باکتری گوشتخوار عامل نوعی بیماری است که با نامهای نکروزان غلاف یا بیماری گوشتخوار نیز شناخته میشود. این بیماری یکی از بیماری های عفونی است که بهسرعت گسترش یافته و موجب بافتمردگی میشود. انواع مختلفی از عفونتهای باکتریایی میتوانند موجب بروز بیماری گوشتخوار بشوند. بیماری گوشتخوار یک بیماری خطرناک است که حتی میتواند موجب مرگ فرد بشود. اما ما چه چیزهای درمورد باکتری گوشتخوار میدانیم و چه چیزهایی باید بدانیم؟ چطور میتوانیم از این بیماری پیشگیری کنیم؟ در ادامه این مطلب بیماری گوشتخوار، علت، نشانهها و راههای پیشگیری و درمان آن را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
بیماری گوشتخوار چیست؟
باکتری گوشتخوار برای توصیف نوعی بیماری با عفونت بسیار سریع بهکار میرود. این بیماری اغلب در لایهٔ پردهمانندی از بافت همبند بهنام «نیام» بروز میکند و موجب نکروز (بافتمردگی) میشود. نیام لایهای از جنس بافت همبند است که اطراف ماهیچهها، اعصاب و رگهای خونی را میپوشاند. نیام بهقرارگرفتن ساختارهای بدن در کنار یکدیگر و عملکرد موثر آنها کمک میکند. خطر بروز این بیماری اندک است. اما احتمال بروز آن در هز نقطهای از بدن وجود دارد. بیشتر موارد بیماری گوشتخوار در اثر فعالیت گروهی از باکتریها بهنام استرپتوکوک بتاهمولیتیک بروز میکند. اما احتمال بروز بیماری گوشتخوار در اثر فعالیت یک یا چند جنس و گونهٔ مختلف باکتریها نیز وجود دارد. گاهی برخی گونههای قارچها نیز باعث بروز بیماری گوشتخوار میشوند. دلیل نامگذاری این بیماری به آن خاطر است که این بیماری با سرعت بالا باعث آلودگی و کشتن بافتهای انسان میشود.
از لحاظ تاریخی برای اولین بار عدهای این عفونت پیشرونده را در فاصلهٔ سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰ میلادی گزارش کردند. اما نام بیماری گوشتخوار برای اولین بار توسط دکتر ویلسون در سال ۱۹۵۲ میلادی مطرح شد. البته احتمالا این بیماریها قرنها پیش از گزارشاش در سدهٔ ۱۸۰۰ میلادی نیز وجود داشته است. امروزه این بیماری با نامهای مختلفی مانند بیماری گوشتخوار، باکتری گوشتخوار یا نکروزان غلاف شناخته میشود.
احتمال بروز بیماری گوشتخوار در بافتهای مختلف بدن وجود دارد. برای توصیف این وضعیت نام نکروز یا بیماری گوشتخوار در کنار بافت یا اندام موردنظر قرار میگیرد. بااینحال روند پیشرفت این بیماری در بافتهای مختلف به یک شکل است. با رسیدن و رشد عفونت به بافت همبند (نیام)، سرعت رشد عفونت بهطور چشمگیری افزایش مییابد (پژوهشگران میگویند سرعت پیشرفت آن میتواند به ۳ سانتیمتر در ساعت در برخی بافتها برسد). این امر توقف عفونت را حتی با وجود دارو و عمل جراحی نیز دشوار میکند. خوشبختانه این بیماری بسیار نادر است. تخمین زده میشود سالانه در ایالات متحده ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر به این بیماری دچار بشوند.
براساس آمار میزان مرگومیر ناشی از بیماری گوشتخوار در بافتهای مختلف متفاوت است. بهعنوان مثال درصد مرگ ناشی از بیماری گوشتخوار مرتبط با قانقاریای فورنیه نزدیک به ۷۵٪ است. درحالیکه این آمار برای سایر اندامهای بدن (مانند دست و پا) نزدیک به ۲۵٪ است. مبتلایان به بیماری گوشتخوار باید بهسرعت تحت مداوا قرار بگیرند. عدم درمان بهموقع و موثر میتواند موجب مرگ و قطع عضو بیمار بشود.
بهداشت مناسب و مراقبت از زخم میتواند خطر پیشرفت بیماری گوشتخوار را کاهش بدهد. بیماری گوشتخوار واگیردار نیست. اما احتمال انتقال عوامل عفونت به سایر افراد وجود دارد. سرنوشت مبتلایان به زمان تشخیص عفونت، روند درمان و پاسخ بیمار به روند درمان بستگی دارد. از سایر عوارض این بیماری نادر میتوان به ازدستدادن بافت و قطع عضو اشاره کرد.
آیا انواع مختلفی از بیماری گوشتخوار وجود دارد؟
برخی پژوهشگران بیماری گوشتخوار را در ۳ گروه مختلف طبقهبندی میکنند. معیار این طبقهبندی براساس ارگانیسم عامل آن و برخی علائم بالینی است. بیماری گوشتخوار نوع ۱ بهوسیلهٔ بیش از یک گونه باکتری بروز میکند. البته در موارد نادری توسط یک گونه باکتری مانند ویبریو ولنیفیکوس یا گونهای از قارچها مانند قارچ کاندیدا بروز میکند. نوع ۲ بیماری گوشتخوار توسط باکتریهای استرپتوکوکوس ایجاد میشوند. عامل نوع سوم بیماری گوشتخوار که با نام قانقاریای گازی نیز شناخته میشود، جنسی از باکتریها بهنام کلوستریدیوم است. یک نمونه از علائم بالینی بیماران مانند وجود گاز در بافت، اغلب در نوع ۳ دیده میشود. اما احتمال بروز آن در نوع ۱ و ۲ نیز وجود دارد. بسیاری از پژوهشگران از این سیستم دستهبندی استفاده نمیکنند و تنها ارگانیسم عامل بروز بیماری گوشتخوار را شناسایی میکنند.
چهچیزی باعث بروز بیماری گوشتخوار میشود؟
در بیشتر موارد باکتریها باعث بروز بیماری گوشتخوار میشوند. تنها در موارد نادری عامل بروز این بیماری قارچها هستند. بیشتر موارد بیماری گوشتخوار توسط استرپتوکوکوسهای گروه A و استافیلوکوکوس بهتنهایی یا در همراهی با سایر باکتریها بروز میکند. همچنین کلوستریدیومها نیز عوامل بروز این بیماری هستند؛ مخصوصا اگر در بافت گاز پیدا بشود. بهخاطر تکنیکهای قویترِ جداسازیِ میکروبیِ باکتریهای هوازی، اغلب گونههایی از قبیل باکتروئید، پپتواسترپتوکوکوس و کلوستریدیوم از ناحیهٔ آلوده کشت میشوند. اغلب کشت بافت آلوده به بیماری گوشتخوار محتوی ترکیبی از برخی باکتریهای هوازی مانند اشرشیا کلی، کلبسیلا، سودوموناس و … است.
بسیاری از پژوهشگران نتیجهگیری کردهاند که باکتریهای هوازی ابتدا به بافت آسیب زده و موجب هیپوکسی (کاهش اکسیژن در بافت موردنظر) شده و سپس باکتریهای بیهوازی موجب گسترش و پیشرفت عفونت میشوند. این امر در بیماری گوشتخوار ناشی از چندین باکتری دیده میشود که اغلب یک گونه از باکتریها به رشد و زندهمانی سایر گونهها کمک میکنند.
در موارد نادری ویبریو ولنیفیکوس باعث بروز بیماری گوشتخوار در فرد میشود. این امر مخصوصا در افراد دارای بیماری کبد مشاهده میشود. آلودگی با ویبریو ولفینیکوس زمانی رخ میدهد که فرد غذای آلوده به ویبریو ولنیفیکوس را بخورد یا این باکتری با زخم این فرد تماس مستقیم برقرار بکند.
معمولا سایر باکتریها و ارگانیسمها کمتر موجب بروز بیماری گوشتخوار میشوند. اما در صورت بروز بیماری توسط آنها، درمان موفق عفونت دشوارتر خواهد بود. بهعنوان مثال آئروموناس هیدروفیلا (یک باکتری میلهای شکل گرم منفی) باعث بروز بیماری گوشتخوار در یک فرد ۲۴ سالهٔ آمریکایی شد. در یک حادثه استفاده از یک زیپلاین دستساز باعث بریدن ران این دختر شد. با افزایش رشد این باکتری زن جوان مجبور به قطع عضو خود شد و عوارض این امر تا پایان زندگی همراه این فرد خواهد بود. معمولا آئروموناس هیدروفیلا معمولا در آب لبشور (آبی است که میزان نمک در آن از آب شیرین بیشتر و از آب دریا کمتر باشد) وجود داشته و موجب بروز عفونت در ماهیها و دوزیستان میشود. اما اغلب بیماری گاستروانتریت در انسانهایی که این آبها را قورت میدهند، مشاهده شده است. ازجاییکه این باکتری معمولا به آنتی بیوتیک ها مقاوم است، درصورتی که بافت را آلوده بکند، درمان سخت خواهد بود. با آلودهشدن بافت با آئروموناس هیدروفیلا، آنزیمها و سموم آن باعث ورود سریعاش به جریان خون شده و باعث بروز گندخونی و عفونت سایر اندامهای بدن میشود.
بهطور کلی باکتریهای عامل بیماری گوشتخوار از روش مشابهی برای بروز و پیشرفت این بیماری استفاده میکنند. بیشتر آنها سمومی تولید میکنند که مانع از واکنش دستگاه ایمنی میشود. سپس به بافت آسیب زده یا آن را کشته و باعث بروز هیپوکسی و حلکردن بافت پیوندی میشوند. ممکن است باکتریهای یک یا همهٔ این کارها را با هم انجام بدهند. در بیماری گوشتخوار ناشی از فعالیت چند باکتری احتمالا یک گونهٔ باکتری عوامل سمی (بهعنوان مثال اشرشیا کلی باعث هیپوکسی بافت میشود) تولید میکند، سپس سایر گونههای باکتریها با تولید سمومی موجب آسیب به بافت سلول یا بافت همبند میشوند. بهطور کلی بیماری گوشتخوار مسری نیست. اما احتمال انتقال ارگانیسمهایی که آن را ایجاد کردهاند از طریق ارتباط مستقیم یا دست زدن به اجسامی که فرد آلوده به آن دست زده وجود دارد. برای بروز این بیماری معمولا باید نوعی آسیب به پوست مانند بریدگی یا خراش در پوست وجود داشته باشد.
چه کسانی در معرض بیماری گوشتخوار قرار دارند؟
از لحاظ تئوری هر فرد مبتلا به عفونت در معرض بیماری گوشتخوار قرار دارد. خطر بروز این بیماری در صورت ضعف یا سرکوب دستگاه ایمنی (بهعنوان مثال در مبتلایان به دیابت، افراد مسن، نوزادان، مبتلایان به بیماری های کبد، یا کسانی که به دلایلی مانند شیمی درمانی داروهای سرکوبکنندهٔ سیستم ایمنی مصرف میکنند) افزایش مییابد. عفونت آشکار (مانند عفونت پوست، فولیکولهای مو، ناخن) بیش از عفونتهای عمیق در معرض دید و درمان قرار دارند. بیمارانی که عفونتهای عمیق (مانند عفونت در عضلات، استخوانها، مفاصل و دستگاه گوارشی) دارند، بیش از افرادی که عفونت آشکار دارند، در معرض این بیماری هستند. زیرا عفونتهای داخلی مانند عفونتهای سطحی قابل مشاهده و درمان نیستند.
بااینکه زنان باردار خیلی در معرض بیماری گوشتخوار نیستند، اما خطر بروز بیماری گوشتخوار در دورهٔ پس از زایمان افزایش مییابد. مخصوصا اگر مادر به دیابت مبتلا باشد یا از طریق عمل سزارین یا اپیزیوتومی (برش در ناحیه واژن) وضع حمل کرده باشد.
بروز بیماری گوشتخوار در نوزادان عمدتا در نوزادان نارس یا بیمار مشاهده میشود و شاید بتوان بیماری گوشتخوار در نوزادان را بهطور کلی در یک دستهٔ جداگانه قرار داد. بااینحال دربارهٔ علت این بیماری در نوزادان هنوز بحث و جدل وجود دارد.
جمعیتشناسی بیماری گوشتخوار عجیب است. مردان بیش از زنان به بیماری گوشتخوار مبتلا میشوند (نسبت ۳ به ۱). بهنظر میرسد عفونت ناشی از ویبریو ولفینیکوس محدود به مناطق ساحلی دارای آب گرم باشد که در این مناطق این باکتری در غذاهای دریایی و آبهای آلوده وجود دارند.
علائم و نشانههای بیماری گوشتخوار چیست؟
بیشتر مبتلایان به بیماری گوشتخوار معمولا خود یک عفونت دارند (مانند سلولیت، آبسه یا زخم) که معمولا در محل زخم یا جراحی بروز کرده است. عفونت داخلی میتواند دلایل مختلفی (بهعنوان مثال بریدگی در سطح پوست، برشهای ناشی از محل جراحی و در موارد نادری نیش حشرات) داشته باشد. علائم اولیه معمولا شبیه به علائم سلولیت (عفونت بافت) بوده و شامل موارد زیر است:
- بهجای بهبود، محل عفونت دچار اریتما (قرمزی) و ورم میشود.
- محل آسیب بسیار به درد حساس است و درد در ناحیهٔ پوست ممکن است در نقاطی که قبلا اریتما داشته، اتفاق بیفتد.
- وجود درد بسیار بیشتر از چیزی که با توجه به شواهد ظاهری انتظار داریم.
- تب و لرز.
- خستگی.
علائم ثانویه یا پیشرونده عبارتاند از:
- تغییرات پیشروندهٔ پوست مانند ایجاد زخم و تاولهای ریز؛
- تغییر رنگ پوست؛
- زخمهای نکروتیک؛
- تشکیل گاز در بافت (که میتواند باعث ایجاد احساس سوزش در زیر پوست بشود)؛
- ترشح مایعات و چرک از محل آلوده نیز میتواند با پیشرفت عفونت رخ بدهد؛
- ممکن است قبل از شروع تغییرات پوستی فرد به گندخونی (گسترش عفونت به جریان خون و پخششدن آن در بدن) دچار بشود؛ مخصوصا اگر بیماری گوشتخوار در بافتهای داخلی رخ بدهد.
- شوک عفونی (که میتواند با حضور باکتری در خون، فشار خون پایین، تنفس سریع و تغییراتی در وضعیت ذهنی فرد همراه باشد).
بیماری گوشتخوار نوع ۱ اغلب پس از بروز آسیب یا عمل جراحی بروز کرده و میتواند مقادیر اندک یا غیرقابلتشخیص گاز را به همراه داشته باشد. نوع ۲ این بیماری معمولا پس از آسیبهای سادهتر پوستی (بریدگی، خراش و نیش حشرات) بروز کرده و عفونت سطحیتر بوده و گازی تشکیل نمیشود. نوع ۳ بیماری گوشتخوار معمولا پس از آسیبهای جدی یا قرارگرفتن زخم در معرض آلودگیهایی حاوی باکتری کلوستریدیوم بروز کرده و موجب تولید گاز در بافت (قانقاریا) و بافتمردگی در ناحیهٔ پوست میشود. البته علائم بیماری گوشتخوار نوع ۱ و ۳ قطعی نیستند و علائم بسیار متغیرند. بههمین دلیل برخی پژوهشگران ترجیح میدهند نوع بیماری گوشتخوار را بهجای استفاده از این دستهبندیها، تنها براساس نوع باکتریای که ایزوله و شناسایی میکنند، تعریف بکنند.
شاید یکی از مشخصترین و ثابتترین علائم بیماری گوشتخوار مربوط به کسانی باشد که تحت تاثیر باکتری ویبریو ولفینیکوس قرار گرفتهاند. این باکتری معمولا در مناطقی با آب گرم وجود دارد. قورتدادن این باکتری یا آلودگی زخمها با آبهای آلوده با آن میتواند موحب بروز بیماری گوشتخوار بشود. البته بیشتر افرادی که به این بیماری مبتلا میشوند، دستگاه ایمنی ضعیفی داشته یا از مشکلات کبدی مزمن (مانند هپاتیت و سیروز کبدی) رنج میبرند. تشکیل تاول های ریز پوستی و پیشرفت سریع بیماری در عرض چندین ساعت از علائم عفونت با ویبریو ولفینیکوس هستند. بااینکه تنها یک نوع باکتری موجب بروز عفونت میشود، برخی پژوهشگران بیماری گوشتخوار ناشی از ویبریو ولفینیکوس را در دستهٔ باکتری گوشتخوار نوع ۱ طبقهبندی میکنند.
انتروکولیت نکروزان که در بافت گوارشی رخ میدهد، عمدتا در نوزادان نارس و بیمار رخ داده و میتواند شکلی از بیماری گوشتخوار باشد. بااینکه پژوهشگران معتقدند احتمالا عفونت باکتریایی عامل این بیماری است، هنوز نشان قطعی برای اثبات این امر وجود ندارد و برخی دیگر از پژوهشگران این مشکل را به اختلال در عملکرد بافت روده نسبت میدهند.
پزشکها چگونه بیماری گوشتخوار را تشخیص میدهند؟
اغلب تشخیص اولیهٔ بیماری گوشتخوار براساس سابقهٔ پزشکی فرد و علائم بیماری است. بهعنوان مثال تشخیص اولیهٔ یک بیمار دیابتی با فیستول مقعدی که دچار درد، ورم و تغییرات پوستی در ناحیهٔ بیضه است، قانقاریای فورنیه است. درحالیکه ممکن است یک بیمار دیابتی دیگر با نارسایی کبد و تغییرات پوستی (تاولهای ریز) و در معرض آب لبشور دچار عفونت ویبریو ولفینیکوس تشخیص داده بشود. درمان اولیه اغلب براساس تشخیص اولیه آغاز میشود. زیرا انتظار برای تشخیص قطعی عامل عفونت میتواند روند درمان را به تاخیر انداخته و احتمال پیشرفت بیماری و مرگ ناشی از آن را افزایش بدهد.
تشخیص نوع گرم باکتریها از ترشحات ناشی از محل یا بافتبرداری میتواند به پزشک اطلاعاتی بدهد که او نتیجهگیری بکند چه ارگانیسمی باعث ایجاد عفونت شده است. بهعنوان مثال رنگآمیزی گرم میتواند درباره گرممثبت یا گرممنفیبودن باکتری و درنتیجه شکل آنها اطلاعاتی به پزشک بدهد. تشخیص قطعی به جداسازی ارگانیسم از بیمار و بهکمک تکنیکهای ایزولهسازی باکتریهای هوازی و در موارد نادری روشهای کشت قارچ بستگی دارد.
ارگانیسمهای جداشده از محل عفونت باید موردمطالعه قرار بگیرند تا مقاومت آنتیبیوتیکیشان مشخص بشود. زیرا بسیاری از ارگانیسمهای عامل بیماری گوشتخوار به انواع مختلفی از آنتیبیوتیکها مقاوماند. بهسرعت باید با یک جراح مشاوره بشود تا بافتبرداری و اقدامات درمانی بالقوه (مانند قطع عضو) بهسرعت انجام بگیرد. بااینکه گاهی پرتو ایکس گاز موجود در بافت را نشان میدهد، ولی پژوهشگران توصیه میکنند برای نشاندادن گاز در بافت و مشخصکردن گستردگی عفونت آزمایشهای سونوگرافی فراصوت داپلر، سیتی یا امآرآی انجام بشود. بسیاری از پزشکان آزمایشهای اضافی مانند شمارش گلبول سفید (که در اثر بیماری گوشتخوار افزایش مییابد)، نیتروژن اوره خون و سدیم (که در بیماری گوشتخوار کاهش مییابد) و سایر آزمایشها را برای مشخصکردن وضعیت بیمار انجام بدهند.
چه پزشکی میتواند بیماری گوشتخوار را تشخیص بدهد؟
انواع پزشکها میتوانند به شناسایی و درمان بیماری گوشتخوار کمک بکنند. متخصصین طب اورژانس، متخصصین مراقبتهای ویژهٔ پزشکی، متخصصین بیماریهای عفونی و بسیاری از جراحها میتوانند بسته به محل بروز بیماری گوشتخوار به شناسایی و درمان آن بپردازند. بهعنوان مثال بروز این مشکل در ناحیهٔ بیضه نیاز به جراح اورولوژی دارد. درحالیکه بروز بیماری گوشتخوار در پا نیاز به یک جراح عمومی، جراح پلاستیک برای ترمیم پوست و جای زخم و در ناحیه واژن به یک جراح زنان و زایمان نیاز دارد.
درمان بیماری گوشتخوار چگونه است؟
در زمان تشخیص ابتدا بیمار باید بلافاصله بستری شده و تزریق درونوریدی آنتیبیوتیکها بلافاصله آغاز بشود. انتخاب اولیهٔ آنتیبیوتیکها به نوع باکتری عامل ایجاد بیماری گوشتخوار بستگی دارد. اما بسیاری از پزشکها بر این باورند که باید ابتدا از مجموعهای از آنتیبیوتیکها استفاده کرد تا بتوانند بیمار را از استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتیبیوتیک (MRSA) و عفونت باکتریهای بیهوازی و عفونتهای ناشی از چندین باکتری محافظت بکنند. جداسازی و شناسایی ارگانیسمهای عامل عفونت میتواند به پزشک در انتخاب بهترین آنتیبیوتیک در درمان عفونت کمک بکند.
اگر در تشخیص اولیه مظنون به بیماری گوشتخوار هستید، بلافاصله با یک جراح باید مشورت بکنید. حضور جراح در انجام عمل درن (تخلیهٔ ترشحات) یا قطع عضو بافت مرده و بافتبرداری برای کشت و شناسایی عامل عفونت ضروری است. ممکن است پزشک انجام اقداماتی مانند وکیومتراپی (درمان زخم با فشار منفی) را توصیه بکند. نوع جراح موردنیاز به محل آلودگی بستگی دارد. بهعنوان مثال یک جراح اورولوژی باید برای درمان قانقاریای فورنیه مورداستفاده قرار بگیرد. همانطوری که پس از تشخیص سریع باید بهسرعت درمان آنتیبیوتیکی آغاز بشود، اقدامات سریع جراحی نیز در بیشتر موارد بیماری گوشتخوار میتواند از مرگ و سرعت پیشرفت بیماری بکاهد.
بسیاری از مبتلایان به بیماری گوشتخوار وضعیت خوبی ندارند و باید تحت مراقبتهای شدید پزشکی قرار بگیرند. گندخونی و نارسایی اندامها (کلیوی، ریوی و دستگاه قلبی-عروقی) باید با اقدامات تهاجمی درمان بشوند تا شانس بقای بیمار افزایش بیاید. درمانهایی مانند استفاده از لولهٔ تنفس، تزریق درونوریدی مایعات و داروها برای تقویت دستگاه قلبی-عروقی ممکن است نیاز بشود. بااینکه اکسیژندرمانی پرفشار در بسیاری از بیمارستانها موجود نیست، ولی بهتر است در روند درمان استفاده بشود تا اکسیژن بتواند رشد باکتریهای بیهوازی را متوقف کرده و به ترمیم بافت کمک بکند. این روند درمان، جایگزین استفاده از آنتیبیوتیکها یا اقدامات جراحی نیست. اما استفاده از این روش در کنار درمان آنتیبیوتیکی و عمل جراحی در پژوهشها توانست قطع عضو یا مرگ را درحدود ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش بدهد. آسیب در برخی بیماران بهحدی شدید است که شاید نیاز به پیوند پوست، جراحی پلاستیک یا قطع عضو وجود داشته باشد.
طول دورهٔ درمان بیماری گوشتخوار بسیار متفاوت است و معمولا به شدت بیماری و واکنش بیمار به درمان بستگی دارد. بیمارانی با بیماری گسترده ممکن است به ماهها درمان نیاز داشته باشند؛ مخصوصا اگر به پیوند عضو یا جراحی پلاستیک نیاز داشته باشند.
آیا میتوان از بروز بیماری گوشتخوار پیشگیری کرد؟ آیا این بیماری واگیردار است؟
تا وقتیکه عفونتی در بافت فرد وجود نداشته باشد، بیماری گوشتخوار بروز نمیکند. بنابراین درمان مناسب و فوری عفونتها در پیشگیری از بیماری گوشتخوار موثر است. هر اقدامی که در پیشگیری از عفونت موثر باشد، میتواند به پیشگیری از بیماری گوشتخوار کمک بکند. انجام اقداماتی مانند شستن دستها، کنترلکردن وضعیت بریدگیها و زخمها در بیماران دیابتی، خودداری از تماس فیزیکی با افراد آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتیبیوتیک و رعایت بهداشت مناسب در پیشگیری از عفونتهای اولیهٔ منجر به بروز بیماری گوشتخوار موثر است. بیمارانی با دستگاه ایمنی ضعیف یا سرکوبشده باید بیشتر مراقب عفونتها باشند. افرادی دارای بیماریهای کبدی باید مراقب غذاهای دریایی با آلودگی احتمالی با ویبریو ولفینیکوس باشند. همچنین افراد دارای بیماریهای کبدی باید مراقب باشند که بریدگیها یا عفونتهای احتمالی پوستشان با آب گرم آلوده به ویبریو ولفینیکوس در تماس قرار نگیرد تا از بروز بیماری گوشتخوار ناشی از این باکتری پیشگیری بشود.
پزشکها و جراحها نقش مهمی در پیشگیری از بیماری گوشتخوار دارند. برخی موارد بیماری گوشتخوار میتوانند در صورت عفونت محل بریدگی در جراحی بروز بکنند. بنابراین پزشکان باید از تکنیک های استریلسازی مانند استفاده از دستکش و روپوش استریل برای پیشگیری از گسترش عفونت در بیماران استفاده بکنند. تکنیکهای جراحی دقیق در برخی نقاط مستعد عفونت میتواند در پیشگیری از عفونت موثر باشد. ازجمله این عملهای جراحی میتوان به رودهبرداری، اپیزیوتومی و قطع عضو با زخمهای تروماتیک اشاره کرد.
بیماری گوشتخوار واگیردار نیست. ولی ممکن است افراد غیرآلوده بهطور فیزیکی در تماس با بیماران مبتلا به بیماری گوشتخوار قرار گرفته و به ارگانیسم عامل بیماری آلوده شده و حتی درنهایت به بیماری گوشتخوار مبتلا بشوند. بهعنوان مثال ممکن است فرد در تماس با ضایعهای آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتیبیوتیک قرار گرفته و به آن آلوده بشود. انتقال باکتری اغلب نیازمند تماس مستقیم بیمار با فرد یا وسایلی است که میتواند ارگانیسمها مانند استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتیبیوتیک را به پوست فرد دیگر منتقل بکنند. انتقال عفونت همیشه به یک آسیب پوستی مانند بریدگی نیاز دارد تا ارگانیسمها بتوانند باعث ایجاد عفونت بشود.
چشمانداز و عوارض بیماری گوشتخوار برای بیماران چیست؟
عدمدرمان مناسب بیماری گوشتخوار میتواند چشمانداز بدی را برای بیمار به همراه داشته باشد. ازجمله عوارض آن میتوان به مرگ و قطع عضو اشاره کرد. حتی با درمان مناسب احتمال مرگ ۲۵ درصد است. عفونت با استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به آنتیبیوتیک و سایر ارگانیسمهای مقاوم به آنتیبیوتیک معمولا میزان مرگومیر و قطع عضو بالاتری بر جای میگذارد. مجموع درصد مرگ و اختلال شدید اندام (مانند قطع عضو، تشکیل جوشگاه یا محل جوشخوردن زخم، نارسایی کلیه و گندخونی) از تمام موارد بیماری گوشتخوار بین ۷۰ تا ۸۰ درصد گزارش شده است.
نرخ مرگومیر در مبتلایان به قانقاریای فورنیه نزدیک به ۷۵ درصد و موارد آلوده به ویبریو ولفینیکوس در حدود ۵۰ درصد است. خوشبختانه عفونت ناشی از ویبریو ولفینیکوس چندان شایع نیست. اما موارد بروز آن در حال افزایش است. مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ایالات متحده در سال ۲۰۰۷ عفونت ناشی از ویبریو ولفینیکوس را جزء بیماریهایی دستهبندی کرد که جزئیات آن باید گزارش بشوند. درنتیجه در آینده جزئیات مربوط یه این عفونت راحتتر در دسترس خواهد بود.
بدترین عوارض بیماری گوشتخوار پیشرفت سریع آن است که میتواند موجب مرگ فرد بشود. سایر عوارض جدی بیماری گوشتخوار عبارتاند از: نابودی بافت که نیاز به برداشتن از طریق عمل جراحی دارد، قطع عضو برای جلوگیری از گندخونی، نارسایی کلیه و علائم بزرگ جوشگاه.