کودکان هرچه بزرگتر میشوند، کنترل بیشتری بر احساساتشان پیدا میکنند و دیگر مثل بچگیهایشان به هر دلیلی بهگریه نمیافتند. اما برخی کودکان حتی وقتی بزرگتر میشوند نیز همچنان اشکشان دم مشکشان است و گاهی بدون هیچ دلیل واضحی، یعنی درست موقعی که انتظار نمیرود، اشکشان سرازیر میشود و خودشان را هم غافلگیر میکند. بیایید درباره گریه کردن کودکان و رفتار مناسب با آن بیشتر بدانیم.
بهگفتهی شِریل رُد (Cheryl Rode)، روانشناس بالینی کودک، «گریهکردن رفتار طبیعی و سالمی است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد. این واکنش میتواند موجب تخلیهی استرس و انرژی احساسی شود؛ همچنین نوعی ابزار ارتباطی جهت اشتراکگذاری عواطف یا احساس تسلی است.» وی گریهکردن را در اغلب موارد واکنشی نسبت به احساسات شدید میداند و در ادامه میگوید: «سازوکارهایی که موجب آغاز گریه میشوند، به سیستم لیمبیک مرتبطاند، یعنی همان قسمتی از مغز که وظیفهی کنترل عواطف را برعهده دارد. کودکی دوران یادگیری کنترل و تنظیم احساسات است.»
کودکانِ سنین دبستان درخصوص توانایی تنظیم احساساتشان خیلی متفاوتاند. گاهی نوجوانان نیز بهدلیل تغییرات هورمونیِ دوران بلوغ ممکن است با حملات گریه مواجه شوند. گریهی زیادِ برخی کودکان از روی حساسیتها یا احساس همدلی بیشترشان است. برخی دیگر از کودکان بهدلیل اینکه احساسات مختلف را شدیدتر تجربه میکنند یا چون نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند، مدام بهگریه میافتند. همچنین باید توجه داشت که دلیل گریههای شدید برخی کودکان به افسردگی و اضطراب برمیگردد.
تشخیص علت گریهی کودکان هم به نفع خودشان و هم والدینشان خواهد بود. بهگفتهی تیم اِلمور، نویسندهی کتاب «نسل iY، اسرار برقراری ارتباط با نوجوانان و جوانان امروز در عصر دیجیتال»، دلایل اصلی گریههای کودکان عبارتاند از ناامیدی، ترس، خودخواهی و احساس بیکفایتی.
اما حتما میپرسید که با گریههای غیرمنتظرهی کودکمان چه باید بکنیم؟ قطعا راهحلش این نیست که کودکتان را بهکل از گریهکردن نهی کنید، چراکه خودداری از تخلیهی احساسات میتواند با عوارض جسمی و روحی همراه باشد. درعوض به کودکتان بیاموزید که چه زمانی میتواند زیر گریه بزند و چه زمانی بهتر است بر احساساتش غلبه کند.
در ادامه، قصد داریم راهکارهای کمک به کودکی را معرفی کنیم که مدام گریه میکند. با ما همراه باشید.
۱. الگوی صحیح مواجههی سالم با فورانهای احساسی باشید
بزرگترها میتوانند در زمینهی چگونگی کنترل فورانهای احساسی مانند گریهکردن الگوی صحیح کودکشان باشند. وقتی کودکِ خانواده گریهکردنمان را ببیند، یاد میگیرد که چگونه باید با اشکهایش مواجه شود.
۲. نشانش بدهید که گریهکردن بخشی از طبیعت انسان است
اِلمور میگوید: «چه بسیار کودکانی که از بابت حرفهای ندانستهی بزرگترها، حرفهایی مثل پسر بزرگ که گریه نمیکنه یا زدن زیر گریه هیچوقت کار درستی نیست، آسیبها دیدهاند.» درعوض به کودکتان یاد بدهید که گریهکردن واکنشی طبیعی نسبت به درد، غم، ناامیدی، ترس، محرومیت، خشم و حتی گاهی احساس شادی و خوشی است.
۳. هنگام آرامش اوضاع درمورد کنترل احساسات با کودکتان صحبت کنید
رُد توصیه میکند که در تربیت احساسات کودکتان بهجای طرح چنین گفتوگوهایی در گیرودار ماجراهای فردی از شخصیتهای داستانی کتابها یا فیلمها کمک بگیرید و بهنوعی با تجربهی خاص کودکتان پیوندشان بزنید. بهگفتهی رُد، «مواقعی را که این شخصیتها موقعیتی چالشی را پشت سر گذاشتند یا بر شدت احساساتشان غلبه کردند، به کودکتان یادآور شوید.»
۴. به کودکتان گوشزد کنید که شدت احساساتش حالتی گذراست
کودکان و حتی نوجوانان گاهی متوجه نیستند که شدت احساساتشان حالتی گذراست و مدت زیادی طول نخواهد کشید. اِلمور میگوید: «یادآوریهای مکرر درخصوص احساساتی که یکباره شدت میگیرند و سریعا هم فروکش میکنند، مشکل را در لحظه حل نمیکند، اما کودک بهتدریج متوجه خواهد شد که اشک و آه هم میگذرد و ماندگار نیست.»
۵. برای ساکتکردن گریهی کودکتان به او باج ندهید
گاهی والدین و معلمان برای ساکتکردن گریهی کودک به او باج میدهند، زیرا شاید مواجهه با فوران احساسی کودک تحت تأثیر قرارشان میدهد و ناخودآگاه تصمیم میگیرند که به این طریق ساکتش کنند. رُد میگوید: «خیلی سخت است که سریعا در پی نجات برنیایید، اما هرچه بیشتر به گریهی کودک بهای بیمورد بدهید، بیشتر به این کار تشویقش میکنید.»
مثلا اگر میدانید که گریهی کودکتان در ۹۹ درصد موارد از روی استیصال درونی است، به معلمش متذکر شوید که کودکتان همیشه آمادهی گریهکردن است و از او بخواهید که بهمحض سرازیرشدن اشکهایش مداخله نکند. بهاینترتیب کودکتان یاد میگیرد که احساساتش را با استفاده از مهارتهای مقابلهای کنترل کند و از آنطرف معملش هم موجب طولانیشدن گریهاش نخواهد شد.
۶. مکان امنی برای گریه درنظر بگیرید
حضور دیگران میتواند تقلای گریهی کودک را شدیدتر و طولانیتر کند. بهتوصیهی اِلمور، «اگر کودکتان زیاد گریه میکند، یک جای خلوت امن برایش درنظر بگیرید تا در آنجا بتواند احساساتش را تخلیه کند.»
۷. کودکتان را با مهارتهای مقابلهای آشنا کنید
ازجمله روشهای کنترل احساسات در کودکان عبارتاند از نفس عمیق، تکرار جملاتی مانند «من میتونم»، ایجاد وقفه در فعالیتِ در دست انجام و تقاضای کمک. اگر کودکتان نمیتواند جلوی گریهاش را در مدرسه بگیرد، از او بخواهید که هروقت احساس کرد اشکش درحال سرازیر شدن است، با اجازهی معلمش چند لحظه سرش را روی میز بگذارد و تا ۱۰ بشمرد. بهاینترتیب میتواند جلوی گریهاش را بگیرد و بر احساساتش مسلط شود.
۸.در پیداکردن راهحل به کودکتان کمک کنید
اغلب اوقات مؤثرترین راهکاری که میتواند کودکتان را از گریههای بیموردِ غیرمنتظره دور نگه دارد، این است که کمکش کنید تا یاد بگیرد موقعیتهایی را که موجب این قبیل گریهها میشوند، مدیریت کند. رُد میگوید: «بهجای تمرکز روی خودِ گریهکردنهایش، کودکتان را تشویق کنید که درمورد راهکارهای مقابله با هر موقعیتی که موجب گریهاش میشود، صحبت کند.» از کودکتان بخواهید تا هر محرکی را که موجب گریهاش میشود، شناسایی کند و آنوقت باهم درمورد راهکارهای مقابله با هریک از این محرکها مشورت کنید. نکتهی اصلی روش مذکور این است که بحث را طوری پیش ببرید که درنهایت خود کودکتان به راهحل برسد. اینکه خود کودک راهحل مناسب را پیدا کند، مؤثرتر از این است که راهحل از سوی والدین به او تحمیل شود.