آیا ازدواج در سن کم خوب است یا بد؟ نظرتان چیست؟ بعضیها معتقدند که باید در سن کم به خانه بخت رفت خیلیها هم فکر میکنند باید بهدنبال دیگر کارهایی که در جوانی باید انجام داد، باشیم. تعداد کسانی که فکر میکنند ازدواج در سنین پایین نتایج خوبی ندارد هم کم نیست. در این مقاله میخواهیم ازدواج در سن پایین را تمام و کمال بررسی کنیم. با بررسی چند منبع سعی کردهایم که نگاه درستی به این داستان داشته باشیم. برای همین از شما میخواهیم با ما همراه باشید و در آخر، نظراتتان را برایمان بگویید. در کنار هم به جمعبندیهای بهتری میرسیم. قبول دارید؟
ازدواج در سن کم؛ موضوعی که باید بهطور دقیق بررسی شود
زندگی هر انسانی مسیر پیچیدهای است که بهسادگی نمیتوان درباره روزها و لحظههایش حکم صادر کرد. یعنی نمیتوانیم بگوییم ازدواج در سن کم حتما کار بد یا خوبی است. هر فردی دنیایی پر رمز و راز دارد که تحتتأثیر شرایط مختلف و ویژگیهای ذاتی آن فرد قرار میگیرد.
بنابراین زندگی هر انسان و ازدواجش سناریویی منحصربهفرد است، اما با بررسیهایی کلی میتوان تا حدی به مزایا و معایب ازدواج در سن کم پی برد. در این مقاله هم ابتدا نگاهی نقادانه به ازدواج در سن کم میاندازیم و بعد مزایای آن را میشماریم.
در سالهای اخیر، تمایل بیشتر افراد به تشکیل خانواده در پایان دهه سوم زندگیشان است. البته شرایط مختلف اجتماعی و اقتصادی بر این تصمیم تأثیرگذارند. در هر حال، این روزها بسیاری از افراد معتقدند که ازدواج در سنین پایین چیزی شبیه تلفکردن عمر در سالهای جوانی است.
آدمهای امروزی در بیشتر شهرها و کشورها فکر میکنند که سنین ۲۰ تا ۳۰سالگی برای تجربهکردن است. آنها میگویند ازدواجکردن تصمیمی است که نیاز به ثبات دارد و کسی که زود ازدواج میکند فرصت تجربهکردن و کشف خود و این دنیا را از دست میدهد.
۳۰سالگی امروز همان ۲۰سالگی دیروز است؟
شاید جمله بالا برایتان عجیب باشد، اما بار دیگر بخوانیدش و بیشتر به آن دقت کنید. حالا نظرتان چیست؟ قبول دارید که زندگیهای امروزی طوری پیش میروند که رشد و استقلال افراد در مقایسه با گذشته در سنین بالاتری رخ میدهند؟
برای مثال شرایط فعلی جوامع طوری است که خانمها ترجیح میدهند دیرتر از گذشتهها ازدواج کنند. ورود زن به جامعه و کارکردن باعث میشود که رشد و توسعه فردی زنها بیشتر از گذشته شود.
ازدواجکردن بسیاری از مواقع مانع میشود که رشد فردی خانمها اتفاق بیفتد. برای همین هم تعداد دخترانی که ترجیح میدهند سالهای بیشتری مجرد باشند، بیشتر و بیشتر از قبل شده است.
ازدواجکردن در نیمه دوم دهه سوم زندگی (از ۲۵ تا ۳۰سالگی) چگونه است؟
بعضی از مشاوران و متخصصان ازدواج و خانواده بنا به تجربهشان میگویند سنین ۲۵ تا ۳۰سالگی برای ازدواج مناسبتر است. آنها معتقدند که در این سنین، افراد بهقدر کافی فرصت تجربهکردن داشتهاند و از نظر مالی و اجتماعی تکلیفشان مشخص شده است.
در این سنین رابطهها و معاشرتهای آدمها هم به بلوغی نسبی رسیده است و دیگر میدانند که در همسر آیندهشان دنبال چه ویژگیهایی باشند. بهطور میانگین، آدمها از ۲۵ تا ۳۰سالگی فارغالتحصیل و مشغول کار میشوند. اینها باعث میشود که مسیر و چشمانداز زندگیشان برای آینده شکل بگیرد و بتوانند با دیدی باز همسر خود را انتخاب کنند.
نظر بعضی مشاوران
برخی از مشاوران پا را از این هم فراتر میگذارند و اعداد دقیقی مطرح میکنند. برای نمونه وینا کالینز (Weena Cullins)، مشاور خانواده و ازدواج، میگوید که بهترین سن برای ازدواج زنان ۲۸سالگی و برای مردان ۳۲سالگی است. او با توجه به مراجعانش به این نتیجه رسیده و معتقد است که مردها و زنها در این سنین به بلوغ و آمادگی لازم برای ازدواج میرسند. شما قبول دارید؟
تا اینجا از ازدواج در سنین بالاتر گفتیم. در ادامه از ازدواج در سن کم و مزایایی خواهیم گفت که برایش مطرح میشوند. به هر حال هر چیزی ابعاد مختلفی دارد که در مطالعه جدی و دقیق نمیتوان آنها را دستکم گرفت.
ازدواجکردن در نیمه نخست دهه سوم زندگی (۲۰ تا ۲۵سالگی) چگونه است؟
یکی از اصلیترین مزایایی که طرفداران ازدواج در سن پایین برای آن مطرح میکنند، به بلوغ رسیدن زن و مرد در کنار هم است. آنها میگویند ازدواج در سن پایین باعث میشود که دو نفر در کنار هم دنیا را کشف و تجربه کنند. زوج جوان با هم به درکی از مفاهیمی مانند رشد، ازخودگذشتگی و همراهی میرسند.
حالا میخواهیم فواید ازدواج در سن پایین را بیشتر و عمیقتر بررسی کنیم. در ادامه مزایای بالقوه ازدواج در سن کم نام برده میشوند؛ دقت کنید که گفتیم مزایای بالقوه. منظور چیست؟ یعنی تمام ازدواجها در سن پایین این مزایا را ندارند.
۱. پیوستن به یکدیگر و پذیرش سادهتر است
یکی از مزایای بالقوه ازدواج در سن پایین پذیرش سادهتر است. یعنی چه؟ منظور این است که دو طرف در حال احساس و درککردن نخستین تجربههای خود در رابطه عاطفی هستند. آنها در زمینههای دیگر زندگی هم چندان باتجربه نیستند و در کنار یکدیگر بسیاری از مفاهیم و اتفاقات را درک میکنند.
در این حالت زوج با مجموعهای از عقایدِ شکلگرفته و الگوهای رفتاری به هم نمیرسند، بنابراین با آزمونوخطا مسیری مشترک پیدا میکنند که مناسب هر دو نفرشان باشد. در سنین بالاتر، پذیرش دیگری کمی سختتر است. فردی که در سنین بالاتر قصد ازدواج دارد، عقاید و خواستههایی مشخص دارد و یافتن همدم و همراهی متناسب با آنها کمی دشوار میشود.
۲. چالشهای زیاد در سن کم درسهای زیادی در پی دارند
رابطه دونفره میتواند درسهای زیادی به زوجها بدهد. تا زمانی که تنها هستیم، ایرادهایمان کمتر مشخص میشوند، اما زیستن در کنار فردی دیگر چالشهای زیادی دارد که باعث رشد و تجربه بیشتر میشود.
برای مثال درسهای رابطه ممکن است درک عمیق مفاهیمی باشد مانند:
- تعهد؛
- ایثار؛
- همراهی؛
- عشق.
همه از اینکه کسی دوستشان داشته باشد و او را عشق زندگیاش بداند کیف میکنند. اینطور نیست؟
۳. انتظارات افراد از هم کمتر است و توقع اندکی در رابطه وجود دارد
در سنین پایین، هر دو نفر میدانند که از نظر مالی یا ابعاد دیگر هنوز جای رشد بسیاری دارند. آنها شرایطِ هم را درک میکنند و در شروع توقعاتشان از هم و از زندگی زیاد نیست، بنابراین مسالمتآمیز و خوشحال دنبال بناکردن زندگی و پیشبردن آن بهسمتی خوشایند هستند.
۴. زوجها شکستها و موفقیتهای بیشتری را در کنار هم تجربه میکنند
یکی از فواید ازدواج در سنین پایین از نظر طرفداران این سبک زندگی، بزرگشدن با هم است. آنها میگویند زوجهایی که در سن پایین به هم میرسند در کنار هم شکست میخورند و پیروز میشوند و رشد میکنند. آنها همیشه به خاطرات زندگی هم سنجاق شدهاند. البته این میتواند مزیتی بالقوه باشد، چون سنجاقشدن گاهی خوشایند و گاهی ناخوشایند است. نظرتان چیست؟
۵. عشقوعاشقی در سن کم پرشورتر است
آدمها هرچه بزرگتر میشوند، بیشتر در جاده منطق حرکت میکنند. البته این مسئله همگانی نیست، ولی بیشتر مواقع آدمها در سنین شروع جوانی پرشورتر عاشق میشوند. شور عشق میتواند خاطرات و لحظههای بسیار شیرینی را رقم بزند. برای همین در برشماری مزیتهای احتمالی ازدواج در سن پایین، عشقوعاشقی پرشور هم مطرح میشود.
۶. فرصت برای شکستخوردن بیشتر است
برخی از طرفداران ازدواج در سن کم میگویند این کار به آنها فرصت شکستخوردن میدهد. این دسته از طرفداران ازدواج در سن پایین معتقدند که اگر ازدواج در بار نخست به نتیجه نرسد، افراد هنوز برای ورود به رابطههای دیگر جواناند و انرژی خواهند داشت. این استدلال نیاز به بررسی و تعمق زیادی دارد. قبول دارید؟
۷. فرصت فرزندآوری بیشتر است
یکی از فواید ازدواج در سن پایین امکان فرزندآوری بیشتر است. زوجهای جوان فرصت فرزندآوری بیشتری دارند. خانمها با بالارفتن سنشان، برای بارداری با چالشهای بیشتری روبهرو میشوند. بحث فاصله سنی با فرزند هم مطرح است. اگر دیر ازدواج کنید، فاصله سنیتان با فرزندتان زیاد میشود.
پس ازدواج در سن پایین توصیه میشود؟
آیا ازدواج در سن کم خوب است؟ واقعیت این است که حکم کلی درباره زندگی آدمها وجود ندارد. نمیتوان گفت که چه سنی برای ازدواج مناسبتر است. هر فرد با دیگری فرق دارد. نمیتوان قاعدهای کلی برای ازدواج و شروع روابط عاطفی همه تعیین کرد.
با مرور حرفهای آدمهای مختلفی که در سنین پایین ازدواج کردهاند، بیش از هر زمان دیگری مشخص میشود که نسخهای کلی برای ازدواج وجود ندارد. از معایب ازدواج در سن پایین هم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نرسیدن به رشد و بلوغ کامل برای شروع رابطه و در نتیجه مسدودشدن راه گفتوگو و مصالحه در چالشهای دونفره.
- تغییر زیاد پس از توسعه فردی و پیشرفتن در مسیر جدیتر زندگی و جداشدن مسیری که با فردی دیگر شروع شده بود.
بهرغم تمام این مزایا و معایب، نمیتوان گفت کدام سن برای شروع رابطه بهتر است. عوامل زیادی منجر به شکلگیری رابطه درست میشوند و مسئله فقط سن نیست.
به نظر میرسد بهترین زمان برای ازدواجکردن زمانی است که افراد از زندگی شخصی، اجتماعی و کاری خودشان رضایت دارند. در این حالت است که میتوانند با صلح و عشق و منطق، فرد دیگری را در زندگیشان بپذیرند.
کارشناسان میگویند که عدد سن چندان اهمیت ندارد، بلکه اهمیتش در تجربهآوری است. یعنی مهم نیست که شما چندسالهاید و چه شمع تولدی را فوت میکنید، مهم این است که در آن سن چقدر تجربه دارید، اندوختههای زندگیتان چیست و چگونه با این دنیا در تعامل هستید.
موضوع مهم دیگر؛ کودک همسری چیست؟
حالا که درباره ازدواج در سن کم صحبت کردیم، باید به مقوله مهم کودک همسری هم نگاهی داشته باشیم. در بسیاری از نقاط ایران و دنیا، دختران در سنین بسیار کم وادار به ازدواج میشوند. کودک همسری هم آثار بسیار مخرب روحی و روانی روی دختران کمسن دارد و هم فرصت رشد در ابعاد مختلف زندگی را از آنها میگیرد.
عواقب وحشتناک کودک همسری را با هم مرور میکنیم:
- فرصت رشد از یک انسان گرفته میشود؛ بیشتر کودکهمسرها تحصیل نمیکنند و در جامعه حضور جدی ندارند.
- سلامت دختران کمسنی که ازدواج میکنند بهسبب بارداریهای زودهنگام به خطر میافتد.
- بیشتر کودکهمسرها خشونت خانگی را تجربه میکنند، چون همسر بزرگسال آنها خود را در زورگویی و اعمال خشونت توانمند میبیند.
- اثرات کلان این موضوع هم زیاد است. مثلا فقر در جامعهای که زنانش کار نمیکنند و سواد ندارند، افزایش پیدا میکند.
زمانی که بحث ازدواج در سن کم مطرح میشود، بههیچوجه منظورمان سنین زیر ۲۰ سال نیست. ازدواج کودکان ظلمی بیرحمانه به یک انسان است که فرصت رشد و تجربهکردن را از او میگیرد.
در آخر
قبول دارید که ما آدمها بسیار پیچیدهایم؟ هستی هریک از ما در گروی هزارویک چیز مختلف است؛ ژنتیک، خانواده، اقلیم، جامعه و… . بنابراین برای زندگیهایمان احکام کلی وجود ندارد. دستوری نوشتهشده موجود نیست که برای زندگی خود قدمبهقدم به آن عمل کنیم.
بهترین سن برای ازدواج هم عدد مشخصی ندارد. هرکس باید زمانی تن به رابطهای دونفره بدهد که از هر نظر آماده ساختن زندگی در کنار فرد دیگری باشد. ازدواج نه درمان دردهایمان است و نه چراغ جادویی برای رسیدن به آرزوها. ازدواج هم بخشی از زندگی است و برای انجام درست و مدیریتش باید فکر کنیم و بکوشیم.
دوست داریم شما هم نظرتان را درباره ازدواج در سن کم بگویید. شما چه فکر میکنید؟ تجربه خودتان در این زمینه چیست؟