امروزه پروندهی خیلی از سرمایهگذاران شامل سرمایهگذاریهایی مانند سرمایهی مشترک، سهام و اوراق بهادار است؛ با وجود این، تنوع اوراق بهاداری که در دسترس دارید همینها نیستند. یکی دیگر از انواع اوراق بهادار «اختیار معامله» نام دارد. این اختیار فرصتهای بیشماری را در اختیار سرمایهگذاران حرفهای که کاربردهای عملی و ریسک این گروه از داراییها را درک میکنند، قرار میدهد.
یکی از فایدههای مهم اختیار معامله، تطبیقپذیری و توانایی آن برای ارتباط برقرار کردن با داراییهای سنتی مانند سهام شخصی است. این ویژگی به شما امکان میدهد که موقعیت خود را طبق شرایطی که ممکن است در بازار اتفاق بیفتد، تطبیق بدهید یا تنظیم کنید. برای مثال میتوانیم از اختیار معامله بهعنوان سپر دفاعی در برابر بازار بورسِ در حال سقوط استفاده کنیم تا ضررات سقوط سهام را کاهش بدهیم یا میتوانیم از آن برای پیشبینی استفاده کنیم یا اگر بخواهیم میتوانیم با استفاده از آنها خیلی محافظهکار باشیم. بنابراین استفاده از اختیار معامله را میتوان بهعنوان بخشی از استراتژی وسیعتر سرمایهگذاری توصیف کرد.
اما این تطبیقپذیری عملی هم مشکلات خود را دارد. اختیار معامله، اوراق بهادار خیلی پیچیدهای هستند و اگر درست از آنها استفاده نکنیم ممکن است ریسک بالایی داشته باشند. به همین دلیل است که وقتی با یک کارگزار بورس اختیار معامله، معامله را خرید و فروش میکنیم معمولا با جملهای مثل این مواجه میشویم:
«اختیارات شامل ریسکها هم میشوند و برای هرکسی مناسب نیستند. معاملهی اختیارات اساسا اختیاری هستند و ریسک بالایی برای ضرر دادن دارند. فقط با سرمایهگذاری خطرپذیر سرمایهگذاری کنید».
اختیار معامله به گروه بزرگتری از اوراق بهادار بهنام اوراق بهادار مشتقه تعلق دارد. این نوع از اوراق بهادار معمولا ریسک بالایی دارند و همچنین این توانایی را دارند که اقتصاد را بههم بریزند، اما این تفکر کمی اغراقشده است. معنای «مشتقه» بودن این است که قیمت آن به قیمت چیز دیگری وابسته است یا از آن مشتق شده است. مثل آبمیوه که از میوه مشتق است و سس کچاپ که مشتق از گوجه فرنگی است. اختیار معامله از اوراق بهادار مالی مشتق است یعنی ارزش آنها به ارزش داراییهای دیگر بستگی دارد. مشتق بودن به این معنی است و انواع مختلفی از اوراق بهادار وجود دارند که تحت عنوان مشتق قرار میگیرند مثلا پیمانهای آتی، قرارداد سلف و قراردادهای معاوضه (که خود انواع زیادی دارد).
داشتن آگاهی کافی در مورد عملکرد اختیار معامله و اینکه چطور از آنها استفادهی مناسب داشته باشیم، به شما کمک میکند سود زیادی در بازار بهدست بیاورید. اگر پایه و اساس قضاوتیِ اختیار معامله برای شما مناسب نیست، اشکالی ندارد. میتوانید بدون قضاوت کردن از این سهام استفاده کنید. حتی اگر تصمیم بگیرید هرگز از اختیار معامله استفاده نکنید، باید بدانید شرکتهایی که شما در آنها سرمایهگذاری میکنید چگونه از آن استفاده میکنند. حالا چه این استفاده محافظت در برابر ریسک معاملات ارزی باشد چه مالکیت را بهصورت اختیار معامله به کارکنان بدهند، خیلی از شرکتهای چند ملیتیِ امروزی به نوعی از اختیار معامله استفاده میکنند.
اختیار معامله چیست؟
اختیار معامله یکی از انواع اوراق بهادار مشتقه است. آنها مشتقه هستند چون قیمت یک اختیار معامله ارتباط مستقیمی با قیمت چیز دیگری دارد. بهعبارت دیگر اختیار معامله یک قرارداد است که حق خرید و فروش دارایی مربوطه را با قیمتی تعیینشده و در زمانی معین به طرف معامله میدهد، ولی او را مجبور نمیکند. حق خرید «قرارداد حق خرید» و حق فروش «قرارداد حق فروش» نام دارد. افرادی که کمتر با مشتقات آشنا هستند ممکن است تفاوتهای واضح این تعریف را با تعریف پیمان آتی و قرارداد سلف نبینند. پاسخ این است که پیمان آتی و قرارداد سلف، هم حق و هم اجبار خرید و فروش را در مقطعی در آینده اعطا میکنند. برای مثال اگر کسی در قرارداد آیندهی خود برای یک گله گاو کوتاهی کند مجبور میشود گاوها را به خریدار تحویل بدهد مگر اینکه موقعیت خود را قبل از منقضی شدن زمان ببندد. معاملهی اختیار معامله چنین اجباری را در بر ندارد و دقیقا به همین خاطر است که «اختیار» نام دارد.
قرارداد حق خرید و قراردادهای حق فروش
قرارداد حق خرید ممکن است بهعنوان ودیعه برای هدفی در آینده در نظر گرفته شود. برای مثال توسعهدهندهی زمین ممکن است حق خرید یک پارکینگ عمومی خالی را در آینده داشته باشد، ولی فقط میخواهد در صورتی از این حق استفاده کند که قوانین منطقهبندی خاصی تصویب شوند. توسعهدهنده میتواند حق خرید پارکینگ را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار از زمیندار در هر مقطعی در سه سال آینده خریداری کند. البته زمیندار چنین اختیاری را به رایگان نمیدهد و توسعهدهنده باید مبلغی بپردازد تا آن حق را بهدست بیاورد. در مورد اختیار معامله این هزینه اجرت نام دارد و مقدار آن قرارداد اختیار معامله است. در این مثال، اجرت ممکن است ۶ هزار دلار باشد که توسعهدهنده به زمیندار میپردازد. بعد از دو سال قوانین منطقهبندی تصویب شدهاند. توسعهدهنده از اختیار خود استفاده میکند و زمین را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار میخرد حتی اگر ارزش آن در بازار دو برابر شده باشد. در شرایطی دیگر قانون منطقهبندی تا چهار سال بعد تصویب نشده است، یک سال بعد از انقضای قرارداد اختیار معامله. حالا توسعهدهنده باید قیمت بازار را بپردازد. در هر صورت زمیندار ۶ هزار دلار را نگه میدارد.
اما قراردادهای حق فروش را میتوان بهعنوان بیمه در نظر گرفت. توسعهدهندهی زمین مقدار زیادی سهام مرغوب دارد و نگران است که در دو سال آینده رکود اقتصادی اتفاق بیفتد. او میخواهد اطمینان داشته باشد که اگر سهام بازار سقوط کند سهام او بیشتر از ۱۰ درصد ارزش خود را از دست نمیدهد. اگر سهام S&P ۵۰۰ در حال حاضر با ارزش ۲۵۰۰ دلار خرید و فروش میشود، او میتواند قرارداد حق فروش را خریداری کند که به او این حق را میدهد که شاخص را در هر زمانی در دو سال آینده به قیمت ۲۲۵۰ دلار بفروشد. اگر ظرف ۶ ماه بازار ۲۰ درصد سقوط کند، این فرد با ۵۰۰ سهم توانسته است ۲۵۰ امتیاز بهدست بیاورد چون شاخصی که ۲۰۰۰ دلار قیمت داشته را با قیمت ۲۲۵۰ دلار فروخته است. ضرر کلی آن با توجه به قرارداد حق خرید ۱۰ درصد بوده است. در واقع حتی اگر بازار به صفر برسد، او فقط همان ۱۰ درصد را ضرر میکند. خلاصه اینکه خریدن اختیار معامله هزینههایی را در بر دارد (اجرت آن) و اگر بازار در طول این دوره سقوط نکند اجرت آن از بین میرود.
این مثالها چندین نکتهی مهم را نشان میدهند. اول اینکه وقتی اختیار معامله را خریداری میکنید، این حق را دارید که با آن کاری انجام دهید ولی اجباری در کار نیست. همیشه این امکان را دارید که اجازه بدهید تاریخ انقضا رد شود، در اینصورت اختیار معامله بیارزش میشود اما اگر این اتفاق بیفتد شما ۱۰۰ درصد سرمایهگذاری را از دست میدهید؛ این در واقع همان مبلغی است که برای اجرت اختیار معامله پرداخت کردهاید. دوم اینکه اختیار معامله فقط یک قرارداد است که به دارایی مربوطه مربوط میشود. به همین دلیل این اختیار از نوع مشتقات است. در این آموزش، داراییهای مربوطه معمولا سهام یا شاخص سهام هستند ولی اختیار معامله همیشه در مورد همهی انواع اوراق بهادار مالی مانند اوراق بهادار، ارز، کالاهای مصرفی یا حتی مشتقات دیگر معامله میشوند.
معاملهی قرارداد حق خرید و قرارداد حق فروش
داشتن قرارداد حق خرید به شما موضع معاملاتی خرید در بازار میدهد؛ بنابراین فروشندهی قرارداد حق خرید، موضع معاملاتی فروش را دارد. قرارداد حق فروش به شما موضع معاملاتی فروش را در بازار میدهد و فروش قرارداد حق فروش، شما را در موضع معاملاتی خرید قرار میدهد. فهمیدن این چهار نکته خیلی اهمیت دارد چون به چهار چیزی مربوط میشود که میتوانید با اختیار معامله انجام بدهید: خریدن حق خرید، فروختن حق خرید، خریدن حق فروش، فروختن حق فروش.
افرادی که اختیار معامله را میخرند خریدار (Holder) و کسانی که آن را میفروشند فروشنده (Writer) نام دارند. تفاوت اصلی بین خریداران و فروشندگان این است:
خریداران حق خرید و خریداران حق فروش (خریداران) اجباری ندارند که خرید یا فروش انجام بدهند. آنها میتوانند اگر بخواهند از حقوق خود استفاده کنند. این ریسکِ خریداران اختیار معامله را محدود میکند، به اینصورت که بیشترین ضرری که ممکن است متوجه آنها باشد از دست دادن حق اجرت اختیار معامله است.
اما فروشندگان حق خرید و فروشندگان حق فروش (فروشندگان) مجبور هستند بخرند یا بفروشند. به این معنا که فروشنده ممکن است به قول خود برای خرید یا فروش عمل کند. این یعنی فروشندهی اختیار معامله ریسک نامحدود دارد، یعنی ممکن است خیلی بیشتر از قیمت اجرتِ اختیار معامله را از دست بدهد.
برگرفته از: www.investopedia.com