اقیانوس بی‌انتهای کتاب‌های علمی-تخیلی؛ از کلاسیک‌ها تا مثلث طلایی

اقیانوس بی‌انتهای کتاب‌های علمی-تخیلی؛ از کلاسیک‌ها تا مثلث طلایی

اسم ژانر که می‌آید، اولین چیزی که به ذهن آدم خطور می‌کند، عبارت علمی-تخیلی است. هم‌نشینی این کلمات را آن‌قدر زیاد دیده‌ایم که واضح است هیچ ژانری تا این اندازه نتوانسته خودش را به مخاطب بشناساند. اما با وجود این‌که همه ژانر علمی-تخیلی را می‌شناسند، هیچ‌کس آن را دقیق نمی‌شناسد! در مطلب معرفی کتاب این هفته قصد داریم بخشی از بهترین کتاب‌های علمی تخیلی را به شما معرفی کنیم.

نه این‌که مطالعات کافی نباشند و خوره‌های علمی-تخیلی آدم‌های دقیقی نباشند؛ موضوع این است که تعریف ژانر علمی-تخیلی درست مثل ماهیتش عجیب‌وغریب و خاص است. هنوز یک تعریف سرراست از این ژانر وجود ندارد و با این حال، همه‌ی علمی‌-تخیلی‌خوان‌ها حسابی ژانر موردعلاقه‌شان را می‌شناسند. طوری که وقتی صحبت از تعریف این ژانر می‌شود، در مجله‌های تخصصی هم انگار که به بدیهیات پرداخته می‌شود، می‌گویند: «علمی-تخیلی همان چیزی است که وقتی اصطلاح علمی-تخیلی را می‌گوییم، منظورمان است.»

تا به حال به تجربه‌ی جهان تازه‌ای بیرون از کتابخانه‌ی خودتان فکر کرده‌اید؟ همان‌طور که ناشران و نویسنده‌ها گاهی با استقبال کم‌نظیر از یک کتاب غافلگیر می‌شوند، چطور است با تجربه‌ی ورود به دنیای یک ژانر تازه خودتان را غافلگیر کنید؟ واضح است که برای این کار نیاز دارید ژانرهای کتاب‌ را بهتر بشناسید. ژانر کتاب بدون این که بخشی از داستان را لو دهد یا بیانگر نقد و نظر شخصی یک منتقد باشد، به شما می‌گوید که یک کتاب در چه دسته‌بندی‌ای با چه ویژگی‌هایی قرار می‌گیرد. به‌عنوان یک کتاب‌خوان، وقتی تصویری کلی از ژانرها و زیرژانرهای کتاب داشته باشید، بدون شک به کشف‌هایی می‌رسید که درِ تازه‌ای را روی روحتان می‌گشاید.

علمی-تخیلی؛ ژانری به وسعت دیروز تا چشم‌انداز فردا

برای این‌که دست‌کم اندکی دقیق‌تر سراغ این ژانر برویم به یک تعریف کلی از ژانر علمی-تخیلی بسنده می‌کنیم و آن این‌که داستان علمی-تخیلی بیان تخیل نویسنده است به‌گونه‌ای که با توجیه علمی (یا حتی برمبنای شبه‌علم) منطقی و واقعی به نظر برسد. طرفه آن‌که تعداد زیادی از نویسندگان صاحب‌نام این ژانر بیش از آن که نویسنده باشند، دانشمندند!

بخش اول؛ کتاب‌های علمی-تخیلی کلاسیک

به‌هرحال، حرف درباره‌ی ژانر علمی-تخیلی و زیرژانرهایش آن‌قدر زیاد است که برای معرفی آن نمی‌شد به یک نوشته بسنده کرد و به همین خاطر، عنصر زمان را در این آشفته‌بازارِ زیرژانرهای علمی-تخیلی مقدم دانستیم و در بخش اول به آثار متقدم یا کلاسیک ژانر علمی-تخیلی پرداخته‌ایم. شاید برای بسیاری از طرفداران پروپاقرص این ژانر هم جالب باشد که با اولین جرقه‌های پدید آمدن سبکی جدید در کتاب خواندن (که آن روزها تنها رسانه و همزمان وسیله سرگرمی و کسب علم بود) آشنا شوند و با دنبال کردن ادامه‌ی مطالب در میدونی مگ به امروز برسند.

بر سر این‌که اولین بار ژانر علمی-تخیلی در ادبیات با چه کتابی شروع شد، بحث‌ها فراوان است. عده‌ای هستند که نگاهی تاریخی دارند و از حماسه گیل‌گمش، یکی از اولین روایت‌های مکتوب بشر به‌عنوان شروع ژانر علمی- تخیلی نام می‌برند. عده‌ای دیگر بنا به تعریف دانشنامه آکسفورد، به حضور رسمی ژانر علمی-تخیلی استناد می‌کنند و تولد آن را از سال ۱۹۲۰ می‌دانند. این در حالی‌ است که آثار زیادی در زیرژانر‌های متفاوت (به تعبیر امروز) علمی-تخیلی از سفرهای گالیور گرفته تا «ماشین زمان» اچ.چی ولز و حتی داستان‌های ادگار آلن پو در مجلات، همگی پیش از این تاریخ به انتشار رسیده‌اند. اما با همه اختلاف نظرها توافق نسبتا جامعی روی کتاب «فرانکشتاین» مری شلی به‌عنوان سنگ‌بنای ژانر علمی-تخیلی وجود دارد. بعد از این کتاب که در سال ۱۸۱۸ منتشر شده، ژول ورن هم به عرصه می‌آید و به‌این ترتیب «سفر به اعماق زمین» را به بازار کتاب می‌شناساند و پس از آن نوبت اچ.جی ولز می‌رسد و الی آخر.

حالا که قرار است بیشتر از یک نوبت به علمی-تخیلی بپردازیم، بیشتر از این به تعاریف علمی-تخیلی و روند تئوریکش نمی‌پردازیم و بعد از اشاره کوتاهی به تعریف دانشنامه آکسفورد، سراغ معرفی چند اثر از مهم‌ترین آثار کلاسیک علمی-تخیلی (دست‌کم بر مبنای متفق‌القول‌ترین روایت‌ها) می‌رویم تا یک ورود هیجان‌انگیز به این ژانر داشته باشیم.

دانشنامه آکسفورد در تعریف داستان در ژانر علمی-تخیلی می‌نویسد:

«داستانی خیالی بر منبای اکتشافات علمی مسلم فرض شده یا تغییرات محیطی که به ویژه اغلب در آینده یا سیارات دیگر می‌گذرد و سفر در فضا یا زمان را در بر دارد.»

درمورد مصادیق و موضوعات این ژانر البته همین تعریف هم نقص‌هایی دارد چرا که شامل داستان‌های علمی-تخیلی با بن‌مایه‌ی فضاهای اتوپیایی-دیستوپیایی (آرمانشهری-ضدآرمانشهری) یا جهان‌های موازی نمی‌شود و خلاصه آن‌که کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند مشتی هستند نمونه‌ای از خروار موضوعات ادبیات کلاسیک علمی-تخیلی.

نکته جالب درباره این کتاب‌های کلاسیک، قیمت آن‌هاست. از آن‌جا که یکی از کتاب‌ها در فیدیبو به رایگان به اشتراک گذاشته شده و دوتا را از میان کتاب‌های چاپ قدیم موجود در میدونی پیدا کرده‌ایم، این چهار کتاب می‌توانند با قیمت مجموعا ۱۶۶۰۰ تومان به سبد کتاب شما راه پیدا کنند؛ قیمتی که این روزها برای یک جلد کتاب هم ارزان است!

فرانکشتاین، هیولایی که تبدیل به استعاره‌ای ممنوعه‌ شد!

این هم از جذابیت‌های دنیای علمی-تخیلی است که نویسنده‌ی یکی از اولین کتاب‌های این ژانر یک زن است: مری شلی. «فرانکشتاین» در اوایل قرن نوزده میلادی تالیف شده و در آن دوره بیشتر اولین‌ها به مردان اختصاص داشته و حتی زنانی که داستان می‌نوشته‌اند، در اوایل کار خود و گاهی تا انتها با اسم مستعار مردانه قلم می‌زده‌اند اما مری شلی با خلق داستان «فرانکشتاین» اسم خودش را روی جلد آورد و نه‌تنها از اثرش استقبال شد، بلکه دریچه‌های تازه‌ای را هم روی ادبیات ژانری گشود.

فرانکشتاین اثری جنجال‌برانگیز است که باعث به وجود آمدن مدخلی جدید تحت عنوان «فرانکشتاین» در لغت‌نامه‌ها شد. حالا نه‌تنها کتاب‌دوستان بلکه علاقه‌مندان به سینما هم «فرانکشتاین» را به‌معنای موجودی عجیب و گاه هولناک می‌شناسند که از آفریننده‌ی خود فراتر می‌رود و علیه خالقش نابودگری را پیشه می‌کند. با این اوصاف بیهوده نیست که این اثر مدتی ممنوعه بوده است!

مری شلی در این کتاب داستان دانشمند جوانی را می‌گوید که با کنار هم قرار دادن اعضای بدن مردگان موجودی عجیب‌الخلقه را می‌آفریند که رد بخیه را روی اجزای صورت و بدنش به‌وضوح می‌توان دید. این هیولا که هر تکه از بدنش را از موجودی دارد، از قامت متوسط یک انسان بزرگتر است و عدم تناسب اعضای بدنش در کنار بخیه‌ها چهره‌ای ترسناک به او می‌دهد. این هیولا در ابتدا نام ندارد اما کم‌کم نام خالقش یعنی همان فرانکشتاین، دانشمند جوان را به خود می‌گیرد و همان‌طور که از یک فرانکشتاین انتظار می‌رود، پا را از هیولایی دست‌آموز بودن فراتر می‌گذارد و شروع به نابودگری می‌کند.

سفر به مرکز زمین، کتابی درباره یک ترند علمی

اگر مری شلی را مادر ادبیات علمی-تخیلی بدانیم، باید ژول ورن را هم به‌عنوان پدر این ژانر بشناسیم! در اواسط قرن نوزده ژانر نوپای علمی-تخیلی که البته در آن دوران هنوز حتی اسمی هم نداشت، با آثار ژول ورن به اوج خود می‌رسد. ژول ورن «سفر به مرکز زمین» (با نام «سفر به اعماق زمین» هم ترجمه شده) را در روزگاری نوشت که بحث‌های علمی درباره هسته‌ی زمین داغ بود و دانشمندان با یقین فرضیه‌ی توخالی بودن زمین را رد کردند. این کتاب هم درباره دانشمندی است که این‌بار با برادرزاده‌ی نوجوان خود (شاید به همین علت است که این کتاب را مناسب رده سنی نوجوان خوانده‌اند) به ماجراجویی می‌پردازد. ژول ورن که خودش فرانسوی است، تصمیم گرفته قهرمان داستانش پروفسوری آلمانی باشد که پس از کشف کتابی با قدمت ۷۰۰ سال، همراه با برادرزاده‌اش، آکسل به تکاپوی یافتن رمز نهفته در کتاب به زبان رومی می‌افتدو داستان از زبان آکسل روایت می‌شود و در نهایت نویسنده‌ی کتاب قدیمی آن‌ها را راهی مرکز زمین می‌کند؛ جایی که آتشفشان‌ها ماجراهایی تازه برای عمو و برادرزاده و البته هانس، راهنمای سفر عجیب و غریبشان می‌سازند.

این واقعیت را می‌دانم که از آن نوع آدمهایی نیستم که بتوانم پروفسورهای عصبانی و بی حوصله را خوش اخلاق کنم و به آنها آرامش بدهم. در این خیال بودم که آهسته خودم را به طبقه بالا برسانم و به اتاقم بروم که صدای باز شدن در را شنیدم سنگینی قدم های پروفسور راه پله را تکان داد و بزرگ خانواده ما خودش را از اتاق ناهار خوری یکراست به اتاق مطالعه رساند در راه، عصایش را که با خود می‌برد به گوشه ای انداخت و کلاه سفیدش را روی میز گذاشت. مرا صدا کرد و گفت: آکسل، دنبالم بیا. و پیش از آنکه تکانی بخورم پرسید: هنوز اینجا نیامده ای؟

با عجله به اتاق مطالعه جناب ایشان رفتم. بی آنکه بخواهم تظاهر کنم باید بگویم پروفسور لیدن براک مرد خوبی بود، ولی هرچه زمان می‌گذشت بیشتر به صورت یه آدم غیرمعمولی در می‌آمد. او استاد دانشگاه یوهانیوم بود و هرگاه که از حالت معمولیش خارج می‌شد مقاله‌ها و نوشته‌های علمی خود را در زمینه معدن شناسی فراهم می‌فراهم می‌کرد. –بخشی از کتاب-

«سفر به مرکز زمین» اولین رمان علمی-تخیلی ژول ورن است که رمان کوتاهی هم محسوب می‌شود. پس از محبوبیت این کتاب ژول ورن فعالانه به نوشتن ادامه می‌دهد و هشتاد جلد کتاب می‌نویسد. «دور دنیا در هشتاد در روز»، «۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا»، «از زمین به ماه» و… داستان‌هایی از ژول ورن هستند که همه‌ی ما اگر نه حتی با کتاب‌ها، با کارتون‌ها و فیلم‌هایی که در کودکی دیده‌ایم از آن‌ها خاطره داریم.

کتاب «سفر به مرکز زمین» ترجمه‌های متعددی به زبان فارسی دارد. نسخه الکترونیکی این کتاب را می‌توانید با ترجمه تیم مترجمان فیدیبو به‌صورت رایگان مطالعه کنید.

ماشین زمان، سفری به آینده نه‌چندان روشن

هربرت جورج ولز معروف به اچ.جی ولز دقیقا از همان نویسنده‌هایی است که پیش از این گفتیم اول دانشمند بوده‌اند و بعد نویسنده شدند. او که در ریاضی، فیزیک و شیمی استاد بود، در داستان‌نویسی هم خوب می‌تواند مخاطب را قانع کند هرچه می‌گوید یک‌سره مبتنی بر وقایع علمی است و نه تخیل او! درواقع ولز را گرچه در بعضی منابع همپای ژول ورن پدر ژانر علمی-تخیلی می‌دانند، عمر نویسندگی او در این ژانر کوتاه بود؛ کوتاه اما پربار. کتاب‌هایی که او در طول شش سال در ژانر علمی-تخیلی نوشته، هنوز هم شهرت و البته ارزش خواندن دارند.

ولز نسبت به مباحث سیاسی و اجتماعی هم بی‌توجه نبود و اصلا او را به‌عنوان جامعه‌شناس و روزنامه‌نگار در تاریخ ادبیات می‌شناسند. تسلط او بر علوم پایه هم نه از طریق آکادمیک بلکه به‌وسیله‌ی مطالعه‌ی زیاد محقق شده بود. در کتاب «ماشین زمان» به‌وضوح ردپای پروراندن طرح مسائل اجتماعی در قالب داستان را می‌توان دید. کتاب‌های معروف ولز به‌جز ماشین زمان، «مرد نامرئی»، «جنگ دنیاها» و «نخستین انسان بر ماه» هستند.

ماشین زمان اگر نه اولین ولی بدون شک تاثیرگذارترین و مهم‌ترین اثری است که درباره سفر به زمان نوشته شده است.

در «ماشین زمان»، قهرمان داستان با سوار شدن بر یک وسیله‌ی مکانیکی سفر به آینده را تجربه می‌کند. در این آینده که معلوم نیست مربوط به چند سال بعد از این است،  انسان‌ّها به دو دسته اشراف و کارگران زیر زمین تقسیم شده‌اند. کارگران زیر زمین بینایی خود را از دست داده‌اند با این حال به کار روی دستگاه‌های مکانیکی بزرگ و بی‌حاصل ادامه می‌دهند. آن‌ها در مواجهه با قهرمان داستان او را تشویق به بازگشت به زمان خودش می‌کنند و به این ترتیب او پس از عبور از دالان‌های پیچ‌در پیچ استوانه‌ای با پله‌هایی که دنیای کارگران را به دنیای اشراف متصل می‌کرد، به زمان حال برمی‌گردد و گلی را با خود به زمان حال می‌آورد که شکوفه دادنش هزاران سال طول می‌کشد.

کتاب «ماشین زمان» با ترجمه فاطمه داودپور توسط نشر پنگوئن منتشر شده است و می‌توانید آن را از میدونی بخرید. این کتاب با نام «بعد چهارم» هم به فارسی برگردانده شده است.

روبات‌ها، روایتی تلخ از ماشین‌زدگی انسان

یکی از کسانی که قبل از به رسمیت شناخته شدن ژانر علمی-تخیلی داستان‌ّهایی در این سبک می‌نوشت، کارل چاپک نویسنده‌ی اهل چک است. او اولین کسی است که از کلمه «روبات» در داستان‌ّهایش استفاده کرد و نقش بسیار مهمی در پدید آمدن کتاب‌هایی با محوریت روبات‌ها یا همزیستی انسان و روبات دارد.

چاپک اولین بار در کتاب «آر. یو. آر» که به «روبات‌ها» هم ترجمه شده، از کلمه «روبات» استفاده کرد. جالب است که این کتاب پرسروصدا برخلاف اغلب آثار مشهور ژانر علمی-تخیلی در آن دوران، نه یک رمان بلکه یک نمایشنامه است. انتشار «روبات‌ّها» دقیقا مصادف شد با دورانی که ژانر علمی-تخیلی دیگر جایگاه خود را پیدا کرده بود و همان سال ۱۹۲۱ی از راه رسید که دانشنامه آکسفورد در تعریفش به آن اشاره کرده است.

همچنان که می‌توان انتظار داشت داستان این نمایشنامه در آینده اتفاق می‌افتد. شرایط سیاسی-اجتماعی اروپا و به‌ویژه شرق اروپا و درگیری‌ها و جنگ جهانی در آن دوران، بیشترین تاثیر را روی قلم نویسنده‌ای مثل چاپک می‌گذاشت؛ نویسنده‌ای که از خانواده‌ای روشن‌فکر، آن هم از خاک فیلسوف‌خیز چکسلواکی برخاسته بود. عمده‌ی تاکید چاپک در نمایشنامه‌هایش بر هجو ماشین‌زدگی استوار است و او را به این اعتقاد می‌رساند که پیشرفت، به‌معنای آنچه اکنون بشر پیش روی خود می‌بیند، پوچ و واهی است.

داستان هراس‌انگیز آینده‌ای که چاپک تصویر کرده، در جزیره‌ای اتفاق می‌افتد که کارخانه روبات‌سازی در آن قرار دارد. این روبات‌ها را فردی به نام روسوم می‌سازد و گرچه به نظر می‌رسد چنین تدبیری به بی‌نیازی و ریشه‌کن کردن فقر بشر می‌انجامد، کم‌کم کار به جایی می‌رسند که دیگر آدمیزاد روی زمین زیادی می‌شود. روبات‌ها هم جایگاهی فراتر از آنچه برایشان تصور شده می‌طلبند و اما ماجراها پیچیده‌تر از این هم می‌شود.

هلنا: شما آقای دومین، مدیر کل هستید؟ دومین: خودمم بفرمایید. هلنا: من با… دومین: با کارت معرفی پرزیدنت گلوری آمده اید. همین کافیست. هلنا: پرزیدنت گلوری پدر من است. من هلنا گلوری هستم. دومین: لطفا بنشینید. سولا می‌توانید بروید ( سولا خارج می شود. دومین پشت میزش می نشیند. ) خانم گلوری چه خدمتی می‌توانم به شما بکنم؟ هلنا: من آمده ام… دومین: که بازدیدی از کارخانه مشهور آدم‌سازی ما بکنید. مثل همه بازدیدکننده‌ها. خوب، باشد مانعی ندارد. هلنا: فکر می کردم قدغن است… دومین: که وارد کارخانه بشوید؟ بله، البته. اما خانم گلوری همه با کارت معرفی این جا می‌آیند. هلنا: و شما هم… دومین: بله فقط چیزهای بخصوصی را نشان می دهیم. ساختن آدم های مصنوعی جزء اسرار است. هلنا: کاش می دانستید این موضوع چقدر… دومین: توجه شما را جلب می کند. در اروپا جز این مساله از هیچ چیز دیگر حرف نمی زنند. هلنا: ( با عصبانیت برمی گردد. ) چرا نمی گذارید حرفم را تمام کنم؟ دومین: ( با لحنی خشک تر ) معذرت می خواهم. چیز دیگری می خواستید بگویید؟ هلنا: فقط می خواستم بپرسم… دومین: که امکان دارد شما را استثناء کنیم و همه کارخانه را نشانتان بدهیم؟ بله، البته که امکان دارد، خانم گلوری. هلنا: از کجا فهمیدید همین را می خواستم بگویم؟ دومین: همه همین را می خواهند. ولی برای ما نهایت افتخار است که بیش تر از دیگران بخش های کارخانه را به شما نشان بدهیم. –بخشی از کتاب-

بخش دوم؛ دوران طلایی، مثلث طلایی

بخش قبلی را به کتاب‌های کلاسیک این ژانر اختصاص دادیم و گفتیم که تعاریف و زیرژانرهای علمی-تخیلی آن‌قدر پیچیده و متنوعند که بهتر است برای داشتن یک نگاه کلی به کتا‌ب‌های علمی-تخیلی به عنصر زمان متوسل شویم و آن را با تاریخچه‌اش بشناسیم. در این بخش، به دوران طلایی کتاب‌های علمی-تخیلی رسیده‌ایم؛ دوران طلایی با ظهور مثلث طلایی معروفش.

از دهه‌های چهل و پنجاه میلادی و اندکی بعد از آن، در اصطلاح هواداران علمی-تخیلی و به نقل از ستاره‌ی درخشا‌نشان، آیزاک آسیموف، به‌عنوان «دوران طلایی» علمی-تخیلی یاد می‌شود. آسیموف برای این نامگذاری به انتشار نشریات متنوع با موضوع علمی-تخیلی و حضور جان دبلیو کمپل به‌َعنوان سردبیر و ویراستار نشریاتی مثل داستان‌های شگفت‌انگیز (بعدها علمی-تخیلی و آنالوگ) اشاره داشت. در این دوران نشریات توانستند استعدادها را شناسایی و علاقه‌ّمندان را جذب کرده و حتی زمینه تعامل نویسندگان را با یکدیگر فراهم کنند. در این دوران آثاری خلق شدند که به‌صورت گروهی نوشته شده‌اند.

اما از این‌ها مهم‌تر اینکه «دوران طلایی» زمان ظهور و عرصه‌ی درخشش مثلث طلایی ادبیات علمی-تخیلی بود. سه ضلع مثلث، سه بزرگِ دوران یا سه غول علمی-تخیلی یعنی آیزاک آسیموف، آرتور سی.کلارک و رابرت هاینلاین در این دو دهه بود که غوغایی در ادبیات ژانر علمی-تخیلی به راه انداختند و بسیاری معتقدند ژانر علمی-تخیلی از آن دوران به بعد، دیگر به چنین تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای نرسیده است. آثار تالیف‌شده در دوران طلایی هنوز در زمره بهترین‌های علمی-تخیلی قرار دارند و مثلث طلایی نویسندگان هم تبدیل به الگوی بیشتر نویسندگان هم‌عصر و بعد از خود شدند. تعامل و همکاری میان این سه نویسنده هم از جمله اتفاقات بی‌سابقه‌ی ادبیات ژانری بود که باعث سریع‌تر شدن روند رشد ژانر علمی-تخیلی شد.

آیزاک آسیموف، دانشمندی که نویسندگی را انتخاب کرد

آیزاک آسیموف را قبل از این‌که به‌عنوان یک نویسنده مطالعه کنیم، باید به‌عنوان یک آدم عجیب و دقیق بشناسیم؛ یک روس آمریکایی‌تبارِ باهوش، با پشتکار وصف‌نشدنی، خستگی‌ناپذیر، فعال در همه امور و کمی مغرور! خودش می‌گفت بدون کوک کردن ساعت، هرروز صبح علی‌الطلوع بیدار می‌شود و آنچه که از او باقی مانده هم جز این را ثابت نمی‌کند. آسیموف تقریبا در همه‌ی رده‌های کتاب‌شناسی اثری به چاپ رسانده و در زمان حیاتش نزدیک به ۵۰۰ جلد کتاب نوشته است. این کتاب‌ها سوای مقالات علمی است که مرتبط با زمینه تحصیلاتش یعنی بیوشیمی و سایر حوزه‌های علمی نوشته است. از او حتی کتاب‌های درسی برای کودکان و کتاب‌های آموزش به زبان ساده هم چاپ شده است.

آسیموف از همان کودکی تکلیفش را با نوشتن مشخص کرده بود و از ۱۱ سالگی در ژانر علمی-تخیلی داستان می‌نوشت. در ۱۸ سالگی یعنی سال ۱۹۳۸ و تقریبا همزمان با شروع دوران طلایی علمی-تخیلی که خودش این نام را به آن داده، اولین داستان‌هایش را به مجله شگفت‌انگیز فروخت. آسیموف چند سال تحصیل در مدرسه را به‌صورت جهشی گذراند و در ۱۵ سالگی دیپلمش را گرفت. در ۲۸ سالگی دکترای بیوشیمی گرفت و عضو هیئت علمی دانشگاه بوستون شد. اما تدریس را فقط ده سال ادامه داد و از ۱۹۵۸ به‌صورت تمام‌وقت به نویسندگی پرداخت. درواقع در این زمان به چنان موفقیتی رسیده بود که نویسندگی‌ برایش درآمد بیشتری از تدریس در دانشگاه داشت!

در دانشنامه بریتانیکا قید شده که واژه‌ی «رباتیک» را اولین‌بار آیزاک آسیموف به کار برده و شرح داده است. قوانین مشهور سه‌گانه‌ی رباتیک را هم آسیموف طرح کرده است. آسیموف پنج بار موفق به دریافت جایزه هوگو (به انتخاب مخاطبان) شد و سه بارجایزه نبولا (از معتبرترین جوایز سالانه ادبیات علمی-تخیلی و به انتخاب انجمن نویسندگان علمی‌تخیلی آمریکا) را از آن خود کرد. انجمن نویسندگان علمی‌تخیلی آمریکا همچنین جایزه استادبزرگ را در سال ۱۹۸۷ به پاس یک عمر فعالیت در این حوزه به او اعطا کرد. علاوه بر این جایزه‌های ادبی، به‌خاطر علاقه‌ی او به فضا و کیهان‌شناسی، یک سیارک به افتخار آیزاک آسیموف با نام آسیموف ۵۰۲۰ ثبت شده است.

معروف‌ترین آثار آسیموف «سری بنیاد» است که در ایران با عنوان «سری امپراتوری کهکشانی» به چاپ رسیده است. این کتاب‌ها را اگر در کتابخانه دارید، ترجیحا به کسی قرض ندهید چون فعلا در بازار کتاب کمیاب است و ممکن است دوباره به کتابخانه‌تان برنگردد! دو مجموعه دیگر هم با نام‌های «سری ربات‌ها» و «سری لاکی استار» در کارنامه آسیموف موجود است. در اینجا یکی از آثار مستقل و خارج از مجموعه آیزاک آسیموف را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنیم که اتفاقا خود آسیموف هم آن را از جمله متفاوت‌ترین آثارش می‌دانست. این کتاب را یکی از سه کتاب برتر آسیموف هم می‌دانند.

این‌که آسیموف کتاب «ایزدان هم» را به‌عنوان یکی از بهترین‌ها از میان آ‌ن‌همه کتاب خود می‌شناسد، شاید به این خاطر است که بیشتر از هر کتاب دیگرش علمی است. در این کتاب آسیموف به رشته تخصصی خودش یعنی همان بیوشیمی پرداخته و داستان در ابتدا درباره یک شیمی‌دان جوان است اما طبق روال ژانر علمی-تخیلی، زمینه‌های مختلف علمی در روند داستان به هم گره می‌خورند و این روند به ارجاعات پیچیده‌ای از فیزیک و ریاضی می‌رسد. به‌طوری که بعد از مطالعه این کتاب اطلاعات به‌دردبخوری از ذرات بنیادی و نیروهای هسته‌ای نصیب مخاطب می‌شود. اما دلیل دیگر محبوبیت کتاب نزد خود آسیموف که اتفاقا محتمل‌تر هم هست، توجه بیشتر نویسنده به روابط انسانی و حتی روابط میان موجودات آفریده‌ی ذهن خودش است. آسیموف در این کتاب که مطالعه‌اش واقعا به تمرکز نیاز دارد، از سه جهان متفاوت حرف می‌زند که یکی از آن‌ها موازی با جهان اکنون ماست. برای این جهان‌ها ذهن خلاق آسیموف موجوداتی آفریده که به دقت و باجزییات فراوان موجودیت دارند. نگاهی که آسیموف به موجودات زمینی و فرازمینی داشته، بیشتر از زاویه ارتباطی است که آنها با هم دارند.

«ایزدان هم» را حسین شهرابی به فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسانده است. این کتاب را می‌توانید در فیدیبو مطالعه کنید.

آرتور سی.کلارک، غواص اقیانوس علمی-تخیلی

آرتور سی.کلارک هم مثل آسیموف نبوغ چشمگیری در حوزه علمی داشت و در ۷ رشته دانشگاهی مختلف مدرک دانشگاهی گرفته بود. او که ثبت اختراع هم در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد، به‌خاطر تلاش گسترده در توسعه علم، لقب شوالیه را در سال ۲۰۰۰ میلادی از ملکه الیزابت دریافت کرد و درواقع باید به او بگوییم سِر آرتور سی. کلارک. ایده‌های سی.کلارک چه آن‌ّها که در قالب داستان در کتاب‌هایش مطرح شده و چه آن‌ها که رسما به ثبت رسیده، به کارآمدی و دقت مشهورند و ایده‌ی ماهواره‌های مخابراتی را هم اولین‌بار او مطرح کرده است.

به‌جز فعالیت‌های علمی، تاثیراتی که این نویسنده بزرگ بر ژانر علمی-تخیلی گذاشته، بسیار مورد ستایش قرار گرفته است. او را اصولا با اودیسه فضایی‌اش می‌شناسیم؛ اثری که با عنوان ۲۰۰۱: اودیسه فضایی، باعث خلق فیلمی با همین نام توسط استنلی کوبریک شد که به گواه منتقدان و مخاطبان، یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ است. رمان ۲۰۰۱: اودیسه فضایی در ایران با نام «راز کیهان» منتشر شده است.

علاوه بر فضا و فضانوردی، از جمله علایق خاص سی.‌کلارک، غواصی بود. او به منظور دنبال کردن علاقه‌اش، زندگی‌اش را به سریلانکا انتقال داد و یک مدرسه آموزش غواصی هم تاسیس کرد. یکی دیگر از کارهای ترویجی سی.کلارک بنیان‌گذاری جایزه آرتور سی.کلارک بود که برای بهترین داستان‌های علمی-تخیلی سال تعریف شده است.

سی.کلارک هم مثل آسیموف جایزه استادبزرگ انجمن نویسندگان علمی-تخیلی آمریکا را دریافت کرد و سه بار برنده‌ی جایزه هوگو همچنین جوایز نبولا و جایزه جان کمپبل شد. کتاب‌های میعاد با راما و راز کیهان یا همان ۲۰۰۱:‌ اودیسه فضایی افتخارآفرین‌ترین کتاب‌های سی‌.کلارک هستند. در اینجا پیشنهاد ما برای مطالعه، کتاب «شهر و ستارگان» است.

سی.کلارک «شهر و ستارگان» را درواقع با بازنویسی یکی از داستان‌های کوتاه خودش با نام «در برابر سقوط شب» تبدیل به یک اثر بلند کرده است. در این کتاب نگاه سی.کلارک به جهانی است که پیشرفت‌ها و تکنولوژی‌های بشر به اوج خود رسیده است اما نویسنده معتقد است در این نقطه هم این موجود دوپا دست از تمامیت‌خواهی برنمی‌دارد و این‌بار دردسر اصلی را برای ساکنان کرات دیگر در کهشکشان ایجاد کرده است. این طور می‌شود که موجودات فضایی برای بیرون راندن انسان از قلمروی خود دست به کار می‌شوند…

سی.کلارک در کنار دانش و تخصص و میلی که به پیشرفت بشر داشت، به عرفان شرقی هم علاقه خاصی نشان می‌داد و در این اثر به‌نوعی خودخواهی و زیاده‌خواهی را که در عرفان‌ و اسطوره‌های به‌ویژه شرقی نفی می‌شود، به باد انتقاد می‌گیرد. «شهر و ستارگان» را حسین شهرابی به فارسی ترجمه کرده و توسط انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است. این کتاب را می‌توانید از میدونی تهیه کنید.

رابرت هاینلاین، نویسنده جنجال‌برانگیز و تاثیرگذار

هاینلاین ژانر علمی-تخیلی را به سمتی جهت داد و در آن مطالعه کرد که امروز به عنوان زیرژانر علمی-تخیلی سخت می‌شناسیمش. او که به امور نظامی علاقه داشت، در جوانی در نیروی دریایی ارتش آمریکا به خدمت مشغول می‌شود اما مشکلات پزشکی مانع از ادامه‌ی فعالیت او در ارتش شد. شاید به همین خاطر او تحصیلات مهندسی و تجربه‌اش را وقف ژانر علمی-تخیلی کرد. در دوره‌ای که هاینلاین مفاهیم مهندسی را به ادبیات آورد، تقریبا هیچ نویسنده‌ی دیگری چنین دانشی نداشت و به این ترتیب توانست علاقه‌ی مشتاقان علم را به ادبیات جلب کند. باید گفت هاینلاین استاندارد داستان‌های ژانر علمی-تخیلی را ارتقا داد و این هم از لحاظ علمی صادق است و هم از لحاظ فنی. بعضی منتقدان معتقدند داستان‌های ساده‌ و بدون تکلف کلامی هاینلاین خطر ابتذال و سطحی‌شدگی را از کتاب‌های علمی-تخیلی دور کرد و کیفیت تازه‌ای به این ژانر داد که تاثیرش روی نویسندگان بعد از او هم محسوس است.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های آثار هاینلاین، پرداختن به مسائل اجتماعی در قالب داستان‌های علمی-تخیلی بود. او در موضوعات اجتماعی مثل مذهب، عشق و فردگرایی را در داستان‌هایش دنبال می‌کرد و موفق شده بود این ردپا را به‌خوبی در فضای علمی آثارش جایگذاری کند. هاینلاین چهار بار جایزه هوگو را به خود اختصاص داده است و به‌خاطر ارادتی که از سوی جامعه ستاره‌شناسان آمریکایی به او وجود داشت، یک دهانه‌ی آتشفشانی روی مریخ را پس از مرگش به نام او نامگذاری کردند.

هاینلاین آن‌قدر که آسیموف و سی.کلارک در ایران برای مخاطبان کمتر حرفه‌ای ژانر علمی-تخیلی نام‌آورند، مشهور نیست و کتاب‌هایی که از او در بازار کتاب ما پیدا می‌شوند، به‌شدت کمترند. کتاب «جنگاوران اختر ناو» از او به‌عنوان بهترین نمونه علمی‌-تخیلی نظامی شناخته می‌شود که توسط پیمان اسماعیلیان به زبان فارسی هم ترجمه شده است. هاینلاین مثل دو همتای دیگرش، مجموعه‌نویسی هم کرده مجموعه «تاریخ آینده» از جمله معروف‌ترین آثار اوست.

او را همچنین به‌عنوان یک نویسنده جنجال‌برانگیز هم می‌شناسند و این به خاطر همان رویه‌ای است که هاینلاین به شکلی جدی در وارد کردن مسائل اجتماعی به ادبیات علمی-تخیلی پیش گرفته بود. برای مثال چاپ کتاب «غریبه‌ای در سرزمین غریب» که به ماجرای پسری بزرگ‌شده در مریخ و بازگشته به زمین می‌پردازد، سروصدای زیادی به پا کرد و باعث شد کتاب با اعمال تغییرات و سانسور منتشر شود. در حال حاضر این کتاب هم در قالب نسخه بدون سانسور و هم در قالب نسخه سانسورشده در آمریکا به فروش می‌رسد که درمورد هیچ کتاب دیگری به‌این‌صورت عمل نمی‌شود.

از میان آثار موجود در بازار کتاب ایران، «حفره‌های تاریک لونا» کتابی است که از رابرت هاینلاین به علمی-تخیلی‌دوستان فارسی‌زبان توصیه می‌کنیم. این کتاب با ترجمه الهام حق‌پرست به فارسی ترجمه شده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را به چاپ رسانده است. نسخه الکترونیکی حفره‌های تاریک لونا را می‌توانید در فیدیبو مطالعه کنید.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
14 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.