همهی ما گاهی اوقات بنا به دلایل مختلفی دچار ناراحتی و رنجش میشویم. فرقی نمیکند که به چه دلیلی حالتان گرفته است، درهرصورت باید بدانید که دو انتخاب پیشرو دارید: یکی اینکه در همان احساس غمواندوه دستوپا بزنید و دیگری اینکه خودتان برای تغییر حسوحالتان کاری کنید. بعید نیست که بتوانید روحیهی از دسترفتهتان را با تماشای فیلمهای الهامبخش تقویت کنید. دفعهی بعد که دچار احساس پریشانحالی و پژمردگی شدید، بد نیست به تماشای یکی از این فیلمهای معرفیشده بنشینید تا ببینید چقدر حالوهوایتان عوض خواهد شد و انگیزه پیدا خواهید کرد.
۱. خیابان سینگ (Sing Street)
فیلم «خیابان سینگ» (محصول سال ۲۰۱۶) بیننده را به شهر دوبلین در سالهای دههی ۱۹۸۰ میبرد، یعنی زمانیکه دنیای موسیقی پاپ با فراگیری ساخت کلیپهای ویدئویی درحال تغییر بود. قهرمان این فیلم نوجوانی به نام کانِر (Conor) است که با شرایط سخت خانوادگی و مشکلات مختلفی در مدرسه دستوپنجه نرم میکند. کانِر با دختری آشنا میشود که برای جلب توجه او به دروغ ادعا میکند که در یک گروه موسیقی است؛ درحالیکه اصلا خبری از گروه موسیقی نیست و کانِر چیز زیادی هم دربارهی موسیقی نمیداند.
از ماجرای کانِر میآموزیم که حتی در شرایط بد نیز میتوانیم بهترینها را برای خودمان رقم بزنیم. با اینکه کانِر زندگی خانوادگی و تحصیلی نابهسامانی داشت، توانست آیندهی خود را از اینرو به آنرو کند. کانِر با تمام وجود به سمت همان هدفی که تعیین کرده بود، پیش رفت. این فیلم یادمان میاندازد که وقتی حرف از زندگی است، باید بدانیم که نمیتوانیم همهچیز را کنترل کنیم، اما نباید این را نیز از یاد ببریم که هنوز در صندلی راننده و پشت فرمان زندگی نشستهایم.
۲. روز تعطیلی فِریس بولِر (Ferris Bueller’s Day Off)
فِریس بولِر برای نرفتن به مدرسه، خودش را به مریضی میزند، اما مدیر مدرسه که نامش رونی (Rooney) است به دلایل فِریس و سعیاش برای نرفتن به مدرسه، مشکوک میشود. درواقع این فیلم روایتگر ماجراجوییهای فِریس، دوست صمیمی و دوستدخترش -درحال فرار از دست مدیر رونی- است.
با تماشای قسمتهایی از این فیلم بهخنده خواهید افتاد، اما «روز تعطیلی فِریس بولِر» (محصول سال ۱۹۸۶) بهمعنای عمیقتری اشاره دارد و آن اینکه اگر برای لذتبردن از زندگی درنگ نکنیم، لحظات زندگی از کفمان خواهند رفت و بیبهره خواهیم ماند.
۳. میس سانشاین کوچولو (Little Miss Sunshine)
«میس سانشاین کوچولو» (محصول سال ۲۰۰۶) ماجرای خانوادهی ازهمگسیختهای است که بهجهت همراهی و حمایت از آلیو (Olive)، دخترک هفتسالهشان، که برای شرکت در مسابقهی میس سانشاین کوچولو (شکلی از مسابقهی دختر شایسته که در ردهی سنی خردسالان برگزار میشود) دعوت شده است، از نیو مکزیکو راهی کالیفرنیا میشوند و مشکلات خیلی زیادی برایشان اتفاق میافتد.
بیننده با تماشای این فیلم بارها با صحنههای خندهدار مواجه میشود، اما درعینحال با مشاهدهی مسائل پیچیدهی شخصیِ این خانواده به فکر فرو میرود. خانوادهی آلیو علیرغم مواجهه با مشکلات بسیار در طول مسیر با قاطعیت سعی دارند که به آلیو کمک کنند تا به اهدافش برسد. این فیلم به ما میآموزد که دست از رؤیاهایمان نکشیم و حتی در مواقع بحرانی پشت یکدیگر باشیم.
۴. مدرسهی راک (School of Rock)
دوئی فین (Dewey Finn) از اعضای سابق یک گروه موسیقی است که با دوست همخانهاش نِد (Ned) زندگی میکند. دوئی بهشدت گرفتار بیپولی است و نِد نیز چون دوئی نمیتواند سهم خود را از کرایهی خانه بدهد، نزدیک است که از خانه بیرونش کند. دوئی خودش را بهجای نِد که معلم مدرسه است، جا میزند و بهعنوان معلم جایگزین در یک مدرسهی خصوصی بیروح و کسلکننده مشغول تدریس موسیقی راک میشود.
«مدرسهی راک» (محصول سال ۲۰۰۳) نشان میدهد که در زندگی ما آدمها همیشه یک جایی هم برای عشق و علاقهمان وجود دارد. دوئی بیش از هر چیز دیگری عاشق موسیقی است. با اینکه دوئی در آغاز نتوانست از گروه موسیقیای که عضوش بود، به جایی برسد، استعداد و پشتکارش در زمینهی موسیقی بهقدری زیاد بود که بالاخره توانست به فرصتها و ماجراجوییهایی دست پیدا کند که حتی تصورش را هم نمیکرد.
۵. همسایهی من توتورو (My Neighbour Totoro)
دو دختر به همراه پدرشان به خانهای قدیمی نقل مکان میکنند تا به مادر خانواده که در بیمارستان بستری است، نزدیکتر باشند. این دو خواهر با ارواح جنگل دوست میشوند. ارواح به آنها کمک میکنند تا دنیای ماوراءالطبیعهی زیبا و شگفتانگیزی را ببینند. اگرچه مادر خانواده سخت بیمار است، دخترها در میان ارواح جنگل از جمله توتورو احساس آسودگی و صمیمت میکنند. «همسایهی من توتورو» (محصول سال ۱۹۸۸) به ما میآموزد که حتی در طاقتفرساترین موقعیتهای زندگی نیز همیشه جایی برای جستوجوی خوشی و امید وجود خواهد داشت.
۶. بِیب (Babe)
کشاورزی به نام هوگِت (Hogget) بچهخوکی را در بازار مکاره برنده میشود. این بچهخوک که بِیب نام دارد، با سایر موجودات مزرعهی هوگِت دوست میشود و در نزد فلای (Fly)، سگ مزرعه که از نژاد بُردِر کولی است، رشد میکند. بِیب مجموعه مهارتهای خاصی را از فلای یاد میگیرد و به منحصربهفردترین خوک در نوع خودش تبدیل میشود.
بِیب قرار بود بهعنوان غذای شام روی میز برود، اما بهواسطهی روح سبکبار و اشتیاقش به یادگیری توانست در مهارتهای جدیدی استاد شود که از خوکها انتظار نمیرود. «بِیب» (محصول سال ۱۹۹۵) یادمان میاندازد که چقدر خوب است منحصربهفرد باشیم. بهدنبال کسانی بگردید که مشتاق قدرنهادن بر رؤیاهایتان باشند و دستتان را بگیرند تا رشد کنید. به این ترتیب است که میتوانید به ناممکنها نیز دست پیدا کنید.
۷. فهرست آرزوها (The Bucket List)
اِدوارد (Edward) و کارتِر (Carter) علیرغم زندگی متفاوتشان، به بهانهی مشترک ابتلا به سرطان پیشرفته به یکدیگر نزدیک میشوند. این دو نفر تصمیم میگیرند تا همهی موارد موجود در فهرست آرزوهایشان را پیش از مرگ انجام بدهند. مسیر انجام این تصمیم، موجب دوستی نزدیکی بین آنها میشود.
وقتی به تماشای «فهرست آرزوها» (محصول سال ۲۰۰۷) مینشینید، به این فکر کنید که چه چیزی شما را از ماجراجوییهای مورد علاقهتان بازمیدارد. هر روزی که زنده هستید و نفس میکشید، این ظرفیت را دارد که روز فوقالعادهای برایتان باشد. پس برای اینکه زندگیتان ساکن و بیروح نشود، از تجربههای نو استقبال کنید.
۸. جومانجی (Jumanji)
جودی (Judy) و پیتِر (Peter) به همراه خاله نورا (Nora) به خانهای قدیمی نقل مکان میکنند. جودی و پیتِر که تازه در حال پذیرش مرگ والدینشان بودند، در اتاق زیرشیروانی منزل جدیدشان وارد ماجراجوییهای یک بازی تختهای مرموز میشوند. این بازی دنیای جودی و پیتِر را دگرگون میکند و تنها راه بازگرداندن اوضاع به حالت عادی، بهپایانبردن بازی است.
البته که بازی عجیبوغریب جومانجی فقط در دنیای خیال اتفاق میافتد، اما شاید شما هم گاهی بهخاطر ناتوانی از بهپایانبردن کارهای مهم، دچار غمواندوه شوید. اما «جومانجی» (محصول سال ۱۹۹۵) کمکمان میکند تا به یاد داشته باشیم که بهسرانجامرساندن هر کاری که آغازش کردهایم، چقدر بااهمیت است.
۹. آمِلی (Amélie)
آمِلی زندگی محدود و کنترلشدهای دارد؛ به این معنی که با بسیاری از تجربههای زندگی روبهرو نشده است و همین دیدگاه سادهدلانه و شیرینی نسبت به عشق در او به وجود آورده است. بعد از اینکه آمِلی از نحوهی تأثیر محبت روی دیگران آگاه میشود، همهی زندگی خود را به ایجاد تغییرات مثبت در جهان اطرافش اختصاص میدهد.
آمِلی متوجه میشود که برای کمک به مردم و واقعیتیافتن دیدگاه مثبتش در دنیا، باید به آنچه باورش دارد، عمل کند. آمِلی یاد میگیرد که مهربانی و حس عدالت از نقاط قوت آدمها هستند و نه نقاط ضعفشان. وقتی حال خوشی ندارید، «آمِلی» (محصول سال ۲۰۰۱) میتواند دیدگاهتان را نسبت به دنیا تازه و روحبخش کند.
۱۰. جونو (Juno)
جونو دختری ۱۶ ساله است که ناخواسته باردار میشود و تصمیم میگیرد که فرزندش را به فرزندخواندگی بدهد. جونو با والدین احتمالی بچه ملاقات میکند و رابطهی جالبی بینشان شکل میگیرد. در این فاصله، جونو با احساساتش درمورد پدر بچه دستبهگریبان است.
«جونو» (محصول سال ۲۰۰۷) نشان میدهد که حتی وقتی دنیا با چالشهای گوناگونش غافلگیرمان میکند، باز هم میتوانیم راهی برای حل مشکلاتمان پیدا کنیم. صداقت با خودتان و انجام کارِ درست، در مواقع چالشبرانگیز و حساس زندگی به شما آرامش و عشق میدهد.
۱۱. بچهرئيس (The Boss Baby)
تیم (Tim) هفت سال تکفرزند بود، اما در خانه همه چیز با آمدن اتفاقی بچهای که مأمور شرکت بِیبیکورپ (BabyCorp) است، تغییر میکند. بچهرئیس کنترل خانواده را برعهده میگیرد. تیم در ابتدا به بچهرئیس حسادت میکند، اما بالاخره به مأموریت برادر کوچکش ملحق میشود.
نسخهی زباناصلی «بچهرئیس» (محصول سال ۲۰۱۷) با صدای ستارگان معروف دوبله شده است و قطعا آنقدری مفرح هست که در اوقات ناراحتی، حالتان را اندکی بهتر کند. تیم بهناچار بر حس نفرتش نسبت به برادر خود غلبه میکند تا بهاتفاق بتوانند دشمن مشترکشان را شکست بدهند. گاهی اوقات احساساتمان بر تواناییهایمان برای انجام کارها تأثیر میگذارند، اما اگر بدون غرضورزی و درگیریهای احساسی به مشکلات نگاه کنیم، آنوقت است که قادر به گرفتن تصمیمی هستیم که به سود عدهی بیشتری باشد.
۱۲. دارجِلینگ لیمیتِد (The Darjeeling Limited)
«دارجِلینگ لیمیتِد» (محصول سال ۲۰۰۷) ماجرای سه برادری است که در پی مرگ پدرشان سفری مشترک را آغاز میکنند. در این سفر، مشخص میشود که هرکدام از برادرها با مشکلات شخصی خاص خودشان دستبهگریبان هستند.
دارجِلینگ لیمیتِد فیلم خندهدار، عجیبوغریب و البته معناداری است. سه برادرِ این فیلم یاد میگیرند که باید عیبوایرادهای یکدیگر را بپذیرند و پشت هم باشند. این فیلم به ما میآموزد که هرکسی دنیای درونی پیچیدهای دارد که بر نحوهی برخوردش با مشکلات تأثیر میگذارد. پس اگر علت ناراحتیتان اختلاف نظر با کسی است، الآن به این فکر کنید که چرا طرف مقابلتان دیدگاه متفاوتی نسبت به مسائل دارد.
۱۳. راکی (Rocky)
راکی بالبوآ (Rocky Balboa) در زمانیکه با کسی مبارزه نمیکرده، تصمیم میگیرد با قهرمانی به نام آپولو کرید (Apollo Creed) وارد مبارزه شود. راکی میداند که این مبارزه میتواند زندگیاش را تغییر بدهد. او باید بر مشکلاتش غلبه کند تا بتواند برای مبارزهی پیشرو آماده شود.
«راکی» (۱۹۷۶) بر این آموزه استوار است که باید رؤیاهایمان را سرسختانه دنبال کنیم. حتی اگر با مشکلی روبهرو هستید که غلبه بر آن تقریبا ناممکن به نظر میرسد، فقط درصورتی امکان پیروزی خواهید داشت که با کمال میل به صحنهی مبارزه قدم بگذارید.
۱۴. اِستِپ آپ (Step Up)
تایلِر (Tyler) با جماعتی ناباب دمخور میشود و هنگام خرابکاری در یک مدرسهی هنرهای نمایشی دستگیر میشود. حکم تنبیه تایلِر، کار اجباری در همان جایی است که حین ارتکاب جرم دستگیر شده. در ادامهی ماجرا، تایلِر احترام خاصی نسبت به هنر پیدا میکند. از اینرو تصمیم میگیرد که هنرآموز همان مدرسه شود، اما قبل از هر چیزی باید لیاقتش را ثابت کند.
«اِستِپ آپ» (محصول سال ۲۰۰۶) به ما میآموزد که نباید خودمان را لزوما برحسب شرایطمان تعریف کنیم. اینکه در خانوادهای مرفه و محلههای بالای شهر زندگی نمیکنید، دلیل کنار گذاشتن آرزوهایتان نیست، بلکه به خودتان یادآور شوید که اهدافتان هنوز هم مجال تحقق دارند.