انیمه Princess Tutu، محصول سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ میلادی به تلاش چند شخصیت عمیق برای تبدیل شدن به پروتاگونیست اصلی قصهی خود را به تصویر میکشد و یک فانتزی بهخصوص و ارزشمند است.
- عنوان ژاپنی: プリンセスチュチュ/Purinsesu Chuchu
- نویسنده: میچیکو یوکوته (Michiko Yokote)
- کارگردانها: جونایچی ساتو (Junichi Sato) و شوگو کُموتو (Shogo Koumoto)
- ژانر: فانتزی، درام، رازآلود، کمدی و رمانتیک
- محصول استودیو Hal Film Maker
- تعداد قسمتها: ۲۶ اپیزود حدودا ۲۴ دقیقهای
- زمان پخش: از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۰۳ میلادی
- وضعیت پخش: پایانیافته
خلاصهی داستان:
آهیرو دختری ناشی، مهربان و دوستداشتنی است که در جهانی بهخصوص زندگی میکند؛ یک دنیا که در آن حیوانات هم مثل انسانها توانایی صحبت و زندگی در شهر را دارند. ولی حقیقت آن است که در جهان پیرامون آهیرو که پرشده از عناصر سازندهی داستانهای فانتزی کلاسیک به نظر میرسد، خیلی از شخصیتها ظاهری متفاوت با واقعیت خود دارند. معنی نام آهیرو در ژاپنی اردک است. این شخصیت در اصل یک اردک طلاییرنگ و ناز بود. اما قدرتی ویژه او را تبدیل به یک دختر انسان کرد. در نتیجه آهیرو قدم به قدم باید بیشتر هویت خود را بشناسد و بفهمد که چرا و چگونه تبدیل به یک آدم شده است.
او هر زمان که اراده کند میتواند ظاهر شاهدخت Tutu را به خود بگیرد؛ تا توانایی آرام کردن قلبهای برآشفتهی مردم را داشته باشد. آهیرو میفهمد که باید به یک شخص بهخصوص یاری برساند و احساسات انسانی را به وجود او بازگرداند. پس میپذیرد که در این مسیر با چالشهای فراوانی روبهرو میشود. آیا همیشه داستانهای پریانی میتوانند پایانی بسیار خوش داشته باشند؟
انیمه Princess Tutu یک محصول اورجینال است که مدتها از پایان یافتن آن میگذرد. در نتیجه پیچیدگی خاصی در دیدن آن وجود ندارد. زیرا هرگز سازندگان دنباله یا پیشدرآمدی هم برای انیمه Princess Tutu پخش نکردند. تنها نکتهی همراهکننده برای بعضی از مخاطبان آن است که برخی از منابع، تعداد قسمتهای سریال را ۳۸ عدد میدانند و بسیاری از منابع دیگر هم ساختهی مورد بحث را یک انیمهی ۲۶ قسمتی به شمار میآورند.
ماجرا از این قرار است که انیمه Princess Tutu به دو شکل در اینترنت پیدا میشود. نسخهی اول با ۱۳ قسمت حدودا ۲۵ دقیقهای آغاز میشود، با ۲۴ قسمت حدودا ۱۲ دقیقهای ادامه مییابد و با یک قسمت پایانی ۲۵ دقیقهای به اتمام میرسد؛ تا در کل ۳۸ اپیزود داشته باشد. اما نسخهی دوم با ۱۳ قسمت حدودا ۲۵ دقیقهای کلید میخورد و با ۱۲ قسمت حدودا ۲۴ دقیقهای ادامه پیدا میکند تا در آخر با یک قسمت پایانی ۲۵ دقیقهای تمام شود. این دو نسخه هیچگونه تفاوت محتوایی با یکدیگر ندارند. بلکه صرفا در نسخهی اول، تمامی قسمتهای ۱۴ تا ۲۵ سریال به دو بخش تقسیم شدهاند و عملا بهجای ۱۲ قسمت ۲۴ دقیقه، ۲۴ قسمت ۱۲ دقیقهای هستند.
افراد بسیار علاقهمند به مدیوم مانگا میتوانند مانگا دو جلدی Princess Tutu را بخوانند که با اقتباس از انیمه Princess Tutu نوشته و ترسیدم شده است. نویسندگان مانگا Princess Tutu ایکوکو ایتو و میچیکو یوکوته هستند که دومی در حقیقت همان کارگردان اصلی انیمه Princess Tutu به حساب میآید. وظیفهی طراحی مانگا Princess Tutu هم برعهدهی میزو شینونومه بود.
انیمههای تلویزیونی قدیمی دلایل زیادی برای خوب عمر نکردن دارند. تصاویر آنها در نگاه بسیاری از بینندگان جدید خستهکننده و بیش از حد کهنه به نظر میرسند. اغراقهای تصویری و انیمهای آنها بعضا میتواند بحثبرانگیز باشد و بارها و بارها مخاطبی را پس میزند که آنچنان در جهان انیمههای ژاپنی غرق نشده است. به این فهرست میتوان چندین و چند مورد دیگر را هم افزود که گریبانگیر بسیاری از انیمهها همچون Princess Tutu هستند.
به همین خاطر در عین آن که بعضی از ارزشهای تصویری و صوتی انیمه Princess Tutu را نمیشود زیر سؤال برد، باید پذیرفت که انیمههای تلویزیونی قدیمی غالبا فقط به کمک داستان و داستانگویی خود میتوانند تا امروز ارزش تماشای خود را داشته باشند. ولی برخلاف آثاری همچون انیمه Neon Genesis Evangelion که در اصل باتوجهبه ایدههای ناب ماندگار شدند، انیمه Princess Tutu پرشده از المانهای آشنای داستانهای فانتزی مشابه است.
از حیوانات سخنگو و موجودات تبدیلشونده تا نبردهای معشوقهها و چند دختر که قدرت جادویی دارند، همه و همه اِلِمانهای آشنای داستانهای پریانی هستند که در متن انیمه Princess Tutu جاری میشوند. در این بین برگ برندهای که عمر سریال را طولانی کرد، قصهگویی هوشمندانهی آن است که تماشاگر را به اشتباه میاندازد.
انیمه Princess Tutu اجازه میدهد که باور کنید یکی دیگر از همان قصههای پریانی آشنا را به تصویر میکشد و سپس به موقع، بهشدت تغییر میکند؛ تا مخاطب با تمام وجود طی دقایق سریال موفق به لمس پردازش بیشتر و بیشتر شخصیتها و تغییر یافتن رفتارهای برخی از آنها شود. اینگونه وقتی لحظات تاریکتر داستان از راه رسیدند، مخاطب همچنان به لحظات شیرین و سادهی آغازین عادت کرده است و بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد. انیمه Princess Tutu بارها فراتر از انتظاراتی ظاهر میشود که خود سازندگان، آنها را به مخاطب القا کردهاند. در نتیجه انگار این محصول استودیو تعطیلشدهی Hal Film Maker بارها کارت تازهای برای رو کردن دارد.
همین الگو به زیبایی در سرتاسر اثر به چشم میخورد. زیرا به طرز واضحی یکی از اهداف اصلی تیم سازنده، به چالش کشیدن مخاطب و دادن عمق بیشتر به بسیاری از موارد تکرارشده در جهان داستانهای فانتزی مشابه است. در حقیقت حتی بعضی از سکانسهای کلیشهای انیمه Princess Tutu میتوانند هویت خود را داشته باشند و بسیار جذاب به نظر بیایند. زیرا مسیری که با شخصیتها برای رسیدن به این لحظات طی میکنیم، درگیرکننده و کموبیش منحصربهفرد بود. پس بهجای آن که مشغول اعتراض به آشنایی بیش از اندازهی سکانس بشویم، غالبا احساس میکنیم که به خاطر انیمه Princess Tutu به درکی عمیقتر و شناختی کاملتر از عناصر سازندهی برخی از قصههای خیالی محبوب رسیدهایم.
در عین حال توجه انیمه Princess Tutu به بازی هوشمندانه با عناصر متفاوت سبک خود باعث نشده است که سازندگان نسبت به شخصیتپردازیها کمتوجه باشند. اصلا شاید کشش اصلی انیمه Princess Tutu برای مخاطب ریشهگرفته از تعریف شدن انگیزههای مشخص برای کاراکترهای آن است. به این معنی که شاید اعمال شخصیتهای مختلف درنهایت داستانی عظیم را شکل بدهد که همهی کاراکترهای اصلی و فرعی صرفا چند مهره در آن هستند. ولی در تمامی بخشهای کلیدی قصه، خواستههای درونی و نیازهای شخصیتها باعث تصمیمگیری آنها میشود. وقتی انگیزهها به شکل خوبی شخصی شدهاند، مخاطب همواره فرصت همراه شدن با داستان را دارد. زیرا احساس نمیکند که نویسنده در حال هل دادن شخصیت به سمتی مشخص است تا داستان و پیام آن را تحویل ما بدهد.
این وسط ماجرا به همین سادگی هم نیست و سریال باز از چند جهت بیننده را به زیبایی به اشتباه میاندازد؛ تا مثلا مدتی فکر کنیم که انگیزهی شخصی یک کاراکتر برای انجام کاری بهخصوص را نمیداند و سپس بفهمد که در حقیقت رفتار شخصیت مورد بحث، تحت تاثیر یکی دیگر از شخصیتها بوده است. به همین خاطر بارها و بارها در طول انیمهای که در آن یک دختر با رقص باله حال روحی آدمها را بهشدت بهتر میکند، تماشاگر با قوسهای شخصیتی باورپذیر و پرجزئیات روبهرو میشود. وقتی بدانیم که چرا و چگونه یک کاراکتر از نقطهی الف به نقطهی ب رسید، قطعا میتوانیم بپذیریم که او بعد از رسیدن به نقطهی ب میتواند از برخی جهات تغییرات درونی مهمی را تجربه کند.
البته باید پذیرفت که نقاط قوت ذکرشده نه در همهی مواقع که در اکثر ثانیههای انیمه Princess Tutu به چشم میآیند. سریال گاهی چه در معناسرایی و چه در افشای برخی از رازهای بزرگ داستان تا حدی هیجانزده میشود و گام زدن قدم به قدم به سمت مقاصد قصه را از یاد میبرد. اما انقدر شخصیتپردازیهای هدفمند انیمه Princess Tutu حتی بین کاراکترهای فرعی همچون ادل جذاب به نظر میرسند که در عین پذیرش بدون نقص نبودن قصهگویی آن، میدانیم که به جرئت میشود آن را کمنقص، هدفمند و لایق احترام خطاب کرد.
تازه هیچکس نمیتواند انکار کند که اگر در جهان امروز و برای نخستین بار سراغ انیمه Princess Tutu بروید، نه شتابزدگی و بینظمی ریتم داستانگویی سریال در تعداد محدودی از قسمتها، بلکه کمبودهای بصری اثر بیشتر از همه میتوانند مانع لذت بردن شما از محصول باشند. بالاخره این یک انیمهی تلویزیونی خلقشده در اوایل قرن ۲۱ میلادی است که بودجهی ساخت جنونآمیزی هم نداشت. درحالیکه طی آن دوران حتی پرخرجترین انیمههای تلویزیونی هم چه در تصویرسازی و چه از نظر صوتی فاصلهی واضح و انکارناپذیری با کیفیت آثار انیمههای سینمایی جریان اصلی دارند.
کمبودها بیشتر در سکانسهای شلوغ و هیجانانگیزی احساس میشوند که به وضوح میتوانید تصور کنید با امکانات فنی امروز شاید در جذابیت و سرگرمکنندگی، کیلومترها جلوتر از اثر فعلی به نظر میآمدند. هرچند اگر به تماشای نسخهی بلوری انیمه Princess Tutu بپردازید، اندکی کمتر با کمبودهای بصری روبهرو میشوید؛ نسخهای تشکیلشده از ۲۶ اپیزود که اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی از راه رسید.
خوشبختانه سازندگان انیمه Princess Tutu معنی قصهگویی تلخوشیرین را درست فهمیدهاند و بارها در برخی از مهمترین دقایق اثر خود، شخصیت را برای دستیابی بهنوعی از موفقیت مجبور به پرداخت هزینه میکنند. اینگونه نهتنها دستاوردهای کاراکترهای مختلف به خوبی احساس میشوند، بلکه بیننده بیشتر اثر را به یاد میآورد. چون مدام میتواند به این فکر کند که چگونه از دست دادن باعث بهدست آمدن شد و چگونه گاهی پذیرش شکست، اصلیترین قدم برای کسب پیروزی است.
وجود انگیزههای شخصی/درونی در انواعواقسام بخشهای قصه هم وقتی تقویت میشود که میبینیم چهقدر فکیر، رو، اوزورا، لیلی، میوتو و شخصیتهای دیگر میتوانند به دلایل مختلفی نقش خود را در داستان بزرگ ایفا کنند. یکی برای عشق خود میجنگد و دیگری به فکر سرنوشت جهان است. یکی خودخواهانه میخواهد وجود یک نفر را بهنوعی تسخیر کند و نفر دوم تنها به فکر انتقامجویی است.
از آن سو برخی کاراکترها بهدنبال آزادی، بهدنبال کسب تجربهی متفاوت یا شاید تنها بهدنبال تنفرورزی نسبت به برخی افراد هستند. آنها چیزهای متفاوتی را میخواهند و با روشهای متفاوتی برای رسیدن به خواستههای خود قدم برمیدارند. اما درنهایت دلیل اصلی جواب دادن تمامی روابط مثبتومنفی حاضر در انیمه Princess Tutu همین است که شخصیتهای آن معمولا خواستهای دارند.
(از اینجا به بعد مقاله بخشهایی از داستان انیمه Princess Tutu را اسپویل میکند)
میچیکو یوکوته در مقام نویسندهی انیمه Princess Tutu در حالی واقعا انگیزههای شخصیتها را به خوبی توضیح میدهد که خود این کاراکترها نیز بارها بهدنبال کسب آزادی و اختیار خود هستند. اصلا نبرد آنها با دراسلمایر نماد جنگ دائمی انسان برای فرار از مفاهیمی همچون سرنوشت یا جبر در زندگی است. پس اگر خود کاراکترها تبدیل به مهرههایی میشدند که صرفا نویسنده آنها را برای ارسال پیام مورد نظر حرکت میداد، تضادی آزاردهنده و نابخشودنی بین فرم و محتوای اثر به وجود میآمد. پس چهقدر خوب که فیلمنامه حداقل در مهمترین لحظات سریال از چنین ضعفی رنج نمیبرد.
این وسط استعارهپردازیهای جذاب دیگری هم در گوشه به گوشهی اثر پیدا میشوند. برای نمونه تلاش آهیرو برای بازگرداندن احساسات به قلب شاهزاده، او را به خودشناسی و شجاعت بیشتر در تصمیمگیری رساند تا انیمه Princess Tutu از انسانهایی بگوید که به خاطر کمک رساندن به آدمهای دیگر، انسانیت خود را نیز بهتر از همیشه پیدا میکنند. در طرف مقابل هم گذشتهی فردی را میبینیم که در مسیر انجام وظیفه، عشق و احساس را بهصورت کامل از زندگی خود پاک کرد و حالا فقط به کمک یک آدم دیگر دوباره میتواند قلب انسانی خود را بیابد و در آغوش بکشد؛ شاید مثل سربازهایی که بعد از مدتها از جنگ بازمیگردند.
ولی ورای تمام بخشهای مرتبط با سرنوشت، تاثیرگذاری بیش از اندازهی برخی از آدمها روی افراد دیگر و اشکها و لبخندهایی که موقع دیدن تعدادی از سکانسهای انیمه Princess Tutu روی صورت مخاطب مینشینند، ارزشمندترین عنصر سازندهی سریال برای من نحوهی پایان یافتن روابط بین رو، میوتو و آهیرو بود. آهیرو واقعا تا جایی که دنیا بر او تحمیل کرد، مهربانانه و با خوشقلبی به شاهزاده علاقه داشت و برای همه جنگید. اما در جهانی پرشده از شخصیتهای باورپذیر که مثل همه مبتلا به نقصهای متنوعی هستند، رو آن شخصیتی است که میوتو را با تکتک نقصها و در تلخترین روزها پذیرفت. در هر جهانی که باشیم و با هر شرایطی که زندگی کنیم، گاهی فقط و فقط به پذیرفته شدن و در آغوش کشیده شدن همهجانبه احتیاج داریم؛ در بدترین روزها و شبهای و در زمانهایی که شاید انقدر زیر فشارهای وظایف و سختیهای زندگی دفن شدهایم که حتی در بروز دادن درست پایهایترین احساسات انسانی به مشکل میخوریم.