استفاده از تکنیک اسکمپر برای داشتن تفکر خلاق

استفاده از تکنیک اسکمپر برای داشتن تفکر خلاق

تفکرِ خلاق برای رسیدن به ایده‌های جدید و راه‌حل‌های تازه، از رموز موفقیت در هر کسب‌و‌کاری است. یکی از تکنیک‌های مفید و کاربردی برای دستیابی به تفکر خلاق، تکنیک اسکمپر است که در آن، پرسش‌های متفاوتی از خود می‌پرسیم و از زوایای گوناگونی، مسئله‌ی مورد نظر را بررسی می‌کنیم تا در نهایت، به ایده‌های تازه‌ای برسیم. این پرسش‌ها موجب می‌شوند که به شکل دیگری در مورد مسئله‌ای که با آن روبرو هستیم بیندیشیم و در پایان، به راه‌حل‌هایی نوآورانه برسیم. در مقاله‌ی پیش رو، به شرح تکنیک اسکمپر و پرسش‌های مورد استفاده در آن می‌پردازیم.

تفکر خلاق و حل مسئله، اجزای اساسی فرایند طراحی برای تبدیل ایده‌ها به نوآوری و شکستنِ موانع موجود بر سر راه خلاقیت هستند. یکی از روش‌های موفقِ استفاده شده در تفکر خلاق، تکنیک اسکمپر (SCAMPER) است. با وجود تکنیک‌های مختلفِ موجود برای تفکر خلاق و حل مسئله، از قبیلِ طوفانِ فکریِ معکوس (reversed brainstorming)، مدل تفکر هورسون (Hurson’s thinking model)، شش کلاه تفکر انتقادی (six hats of critical thinking) و بازیِ جدیِ لِگو (Lego Serious Play)، تکنیک اسکمپر یکی از ساده‌ترین و کوتاه‌ترین روش‌ها به شمار می‌رود. تکنیک اسکمپر، تنها بر این ایده استوار است که هر چیزی که تازه به نظر می‌رسد، در واقع نسخه‌ی اصلاح‌شده‌ای از چیزهای قدیمی موجود در اطراف ماست یا به گفته‌ی آمبروز بیِرس (Ambrose Bierce): «هیچ چیز تازه‌ای در جهان وجود ندارد، فقط چیزهای قدیمی بسیار زیادی وجود دارند که هنوز آنها را نمی‌شناسیم».

تکنیک اسکمپر، نخستین بار توسط باب اِبِرلی (Bob Eberle) و برای پاسخگویی به سؤالاتی هدفمند معرفی شد که به حل مشکلات کمک می‌کنند یا در طول جلسات طوفان فکری، خلاقیت را شعله‌ور می‌کنند. واژه‌ی اسکمپر (SCAMPER)، سرنامِ هفت تکنیک است که عبارتند از: (Substitute) جایگزین کردن، (Combine) ترکیب کردن، (Adapt) سازگار کردن، تغییر دادن (put to another use)، (Modify) به‌کارگیری برای کاربردهای دیگر، (Eliminate) حذف کردن و (Reverse) معکوس کردن. این واژه‌های کلیدی، پرسش‌های ضروریِ مطرح شده در طول جلسات تفکر خلاق را بیان می‌کنند.

تکنیک اسکمپر چطور کار می‌کند؟

در طول نیاز به تفکر خلاق (چه به تنهایی و چه در یک گروه)، متمرکز کردن ذهن، به صورتی که بتواند در یک جریان خاص فکر کند، به پیدایش ایده‌های نوآورانه‌ای کمک می‌کند که دستیابی به آنها با استفاده از جریان عادی تفکر، امکان‌پذیر نیست. هدف از تکنیک اسکمپر، فراهم کردن ۷ رویکرد فکری متفاوت، برای یافتنِ ایده‌ها و راه‌حل‌های نوآورانه است.

باید پیش از شروع طوفان فکری با استفاده از تکنیک اسکمپر، ۲ مفهوم اصلی را در ذهن داشته باشیم؛ البته هنوز هیچ جریان ترتیبی و متوالی‌ای وجود ندارد که در حرکت از هر یک از ۷ تکنیک تفکر، آن را دنبال نماییم. نخست اینکه، تسهیل‌کننده‌های اسکمپر بر خلافِ روش استراتژی خلاقِ دیزنی (Disney’s creative strategy method)، می‌توانند میان تکنیک‌های مختلف جابه‌جا شوند، بدون آنکه به جریان خاصی محدود شده باشند. دوم اینکه، اصل ارتباط اجباری (force fitting) باید در طول جلسات تفکر، سازگار شود. برای مثال، باید هر پاسخی به تکنیک اسکمپر پذیرفته شود، هر چقدر هم که غیرمنطقی باشد. ۷ تکنیک اسکمپر، شامل موارد زیر است:

جایگزین کردن

تکنیک جایگزینی، بر بخش‌هایی در محصول، خدمات یا راه‌حل تمرکز دارد که می‌توان آن را با دیگری جایگزین کرد. در طول این قسمت از بحث، شرکت‌کنندگان در جلسه بر روی تصمیم‌گیری برای جایگزین کردن بخشی از فرآیند با بخش دیگر، تمرکز می‌کنند. پرسش‌های مطرح شده در طول این قسمت، عبارتند از:

  • کدام بخش از فرایند را می‌توان جایگزین کرد بدون آنکه بر کل پروژه تأثیر بگذارد؟
  • چه کسی یا چه چیزی را می‌توان جایگزین کرد بدون آنکه بر فرایند تأثیر بگذارد ؟
  • کدام بخش از فرایند را می‌توان با گزینه‌های بهتری جایگزین کرد؟
  • آیا می‌توان زمان یا مکان پروژه را جایگزین کرد؟
  • اگر بخشی از پروژه را با بخش دیگری جایگزین کنیم، چه رخ خواهد داد؟
  • این محصول را در چه جای دیگری می‌توان فروخت؟
  • آیا می‌توانیم از جایگزین دیگری به جای X استفاده کنیم؟
  • آیا می‌توانیم دستگاه موجود را با دستگاه بهتری جایگزین کنیم؟
  • آیا می‌توانیم فرایند موجود را با فرایند مشابهی جایگزین کنیم؟

هدف ما در تکنیک جایگزینی، ارائه‌ی راه‌حل‌های جایگزینی برای تصمیم‌گیرندگان است تا بتوانند به منظور رسیدن به اقدام نهایی، راه‌حل‌های متفاوت را ارزیابی نمایند.

ترکیب کردن

هدف ما در تکنیک ترکیب کردن، تحلیل کردن امکان ادغامِ دو ایده، دو مرحله‌ی فرایند یا دو محصول، در یک خروجیِ کارآمدتر است. در برخی موارد، ترکیب کردن ۲ ایده‌ی نوآورانه می‌تواند منجر به دستیابی به یک محصول یا فناوری جدید شود که منتهی به تقویت بازار می‌شود. برای نمونه، ترکیب کردن فناوری تلفن با دوربین دیجیتال، موجب تولید یک محصول انقلابی جدید در صنعت ارتباطاتِ راه دور شد. در بحث در مورد تکنیک ترکیب کردن، می‌توانیم پرسش‌های زیر را مطرح کنیم:

  • آیا می‌توانیم دو مرحله از فرایند را با هم ادغام کنیم؟
  • آیا می‌توانیم دو فرایند را به طور هم‌زمان به‌کار بگیریم؟
  • آیا شرکت ما می‌تواند منابع خود را با شریک دیگری در بازار ترکیب کند؟
  • آیا می‌توانیم دو یا چند جزء را با یکدیگر ترکیب کنیم؟
  • آیا می‌توانیم فناوری‌های X و Y را با هم ترکیب کنیم؟

سازگار کردن

سازگار کردن، به مبحثی در طوفان فکری اشاره دارد که هدف از آن، اصلاح کردن یا بهبود دادنِ محصولات یا خدمات، برای دستیابی به خروجی بهتری است. این اصلاح، از ایجادِ تغییرات کوچک تا تغییراتی اساسی در کل پروژه، متغیر است. سازگار کردن، یکی از تکنیک‌های کارآمد برای حل مشکلات از طریق بهبود دادنِ سیستم موجود است. می‌توانیم پرسش‌های زیر را در جلسه‌ی طوفان فکریِ تکنیک سازگار کردن، مطرح کنیم:

  • چه چیزهایی را باید تغییر دهیم تا به نتایج بهتری برسیم؟
  • چه کار دیگری را می‌توان در این وظیفه‌ی خاص انجام داد؟
  • چگونه می‌توانیم فرایند موجود را بهبود دهیم؟
  • چگونه می‌توانیم محصول موجود را اصلاح کنیم؟
  • چگونه می‌توانیم این فرایند را انعطاف‌پذیرتر کنیم؟

تغییر دادن، کوچک یا بزرگ کردن فرایند

تکنیک تغییر دادن، به تغییر فرایند به صورتی اشاره دارد که قابلیت‌های نوآورانه‌ی بیشتری را آزاد کند یا مشکلات موجود را حل می‌کند. این تغییر، چیزی بیش از اصلاحِ صِرف است زیرا بر کل فرایند تمرکز دارد. برای نمونه، در این تکنیک می‌توان کاهشِ مراحل پروژه یا تغییر نگرش ما در مورد چگونگیِ نگاه به مشکلات را هدف قرار داد. پرسش‌های مطرح شده این فرایند عبارتند از:

  • چطور تغییر فرایند می‌تواند موجب بهبود نتایج شود؟
  • اگر مشتریانمان دوبرابر شوند، چه رخ خواهد داد؟
  • اگر بازار متفاوت بود، این فرایند چه شکلی داشت؟
  • آیا می‌توانیم فرایند را طوری تغییر دهیم که کارایی بیشتری داشته باشد؟
  • اگر محصول، دو برابرِ اندازه‌ی فعلی باشد، چه خواهد شد؟

به‌کارگیری برای کاربردهای دیگر

در این تکنیک، به این مسئله می‌پردازیم که چگونه می‌توانیم محصول یا فرایند فعلی را برای هدف دیگری به‌کار ببریم یا چگونه می‌توانیم از محصولِ فعلی برای حل کردن مشکلات استفاده کنیم. برای نمونه، می‌توانیم از این تکنیک برای فهمیدن این مسئله استفاده کنیم که چگونه می‌توان از محصول موجود، برای بخش دیگرِ بازار (market segment) یا نوع کاربر دیگری استفاده کرد. پرسش‌های مطرح شده در این تکنیک، شامل موارد زیر است:

  • کدامیک از بخش‌های دیگر شرکت، می‌توانند از این محصول استفاده کنند؟
  • این محصول در صورتِ استفاده در جای دیگر، چه مزایایی خواهد داشت؟
  • اگر بخش دیگری از بازار را برای محصول فعلی هدف قرار دهیم، چه رخ خواهد داد؟
  • آیا می‌توانیم مرحله‌ی خاصی را به فرایند اضافه کنیم تا جایگزین مرحله‌ی دیگری شود؟
  • چه راه‌های دیگری برای استفاده از این محصول وجود دارد؟
  • آیا می‌توانیم ضایعات تولید شده را برای استفاده‌ی دیگری، بازیافت کنیم؟

حذف کردن یا شرح دادن

همان‌طور که از نام آن پیداست، هدف از این تکنیک، شناسایی بخش‌هایی از فرایند است که می‌توان برای بهبود فرایند، محصول یا خدمات، آنها را حذف نمود. این تکنیک، به بررسی بخش‌های غیرضروریِ پروژه نیز کمک می‌کند. پرسش‌های مرتبط با این قسمت، عبارتند از:

  • اگر این بخش را حذف کنیم، چه رخ خواهد داد؟
  • چطور می‌توانیم بدون وجود بخش خاصی از پروژه، به همان خروجی‌ها دست یابیم؟
  • آیا به این بخش خاص، نیاز داریم؟
  • اگر مجبور باشیم با نیمی از منابع کار کنیم، چه خواهیم کرد؟

در برخی شرایط، منابع یا مراحل غیر ضروریِ موجود در فرایند، بار اضافه‌ای را در دستیابی به نوآوری و خلاقیت، بر پروژه تحمیل می‌کنند. حذف کردن این منابع، موجب افزایش توانایی برای رسیدن به نوآوری شده و موجبِ تخصیصِ منابع بیشتری برای خلاقیت در درون سازمان می‌شود.

معکوس کردن

هدف از تکنیک معکوس کردن یا بازآرایی، بررسی پتانسیل ابتکاری در زمانِ تغییر ترتیب مراحلِ فرایند در خط تولید است. معکوس کردن فرایند یا بخشی از آن، می‌تواند به حل مشکلات یا تولید خروجی خلاقانه‌تر کمک کند. پرسش‌های مطرح شده در این بخش، عبارتند از:

  • اگر فرایند را معکوس کنیم، چه رخ خواهد داد؟
  • چگونه می‌توانیم برای دستیابی به خروجی بهتر، ترتیب وضعیت موجود را تغییر دهیم؟
  • اگر ترتیب وضعیت موجود را وارونه کنیم، چه رخ خواهد داد؟
  • آیا می‌توانیم عناصر را با هم عوض کنیم؟

نتیجه‌گیری

تکنیک اسکمپر، یکی از ساده ترین و کوتاه‌ترین روش‌ها برای رسیدن به تفکر خلاق و حل مسئله است که در آن از چند تکنیک‌ یا انواع پرسش‌ها استفاده می‌شود که عبارتند از: جایگزین کردن، ترکیب کردن، سازگار کردن، تغییر دادن، به‌کارگیری برای کاربردهای دیگر، حذف کردن و معکوس کردن. با استفاده از این تکنیک‌ها می‌توان از ۷ دیدگاه متفاوت، به کاوش در مشکلات پرداخت. این تکنیکِ کل‌نگر کمک می‌کند تا بهترین تصمیمی را بگیریم که منجربه نوآوری و خلاقیت می‌شود.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.