یکی از مهمترین آرزوهای مشترک کارمندان، این است که روزشان را در یک محیط کاری صمیمی و پُرنشاط شروع کنند. متأسفانه، بسیاری از کارفرمایان نسبت به اهمیت خوشحالی در محل کار بیتوجه هستند و بسیاری دیگر نیز که به تأثیر مستقیم نشاط بر بهرهوری اذعان دارند، هنوز به راهحل مشخصی جهت بهبود روحیه و افزایش شادمانی کارمندانشان دست پیدا نکردهاند. اینکه چه عواملی موجب خوشحالی در محل کار میشوند، از دغدغههای اصلی همهی کارفرمایانی است که سعی دارند بهترینها را برای کارمندانشان رقم بزنند. در ادامه، با ما همراه باشید تا مسئلهی بهزیستی و نشاط کارمندان در محیط کار را کمی دقیقتر بررسی کنیم.
دکتر مارتین سِلیگمَن (Martin Seligman)، پدر روانشناسی مثبتگرا، معتقد است که طرح چنین پرسشی چندان صحیح نیست. طبق «نظریهی بِهزیستی» سِلیگمَن:
«احساس مثبت (یا همان شادمانی)، یک متغیر ذهنی است که براساس طرز فکر و حالات روحی تعریف میشود. معنا، روابط و دستاوردها (سه مؤلفهی اصلی نظریهی بهزیستی) از هردو واحد عینی و ذهنی تشکیل شدهاند. به همین سبب است که میتوانید خودتان را خلاف واقع گول بزنید و گمان کنید که از زندگی معنادار، روابط مثبت و دستاوردهای والایی برخوردار هستید. خلاصه اینکه بهزیستی نمیتواند فقط در ذهنتان وجود داشته باشد، بلکه بهزیستی به ترکیبی از حسوحال خوش و زندگی معنادار حقیقی، روابط مثبت و دستاوردهای والا گفته میشود.»
سِلیگمَن به شادمانی دائمی و فناناپذیر اعتقادی ندارد و از این بابت، به «آزمایش ذهنی ماشین لذت» که نخستین بار توسط رابرت نوزیک (Robert Nozick) مطرح شد، اشاره میکند. چنانچه بتوانید خودتان را به ماشینی وصل کنید که قادر است با تحریک گیرندههای لذت در مغز، موجب نشاط بیوقفه شود، آیا مایل به این اقدام هستید؟ جالب است بدانید که بسیاری از افراد حاضر به این کار نیستند و بهطور غریزی با آن مخالفت میکنند. به بیان دیگر، عدهی زیادی از ما بهدنبال خوشحالی دائمی نیستیم، بلکه دلمان میخواهد که از احساس رضایت و بهزیستی برخوردار باشیم.
اما این یک موضوع کاملا شخصی است. پس به نظرتان چرا کارفرمایان باید کارمندانشان را در جهتی هدایت کنند که یک مسیر عمیقا درونی و شخصی است؟
طبق نتایج پژوهشی که توسط دپارتمان کسبوکار، نوآوری و مهارتهای بریتانیا انجام شد، بهبود بهزیستی کارمندان ارتباط تنگاتنگی با افزایش سوددهی، بهرهوری و کیفیت خروجی یا خدمات دارد. گفته میشود کارمندانی که در شغلشان بهزیستیِ بیشتری احساس میکنند، عملکرد شغلی مطلوبتری از خود نشان میدهند. البته، باید توجه داشت که بهزیستی تمامی کارمندان را نمیتوان با یک نسخهی مشترک تقویت کرد. طبق مطالعات سازمان خدمات مشاوره، مصالحه و داوری (Acas)، که یک نهاد عمومی غیردولتی در بریتانیاست، ۱۱ عامل کلیدی زیر نقش بسزایی در بهبود روحیهی کارمندان ایفا میکنند.
۱. استقلال
یعنی به کارمندانتان اجازه بدهید که درمورد نحوهی انجام وظایفشان تصمیمگیری کنند، اما نه اینکه مختار باشند هرطور دلشان خواست رفتار کنند.
۲. تنوع
تنوع چاشنی زندگی است. در محل کار نیز میتوانید بعضی روزها با تغییر در حجم کار و نوع وظایف کارمندانتان، تنوع ایجاد کنید.
۳. مفید بودن
کارمندانتان باید احساس کنند که وظایفشان نزد سایر اعضای شرکت یا حتی از سوی جامعه بااهمیت شمرده میشود. ایجاد این حسِ معناداری و مفید بودن خیلی سخت نیست، چرا که اگر وظایف یک جایگاه شغلی تأثیر و معنای خاصی در عملکرد شرکت نداشت، هیچگاه چنین جایگاهی بهوجود نمیآمد.
۴. شفافیت
کارمندانی که بهطور شفاف و واضح میدانند دقیقا چه انتظاراتی از آنها دارید و کیفیت عملکردشان چگونه است، رضایت شغلی بیشتری احساس خواهند کرد. این مورد را باید از طریق دقت در شرح وظایف و ارزیابیهای عملکرد بهبود ببخشید.
۵. حمایت
کارمندان در عینِ آزادی عمل، به نظارت حمایتی نیاز دارند. بنابراین، مدیرانتان را جهت برآوردهسازی این نیاز حیاتی آموزش بدهید تا محیطی ایجاد شود که همهی کارمندان بتوانند بهطور فعال از یکدیگر حمایت کنند.
۶. معاشرت اجتماعی
نباید کارمندانتان را در انزوا نگه دارید، بلکه باید شرایطی را فراهم کنید تا بتوانند با مدیران و سایر همکارانشان یا حتی مشتریان، تعاملات مثبتی برقرار کنند.
۷. فرصت
کارمندانتان باید بتوانند از مهارتهای شخصی و حرفهای خود استفاده کنند و مهارتهایشان را توسعه بدهند. ایجاد تنوع کاری و همچنین ارائهی آموزشها و تعیین مسئولیتهای متنوع میتواند در خلق فرصتهای انگیزهبخش مؤثر باشد.
۸. امنیت جانی
نیازی به گفتن این مورد نیست؛ کارمندانتان باید ایمنی جانی داشته باشند. اگر کارمندی احساس ناامنی کند و از انجام وظایف خود هراس داشته باشد، کل بهرهوری یک کسبوکار آسیب خواهد دید. پس اطمینان حاصل کنید که تجهیزات کاری شرکت از لحاظ ایمنی، بهروز و در شرایط مناسبی باشند.
۹. امنیت شغلی
امروزه اکثر کسبوکارها تحت شرایطی فعالیت میکنند که بقای آنها هر لحظه توسط سایر رقبا تهدید میشود. از این رو، تضمین امنیت شغلی آنقدرها هم امکانپذیر نیست. اما کارمندانی که احساس امنیت شغلی داشته باشند یا حتی بتوانند از مهارتهایی برخوردار شوند که درصورت نیاز قابل تعمیم به شغلی دیگر باشند، احساس بهزیستی قویتری خواهند داشت.
۱۰. دستمزد
شکی نیست که هر کارمندی باید بابت انجام وظایفش دستمزد دریافت کند. در واقع، بین دستمزد بالاتر و عملکرد بهتر ارتباط مستقیم وجود دارد. اما مهمتر این است که دستمزدها باید با رعایت عدالت تعیین شوند. کارمندانتان باید بهقدری دستمزد دریافت کنند که کفاف زندگیشان را بدهد. همچنین دستمزد کارمندانتان باید با سایر کارمندانِ همسطح، برابر باشد.
۱۱. عدالت
کارمندانتان باید احساس کنند که بین آنها فرق نمیگذارید و با همهی آنها رفتار یکسانی دارید. به عبارت دیگر، باید بتوانید با تمامی کارمندانتان با احترام برخورد و سرکشیها را با عاقبتاندیشی رفعورجوع کنید. همچنین باید در کسبوکارتان فرایندهای انضباطی و رسیدگی به شکایات داشته باشید و کارمندانتان نیز نباید از استفاده از این فرایندها بترسند.
فراموش نکنید که حتی پیشرفتهای خیلی ناچیز فقط در چند مورد از این عوامل میتوانند تأثیر درخور توجهی بر بهزیستی کارمندان و بهبود عملکرد داشته باشند. البته، این نکته را نیز مدنظر قرار بدهید که طرز برخورد کارفرما با کارمند، شاید حتی در مواردی از اقدامات عملی کارفرمایان مهمتر باشد. به گفتهی ریچارد برانسون، مؤسس گروه شرکتهای ویرجین:
«زمانی که شرکت ویرجین هنوز نوپا بود، مفهوم بهزیستی کارمندان درست مثل واژهی کارآفرین، یک ایدهی غریب و بیگانه محسوب میشد. در آن زمان، مستقیما حرفی از موضوع بهزیستی نمیزدیم، اما تندرستی و شادمانی کارمندانمان را همیشه در سرلوحهی کار خود داشتیم. امروزه، نوآوریهای جدید و مهیجی بهمنظور تسهیل بهزیستی کارمندان بهوجود آمدهاند، درحالیکه طرز برخورد ما همیشه همان بوده است. این کارمندانمان هستند که موفقیت ما را فراهم میکنند، پس باید بکوشیم که به یک فرهنگ سازمانی سالم و شاد برسیم و محیطی ایجاد کنیم که هرکسی فرصت شکوفایی داشته باشد.»
برگرفته از: virgin.com