هیچ راننده عاقلی اجازه نمیدهد یکی از مسافرانش به جای او فرمان اتومبیل را به دست بگیرد و او را هر جا دلش خواست ببرد. با این حال، ما هر بار که کنترل میشویم یا تحت فشار قرار میگیریم این اتفاق روی میدهد. مثلاً شخصی با توسل به خشونت یا نیرنگ ما را وادار میکند آن طور که او میخواهد یا دوست دارد عمل کنیم. هیچ کس مجبور نیست تمام زندگیاش را به گوش دادن به حرف دیگران و زیر بار اراده آنها رفتن بگذراند. این کتاب برای کسانی مناسب است که از کنترل شدن از جانب دیگران، از بیش از حد خوب و مهربان بودن و این که نمیتوانند اختیار زندگی و کار خودشان را در دست داشته باشند خسته شدهاند. در یک کلام این کتاب برای همه کسانی است که از کنترل شدن به ستوه آمدهاند و دیگر اینکه میخواهند برای کسانی که تحت فشار قرار دارند و به نوعی تحت کنترل دیگران هستند راهکاری ارائه دهد.
تفاوت این کتاب با دیگر آثار روانشناسی، در این است که نمیخواهد توصیه کند و گوش شما را از نصیحت پر کند و همه را مثبت ببیند و… اتفاقا برعکس. کتاب برای کسانی نوشته شده که از کنترل شدن توسط دیگران، بیش از حد خوب و مهربان بودن، مظلوم ماندن و حرفشنوی خسته شدهاند و دنبال راهحلی برای خلاصی از این وضعیت میگردند. این کتاب به شما یاد میدهد که قویتر باشید، تصور دنیای ایدهآل و انسانهای ایدهآل را کنار بگذارید، با واقعیت زندگی روبهرو شوید و برای خوشبختی و آزادیتان بجنگید و پیروز شوید.
برای دفاع بهتر از خود و برای سرزنش نکردن خود به دلیل بیش از حد مهربان، قابل اعتماد یا خوب بودن، این کتاب دو هدف را دنبال میکند.
هدف اول شناساندن حالتهای مختلف کنترل از طریق مثالهای متنوع است که برای اولینبار به صورتی واضح، روشن و دقیق دستهبندی شدهاند. در واقع چنانچه میخواهیم در مقابل کنترل شدن از خود به شکلی موثر دفاع کنیم، داشتن شناختی مناسب از نشانهها، سازوکار و انگیزههای انواع مختلف کنترل الزامی است.
هدف دوم این کتاب فراهم آوردن سلاح و تدارکات برای کسانی است که میپندارند دیگران تحتفشار قرارشان دادهاند یا اینکه به نوعی کنترلشان کردهاند ولی نمیدانند چگونه از خود دفاع کنند یا خود را از دامی که در آن گرفتار شدهاند رها کنند.