سفر رفتن یکی از لذتبخشترین تفریحاتی است که آدم ممکن است در زندگی داشته باشد. اما اگر امکانش نباشد چه؟ دو عامل مهم وجود دارند که سدّ راه سفررفتن هستند و معمولا بین تمام آدمهای دنیا مشترکاند: پول و زمان. امکان ندارد کسی بتواند کل روزهای سال را در سفر بگذراند. بههرحال پول از آسمان که نمیبارد. تازه اگر مشکل مالی هم نباشد، بالاخره وظایفی مثل کار، درس یا خانواده وجود دارند. به همین دلیل، میخواهیم دربارۀ فعالیتهایی صحبت کنیم که میتوانند جایگزین سفر باشند، حتی اگر لذتشان با لذت سفر و گردشگری قابلمقایسه نباشد. در «صفحه اینستاگرام میدونی» از شما پرسیدیم که «اگر نتوانید به دلایلی مسافرت کنید، بهجای آن چه میکنید» و شما پاسخهای جالبی دادید. این مطلب حاصل جمعآوری و دستهبندیِ دیدگاههای شما و بررسی منابع معتبر در این زمینه است. همراه ما باشید.
مطالعه قطاریست برای سفر به سرزمینهای دوردست
۲۷ درصد! یکی از چیزهایی که در این نظرسنجی خوشحالمان کرد این بود که، در دستهبندی فعالیتهای جایگزین سفر، مطالعه بالاتر از سایر موارد قرار گرفت. این یعنی کلی آدم کتابخوان داریم! احسان، سعید، عذرا و بسیاری از کاربران دیگر مطالعه را جایگزین خوبی برای سفر میدانستند.
کاربر «مهدی» گفت:
مطالعه میکنم و فیلم نگاه میکنم… هرکدوم اینا یک سفر پرخاطره و مهیج هستش.
یکی از بچهها با نام کاربری «_mrf_1996_@» ایدهٔ جالبی را مطرح کرد:
یه کتابی که مربوط به جایی که دوست داشتم برم میخونم. بعد با google earth نگاه میکنم… تا الان خیلی مکانها رو اینطوری گشتم.
کاربری به نام «سروش ناجی» هم در بخشی از دیدگاهش سفرنامهها را پیشنهاد کرد:
خواندن سفرنامه های حرفهای از بزرگان خودمون و بزرگان سراسر دنیا، ورزش مرتبِ روزمره، خواندن کتب کوتاه از تجربیات بزرگانِ همدورهٔ خودمون، در سبکهای زندگیشون در مواردی که شرایط جابهجاشدن نداشتند، پرداختن به یک هنر سنتی زیبای پارسی، نگاهی ریزتر به دغدغههای خودم و بررسی اونها و برنامه برای حل اونها و… .
چه چیزی بخوانیم؟
کتابها مانند یک قطار ما را به سفر میبرند. به کشورها و سرزمینهایی که تاکنون در آنجا نبودهایم. کتاب ما را با فرهنگ بومیان مناطق دیگر دنیا آشنا میکند و هر آنچه در سفر تجربه میکنیم برایمان به تصویر میکشد.
سفرنامهها منابعی عالی برای این کار هستند. راوی سفرنامه کشورها و سرزمینهای دیگر را طوری توصیف میکند که برایمان ملموس باشد. البته اگر سفرنامه دوست ندارید، میتوانید رمانهایی را بخوانید که نویسنده در آنها موقعیتهای جغرافیایی داستان را توصیف کرده است. برخی کتابها هم شما را با قهرمان داستان درگیر میکنند، طوریکه احساس میکنید در تمام مسیر با او همراه هستید. بااینحال، اگر برای مطالعه فرصت ندارید، میتوانید کتاب صوتی گوش بدهید.
موسیقی و فیلم راهیست برای شناخت فرهنگهای دیگر
تماشای فیلم و سریال، مخصوصا بهزبان خارجی، برای همراهشدن با ساکنان کشورهای دیگر از پشت پردهٔ نقرهای عالی است. فیلمهای مستند و برنامههای گردشگریای که در آنها فردی تمام اماکن دیدنی کشوری را به ما نشان میدهد یا با برقراری تعامل با بومیان آنجا، ما را با فرهنگ و آداب و رسوم آن کشورها آشنا میکند خودش میتواند سفری باشد که در آن حتی یک میلیمتر از جایمان تکان نخوردهایم، اما سفری پرهیجان را تجربه کردهایم!
۲۶ درصد از کاربران هم با این عقیده موافق بودند. به نظر کاربری به نام «مریم»، «فیلمدیدن خودش یه پا مسافرته» و کاربر «فلور» خیلی جالب گفت:
فیلمهای مستندِ مللِ مختلف رو میبینم. هم لذت میبرم، هم حسرت میخورم که پولش رو ندارم برم از نزدیک ببینم. ولی وصفالعیش نصفالعیش.
چه فیلمی تماشا کنیم؟
محبوبه سریالهای امریکایی و روشنا فیلمهای مستند با موضوعات سفر به جاهای دور را پیشنهاد میکنند. بااینحال برای انتخاب فیلم، سریال یا موسیقی سلیقهها متفاوت است. هر موضوعی را دوست دارید انتخاب کنید، اما با زبان اصلی خودشان و اگر برایتان مهم است بفهمید چه میگویند، زیرنویس آن را هم بگیرید. اتفاقا این کار مزیت دیگری هم دارد و آن این است که اگر در حال یادگیری زبان هستید، تمرین خوبی برایتان خواهد بود.
شهرگردی: پاگذاشتن جایِ پایِ گردشگران
اگر روزی گردشگری به شهر شما میآمد و قرار بود شهر را به او نشان دهید، او را کجاها میبردید؟ مسلما جایی در شهرتان را میشناختید که به او نشان دهید. حالا خودتان در شهرتان مانند یک گردشگر رفتار کنید!
۲۳ درصد از کاربران ما میگویند شهر خودشان کلی جاهای دیدنی دارد که دیگر نیازی به سفر نیست.
کاربر «سهیم» گفت:
تو شهر خودم سفر میرم، با این تصور که گردشگری هستم که برای اولینبار به این شهر آمدهام. از جاهای تاریخی و طبیعی دیدن میکنم. از غذای بیرون استفاده میکنم و شب، خسته، به هتلِ پنجستاره خانهام برمیگردم و این کار را تا دو سه روز ادامه میدهم.
مهربانو و سحر هم کوه یا کنار رودخانه یا آبشارهای نزدیک محل زندگیشان را انتخاب میکنند.
ببینید یکی از بچهها با نام کاربری «nokopok@» چه کار جالبی انجام میدهد:
پیاده روی در مسیرهای مختلف و جمعآوری مواد بازیافتی که گاهی چیزهای جالبی برای کارهای هنری پیدا میکنم.
کابری به نام «مهراد» ماهیگیری را و کاربر دیگری به نام «ناصحیپور» «پیادهروی کنار رودخونهٔ قلهک» را جایگزینی برای سفر میدانند. اما کاربر «سامان» شهر خودش را مانند بهشت توصیف میکند:
من سردشت زندگی میکنم و برای دیدن جاذبههای طبیعی نیازی به مسافرت ندارم. فاصله تا دریاچهٔ سدّ سردشت: ده دقیقه، فاصله تا آبشار طبقاتی شلماش: نیمساعت، فاصله تا چشمهٔ آبمعدنی گراوان: ده دقیقه و فاصله تا کوه و جنگل صفر. بهشته اینجا.
کجا برویم؟
سعی کنید جاهای دیدنی محل زندگیتان را کشف کنید. احتمالا خیلی جاها هست که تا حالا نرفتهاید. اگر موزه، سالن تئاتر، پارک یا رستورانی هست که همیشه بیتفاوت از کنارش گذشتهاید، معطل نکنید. حتی میتوانید به محلات دیگر هم سری بزنید.
طبیعت گردی کنید. یکی از بهترین فعالیتهایی که به سفر شبیه است پیکنیک رفتن است. اگر هوا خوب است، مختصر وسایلی بردارید و بهدلِ طبیعت یا پارکی کمی دورتر از منزلتان بروید و خوش بگذرانید. سفر الزاما بهمعنای «رفتن به جاهای دور» نیست.
اگر شهر یا روستایتان بسیار کوچک است و وجببهوجبِ آن را گشتهاید، به نزدیکترین شهر یا روستای مجاورتان بروید. نه هزینهٔ زیادی دارد و نه به زمان زیادی نیاز دارد.
دوستان: پایههای همیشگی خوشگذراندن
معمولا هر کسی در زندگی دوستانی دارد که پایهٔ انجامدادن هر کاری هستند. حتی آنهایی که همیشه غر میزنند «ما هیچ دوستی نداریم و همیشه تنهاییم» بالاخره کسی در اطرافشان پیدا میشود که چند ساعتی را باهم بگذرانند.
۱۳ درصد از کل دیدگاههای کاربران به وقتگذراندن با دوستان و خانواده یا حتی دیدوبازدید اختصاص داشت. یکی از بچهها با نام کاربری «از سماوات» (امیدواریم درست خوانده باشیم) گفت:
سعی میکنم از زندگیام لذت ببرم و وقتمو با عزیزام پر کنم.
کاربر «رسول» گفت:
من معمولا اگر سر کار نباشم، مرخصی باشم و سفر نرم، حتما برنامهٔ استخر و تفریح با اطرافیان رو انتخاب میکنم. بسیار لذتبخشه.
کاربر «پردیس» هم دورهمی با دوستان را ترجیح میدهد:
دوستامو دعوت میکنم خونهمون یا میرم خونهشون تا با هم کلی خوش بگذرونیم.
چه کارهایی انجام بدهیم؟
بیشتر مواردی را که در این مطلب گفتیم میتوانید با دوستان و خانواده بهصورتِ مشترک انجام دهید. تنبلی نکنید! حالا که نمیتوانید سفر بروید، به دوستانتان پیام بدهید و دورهمی، شهرگردی، سینما یا حتی پیادهروی را باهم برنامه ریزی کنید. اگر هم نشد، خانواده را راضی کنید که به پیکنیکِ یکروزه بروید و خوش باشید.
فضای مجازی محیطیست برای همراهشدن با گردشگران
اگر از همراهان همیشگی «میدونی» باشید، احتمالا به یاد دارید که در مقالهٔ «چگونه از روزهای باقیمانده تابستان لذت ببریم؟» گفته بودیم بیخیال رسانههای اجتماعی شوید! حالا هم با خودتان میگویید: «چطور شد؟ بالاخره شبکه های اجتماعی را غلاف کنیم یا نه؟»
واقعیت این است که هرگز گشتوگذار در فضای مجازی جایگزینی مناسب برای سفر و تفریح نیست. بااینحال، گاهی میتوان از برخی امکاناتِ این رسانهها استفاده کرد. فضای مجازی میتواند در وضعیتی که امکان سفر وجود ندارد سودمند باشد. ۶ درصد از کاربرانِ ما هم نظرشان این بود که گشتوگذار در فضای مجازی میتواند جایگزین خوبی برای مسافرت باشد.
مثلا کاربر «الهه» گفت:
میرم اینترنت. تو اینستا میچرخم. موسیقی گوش میکنم. کارهای خونهمو انجام میدم.
چگونه از فضای مجازی به این منظور استفاده کنیم؟
در فیسبوک، اینستاگرام و سایر رسانههای اجتماعی، گروههایی متشکل از بومیان و گردشگران هستند که با سفر در دنیای واقعی یا با گردش در محلزندگی خودشان، تصاویر و ویدئوهایی را ثبت میکنند و با دیگران به اشتراک میگذارند. میتوانید به این گروهها بپیوندید و از اطلاعات آنها برای آشناشدن با محل زندگیشان استفاده کنید.
سفر مجازی جایگزینی خوب برای سفر واقعیست
گاهی سفر رفتن میتواند بدون جابهجاشدن از مکانی که در آن هستیم صورت گیرد. تماشای ویدئوها و تصاویری از مناطق مختلف جهان یا مطالعهٔ کتابهای گردشگری دربارهٔ آنها مانند این است که به همهٔ آن مکانها مسافرت کرده باشید. ۳ درصد از کل کاربران هم سفر مجازی را پیشنهاد کردند.
کاربری با نام کاربری «dlrm_7724@» معتقد است که:
سفر فقط سفر مکانی مطلق نیست. سفر بهدرونِ خودِ آدم هم گاهی صفایی دارد که سفرِ مکانی ندارد. چهبسا که میتوان چشمها را بست و به تمام جهان سفر کرد: «در عرض چند دقیقه». گاهی که امکانش نیست، بد به نظر نمییاد پای صحبتهای یک انسان بنشینیم و به زندگی او سفر کنیم. هم دنیای دیگری را میبینیم و هم فرد دیگری را میشناسیم. سفر یعنی گذشتن از جایی به جای دیگر و بازگشت دوباره به همانجا. و تعریف مطلق از زمان، مکان، خیال و… نیست.
کاربری به اسم «اصغر» هم تغییرات درونی را بهترین نوع سفر میداند:
بَه چه سؤال جالبی. از زندگی لذت میبرم. از این زمان و مکانی که توش قرار دارم بیشتر لذت میبرم. با تغییرات زمان میشه لذت از مکان برد. یک ذهن خلاق میتواند در همان زمان و مکان لذت ایجاد کند. برای لذت، آرامش و شادی به عوامل درونی متکی باش نه عوامل بیرونی.
به نظر کاربر دیگری به اسم «حنا» رویای سفر کمتر از خود سفر نیست:
۱. به سفر فکر میکنم و رویاشو تو ذهنم میپرورونم. ۲. توی اینترنت میرم درموردِ اونجایی که میخواستم برم سرچ میکنم و اگه فیلم مرتبطی وجود داشت میبینم.
کاربری با نام «آسمونی» گفت:
خیلی از جاهاییکه نتونستم برم «سفر اینترنتی» داشتم. تصاویر طبیعت و مکانهای تاریخیاش رو دیدم، درموردِش مطلب خوندم و حتی نوتبرداری [یادداشت برداری] کردم تا روزی که امکانش فراهم بشه.
چگونه سفر مجازی برویم؟
اگر نمیتوانید به سفر بروید، دربارهٔ سفر بعدتان از حالا تحقیق و برنامه ریزی کنید. بهعنوانِمثال، شهر یا کشوری را که دوست دارید درنظر بگیرید و دربارهاش تحقیقات کاملی انجام دهید. دربارهٔ مکانهای دیدنی، غذاها و خوردنیهای معروف، نوع آبوهوای آنجا و وسایلی که لازم است، نحوهٔ اقامت و هتلها، امکانات حملونقل و اگر کشور خارجی است دربارۀ مبادلهٔ ارز، مبدل برق و دربارهٔ زبان آن اطلاعات جمعآوری کنید. برنامهریزی ممکن است ماهها یا حتی یک سال طول بکشد.
دراینصورت، با یک تیر دو نشان زدهاید: به سفری مجازی رفتهاید که اگر امکانش فراهم نشد، چیزی را از دست ندادهاید و اگر جور شد، حداقل برای برنامهریزی و آمادهشدن استرس نخواهید داشت.
بازی ویدئویی یکی از وقتپرکنهای خاص است
تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد انجام بازیهای ویدئویی، درصورتیکه به اعتیاد تبدیل نشود، میتواند برای سلامت مغز و پرورش ذهن مفید باشد. بازی ویدئویی میتواند زمان واکنش و هماهنگی بین چشم با دست را بهبود بخشد. همچنین در افزایش توانایی تجسم فضایی مانند چرخش ذهنی و درستکردنِ اشیای دوبُعدی و سهبعدی مؤثر است. از نظر ۲ درصد از کاربران ما هم بازیهای ویدئویی و مخصوصا تکنولوژی واقعیتِ مجازی خودش نوعی سفر است.
کاربری به نام «مسعود» میگوید:
ماینکرافت بازی میکنم. خودش مسافرته.
و کاربر دیگری به نام «پویا» هم واقعیت مجازی را پیشنهاد میکند:
یه دونه واقعیت مجازی بخر، باهاش بازی کن و مسافرت کن.
سفر واقعی آنجاست که دل خوش باشد
سفر چه واقعی باشد چه مجازی، خیلی وقتها نمیشود که نمیشود. گاهی دلیلش کمبود پول است و گاهی زمان. اما خدا نکند که حسش نباشد. حال دلتان خوب و شادیهایتان ماندگار! این مطلب را با دیدگاه زیبای یکی از کاربرانمان به نام «مریم» به پایان میبریم:
سفر رفتن قصهایه که با خلقوخوی ما و برداشت ما از سفر و تفریح نگاشته میشه. بعضیها بهعلتِ چشموهمچشمی میرن سفر. تو سفر کلی دعوا میکنن و اختلاف سلیقه دارن. اعصابشون در طول سفر از همهچی داغونه. ولی وقتی به عکس و فیلم میرسه، کلی ژست عاشقانه میگیرن. ولی سفر برای بعضیها خیلی ساده و با عشق و صمیمیت برگزار میشه. حتی این سفر میتونه همین اطرافِ شهر رفتن و دورشدن از هیاهوی شهر و شلوغی و انداختن قلاب ماهیگیری تو رودخونه و گرفتن ماهی و هورا باشه و خندهای از تهِ دل بلند میشه که بهکلِ اونطور سفرها میارزه. خوشی اونجاست که دل خوشه. فاصله بیمعناست… تمام.