتری منجر میشود. همچنین، اَره که حکم خواهر ناتنیِ هفتِ فینچر را داشت، برخلاف اکثر اسلشرهای قبل از خودش به کُشتار خشک و خالی خلاصه نشده بود، بلکه پیرامون یک معمای کنجکاویبرانگیز جریان داشت و به توئیستی که کلِ درک بیننده از چیزی که تا آن لحظه دیده بود را دگرگون میکرد منتهی میشد.
دو نفر با پای بسته در یک دستشویی بیدار میشوند و میخواهند بفهمند چرا از اینجا سر در آوردهاند. یک جنازه با مغزی متلاشیشده بینشان روی زمین افتاده است. فردی به اسم زپ آنها را از طریق دوربین مداربسته تحت نظر دارد. این وسط پلیس در جستجوی قاتلی است که قربانیانش را وارد بازیهای مرگبار میکند و دختری به اسم آماندا یانگ که توانسته از یکی از بازیهای او جان سالم به در ببرد مورد بازجویی قرار میگیرد. تاریخ باکس آفیس پُر از فیلمهای ترسناکِ کمخرجی است که به برخی از سودآورترین فیلمهای تمام ادوار تبدیل شدهاند؛ از پروژهی جادوگر بلر (۲۴۵ میلیون دلار فروش از ۶۰ هزار دلار بودجه) و جمعه سیزدم (۵۹/۸ میلیون دلار از ۵۵۰ هزار دلار بودجه) گرفته تا فعالیت فراطبیعی (۲۰۷ میلیون دلار از ۵ میلیون دلار بودجه) و برو بیرون (۲۲۵ میلیون دلار از ۴ و نیم میلیون دلار بودجه) از همین اواخر.
بنابراین، با نگاهی به درآمد ۱۰۳ میلیون دلاری اَره از بودجهی ناچیزِ یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاریاش (۸۶/۶ برابر بودجهاش)، لازم نیست حتما حسابدار باشید تا وسعت سودآوریِ باورنکردنی این فیلم را درک کنید. این فیلم جزو ۱۰ فیلم سودآور برترِ تاریخ باکس آفیس جای میگیرد. اَره ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار هم از اجارهی نسخهی دیویدی و یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار هم از اجارهی نسخهی ویاچدساش کسب کرد که آن را به اجارهشدهترین فیلم هفتهی نخست پخشش تبدیل کرد. این فیلم در نهایت بیش از ۴ میلیون نسخه و بیش از ۷۰ میلیون دلار از فروش نسخهی ویاچاِس و دیویدیاش به دست آورد. این دستاورد (که هنوز جا برای پیشرفت داشت) در کنار بودجهی اندکِ قسمتهای بعدی مجموعه نشان میدهند که چرا لاینزگیت، اَره را به رویداد سالانهی سینماها تبدیل کرد.
۲- فیلم اَره ۲ | (۲۰۰۵)
Saw II
کارگردان: دارن لین بوسمَن
مجموع فروش جهانی: ۱۵۲ میلیون و ۹۲۵ هزار دلار
بودجه: ۵ میلیون دلار
گرچه قسمت اول مسئول معرفی دنیای اَره بود، اما فیلم دوم با گسترش اسطورهشناسی این دنیا، فرمولی را که در دنبالههای بعدی تکرار شد پیریزی کرد. با اینکه دنبالهی اَره بلافاصله چراغ سبز گرفت، اما جیمز وان و لی وانل درگیر تولید سکوت مطلق (Dead Silence) برای استودیوی یونیورسال بودند. در همین دوران، دارن لین بوسمَن که کارگردان موزیکویدیو بود، به تازگی نگارش نخستین فیلمنامهاش را کامل کرده بود و سعی میکرد آن را به استودیوها بفروشد، اما مدام با واکنشهایی در این رابطه که چقدر فیلمنامهاش به اَره شباهت دارد مواجه میشد. عاقبت یک استودیوی آلمانی پیشنهاد کرد که آن را با پرداخت یک میلیون دلار تولید کند. درحالی که آنها به دنبال فیلمبردار میگشتند، دیوید اِی. آرمسترانگ، یک فیلمبردار آمریکایی که روی اَره کار کرده بود، به بوسمَن پیشنهاد کرد که فیلمنامهاش را به گِرگ هافمن، تهیهکنندهی اَره نشان بدهد. پس از اینکه هافمن فیلمنامه را خواند به این نتیجه رسید که آنها میتوانند از این فیلمنامه به عنوان بنیان داستانی اَره ۲ استفاده کنند. وانِل فیلمنامهی بوسمَن را با مشورت جیمز وان به منظور ترجمه کردن و عبور دادنِ آن از فیلتر دنیای اَره بازنویسی کرده و صیقل داد، اما کاراکترها، تلهها و مرگهای نسخهی اورجینالِ فیلمنامه را حفظ کرد.
نسخهی کامل فیلمنامه فقط در اختیار اعضای کلیدی گروه بازیگران و سازندگان که در پایانبندی فیلم نقش داشتند قرار گرفته بود؛ دیگران فقط ۸۸ صفحهی نخستِ سناریو را دریافت کردند. اگر صفحهی خاصی از فیلمنامه بازنویسی میشد، صفحهی قدیمی خُرد میشد. همچنین، اعضای ساخت فیلم باید پیماننامهی عدم افشا امضا میکردند که آنها را از انتشار جزییات داستان منع میکرد. شایع است که چهار یا پنج پایانبندی مختلف به منظور محافظت از غافلگیری اصلی فیلم ضبط شده بودند. همهی این اقداماتِ پیشگیرانه بیدلیل نیست. اَره ۲ اگر نه بهترین، حداقل جزو سه مدعی اصلی فکاندازترین و در عین حال اُرگانیکترین توئیستهای این مجموعه است. دارن لین بوسمَن به عنوان کارگردان این قسمت و تیمش در اَره ۲ سراغ همان فرمول آشنای دنبالهسازی میروند: همهچیز را چند برابر بزرگتر کنید! تمام اجزای قسمت اول در اینجا ضرب در ۴ شده است. اگر قسمت اول فقط به صحنههای خشونتآمیزش اشاره میکرد، این قسمت با آغوش باز به دیدار با خون و خونریزیهای آشکار، جمجمههای سوراخ شده توسط چوبهای تقویتشده با میخ، چشمهای منفجر شده توسط گلولههای مگنوم و جزغاله شدن انسانی در کوره میرود.
اگر اکثر زمان فیلم اول فقط در یک دستشویی محدود جریان داشت، این فیلم بازی جدید جیگساو را در حد یک خانه چند طبقهی بزرگ گسترش داده است. اگر فیلم اول حول و حوش دو قربانی میچرخید، این یکی دربارهی گروهی هشت نفره (همراه با بازگشت آماندا یانگ) است که در آن خانهی کذایی بیدار میشوند. اگر جیگساو در قسمت اول فقط چند دقیقه ظاهر میشود، او در این فیلم در مرکز توجه قرار دارد. خشونت اَره ۲ در عین بیپردهتر شدن نسبت به قسمت اول، کارتونیتر شده و در عین حفظ ماهیتِ دردناکش، مُفرحتر شده است. اَره ۲ در باکس آفیس به یک دنبالهی شکوفاکنندهی کلاسیک که پتانسیلهای تجاری دستنخورده این مجموعه را درنوردید تبدیل شد.
گرچه در ابتدا گمانهزنی دربارهی اینکه شاید موفقیتِ اَرهی اورجینال چیزی بیش از یک اتفاق تکرارناپذیر بوده آسان بود، اما افتتاحیهی شگفتانگیز ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری اَره ۲ همهی شک و تردیدها را در نطفه خفه کرد. این رقم نه تنها اَره ۲ را صدرنشینِ جدول کرد (برخلاف فیلم اول که اکرانش را در ردهی سوم شروع کرده بود)، بلکه به بزرگترین افتتاحیهی تاریخ استودیوی لاینزگیت تبدیل شد. این فیلم که با ۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۸۷ میلیون دلار در گیشهی آمریکای شمالی، ۶۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی و مجموعِ ۱۵۲ میلیون و ۹۲۵ هزار دلار در دنیا فروخت (فروشی معادل ۳۰/۶ برابرِ بودجهاش)؛ رقمی که اَره ۲ را یک پله پایینتر از اَره ۳ در ردهی دوم پُرفروشترین فیلمهای این مجموعه جای میدهد.
۳- فیلم اَره ۳ | (۲۰۰۶)
Saw III
کارگردان: دارن لین بوسمَن
مجموع فروش جهانی: ۱۶۳ میلیون و ۸۷۶ هزار دلار
بودجه: ۱۰ میلیون دلار
رشد تجاریِ مجموعه پیش از اینکه متوقف شود، باید قلهی تازهای را فتح میکرد. اَره ۳ در بینِ قسمتهایی که پیرامونِ «یک قربانی تنها که از یک اتاق به یک اتاق دیگر حرکت میکند و در هرکدام از لوکیشنها با یک شکنجهی منحصربهفرد مواجه میشود» جریان دارند، بهترینشان است. اَره ۳ آخرین فیلم لی ونل (بازیگر نقش آدام) در مقام نویسنده محسوب میشود. بنابراین او قصد داشت سهگانهی اَره به بهترین شکل ممکن به اتمام برسد. اره ۳ حکم گرهگشایی نهایی و به اتمام رساندن قوس شخصیتی جیگساو و آماندا را برعهده دارد. یعنی این قسمت قرار بود تا برای همیشه به فینال مجموعه تبدیل شود. بنابراین این قسمت که قلب تپندهی دراماتیکش را رابطهی پدر و دختری جان کریمر و آماندا تشکیل میدهد، با طول ۱۰۸ دقیقهایاش (طولانیترین فیلم مجموعه) قرار بود به یک سرانجامِ حماسی، عاطفی و باشکوه برای این مجموعه تبدیل شود. تهیهکنندگان اَره که از اکران فیلمهای قبلی در جریان عید هالووین خشنود بودند، سر فیلم سوم نیز همچنان به این نقطهی زمانی پایبند باقی ماندند.
اَره ۳ در هالووین سال ۲۰۰۶ روی پردهی سینماها رفت و نه تنها به بهترین افتتاحیهی این مجموعه دست یافت، بلکه رکورد افتتاحیهی تازهای از خود به جا گذاشت که تا چندین سال اُستوار و دستنخورده باقی ماند. این فیلم با ۳۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری که در جریان آخرهفتهی افتتاحیهاش فروخت، از افتتاحیهی دو فیلم قبلی سبقت گرفت و رکورد بزرگترین افتتاحیهی تاریخِ عید هالووین را به نام خودش ثبت کرد؛ رکوردی که آن را به مدت پنج سال تا زمان اکران گربهی چکمهپوش (۳۴ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۱ حفظ کرد. هالووین همیشه بهشتِ فیلمهای ترسناک بوده است، اما هیچ فرنچایزی به اندازهی اَره این نقطهی زمانی بهخصوص را با چنین موفقیتهای مُستمری قبضه نکرده بود. سری اَره با افتتاحیهی قسمت سوم که سلطهاش بر هالووین را بهطرز انکارناپذیری مُحرز کرد، جایگاه خودش به عنوان فرمانروای این فصل را رسمی کرد. فیلمهای اَره با فیلم سوم خودشان را به عنوان گردنکلفتهای باکس آفیس ثابت کرده بودند. دستاوردهای اَره ۳ اما به افتتاحیهی رکوردشکنانهاش محدود نمیشود. این فیلم دامنهی نفوذِ این مجموعه در کشورهای خارجی را نیز افزایش داد.
اَره یکی از آن مجموعههای ترسناکِ نادری بود که جذابیتش به یک کشور خلاصه نشده بود. اَره در سراسر دنیا سفر میکرد و حضور بینالمللیاش با سومین فیلم سری بهطرز قابلتوجهای گسترش پیدا کرد. این فیلم که ۸۰ میلیون و ۲۳۸ هزار دلار در گیشهی آمریکای شمالی فروخته بود، موفق به کسب ۸۳ میلیون و ۶۳۸ هزار دلار هم از کشورهای خارجی شد؛ رقمی که آمار بهتری در مقایسه با فروش خارجی اَره (۴۷ میلیون و ۹۱۱ هزار دلار) و اَره ۲ (۶۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) بود. اَره ۳ که با فقط ۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، به مجموع درآمد جهانی ۱۶۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست یافت (فروشی معادل ۱۶/۴ برابر بودجهاش)؛ اَره ۳ نه تنها پُرفروشترین فیلم مجموعه است و تا به امروز همچنان صدرنشین باقی مانده است، بلکه درواقع اولین و آخرین فیلم مجموعه است که بیش از ۱۵۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. گرچه فرنچایز اَره کماکان میزبان فیلمهای سودآوری بود، اما اَره ۳ حکم رسیدن آن به سقفِ پُتانسیلهای تجاریاش را داشت. اَره ۳ قله را فتح کرده بود و اکنون وقت بازگشت تدریجی به پایین بود.
۴- فیلم اَره ۴ | (۲۰۰۷)
Saw IV
کارگردان: دارن لین بوسمَن
مجموع فروش جهانی: ۱۳۵ میلیون و ۷۵۹ هزار دلار
بودجه: ۱۰ میلیون دلار
وقتی مجموعهای که به پایان رسیده بود و نهایتِ حد و مرز قانونیاش را تجربه کرده بود تصمیم میگیرد تا بیخیال نشده و با چنگ و دندان به زندگی ادامه بدهد شاهد چیزی شبیه به اره ۴ هستیم. مخصوصا وقتی قاتل اصلی که آغازکنندهی تمام این بلبشوها بود و دستیارش در قسمت قبل کشته شده باشند. اره ۴ با سکانس طولانی کالبدشکافی جنازهی جان کریمر آغاز میشود. پوست سر جدا میشود، جمجمه شکافته میشود، سینه باز میشود، معده بیرون آورده میشود و از درون آن نوار کاست کوچکی کشف میشود که جملهی آشنای «منو پخش کن» روی آن به چشم میخورد. این سکانس به بهترین شکل ممکن بهمان خبر میدهد که شاید جیگساو کشته شده باشد، اما بازیهای مرگبار او هنوز از داخل قبر نیز ادامه خواهند داشت؛ کار او هنوز با ما تمام نشده است. یا حداقل او تا وقتی که این فیلمها به سودآوریشان ادامه بدهند، اجازه ندارد واقعا بمیرد. شاید او جسم فیزیکیاش را از دست داده باشد، اما نه تنها او هنوز در فلشبکهای تودرتوی این فیلم که تعدادشان فیلم به فیلم افزایش پیدا میکند زنده است، بلکه روحِ نحسش نیز بهوسیلهی دستیاران و نقشههایی که از خود به جا گذاشته است، اتفاقاتِ زمان حال را تسخیر کرده است.
از اینجا به بعد مجموعه بهطرز بیشرمانهای با کله به درون خودپارودی شیرجه میزند؛ از اینجا به بعد اَره از مجموعهای برای عموم سینماروها، به مجموعهای مخصوص طرفداران هاردکورِ اَره تبدیل شد. دنبالههای پسا-سهگانه همه بهطرز غیرقابلمذاکرهای از نظر متر و معیارهای استاندارد و مرسوم فیلمسازی بد هستند، اما تقریبا هرگز کسالتبار نیستند. این دنبالهها بهطرز نبوغآمیزی احمقانه و بهطرز افسارگسیختهای بازیگوش هستند. گرچه دارن لین بوسمَن به عنوانِ معمار زبان بصریِ دنبالههای اَره برای کارگردانی قسمت چهارم نیز بازگشت، اما جیمز وان و لی وانل خودشان را از نویسندگی این مجموعه بازنشسته کردند. در عوض، یکی از تهیهکنندگان استودیو دو نویسنده به نامهای مارکوس داستن و پاتریک ملتون را کشف کرد و فیلمنامهشان که «مرد نیمهشب» نام داشت را خواند. این تهیهکننده در ابتدا فکر میکرد که میتواند از این فیلمنامه به عنوان پیشدرآمدِ قسمت نخست اَره و روایت رویدادی که جان کریمر را در مسیر متحول شدن به جیگساو قرار داد استفاده کند.
اما دیگر تهیهکنندگان که با پیشدرآمدسازی موافق نبودند، با این ایده مخالفت کردند و در عوض، داستن و ملتون را برای نگارش فیلمنامهی سه فیلم بعدی اَره استخدام شدند. فیلمهای اَره با قسمت چهارم در شرایط مالی قُرص و مُحکمی قرار گرفتند. گرچه رکوردهای تازهای شکسته نشد، اما این مجموعه همچنان به عملکردِ قابلاتکا و پایدارش در باکس آفیس ادامه میداد.
با اینکه اَره ۴ پس از تجربهی اُفت فروش نسبت به قسمت پیشین، به ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت، اما با وجود این، اَره ۴ به سومین فیلم متوالی مجموعه که اکرانش را با کسب بیش از ۳۰ میلیون دلار افتتاحیه آغاز میکرد تبدیل شد. این فیلم در نهایت به ۶۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست یافت. عواقبِ تبدیل شدن فیلمهای اَره به رویدادی مخصوص خورههای مجموعه در دوام بسیار ضعیف اَره ۴ دیده میشود.
برخلاف اَره ۲ که درآمد افتتاحیهاش فقط ۳۶ درصد از مجموع فروش خانگیاش را شامل میشد و برخلاف افتتاحیهی اَره ۳ که افتتاحیهاش فقط ۴۱ درصد از مجموع درآمد خانگیاش را تشکیل میداد، در مقایسه، اَره ۴ پنجاه درصد از کل درآمد خانگیاش را در جریان سه روز نُخست نمایشش به دست آورد. گرچه فیلمهای اَره همچنان پُرطرفدار بودند، اما دوام ضعیفِ اَره ۴ در هفتههای پسا-افتتاحیهاش به وضوح نشان میداد که این فرنچایز اکنون به لطف خورههای دوآتیشهاش که آن را اکثرا در همان سه روز نخست نمایشش میبینند زنده است. اُفت فروش خانگی ۲۱ درصدی این فیلم در مقایسه با قسمت قبلی هم مدرک دیگری برای اثبات این ادعا بود. با وجود اینها، اَره ۴ که با ۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۱۳۵ میلیون و ۷۵۹ میلیون دلار در دنیا فروخت (۱۳/۶ برابر بودجهاش) و در ردهی دوم پُرفروشترین فیلمهای مجموعه جای گرفت و تا به امروز آنجا باقی مانده است.
۵- فیلم اَره ۵ | (۲۰۰۸)
Saw V
کارگردان: دیوید هَکل
مجموع فروش جهانی: ۱۱۸ میلیون و ۲۰۹ هزار دلار
بودجه: ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار
اَره ۵ بعد از سه فیلم قبلی که دارن لین بوسمَن روی صندلی کارگردانیشان نشسته بود، نخستین فیلم مجموعه بود که توسط او ساخته نمیشد. بوسمَن مهارت ویژهای در بخشیدن جلوهی سینمایی به فیلمهای اَرهی خودش داشت و باعث میشد که آنها چشمنوازتر، گرانقیمتتر و (از همه مهمتر) باهویتتر از بیموویهای زبالهای که هستند به نظر برسند. در نتیجه، جای خالی او در اَره ۵ که از لحاظ بصری ارزانقیمتترینِ قسمت مجموعه به نظر میرسد احساس میشود. کمبودهای این فیلم اما به کارگردانی یکنواخت و بیشخصیتش محدود نمیشود. این فیلم نه تنها جایگاه توبی بِل، منبعِ کاریزمای مجموعه را به یک حضور نسبتا کوتاه تنزل داده است، بلکه ارتباط ناچیزی با قسمتهای قبلی دارد. برخلاف دنبالههای قبلی که بهطرز تنگاتنگی با یکدیگر ارتباط داشتند (تا جایی که داستان قسمت سوم و چهارم از لحاظ زمانی همزمان با یکدیگر اتفاق میاُفتند)، این یکی منزویترین و گوشهگیرترین قسمتِ مجموعه است.
تاکنون بزرگترین جذابیتِ اَره این بود که هر قسمت اسطورهشناسی پیچیدهی مجموعه را به چه روشهای دیوانهواری گسترش میدهد. در نتیجه، اَره ۵ که وقایعنگاری تاریخ فعالیتهای جیگساو و دستیارانش را به شکل چندان قابلتوجهای متحول نمیکند، کفر اکثر طرفداران را درآورد. این فیلم که به مثابهی چسباندن زورکیِ برند اَره به یک داستان بیارتباط به آن است، عواقب منفی در پی داشت، اما فیلمی که از آن آسیب دید نه اَره ۵، بلکه اَره ۶ بود. اَره ۵ در هالووین سال ۲۰۰۸ اکران شد و به نخستین فیلم سری از زمان قسمت اول اَره تبدیل شد که از صدرنشینی باکس آفیسِ خانگی باز ماند. این اتفاق با توجه به اینکه اَره ۵ جایگاه اول باکس آفیس را به موزیکال دبیرستان ۳ (High School Musical 3) باخت قابلدرک است. هیچکدام از دنبالههای پیشینِ اَره (منهای قسمت دوم) همزمان با رقیبی به بزرگی این دنبالهی کودکپسندانه اکران نشده بودند. با وجود این، جایگاه یک فیلم در جدول معیار درستی برای سنجش موفقیتش نیست.
در عوض، فروش فیلمها با توجه به چیزی که از آنها انتظار میرود (فارغ از جایگاهش در جدول) اهمیت دارد. اَره ۵ از این نظر سربلند خارج میشود. این فیلم به رقم قابلاحترام ۳۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت؛ رقمی که آن را به چهارمین فیلم متوالی اَره که نمایشش را با کسب بیش از ۳۰ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرده بود تبدیل کرد. با وجود این، مشکل دوام ضعیفِ این فیلمها در دوران پسا-افتتاحیه که در زمان اَره ۴ آشکار بود، حالا کاملا بهطرز غیرقابلتردید و نگرانکنندهای مُحرز شده بود. درآمد افتتاحیهی این فیلم ۵۳ درصد از مجموع درآمد خانگی ۵۶ میلیون و ۷۴۶ هزار دلاریاش را شامل میشود که آمار افتضاحی است. دورانی که قسمت اول اَره به لطفِ تبلیغات دهان به دهانِ قویاش به فروشی معادلِ سه برابر افتتاحیهاش دست پیدا کرده بود به یک خاطرهی دورافتاده تبدیل شده بود. گرچه اَره ۵ کماکان ۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در خانه فروخت، اما این رقم ۳۶ درصد کمتر از درآمد ۸۷ میلیون دلاری اَره ۲ از سه سال پیش بود. با اینکه اَره ۵ با کسب ۱۱۸ میلیون و ۲۰۹ هزار دلار در دنیا (۱۰/۹ برابر بودجهی ۱۰ میلیون دلاریاش) فعلا از خطر حتمی قسر در رفت، اما این فیلم تازه حکمِ مقدمهای بر سقوط آزاد تجاری این مجموعهی ترسناک را داشت.
۶- فیلم اَره ۶ | (۲۰۰۹)
Saw VI
کارگردان: کوین گرویترت
مجموع فروش جهانی: ۶۹ میلیون و ۷۵۲ هزار دلار
بودجه: ۱۱ میلیون دلار
پس از اَره ۵ که اکثر طرفدارانِ سینهچاکِ مجموعه را ناامید کرده بود، اَره ۶ برای عذرخواهی و جبران از راه رسید. در بین فیلمهای اَره، فقط یک فیلم وجود دارد که میتواند با قسمت نخست سر تصاحب لقب بهترین فیلم مجموعه رقابت کند و آن فیلم ششم است. وقتی مجموعهای به ششمین فیلمش و ششمین سال از عمرش میرسد همیشه دو چیز را میتوان ازش انتظار داشت: ارائهی یکی از ضعیفترین و بهترین قسمتهایش. حالا که اَره با قسمت پنجم به کفِ زمین برخورد کرده بود، برای ادامه هیچ راه دیگری جز صعود مجدد نداشت. اَره ۶ به ضربهی آمپول آدرنالینی در عمقِ قفسهی سینهی مجموعهای که انرژی و نوآوری سابقش را با فرمولزدگی از دست داده بود تبدیل میشود.
اَره ۶ با افتتاحیهی خشمگینانهای که اثبات میکند ارهی کُندشدهی مجموعه را تیز کرده است و برای به جا گذاشتن رد خونی بهیادماندنی از خود آرام و قرار ندارد آغاز میشود. افتتاحیهای که در آن دو نفر در یکی از بیرحمانهترین تلههای جیگساو بیدار میشوند. این دو کلاهی فلزی که دو مته را روی شقیقههایشان نشانه رفته است بر سر دارند. آنها باید قبل از به پایان رسیدن تایمر، با قطع کردن اعضای بدنشان و گذاشتن آنها روی ترازو برای بقا بجنگند. هر که در پایان زمان، ترازوی سنگینتری داشته باشد زنده میماند و دیگری باید قبل از مرگ، درد فرو رفتن دو مته در عمقِ مغزش را تحمل کند.
نتیجه آغازی نوآورانه است که به پاره شدن شکمها و قطع شدن بازوها با ضربات مُهلک ساطور منتهی میشود. این فیلم با شگفتیهای متوالیاش، عمق تماتیکِ غیرمنتظرهاش (اعلان جنگ جیگساو علیه صنعت بیمهی سلامت) و تلههای منحصربهفردی که اینبار با هدف به جا گذاشتن بازمانده و قربانی طراحی شدهاند به تعلیقِ دوچندانی دست پیدا میکند، از نفس نمیاُفتد. اَره ۶ نمایشی از این عناصرِ معرف این مجموعه در رامنشدهترین حالتِ ممکن است. اما حیف که این فیلم با وجود اجرای میخکوبکنندهاش باید به خاطر گناهانِ یک فیلم دیگر مجازات میشد. موفقیتِ توقفناپذیر فرنچایز اَره نمیتوانست تا ابد ادامه داشته باشد. تاریخ باکس آفیس پُر از مجموعههای ترسناکِ دنبالهداری است که جای خودشان را به یک پدیدهی جدید میدهند و رسیدن روز قیامتِ اَره اجتنابناپذیر و قابلپیشبینی بود. اما سابقهدار بودنِ این اتفاق در تاریخ باعث نشد که تحلیلگران از عملکرد نامرسومِ اَره ۶ در گیشه شوکه نشوند. سرعت اَره به آرامی کاهش پیدا نکرد، بلکه این مجموعه بهطرز تُند و بیمقدمهای وسط بزرگراه ترمزدستی کشید و درجا متوقف شد.
این فیلم درست مثل فیلمهای قبلی در اکتبر ۲۰۰۹ روی پردهی سینماها رفت، اما به فقط ۱۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت؛ رقمی که نه تنها ۵۳ درصد کمتر از افتتاحیهی اَره ۵ بود، بلکه منهای مارپیچ که در دوران کرونا اکران شد، ضعیفترین افتتاحیهی این مجموعه را به نام خودش ثبت میکند. اَره ۶ بیست و هفت میلیون و ۶۹۳ هزار دلار در خانه فروخت که معادل فقط ۱/۹۶ برابر درآمدِ افتتاحیهاش بود. به بیان دیگر، مجموع درآمد اَره ۶ در پایان دوران نمایشش کمتر از درآمدِ دنبالههای قبلی در سه روز نخست نمایششان بود.
حتی خورههای مجموعه هم از آن روی برگردانده بودند. گرچه اَره ۶ حکم بازگشت باشکوه این مجموعه را داشت، اما طرفداران پس از قسمت ناامیدکنندهی پنجم برای استقبالِ این فیلم جدید در سینما متقاعد نشده بودند. پس، اَره ۶ بهطرز ناعادلانهای باید به خاطر کمکاریهای یک فیلم دیگر تنبیه میشد. اما متهم ردیف اولِ اُفت فروش وحشتناکِ اَره ۶، بزرگترین رقیبِ ترسناکش در اُکتبر ۲۰۰۹ بود: فعالیت فراطبیعی (Paranormal Activity). این فیلم که با فقط ۱۵ هزار دلار بودجه تهیه شده بود و در نهایت، ۱۹۳ میلیون دلار در دنیا کسب کرد، در جایگاه همان فیلم ترسناکِ کمخرج اما پُرطرفداری که قسمت اول اَره پنج سال قبل به آن تبدیل شده بود قرار گرفته بود.
مخاطبان کرورکرور به سمتِ فعالیت فراطبیعی که برداشت جدیدی از داستانگویی ترسناک را نوید میداد هجوم میبُردند. در همین حین، اَره ۶ که کمپین تبلیغاتیاش منهای سکانسهای شکنجهی امیدوارکننده هیچ چیز تازهای را به سینماروها قول نمیداد شانسی برای رقابت با عزیزدُردانهی جدید ژانر وحشت نداشت. البته وقتی به گذشته نگاه میکنیم، سقوط ناگهانی مجموعه با اَره ۶ چندان ناگهانی هم نبود. فیلمهای اَره از زمان قسمت دوم در گیشهی خانگی در سراشیبیِ کُندی قرار گرفته بودند. زمانی که اَره ۳ فقط ۹ درصد کمتر از اَره ۲ در آمریکای شمالی فروخت، مشکلی نبود، اما وقتی اَره ۵ فقط یک میلیون بیشتر از قسمت اورجینالِ اَره فروخت، مشخص شد که جذابیتِ این سری به تدریج کم و کمتر شده است. اما حتی با وجود همهی این نشانههای هشداردهنده هم هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که اَره ۶ بهشکلی این مجموعه را در باکس آفیس جهانی خوار و ذلیل کند که استودیو هیچ چارهای جز روی آوردن به آخرین سلاح باقیماندهاش به منظور احیای آن برای یک فیلم دیگر نداشته باشد: تبلیغاتِ فیلم بعدی به عنوانِ فینال مجموعه.
۷- فیلم اَره ۷ | (۲۰۱۰)
Saw 3D
کارگردان: کوین گرویترت
مجموع فروش جهانی: ۱۳۳ میلیون و ۷۳۵ هزار دلار
بودجه: ۱۷ میلیون دلار
یک سال پس از اینکه اَره ۶ نشان داد این فرنچایز به نفسهای بُریدهبُریدهی آخرش رسیده است، اَره ۷ برای اینکه قبل از مرگِ این مجموعه همهی پولی را که میتواند جمع کند فقط یک استراتژی داشت: جلوه دادن خودش به عنوان یک رویدادِ یگانه از طریقِ تبلیغات خودش به عنوانِ قسمتِ فینال. اَره ۷ عموما به عنوان بدترین فیلم مجموعه شناخته میشود. گرچه این فیلم با اختلاف دستودلبازانهترین بودجهی مجموعه را دارد، اما از لحاظ بصری پیشپااُفتاده و زشت به نظر میرسد. بخشی از آن به خاطر تنِ دادن این فیلم به ترندِ سهبعدی که آن روزها حسابی روی بورس بود است؛ چیزی که به افزودنِ جنگولکبازیهای غیرضروری به قتلها و قاببندیهای یکنواختی که با هدفِ پرتاب امعاء و احشای کارتونیِ قربانیان به سمت لنزِ دوربین طراحی شدهاند منجر شده است. مشکل بعدی «خون» است. خون در این قسمت به جای قرمزِ سیاه و غلیظ فیلمهای قبلی، صورتی روشن است. غیرواقعیبودن خون در این قسمت به حدی تابلو است که انگار در رگهای کاراکترهای این فیلم به جای خون، آب آلبالو جریان دارد.
اما هیچکدام از اینها به این معنی نیست که اَره ۷ که فرامتنیتر و خودآگاهتر از همیشه شده است (قربانی اصلی این فیلم نویسندهای است که با جا زدن دروغین خودش به عنوان نجاتیافتهی تلههای جیگساو به شهرت و ثروت رسیده)، یک زبالهی سرگرمکننده نیست. این فیلم به لطف منطقِ بیمنطقِ داستانگوییاش که سُستتر از همیشه شده است و ترفیعِ جایگاه مارک هافمن، دستیارِ جیگساو، به سطحی «جوکر»وار از لحاظ برپایی تلههای بیش از اندازه وقتگیر و پیچیده، بهطرز رودهبُرکنندهای مُضحک است. مثلا در تلهی گاراژ تعمیرگاه ماشین، یک نفر با چسب به صندلی رانندهی ماشینی چسبیده است که چرخهای عقبش روی هواست و با سرعت میچرخد. یک نفر زیر چرخ ماشین بسته شده است که صورتش فقط چند سانتیمتر با لاستیک فاصله دارد و یک نفر هم به ستونی در پشت ماشین بسته شده و دستها و فکش با زنجیر به پشت ماشین وصل شده است. عقب ماشین بعد از صفر شدن تایمر پایین آمده و شروع به حرکت میکند. این یعنی نه تنها صورت قربانی زیر ماشین له میشود، بلکه کسی که به ستونِ پشتِ ماشین بسته شده هم فک و دستانش را با حرکت ماشین از دست میدهد. خب، همین اتفاق هم میافتد.
یا مثلا یکی دیگر از تلههای نوآورانهی فیلم جایی است که قربانی اصلی جیگساو باید کلیدی متصل به قلاب ماهیگیری را که در معدهی قربانی دیگری قرار دارد بیرون بکشد. فقط مشکل این است که سه نیزهی تیز به دور گلوی قربانی نشانه رفتهاند که به صدا حساس هستند. یعنی جیغ زدن قربانی از درد به نزدیک شدنِ نیزهها به گلویش منجر میشود. اَره: آخرین فصل در اُکتبر ۲۰۱۰ روی پردهی سینماها رفت و ۲۲ و نیم میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کرد؛ رقمی که به معنی ۶۰ درصد رُشد فروش در مقایسه با افتتاحیهی اَره ۶ بود.
همچنین، این فیلم با وجود اکرانِ قوی فعالیت فراطبیعی ۲ در هفتهی قبل، این فرنچایز را پس از دو سال وقفه مجددا به صدر جدولِ باکس آفیس بازگرداند. اَره ۷ باکس آفیسِ پیچیدهای داشت که ارزیابی موفقبودن یا نبودنش را سخت میکند. از یک سو، این فیلم که ۴۵ میلیون و ۷۱۰ هزار دلار در گیشهی خانگی فروخت، رشد قابلتوجهای را نسبت به قسمت ششم تجربه کرد و کلِ درآمد خانگی آن فیلم را در چهار روز نخست نمایشش پشت سر گذاشت، اما از سوی دیگر، این فیلم با وجود بلیتهای گرانقیمتترش و تبلیغات خودش به عنوانِ «قسمت فینال»، کماکان ضعیفتر از اکثر فیلمهای مجموعه ظاهر شد.
درواقع، درآمد خانگی این فیلم در زمان اکرانش منهای اَره ۶، کمتر از دیگر فیلمهای این سری بود. اما شاید بزرگترین دستاوردِ تجاری اَره ۷، درآمد رکوردشکنانهاش در باکس آفیسِ بینالمللی بود. این فیلم ۹۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی فروخت که به تنهایی چهار برابرِ بودجهی ۲۰ میلیون دلاریاش بود. این رقم نه تنها گواهی بر این ادعا بود که هنوز چقدر فیلمهای اَره در بینِ سینماروهای غیرآمریکایی جذابیت داشتند، بلکه نشان داد که چقدر فُرمت سهبعدی در کشورهای خارجی پُرطرفدار بود. در نهایت، گرچه این فیلم از بازگرداندنِ این فرنچایز به روزهای باشکوهِ گذشتهاش در گیشهی خانگی شکست خورد، اما در عوض سهمش از بازار بینالمللی که به مجموعِ ۱۳۳ میلیون و ۷۳۵ هزار دلار فروش جهانی منجر شد (۷/۹ برابر بودجهاش)، آنقدر خوب بود که جلوی آبروریزی مالیاش را بگیرد. اگر طرفدار خورهی اَره باشید (که لازمهی پشت سر گذاشتن شش فیلم قبلی است)، فیلم هفتم تکتک مولفههای فرمولِ آشنای مجموعه را تیک میزند، اما پس از به پایان رساندن آن واضح است که چرا این فرنچایزِ سالانه به یک تعطیلات هفت ساله رفت.
۸- فیلم جیگساو | (۲۰۱۷)
Jigsaw
کارگردان: برادران اسپیریگ
مجموع فروش جهانی: ۱۰۴ میلیون و ۲۲۳ هزار دلار
بودجه: ۱۰ میلیون دلار
گرچه اَره با قسمت آخر شکوهِ سابق خودش در گیشه را از دست داده بود، اما نباید فراموش کنیم که این سری هفت قسمتی به مجموعِ ۸۷۸ میلیون دلار فروش جهانی از مجموعِ ۶۵ میلیون دلار بودجه دست یافته بود. به عبارت دیگر، این مجموعه بیش از ۱۶ برابرِ بودجهی تولیدش فروخته بود. پس، امکان نداشت قسمت هفتم برای مدت زیادی آخرین قسمتِ سری باقی بماند. نحوهی نامگذاری جیگساو و عدم حضور کاراکترهای سابقهدار فیلمهای قبلی در آن نشان میداد که این فیلم میخواهد نقش یک نیمهریبوت/نیمهدنباله را برای این مجموعه ایفا کند. همچنین غیبتِ اَره در سینما در هفت سال گذشته، به عنوان وسیلهای برای افزایش پیازداغِ کمپین تبلیغاتی این فیلم مورد استفاده قرار گرفت. هیچکدام از اینها اما نتوانستند به جیگساو کمک کنند تا باکس آفیسِ درخور توجهای را تجربه کند. این فیلم با کسب فقط ۱۶ میلیون و ۶۴۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه، دومین افتتاحیهی ضعیفِ تاریخ مجموعه را تجربه کرد. در مقایسه، افتتاحیهی ۱۸ میلیون دلاری قسمت اورجینال اَره در سال ۲۰۰۴ که هنوز به یک برندِ شناختهشده تبدیل نشده بود، بهتر از فیلم هشتم بود.
بخشی از دلیلِ عدم استقبال از جیگساو، ماهیتِ متداول و غیراستثناییاش بود. کمپینِ تبلیغاتی فیلم از فراهم کردن پاسخ متقاعدکنندهای برای این سوال که جیگساو چه تفاوتی با فیلمهای قبلی دارد شکست خورد. این فیلم نه روایت یک داستانِ بزرگ جدید را نوید میداد و نه پاسخ گرفتنِ سوالاتِ باقیمانده و نه تحولی در فرمول این مجموعه. در عوض، جیگساو به عنوان «یه فیلم اَرهی دیگه» تبلیغات شد که فضای مُدرن سینمای وحشتِ تشنهی آن نبود. همهی مولفههای مجموعه گرد هم آمدهاند: عروسکِ مورمورکنندهی جیگساو سوار بر سهچرخهاش، اتاقهای شکنجه، گناهکارانی که یکدیگر را سرزنش میکنند، تم موسیقیِ معرفش، صدای ضبطشدهی شومِ توبی بِل، یکجور موزه پُر از مشهورترین دستگاههای مرگِ جیگساو، توئیستهای دیوانهواری که بهطرز بازیگوشانهای احمقانه هستند و پایانی که به جملهی «گیم اُور» در حین بستنِ یک درِ فلزی به روی آخرین قربانی منتهی میشود. بزرگترین تفاوتِ فیلم این است که روز روشن را جایگزینِ پالت رنگی سبز و صنعتیِ تهوعآورِ هفت فیلم قبلی کرده است.
جیگساو دقیقا بد نیست، اما فاقد شگفتی تازه، نوآوری یا ساختارشکنی غیرمنتظرهی ضروری برای توجیه کردن خودش به عنوان هشتمین فیلم مجموعهای که هفت سال بعد از فیلم قبلی اکران میشود است. با وجود این، قتلها و مُثله کردنها هنوز خیرهکننده هستند. پس از بیشمار مرگهای فجیحی که پشت سر گذاشتهایم، هنوز تماشای ذوب شدن یک نفر از درون به وسیلهی تزریقِ هیدروفلوئوریک اسید (همان اسیدی که والتر وایت برای تجزیه جنازهها استفاده میکرد) تکاندهنده است و همچنان میتوان با اختراعاتِ گروتسکی مثل قلادهی لیزری که سر قربانیانش را به آسانی بُریدن کره، همچون هندوانه به چند قاچِ مساوی تقسیم میکند و خون را از حفرهی گردنش به بیرون فوراه میکند، ذوقزده شد. جیگساو که با ۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۱۰۴ میلیون دلار در دنیا فروخت (۱۰/۴ برابر بودجهاش). رقمی که برای احیای این مجموعه کافی نبود، اما برای اینکه لاینزگیت چند سال بعد مجددا شانسش را با آن تکرار کند چرا.
۹- فیلم مارپیچ: از کتاب اره | (۲۰۲۱)
Spiral: From the Book of Saw
کارگردان: دارن لین بوسمَن
مجموع فروش جهانی: ۲۶ میلیون و ۷۹۰ هزار دلار
بودجه: ۲۰ میلیون دلار
پس از اینکه لاینزگیت دید معرفی جیگساو به عنوان «یه فیلم اَرهی دیگه» برای جلب علاقهمندی سینماروها کافی نبود، تصمیم گرفت تا اینبار از متقاعد کردن مخاطبان از اینکه مارپیچ نقشِ فصل جدیدی در این مجموعه را ایفا میکند اطمینان حاصل کند. مارپیچ برخلافِ دنبالههای قبلی که حکم فیلمهای تماما شکنجهمحور را داشتند، یک تریلر جنایی در مایههای زودیاکِ دیوید فینچر است. همچنین، مارپیچ نخستین فیلم تاریخِ این سری است که در قالب کریس راک و ساموئل اِل. جکسون میزبانِ بازیگران شناختهشدهای است. لاینزگیت که به این پروژه اُمیدوار بود، تاریخ اکران مارپیچ را از زمان مرسومِ فیلمهای اَره در اواخر اُکتبر به اواسط ماه مِی ۲۰۲۰ که با جان ویک ۳ به موفقیت بزرگی در این نقطهی زمانی دست یافته بود منتقل کرد. همچنین، علاوهبر بازگشت دارن لین بوسمَن، معمار دنبالههای اَره در مقام کارگردان، این فیلم از کمپین تبلیغاتی پُرزرق و برقی بهره میبُرد. با این حال، مارپیچ درگیر توئیستی درخور توئیستهای دردناکِ فیلمهای اَره شد: شیوع ویروس کرونا به تاخیر یک سالهی تاریخ اکران آن منجر شد.
این فیلم در سیزدهم مِی ۲۰۲۱ (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰) روی پرده رفت و ۸ میلیون و ۷۲۵ هزار دلار به عنوان افتتاحیه فروخت که حتی با در نظر گرفتنِ محدودیتهای دوران کرونا نیز نسبتا ناامیدکننده بود. این فیلم که با ۲۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، تاکنون حدود ۲۰ میلیون دلار در گیشهی خانگی و ۲۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است که تقریبا برابر با همان مقداری که اَره ۷ (۲۳ میلیون دلار) در سه روز نخستِ نمایشش فروخته بود است. این رقم به این معنی است که سری ۹ قسمتی اَره که با مجموع ۹۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، بالاخره از مرز یک میلیارد دلار فروش جهانی عبور کرد (۱۰ و نیم برابرِ بودجهاش). گرچه میتوان شرایط کرونا را به خاطر عملکرد نه چندان رضایتبخشِ مارپیچ متهم کرد، اما شاید هم اَره هرگز فرنچایزی نبوده که پتانسیل بازگشت به بازارِ جریان اصلی را داشته باشد. این سری از زمان اَره ۵ که کارش را در سال ۲۰۰۸ با ۳۰ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و ۶۵ میلیون دلار در گیشهی خانگی فروخت، جایگاهش به عنوان یکی از مجموعههای ترسناکِ گردنکلفتِ باکس آفیس را از دست داده است.
منهای اَره ۶ که مدعی لقبِ بهترین فیلم مجموعه است، اَره ۵، اَره ۷ و جیگساو به قسمتهای بهیادماندنی و محبوبی در بینِ طرفداران یا عموم سینماروها تبدیل نشدند. احتمال اینکه اَره به مشکل ترمیناتور دچار شده باشد زیاد است. «ترمیناتور» زمانی گور خودش را کند که با عرضهی دو قسمت بسیار بد در قالب رستگاری و جنسیس، اعتمادِ طرفداران و عموم سینماروها را از دست داد. بنابراین وقتی ترمیناتور: سرنوشت تاریک که نسبتا بهتر از دوتای قبلی بود عرضه شد، مخاطبان دیگر اهمیتی به آن نمیدادند. درحالی اَره ۷ و جیگساو عموما به عنوانِ بدترین فیلمهای اَره شناخته میشوند که مارپیچ طبقِ نظر منتقدان در بین دنبالههای بهترِ مجموعه جای میگیرد. طبیعتا اگر مخاطبانی هستید که دو بار پشت سر هم با اَره ۷ و جیگساو دلسرد شدهاند، احتمالا برای امتحان اینکه آیا سومی با دوتای قبلی فرق میکند یا نه، اشتیاقِ کمتری خواهید داشت.
البته که چالشهای دوران کرونا (۴۰ درصد سینماها بسته هستند) بیتاثیر نبوده است، اما امتیاز ۴۰ مارپیچ روی راتنتومیتوز (کمی بهتر از امتیازِ ۳۶ برای اَره ۶) نشان میدهد که دومین تلاش لاینزگیت برای ریبوتِ اَره نه تنها در جلب نظر عموم سینماروها شکست خورده، بلکه اشتیاقِ طرفداران را هم با دو دنبالهی بد قبلی سوزانده است. قابلذکر است که مارپیچ بیش از تلاش کوتهفکرانهی لاینزگیت برای زنده نگه داشتن زورکی این سری، در نتیجهی ایدهی پیشنهادی کنجکاویبرانگیزِ کریس راک ساخته شده است. آیا این حرفها به این معنی است که مارپیچ به سنگِ قبر این مجموعه تبدیل میشود؟ هنوز که هنوزه خط داستانی اورجینالِ هفت قسمتی این فرنچایز در نوع خودش دستاوردی انقلابی و جریانساز حساب میشود. پس، با بازنشستگی احتمالی این سری بعد از مارپیچ، هیچ چیزی نیمهکاره باقی نخواهد ماند. میراثِ اَره درست مثل تبهکارِ اصلیاش که حتی پس از مرگ نیز فلسفهی مرگبارش را ادامه میداد، نامیرا و استوار باقی خواهد ماند.
پرفروش ترین فیلم های اَره در باکس آفیس جهانی
ردیف | فیلم | کارگردان | مجموع درآمد جهانی | بودجه | سال اکران |
۱ | اَره ۳ | دارن لین بوسمَن | ۱۶۳ میلیون و ۸۷۶ هزار دلار | ۱۰ میلیون دلار | ۲۰۰۶ |
۲ | اَره ۲ | دارن لین بوسمَن | ۱۵۲ میلیون و ۹۲۵ هزار دلار | ۵ میلیون دلار | ۲۰۰۵ |
۳ | اَره ۴ | دارن لین بوسمَن | ۱۳۵ میلیون و ۷۵۹ هزار دلار | ۱۰ میلیون دلار | ۲۰۰۷ |
۴ | اَره ۷ | کوین گرویترت | ۱۳۳ میلیون و ۷۳۵ هزار دلار | ۱۷ میلیون دلار | ۲۰۱۰ |
۵ | اَره ۵ | دیوید هَکل | ۱۱۸ میلیون و ۲۰۹ هزار دلار | ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار | ۲۰۰۸ |
۶ | جیگساو | برادران اسپیریگ | ۱۰۴ میلیون و ۲۲۳ هزار دلار | ۱۰ میلیون دلار | ۲۰۱۷ |
۷ | اَره | جیمز وان | ۱۰۳ میلیون و ۸۸۰ هزار دلار | یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار | ۲۰۰۴ |
۸ | اَره ۶ | کوین گرویترت | ۶۹ میلیون و ۷۵۲ هزار دلار | ۱۱ میلیون دلار | ۲۰۰۹ |
۹ | مارپیچ | دارن لین بوسمَن | ۲۶ میلیون و ۷۹۰ هزار دلار | ۲۰ میلیون دلار | ۲۰۲۱ |