استفن کینگ، داستاننویس پرفروش «نیویورک تایمز» است که با کتابهایی مثل «کری» و «درخشش» نامش را در ژانرهای ترسناک و تخیلی به ثبت رسانده است.
بیوگرافی استفن کینگ
استفن ادوین کینگ داستاننویس و نویسندهی داستان کوتاه، معروف به استفن کینگ، متولد ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۴۷ در پورتلند آمریکا است. استفن یکی از پرطرفدارترین نویسندهها در ژانر داستانهای ترسناک و تخیلی در اواخر قرن بیستم است. او نویسندهی بیش از شصت کتاب است که همگی جزو پرفروشترین کتابهای جهان هستند. پدرش «دونالد»، یک تاجر دریانورد بود که با نام خانوادگی پولاک متولد شد ولی در بزرگسالی آن را به کینگ تغییر داد.
استفن دو ساله بود که یک شب پدرش به بهانهی سیگار کشیدن بیرون میرود ولی دیگر خبری از او نمیشود و خانوادهاش را ترک میکند؛ مادرش روث کینگ، استفن و برادر بزرگش «دیوید» را بهتنهایی بزرگ میکند. کینگ از همان دوران کودکی به نوشتن علاقهی بسیار زیادی داشت و براساس فیلمهایی که میدید، داستانهایی مینوشت و این داستانها را در مدرسه به دوستانش میفروخت. استفن کینگ ژانویهی سال ۱۹۵۹ نویسندگی را به صورت جدی شروع کرد و سال ۱۹۶۳ همراه با بهترین دوستش «کریس چسلی»، مجموعهای شامل ۱۸ داستان کوتاه را به نام «مردم مکان و چیزها » منتشر کرد.
کینگ رشتهی زبان انگلیسی را در دانشگاه مین در اورونو خواند و همراه با تحصیلش برای روزنامههای مختلف، مطلب مینوشت. کینگ سال ۱۹۷۰ فارغالتحصیل شد و در مقطع دبیرستان شروع به تدریس کرد. استفن در کتابخانهی فاگلر با «تابیتا اسپورس» آشنا شد و آنها ۲ ژانویهی سال ۱۹۷۱ باهم ازدواج کردند. کتابهای استفن تاکنون به ۳۳ زبان مختلف ترجمه شده است و در بیش از ۳۵ کشور مختلف منتشر شده است و بیش از ۳۵۰ میلیون نسخه از کتابهایش در سراسر جهان فروخته شده است. او ابتدا با نام مستعار «ریچارد باخمن» مینوشت و اولین رمانش به نام «کری» هم با همین اسم منتشر شد.
کینگ ژوئن سال ۱۹۹۹ در حال قدم زدن در در نزدیکی خانهاش بود که توسط یک اتومبیل مورد اصابت قرار گرفت و به شدت زخمی شد و به دلیل آسیب دیدگی از ناحیه ریه، شکستگی دنده ها، شکستگی پا و شکستگی لگن در وضعیت بحرانی قرار گرفت ولی خوشبختانه از این تصادف وحشتناک جان سالم بهدر برد و پس از سه هفته عمل جراحی از بیمارستان مرخص شد.
کینگ تاکنون فیلمنامههای زیادی نوشته است و تقریبا تمام رمانها و بیشتر داستانهای کوتاه کینگ برای فیلم یا تلویزیون اقتباس شده است. در واقع کینگ علاوه بر شهرتش در نویسندگی، در صنعت سینما هم به دلیل اقتباس از کتابهایش، بسیار معروف و شناخته شده است. رمانهای او توسط کارگردانهای مشهوری مثل «جان هاوارد کارپنتر»، «دیوید کراننبرگ»، «برایان دیپالما»، «استنلی کوبریک» و «رابرت نورمن راینر»، برای نمایش، اقتباس شده است. اولین فیلم جنایی او با حضور بیل هاجز به نام «آقای مرسدس»، برندهی جایزهی ادگار شد. کینگ سال ۲۰۱۴ نشان ملی هنر آمریکا و سال ۲۰۰۳ مدال بنیاد ملی کتاب آمریکا را دریافت کرد. از فیلمهای اقتباس شده از کتابهای استفن کینگ میتوان به رستگاری در شاوشنگ، مسیر سبز، درخشش، کنار من بمان، میزری، کری، دولورس کلایبورن، آن، منطقه مرده و سیگار کشیدن ممنوع اشاره کرد.
سبک نوشتن استفن کینگ
استفن کینگ به عنوان یکی از مشهورترین و موفقترین نویسندگان ژانر «وحشت» در تمام دورانها شناخته شده است. کینگ با استفاده از ادبیات و تکنیکهای ادبی که در کتابهایش به کار میگیرد، خوانندگان را مجذوب ماجرا میکند و مضمون داستانهایش را با استفاده از تصاویر، تشبیه، شخصیتپردازی، گفتگو، ساختار روایی و موارد دیگر به مخاطب منتقل میکند.
تخیل خارقالعادهی کینگ باعث شده است که داستانهایش گاهی در ژانر علمی-تخیلی و فانتزی طبقهبندی شوند. او تبحر عجیبی در خلق شخصیتهای کاملا واقعی و باورپذیر دارد. استفن کینگ همیشه خیلی راحت دربارهی مشکل اعتیادش به الکل و مواد مخدر صحبت کرده است و بسیاری از شخصیتهای داستانهایش مثل او با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند.
مایک فلنگن تدوینگر، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی دربارهی آثار کینگ میگوید: «المانهای ترسناک داستانهای استفن کینگ از خود شخصیتها متولد میشوند. او همچنین وقت زیادی را صرف ساخت یک دنیای بسیار واقعی و قابلدرک کرده و سپس المانهای ترسناک را به دنیای خلقشده اضافه میکند. شخصیتها بسیار واقعی به نظر میرسند و جهان داستانها شباهت زیادی به جهان واقعی دارد، با این تفاوت که امنیتی وجود ندارد؛ شما حتی در طول روز امنیت ندارید، اعضای خانوادهتان ممکن است ناگهان به شما حمله کنند و کودکانتان از هیولا در امان نیستند. حتی برخی اوقات کودکان غذای مورد علاقهی هیولا هستند.».
کتابهای استفن کینگ
استفن کینگ در طول فعالیت ادبیاش، ۶۱ رمان و بیش از ۲۰۰ داستان کوتاه نوشته است. اولین رمان کینگ به نام «کری»، سال ۱۹۷۴ منتشر شد و او با این رمان محبوبیت زیادی در بین مردم پیدا کرد. براساس این رمان فیلمی به کارگردانی «کیمبرلی پرس» ساخته شده است. استفن پس از نوشتن چند صفحه از داستان این کتاب به این نتیجه رسید که موضوع به درد بخوری نیست و صفحاتی را که نوشته بود، مچاله کرد و به سطلزباله انداخت ولی خوشبختانه همسرش «تابینا»، متوجه این قضیه شد و صفحات مچاله شده را از سطل بیرون آورد و آنها را خواند؛ او کینگ را تشویق کرد که ادامهی این داستان را بنویسد و کینگ به درخواست همسرش این کار را کرد.
کینگ ژانویهی ۱۹۷۳ کتاب «کری» را به شرکت «Doubleday» ارسال کرد و این شرکت کتاب را خریداری کرد. در تاریخ ۱۲ ماه مه، ناشر حق چاپ این رمان را به مبلغ چهارصد هزار دلار به کتابخانهی کنگره آمریکا فروخت و این کتاب به سرعت به یکی از پرفروشترین کتابها تبدیل شد. کینگ به همراه پسرش «اوون» رمان پرفروش «زیبای خفته» را نوشت؛ داستان این کتاب دربارهی اتفاقی عجیب است که باعث میشود همهی زنان به خواب فرو بروند.
بسیاری از کتابهای استفن کینگ به فارسی ترجمه شده است و در ایران هم محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است. علاوه بر آثاری که به آن اشاره شد میتوان به کتابهای بیگانه، برج تاریک، منطقهی مرده، یابنده نگهبان، آتش افروز، طلسم، آهنگ آخر دنیا، موسسه، اتاق شماره چهار کالبد شکافی، احیا، از نوشتن، امیدهای جاودان بهاری، انتخاب سوم، انتخاب سه در جادویی، بلیز، بی خوابی، بیوک مرموز، تابستان تباهی و تفنگدار اشاره نمود.
در زیر به تعدادی از آثار معروف استفن نگاهی انداختهایم.
رهایی از شاوشنگ
کتاب «رهایی از شاوشنگ» با نام کامل «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنگ» اثر استفن کینگ، اولین بار سال ۱۹۸۲ در آمریکا منتشر شد. این کتاب داستان یک بانکدار موفق و باهوش به نام «اندی دورفین» است که به ناحق، به جرم قتل همسر و معشوقهی پنهانی زنش به زندان میافتد و به حبس ابد محکوم میشود؛ «دورفین» بهدلیل جرمی که مرتکب نشده است، همهی عمرش را باید در زندان بگذراند ولی امیدش را از دست نمیدهد و تمام تلاشش را برای آزادی و اثبات بیگناهیاش میکند. دورفین در زندان با فردی به نام «رد» که راوی داستان هم است، آشنا میشود و یک رابطهی قوی بین آنها شکل میگیرد. رد در سن ۲۰ سالگی به شاوشانک میآید و با دختری زیبا آشنا و به او علاقهمند میشود و باهم ازدواج میکنند.
بعد از یکسری اتفاقها، رد یک روز ترمز ماشین همسرش را دستکاری میکند و آنروز همسرش، همسایه و دختر کوچکش را هم سوار ماشینش میکند و همگی باهم کشته میشوند. رد دستگیر میشود و قاضی او را به حبس ابد در زندان شاوشانک محکوم میکند. رد تقریبا هرچیزی را که زندانیها از دنیای بیرون زندان میخواهند، برای آنها فراهم میکند. دورفین پس از یک ماه حبس از رد میخواهد که برایش چکش سنگ بیاورد تا بتواند سرگرمی قدیمیاش که جمعآوری و شکلدهی به سنگ بود را ادامه دهد. آشنایی رد و دورفین باعث اتفاقهای جالبی میشود که سرنوشت این دو رفیق را تغییر میدهد .
این کتاب سال ۱۹۸۳ نامزد بهترین مجموعه داستان شد و جایزهی جهان فانتزی را دریافت کرد .از داستان این کتاب یک فیلم سینمایی با عنوان «رستگاری در شاوشنگ» به کارگردانی فرانک دارابونت و بازی تیم رابینز و مورگان فریمن ساخته شد. این فیلم به عنوان یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان شناخته میشود و در حال حاضر از بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB رتبهی اول را کسب کرده است.
در قسمتی از کتاب «رهایی از شاوشنگ» میخوانیم:
«در این دنیا آدمها در برابر اتفاقی هولناک فقط و فقط به دو دسته تقسیم میشوند. در نظر بگیر که خانهای قدیمی پر از تابلوها و مجسمههای کمیاب و اشیای عتیقه بینظیر وجود دارد. و در نظر بگیر که صاحبخانه شنیده که طوفان شدیدی به آن سمت در راه است. یکی از آن دو دسته آدم فقط و فقط آرزوی بهترینها را دارد. به خودش میگوید طوفان مسیرش را عوض خواهد کرد. هیچ طوفان دارای عقل سلیمی هرگز جرات نخواهد کد وسایل عتیقه مرا از بین ببرد. از این گذشته خداوند این اجازه را به او نخواهد داد. انسان متعلق به دسته دوم تصور میکند آن طوفان عظیم قرارست خانه را از وسط به دو نیم کند حتی اگر اداره هواشناسی هم پیشبینی کند طوفان مسیرش را عوض میکند ولی او مبنا را بر این میگذارد که طوفان به مسیر پیشیناش برمی گردد.»
هفتتیرکش
کتاب «هفتتیرکش» که معروفترین اثر استفن کینگ است، اولین بار سال ۱۹۸۲ منتشر شد و توسط «ندا شادنظر» به فارسی ترجمه شده است. کتاب «هفتتیرکش» اولین کتاب مجموعهی هفت جلدی «برج تاریک» است که نوشتن این بخش از داستان بیش از ۱۲ سال طول کشید. کتاب «هفتتیرکش» شامل پنج داستان مختلف است که عبارتاند از: «هفتتیرکش»، «ایستگاه فرعی قطار»، «پیشگویی و کوهستان»، «عجیب الخلقهها» و «هفتتیرکش و مرد سیاهپوش». مجموعهی بینظیر «برج تاریک» یک شاهکار تخیلی-جنایی محسوب میشود که به یکی از پرفروشترین کتابهای آمریکا تبدیل شد.
نویسنده دربارهی این کتاب گفته است: «بسیاری از خوانندگان حتما میپذیرند که من برای تکمیل کردن مجموعه داستانی «برج تاریک» که میتوان آن را رمان، یا داستانی حماسی نامید، بارها مردم و زنده شدم. واقعیت این است که انجام این کار برایم بسیار دشوار بود. افرادی که مرا میشناسند، میدانند که من فردی خردمند و روشنفکر نیستم و کسانی که به آثار من علاقهمندند و آنها را تایید میکنند، احتمالا میپذیرند که بهترین آثار من، آنهایی است که بیشتر از احساساتم نشات میگیرند تا از عقلم.». شخصیت اصلی داستان مرد هفت تیرکشی به نام «رولند» است که برای بسیاری از جوانان دنیا ابرقهرمانی محبوب تلقی میشود. «رولند» به سفری مهیج در دنیای خیر و شر که فضایی فرازمینی و ترسناک دارد، میرود. رولند در طی داستان به دنبال مردی سیاهپوست در این دنیای تاریک راه میافتد و در راه با چند نفر، از جمله پسری به نام «جیک» و زنی جذاب به نام «آلیس» روبهرو میشود و اتفاقهای عجیب و فانتزی زیادی برایش اتفاق میافتد.
در قسمتی از کتاب «هفتتیرکش» میخوانیم:
« آخرین مانعی که بر سر راهش بود، کنار زد و از جنگل درختان بید بیرون رفت و به فضای باز عاری از درخت رسید. سرش را بلند کرد و به ستارهها و رفیعترین قلهی کوه و تصویر نامشخص سر انسانی در آن ارتفاعات دور چشم دوخت. حلقهای از سنگهای سیاه که در زیر نور سیمین ماه، به دام عجیب حیوانات شباهت داشت، در برابرش رخ نمود. در مرکز حلقه ی سنگی، میزی سنگی بود. میزی عتیقه که مانند بازویی سنگی از دل زمین بیرون زده بود. پسرک مقابل میز ایستاده بود در حالیکه بر خود میلرزید. هر دو دستش از فرط ترس میلرزید، گویی بدنش به جریان برق وصل شده بود. تفنگدار بلافاصله نام او را صدا زد و جیک با صدایی نامفهوم پاسخ منفی داد.»
بیگانه
کتاب «بیگانه» جدیدترین اثر استفن کینگ است که ماه مه سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این کتاب از زمان انتشار، جزو پرفروشترین کتابهای جهان قرار گرفت. کتاب «بیگانه» ترکیبی بینظیر از ژانر جنایی و ترسناک است. داستان این کتاب در ایالتهای تگزاس و اوکلاهوما به وقوع میپیوندد و داستان دربارهی جسد پسری یازده ساله است که مورد تعرض قرار گرفته و در پارک رها شده است. اثر انگشتهای برداشته شده از روی جسد و اتومبیل، متعلق به یکی از معروفترین شهروندهای شهر فلینت به نام «تری میتلند» است که معلم زبان انگلیسی و مربی لیگ بیسبال نونهالان است. کارآگاه «رالف اندرس» مسئول رسیدگی به این پرونده میشود. او بهسرعت یه ورزشگاه شهر میرود و در منظر عموم تری را بازداشت میکند. تری برای اثبات بیگناهیاش و اینکه در زمان وقوع جرم در صحنهی جرم نبوده است، بسیار تلاش میکند ولی کارآگاه اندرس به آزمایشات دیانای استناد میکند ولی فیلم دوربینهای مداربسته و شهادت شاهدان دیگر نشان میدهد که در زمان وقوع قتل تری از صحنهی جرم بسیار فاصله داشته است و این جنایت نمیتواند کار او باشد.
این کتاب سال ۲۰۱۸ برای یک اقتباس سریالی انتخاب شد و شبکهی HBO اوایل سال ۲۰۲۰، این مینی سریال ده قسمتی را با بازی بن مندلسون، سینتیا اریوو، بیل کمپ، جرمی باب و جیسون بیتمن پخش کرد.
در قسمتی از کتاب «بیگانه» میخوانیم:
«پارکینگ استلا بارگا تقریبا به بزرگی پارکینگ فروشگاه کروگر بود جایی که رالف و همسرش شنبه عصرها آنجا خرید میکردند، و در این عصر جولای پر از ماشین بود. روی خیلی از سپرها برچسب تیم گلدن دراگنز نصب شده بود و روی تعدادی از شیشههای عقب با صابون شعارهای رو کم کنی نوشته شده بود: ما شما رو میکشیم؛ اژدها بزها رو میسوزونن؛ کیپ سیتی ما اومدیم؛ امسال نوبت ما است. از درون زمین بازی جایی که نورافکنها روشن شده بودند (هر چند مدت زیادی از بازی در روشنایی روز برگزار میشد)، صدای شادی و تشویق همراه با آهنگ شنیده میشد.»