حباب، پدیدهای در سرمایهگذاری است که از واکنشهای احساسی سست افراد ناشی میشود. پدیدهی حباب زمانی اتفاق میافتد که تقاضای بسیار بالای سهام از طرف سرمایهگذاران، باعث میشود قیمت سهام به سطحی فراتر از ارزش واقعی آن صعود کند که این ارزش واقعی باید توسط عملکرد شرکت مربوطه تعیین شود. مانند حباب صابونی که بچهها دوست دارند آن را بزرگ و بزرگتر کنند، بهنظر میرسد که حباب قیمت در سرمایهگذاری هم پیوسته بزرگ و بزرگتر میشود، اما چون این تغییر بنیانی ندارد، پس از مدتی سرانجام این حباب میترکد! وقتی چنین شد، همهی پولی که روی آن سرمایهگذاری شده بود نیز بهطور ناگهانی ناپدید میشود. با خواندن این مطلب دانشتان را دربارهی حباب قیمت و انواع آن بیشتر کنید.
درمقابل حباب، پدیدهی سقوط قیمت هم اتفاق میافتد. سقوط قیمت، کاهش چشمگیر کل ارزش بازار سهام درنتیجهی ترکیدن حباب است؛ در این وضعیت، افراد همزمان با مشاهدهی کاهش قیمت، اقدام به خروج از بازار (فروش سهام) میکنند که همین امر موجب کاهش پیوستهی قیمت و از دست رفتن سرمایههای هنگفت خواهد شد. تلاش برای جلوگیری از ضرر بیشتر، باعث ترس سرمایهگذاران و فروش احساسی سهام میشود. این فروش احساسی باعث نزول بازار میشود که در پایان، همهی بازیگران را تحت تأثیر قرار میدهد. سقوط در بازار سهام معمولا با رکود همراه است.
رابطهی میان حباب و سقوط مانند رابطهی ابر و باران است. وجود ابر بدون باران ممکن است، اما وجود باران بدون ابر ممکن نخواهد بود. سابقهی تاریخی نشان داده است که سقوط همیشه بهدنبال حباب ایجاد میشود و هرچه حباب بزرگتر باشد، سقوط شدیدتر خواهد شد. البته سقوط را نباید با «اصلاح» اشتباه گرفت. اصلاح روش بازار، برای کاهش اشتیاق بیش از اندازهی سرمایهگذاران و منطقی کردن رفتار آنهاست. معمولا اصلاح بازار نباید با کاهش بیش از ۲۰ درصد ارزش همراه باشد. گاهی بهطور شگفتآوری سقوط را اشتباها اصلاح مینامند؛ با این حال نمیتوان اصطلاح «اصلاح» را تا زمانی که روند کاهش پس از یک دورهی منطقی متوقف شود، برای آن به کار برد.
انواع حباب قیمت
حباب بازار: وقتی بازار شاهد افزایش سریع قیمتها باشد؛ مانند حباب مسکن.
حباب کالا: هنگامی که قیمت یک یا چند کالای مصرفی بهسرعت افزایش مییابد؛ مانند حباب در قیمت طلا.
حباب بازار سهام: هنگامی که قیمت سهام شرکتها بهسرعت افزایش مییابد؛ مانند زمانی که قیمت سهام شرکت سریعتر از سود شرکت افزایش پیدا میکند. حباب بازار سهام زمانی از بین میرود که سهام سقوط کند و معاملهگران احساس کنند که حباب قیمت بیشازاندازه بزرگ شده است.
حباب اعتبار: رشد سریع در اعتبار تخصیصیافته به مصرفکنندگان و کسبوکارها برای تأمین هزینهی کالا و خدمات مصرفی بخش خصوصی.
حباب (جهش) اقتصادی: یکی از مفاهیم عمومی در اقتصاد، جهش اقتصادی است. جهش به معنای رشد بسیار سریع اقتصاد بهگونهای است که امکان حفظ و ادامهی این روند وجود نداشته باشد. این رشد سریع و مقطعی باعث تورم میشود (افزایش تقاضا سریعتر از افزایش توان تولید است). ممکن است که بین حباب بازار و جهش اقتصادی ارتباطی وجود داشته باشد. مثلا حباب مسکن میتواند منجر به افزایش ثروت و درنتیجه افزایش مصرف سایر کالاها و بهدنبال آن رشد اقتصادی شود. درمقابل رشد اقتصادی حباب مسکن را تقویت میکند.
عوامل بروز حباب قیمت
حبابها معمولا به دلایل مثبت اقتصادی آغاز میشوند. مثلا نرخ پایین بهره و رشد اقتصادی در اوایل دههی ۲۰۰۰، موجب افزایش تمایل مردم به خرید خانه شد. در دههی ۱۹۹۰ سهام شرکتهای اینترنتی رشد خوبی را در این حوزه نوید میدادند. اخبار و جو مثبت باعث شد تا افراد بیشتری با پذیرش ریسک بیشتر اقدام به خرید کنند و درنتیجهی این افزایش تقاضا، قیمتها بیش از آنچه که باید رشد کردند. برخی از عوامل بروز حباب قیمت را در ادامه معرفی میکنیم.
ارزش غیرمنطقی: در برخی از موقعیتها، سرمایهگذاران تنها بهدلیل فشار روانی موجود که باعث بیتوجهی به ارزش بنیادی دارایی و امید به افزایش ادامهدار قیمت میشود، اقدام به خرید میکنند.
رفتار جمعی (گلهای): مردم اغلب گمان میکنند که امکان اشتباه کردن اکثریت وجود ندارد. پس خرید بانکها و مؤسسات مالی بزرگ را نشانهی یک سرمایهگذاری مطمئن میدانند.
دید کوتاهمدت: افراد به جای سرمایهگذاری با دید بلندمدت، برای کسب بازدهی کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنند.
انتظارات تطبیقی: افراد اغلب شرایط کنونی بازار و اقتصاد را بر مبنای رخدادهای پیشین قضاوت میکنند.
امید به غلبه بر بازار: افراد باور دارند که میتوانند از بازار پیشی بگیرند و پیش از شکستن حباب از آن خارج شوند.
اختلال شناختی: افراد اخبار بد را نادیده میگیرند و بر اخبار و اطلاعاتی که باورشان را تأیید میکند، تمرکز میکنند.
فرضیهی بیثباتی مالی: دورههای متناوب شکوفایی اقتصادی باعث افزایش تدریجی سهلانگاری در سرمایهگذاران میشوند، که همین امر درنهایت به بیثباتی مالی منجر میشود.
سیاستهای پولی: گاهی حباب قیمتی بهشکلی غیرمستقیم و بهدلیل سیاستهای پولی ایجاد میشود. مثلا نرخ بهرهی پایین ممکن است حباب اعتبار را تقویت کند. نقدینگی بالا، بسیار راحتتر منجر به شکلگیری حباب میشود زیرا پولی که در دست مردم است باید جایی خرج بشود.
عدم توازن جهانی: برخی معتقدند که ورود ارز از خارج موجب شکلگیری حباب میشود. مثلا در سال ۲۰۰۰ ورود بالای ارز به آمریکا باعث افزایش تقاضا برای اوراق قرضه شد؛ و درحالی که نرخ بهره پایین مانده بود، ارزش اوراق به سطحی بیش از آنچه که باید رسید.
رابرت شیلر (Robert Shiller)، اقتصاددان دانشگاه Yale دربارهی مبنای روانشناختی حباب میگوید:
مبنای روانشناختی ایجاد حبابهای سوداگری، ارزش غیرمنطقی است. حباب سوداگری به وضعیتی گفته میشود که در آن اخبار افزایش قیمت اشتیاق سرمایهگذاران را تحریک میکند و این اشتیاق مانند یک پدیدهی روانشناختی واگیردار از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. در این میان اخبار و داستانهای غلوشدهای برای توجیه افزایش قیمت خلق میشوند که سرمایهگذاران بیشتر و بیشتری را جذب میکنند؛ این سرمایهگذاران با وجود تردیدهایشان دربارهی ارزش واقعی دارایی، بهدلیل قبطه خوردن به موفقیت دیگران و گاهی به دلیل هیجان سوداگری و قمار، اقدام به خرید میکنند.
آثار و پیامدهای حباب قیمت
حبابها میتوانند به دامنهی گستردهتری از اقتصاد آسیب بزنند؛ بهویژه اگر حباب در یک بازار کلیدی مانند بازار مسکن یا بازار سهام ایجاد شود. سقوط بازار سهام ممکن است باعث صلباعتماد و کاهش تمایل سرمایهگذاران به هزینه در این بازار شود. البته سقوط بازار سهام همیشه منجر به رکود نمیشود.
حباب در بازار مسکن معمولا آثار مخربتری بهدنبال دارد، زیرا مسکن مهمترین نمونهی ثروت و دارایی است. سقوط چشمگیر و سریع قیمت مسکن باعث کاهش چشمگیر میل مصرفکنندگان به خرید میشود که رکود در بازار را بهدنبال دارد.
آثار حباب قیمت در بازار کالا قطعی نیست. مثلا کاهش سریع قیمت طلا و روغن به معنای از دست رفتن سرمایهی هنگفت برخی از سرمایهگذاران است. اما کاهش قیمت روغن باعث افزایش درآمد نهایی مصرفکنندگان میشود که بهطور کلی تأثیر مثبتی بر اقتصاد دارد.
برگرفته از: economicshelp investopedia