به تماشای مسابقهای ورزشی بین دو تیم فکر کنید. یک تیم اعتماد به نفس بیشتری نسبت به دیگری دارد.
اعضای تیمی که اعتماد به نفس بیشتری دارند، میدانند که شانس زیادی برای پیروزی دارند. در نتیجه، همهی اعضای تیم تصمیمهای خوبی میگیرند و بازیکنان به صورت متحد و یکپارچه با یکدیگر کار میکنند. در طرف دیگر، اعتماد به نفس تیم مقابل متزلزل است. بازیکنان به تواناییهای خود اطمینان ندارند، مردد هستند و در هیچ مرحلهای از نیرویشان به طور کامل استفاده نمیکنند. وقتی چنین اتفاقی میافتد، احتمالا تیمی برنده میشود که اعتماد به نفس بالاتری داشته باشد.
در محل کار هم چنین اصولی در جریان هستند و وقتی افراد گروهتان اعتماد به نفس کمی دارند، این امر مانع از این میشود که به ظرفیت کامل خود دست یابند. به همین دلیل است که ما باید هر کاری میتوانیم برای افزایش اعتماد به نفس اطرافیانمان انجام بدهیم؛ به خصوص اگر مدیریت گروهی را بر عهده داشته باشیم.
تشخیص اعتماد به نفس پایین
افرادی که اعتماد به نفس ندارند، به ندرت موفق میشوند. آنها خطرات را بیشتر از فرصتها میبینند، در موقعیتهای جدید به خوبی عمل نمیکنند و اغلب عزت نفس پایین دارند. به علاوه اینکه به ندرت به قضاوت و برداشت خود اعتماد میکنند و هرگاه به موفقیتی دست مییابند، آن را بیشتر حاصل شانس میدانند تا تلاش خودشان.
در مقابل، افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، خلاقتر و تأثیرگذارتر هستند و میتوانند روحیهی کل گروه را افزایش بدهند. آنها ریسکپذیرتر هم هستند که این موضوع میتواند باعث منفعت شخصی خودشان و همچنین گروهشان شود.
اعتماد به نفس میتواند باعث رسیدن یا نرسیدن افراد به اهداف زندگیشان شود. حالا که این را میدانید، چگونه میتوانید اعتماد به نفس اطرافیانتان را تقویت کنید؟
به آنها کمک کنید تا دانش و مهارتهایشان را توسعه دهند
احتمالا برای انجام درست کارهایتان، از مهارتهای مختلفی استفاده میکنید. وقتی این مهارتها را با موفقیت به کار میگیرید، چه اتفاقی میافتد؟ احساس میکنید اعتماد به نفس زیادی دارید.
شما سالها روی این مهارتها کار کردهاید و از آنها به راحتی استفاده میکنید تا کاری که در دست دارید را به انجام برسانید. این در مورد اعضای گروهتان هم صدق میکند. قویترین مهارتهای آنها، مهارتهایی هستند که در آنها احساس اعتماد به نفس بیشتری ایجاد میکنند. بنابراین راه خوبی برای افزایش اعتماد به نفس افراد گروه، این است که آنها را تشویق به یادگیری کنید و فرصتهای زیادی برای آموزش بیشتر برایشان فراهم کنید. به ویژه در مواجهه با پروژههای چالشبرانگیز، افراد باید دانش و مهارتهای بیشتر و احساس اعتماد به نفس بالاتری برای انجام کارشان داشته باشند.
اهداف مناسبی را تعیین کنید و به آنها کمک کنید تا به اهداف دست یابند
تکمیل موفقیتآمیز کارها و پروژهها، باعث میشود افراد اعتماد به نفس به دست بیاورند. اما این اعتماد به نفس به شرطی حاصل میشود که افراد بدانند چه کاری باید انجام دهند.
به همین دلیل تعیین اهداف مناسب برای اعضای گروهتان مهم است. اهداف، موفقیت را تعریف میکنند و مقصدی را به افراد نشان میدهند تا به دنبال آن بروند. بدون وجود این اهداف، آنها سرگردان میشوند.
بنابراین افراد گروهتان باید بدانند که به چه هدفی کار میکنند. شما هم برای دستیابی به این اهداف به آنها کمک کنید. وقتی هم موفق شدند، پیروزیشان را جشن بگیرید!
به آنها کمک کنید تا محرکهای کاهش اعتماد به نفس را تشخیص دهند
همهی ما تغییر در اعتماد به نفسمان را تجربه میکنیم. برخی کارها یا موقعیتها، اعتماد به نفس ما را بالا میبرند در حالی که برخی دیگر، پایین میآورند.
اگر با کسی کار میکنید که اعتماد به نفس پایینی دارد، به او کمک کنید تا موقعیتهایی را که موجب کاهش اعتماد به نفسش میشود؛ تشخیص بدهد. اگر بداند چه چیزی باعث تزلزل اعتماد به نفسش میشود، میتواند دانش و مهارتهای مربوط به آن را تقویت کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.
کاغذ و خودکاری بردارید و کنار این شخص بنشینید. صفحه را به دو ستون تقسیم کنید. از او بخواهید روی کاغذ، موقعیتهایی را که باعث میشوند احساس اعتماد به نفس داشته باشد، فهرستوار بنویسد. این موقعیتها میتوانند هر چیزی باشند، از نوشتن وبلاگ شرکت گرفته تا کمک به بودجهبندی بخشی که در آن کار میکند. هر چیزی که باعث میشود احساس شادی و اعتماد به نفس کند، باید در این فهرست ذکر شود.
بعد از او بخواهید کنار هر کاری، بنویسد که چرا در این موقعیتها احساس اعتماد به نفس میکند. از چه دانش و مهارتهایی استفاده میکند که به او حس خوبی میدهند؟
بعد هم بخواهید موقعیتهایی را که حس اعتماد به نفس نمیدهند، فهرست کند. اینها ممکن است موقعیتهایی مانند سخنرانی، بیان عقاید در جلسات، یا نوشتن گزارش باشند. چرا او حس میکند در این موقعیتها اعتماد به نفس ندارد؟ چه دانش و مهارتهایی کمکش میکنند تا در هر موقعیتی احساس بهتری داشته باشد؟
این کار میتواند تجربهی شگفتانگیزی در تشخیص این محرکها باشد. اما وقتی بفهمد در چه مهارتهایی میتواند پیشرفت کند، انگیزه بیشتری برای مواجهه با ترس هایش خواهد داشت.
از روش نقش بازی کردن هم میتوانید استفاده کنید. این تکنیک مفیدی است و اجازه میدهد تا موفقیت را در سناریوهایی با اعتماد به نفس پایین تمرین کند.
آنها را به استقلال ترغیب کنید
اگر میخواهید اعضای گروهتان با اعتماد به نفس از عهده کارهایشان بربیایند، باید بگذارید مستقل باشند و خودشان تصمیم گیری کنند.
وقتی افراد قدرت تصمیمگیری برای انجام کارها داشته باشند، مسئولیت کارشان را خودشان بر عهده خواهند گرفت؛ و وقتی در آن موفق شوند، اعتماد به نفسشان افزایش خواهد یافت.
هنگامی میتوانید به استقلال ترغیبشان کنید که، کارها را واگذار کنید و به افرادتان این توانایی را بدهید که خودشان تصمیمگیری کنند. اما بدانید که ممکن است افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، در ابتدا مخالفت کنند. در نهایت، ممکن است در تصمیمگیری درست خود تردید داشته باشند. برای مقابله با این شک و تردید، آنها را تشویق کنید تا مسئولیت پروژههای کوچک را بر عهده بگیرند. اگر برای کمک یا راهنمایی، خیلی به شما وابستهاند، آنها را تشویق کنید تا مستقلتر باشند. این امر آنها را مجبور میکند تا بهجای مراجعه به شما برای کمک یا راهنمایی، خودشان تصمیمگیری کنند.
موفقیتها را جشن بگیرید
همهی ما برای موفقیتی که به دست آوردهایم، باید جشن بگیریم، زیرا اعلام موفقیت باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود.
هرگاه افرادتان هدفی را به سرانجام میرسانند، با آنها جشن بگیرید! با برگزاری جشنی در دفتر کار، به آنها پاداش بدهید، یا حتی کار کوچکی انجام دهید، مثلا کیک یا شیرینی بیاورید. یا حداقل، برای این موفقیت به آنها تبریک بگویید و بگذارید بدانند که تا چه اندازه قدردان سخت کوشی آنها هستید.
در ضمن باید انگیزهی گروه را برای کاری که انجام میدهند حفظ کنید. جشن گرفتنِ موفقیتها، به این کار کمک میکند، اما حفظ انگیزه برای مدت زمان طولانی، کلید تشکیل گروه با سطوح بالای اعتماد به نفس است. عواملی مثل عدالت، پیشرفت و حس همدلی در ایجاد انگیزه در افراد از بیشترین اهمیت برخوردار است.
آنها را به مثبتاندیشی ترغیب کنید
بسیاری از افرادی که اعتماد به نفس ندارند، روی افکار منفی تمرکز میکنند. آنها به چیزهایی مانند «نمیتوانم این را انجام بدهم!» یا «به اندازهی کافی باهوش نیستم.» فکر میکنند. این افکار منفی باعث میشود تا افت بیشتری داشته باشند و این باور را در آنها تقویت میکند که هرگز به اندازهی کافی برای موفقیت، خوب نبودهاند. البته این فقط همه چیز را بدتر میکند!
افراد را به مثبتاندیشی تشویق کنید. یک روش این است که به آنها نشان دهید چگونه «به چیز دیگری فکر کنند». به آنها بیاموزید که هر وقت فکر منفی به ذهنشان رسید، برعکس آن فکر کنند.
به عنوان مثال، به جای اینکه فکر کنند که «بهاندازهی کافی برای انجام این پروژه باهوش نیستم» به این فکر کنند که «دانش و مهارت تکمیل این پروژه را دارم، اما اگر نیاز به کمک داشتم، میتوانم از کسی درخواست کمک کنم.»
تغییر تفکر از منفی به مثبت، باعث ایجاد تغییری جزئی در ذهنمان میشود. این تغییر در چشمانداز و انرژی ما قابل لمس خواهد بود، بنابراین این روش میتواند تغییر بزرگی در اعتماد به نفس ایجاد کند!
بین اعتماد به نفس و اعتماد به نفس بیش از حد تعادل برقرار کنید
وقتی کسی اعتماد به نفسش بیشتر میشود، این خطر وجود دارد که دچار اعتماد به نفس بیش از حد یا حتی تکبر شود. هیچ شکی نیست که در اینجا تفاوتی جزئی وجود دارد، اما اگر آن را لحاظ نکنیم، این افراد میتوانند روحیه و خلاقیت گروه را تحت تأثیر منفی قرار دهند. بدتر از این، زمانی است که افراد بیدقت میشوند، زیرا در شرایط سخت تواناییهایشان را دست بالا میگیرند.
اگر این مسئله برای یکی از اعضای گروهتان اتفاق افتاد، سعی کنید به تدریج توجه او را به آن وضعیت جلب کنید. این احتمال وجود دارد که متوجه تکبرش نشده باشد. ملاقاتی خصوصی با او ترتیب دهید، مستقیما دربارهی چیزی که میگوید یا کاری که انجام میدهد صحبت کنید و توضیح دهید که چرا این رفتارش متکبرانه است.
اگر رفتار او باعث ایجاد تنش یا ناراحتی در گروه میشود، حتما به او تذکر بدهید. معمولا وقتی افراد مطلع میشوند که رفتارشان به دیگران آسیب میرساند، تحریک میشوند تا خودشان را تغییر دهند.