اختلال گسستگی؛ انواع، نشانه‌ها، روش تشخیص و درمان

اختلال گسستگی؛ انواع، نشانه‌ها، روش تشخیص و درمان

آیا تا به حال برایتان پیش آمده هنگام تماشای سریال یا فیلم یا مطالعه کتاب، چنان مجذوب جذابیت‌های اثر شده‌اید که متوجه گذر زمان نشده باشید؟! اگر پاسخ مثبت است، شما گسستگی از محیط پیرامون را تجربه کرده‌اید. در این یادداشت، اختلال گسستگی را معرفی می‌کنیم، درباره انواع و علائمش صحبت و راهکارهای درمان آن را نیز بررسی می‌کنیم.

هرچند این مسئله طبیعی است، اما اگر در زمان‌های دیگر و بدون دلیلی روشن احساس کنید از محیط پیرامون جدا افتاده‌اید و گذر زمان را حس نمی‌کنید 

اختلال گسستگی چیست؟

اختلال گسستگی نوعی اختلال ذهنی است که شامل گسستگی و ازبین‌رفتن یکپارچگی بین افکار، احساسات، خاطرات و هویت فرد می‌شود. کسانی که به این اختلال دچارند ارتباطشان را با واقعیت از دست می‌دهند؛ به‌گونه‌ای که در گذران زندگی روزمره دچار مشکل می‌شوند.

برای درک بهتر این اختلال، به این مثال ساده که برای همه ما ممکن است پیش بیاید توجه کنید:

  • فرض کنید در حال مطالعه کتابی هستید. بعد از مدتی، سرتان را بلند می‌کنید و متوجه می‌شوید ساعت‌هاست در حال مطالعه بوده‌اید، بدون آنکه متوجه گذر زمان شده باشید. در واقع، شما چنان در کتاب غرق شده بودید که متوجه گذر زمان و وقایع محیط اطراف نبودید. این نوعی از گسستگی است؛ یعنی ذهن شما ارتباطش را با محیط پیرامون قطع کرده بود.

توانایی گسستگی از محیط اطراف نوعی سازوکار دفاعی ذهنی نیز به شمار می‌رود؛ برای مثال، افرادی که در معرض تهدید، ترس یا شرایط بسیار پراسترس قرار می‌گیرند (مثلا گروگان‌گیری یا تصادف وحشتناک) ممکن است پس از پایان حادثه، در به‌یادآوردن وقایع رخ‌داده ناتوان باشند. این یعنی ذهن آنها از آنچه در حال تجربه‌اش بوده‌اند گسسته شده تا فرد بتواند راهی برای فرار از ترس و استرس زیاد پیدا کند.

انواع اختلال گسستگی

تا به امروز ۳ نوع از این اختلال شناسایی و طبقه‌بندی شده است. این ۳ نوع اختلال گسستگی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) به شرح زیر توصیف شده است:

۱. گسستگی همراه با فراموشی

شاخص اصلی این نوع گسستگی، فراموشی‌ای است که نتوان آن را به‌ دلایل پزشکی ارتباط داد. شدت این فراموشی نیز از فراموشی‌های معمولیِ روزمره بیشتر است. در این نوع از گسستگی، فرد توانایی به‌یادآوردن رویدادها، افراد دیگر و حتی خود را (به‌خصوص پس از طی تجربه‌ای آسیب‌زا) ندارد.

فراموشیِ ناشی از گسستگی اغلب به زمان همان تجربه مربوط می‌شود؛ اما در موارد نادری نیز ممکن است شامل فراموشی کامل شود. گاهی این اختلال باعث می‌شود فرد کار و زندگی را رها کند و به مسافرت برود یا بیهوده پرسه بزند. فراموشیِ رخ‌داده در این نوع ممکن است بین چند دقیقه تا چند ساعت و در موارد معدودی نیز تا ماه‌ها و سال‌ها ادامه یابد.

۲. اختلال تجزیه هویت

این اختلال، که در گذشته با نام اختلال هویت چندگانه شناخته می‌شد، باعث می‌شود فرد هویت‌های مختلفی را در ذهن خود پرورش دهد. فرد ممکن است حضور هم‌زمان دو یا چند هویت مستقل و جدا از هم را در ذهن خود احساس کند که باهم صحبت می‌کنند. ممکن است فرد تصور کند از سوی هویت‌های دیگر تسخیر شده است. هر هویت نیز ممکن است نام، سن، صدا، ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری متفاوتی داشته باشند.

حتی برخی از این تفاوت‌های شخصیتی خودش را در رفتار فرد عیان می‌کند؛ مثلا نیاز به عینک‌زدن برای آنکه یکی از هویت‌ها احساس کم‌بینایی می‌کند! افرادی که این اختلال را تجربه می‌کنند اغلب دچار گسستگی فراموشی نیز هستند. این گونه از اختلال گسستگی را باید جدی‌ترین و خطرناک‌ترین نوع دانست؛ چراکه آمارها نشان می‌دهد قریب به ۷۰ درصد افرادی که به این گونه از اختلال گسستگی دچار شدند دست به خودکشی زده‌اند.

۳. اختلال شخصیت‌زدایی یا غیرواقعی‌سازی

این اختلال شامل جداافتادگی فرد از هویت خود است؛ به‌طوری که فرد احساس می‌کند بیرون از بدنش قرار دارد. در این نوع از اختلال گسستگی، فرد رفتار، حرکات، صحبت‌ها و در یک کلام خودش را در ذهنش تماشا می‌کند، گویی که در حال تماشای فیلم زندگی خودش است.

بقیه افراد یا چیزهای اطراف ممکن است حالتی مه‌آلود یا خیال‌گونه داشته باشند. زمان ممکن است سریع یا کند بگذرد و جهان ممکن است غیرواقعی به نظر برسد. نشانه‌های این اختلال، که بسیار جدی هم است، ممکن است فقط برای لحظاتی بروز کند یا برای سال‌ها به‌طور متناوب تکرار شود.

علائم و نشانه‌های اختلال گسستگی کدام‌اند؟

گرچه در قسمت قبل، در حین تعریف انواع اختلال گسستگی، به علائم هر گونه نیز اشاره شد، منتها می‌توان علائم و نشانه‌های این اختلال را در قالب موارد زیر خلاصه کرد:

  • احساس گنگ‌بودن هویت؛
  • احساس گسست از خود و احساسات؛
  • استرس شدید در محیط کار و روابط فردی؛
  • ناتوانی در کنارآمدن و مدیریت استرس و هیجانات؛
  • فراموشی حافظه و ناتوانی در به‌یادآوردن افراد، اشیا، رویدادها و…؛
  • تصور اینکه آدم‌ها و اشیای اطراف شما واقعی نیستند یا دستکاری شده‌اند؛
  • مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، افکار یا رفتارهای مرتبط با خودکشی.

علت و ریشه‌های اختلال گسستگی چیست؟

اختلال گسستگی معمولا برای مقابله با تجربه آسیب‌زا شکل می‌گیرد. اغلبِ کودکانی که برای مدت طولانی مورد سوءاستفاده جسمی، جنسی یا روحی و به‌نوعی مورد کودک‌آزاری قرار می‌گیرند یا در محیطی پر از ترس و استرس بزرگ می‌شوند بیش از دیگران دچار گسستگی می‌گردند.

کودکان به این دلیل آسیب‌پذیرترند که هویتشان هنوز در حال شکل‌‌گیری است. کودک بیشتر از بزرگ‌سال می‌تواند از خود خارج بشود و تجربیات نامناسب را از دید سوم شخص بنگرد. اگر کودکی بیاموزد که برای تحمل درد و رنج خود را از خویشتن گسسته کند، ممکن است این سازوکار را در سایر مراحل زندگی نیز به کار ببرد.

به‌طور کلی، این افراد بیش از دیگران در معرض این اختلال‌اند:

  • قربانیان جنگ و بلایای طبیعی؛
  • افرادی که ربوده یا شکنجه می‌شوند؛
  • افرادی که در کودکی تجربیات ناخوشایندی را پشت‌سر می‌گذارند؛
  • کسانی که در اوایل زندگی با بیماری‌های سخت‌درمان دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

اختلال گسستگی چه خطرات و پیامد‌هایی در پی دارد؟

افرادی که به این اختلال دچارند شاید در معرض خطر ابتلا به سایر اختلال‌ها یا مشکلات جدی باشند، مشکلاتی مانند:

  • اختلالات غذاخوردن؛
  • اختلال‌های شخصیت؛
  • اختلال پس از سانحه؛
  • اختلال عملکرد جنسی؛
  • افکار و رفتارهای خودکشی؛
  • اعتیاد به الکل و مواد مخدر؛
  • افسردگی و اختلالات اضطراب؛
  • مشکلات جدی در روابط عاطفی و شغلی؛
  • آسیب‌رساندن به خود (مانند قطع یا مثله‌کردن بدن)؛
  • اختلال خواب (مانند کابوس‌دیدن، بی‌خوابی یا راه‌رفتن در خواب)؛
  • نشانه‌های جسمی (مانند تشنج غیرصرعی و احساس سبکی و بی‌وزنی در سر).

اختلال گسستگی چگونه تشخیص داده می‌شود؟

شناسایی این اختلال فقط از سوی متخصصان روان‌شناسی امکان‌پذیر است. روش‌های تشخیص این اختلال شامل معاینات بالینی، روان‌کاوی و دستورالعمل‌های منتشرشده در راهنمای (DSM-5) است. پیش از شروع فرایندهای تشخیصی، لازم است طیفی از آزمایش‌های پزشکی صورت گیرد تا عوامل احتمالی پزشکی که ممکن است باعث بروز علائم شده باشند کنار گذاشته شوند.

فرایند تشخیص ۳مرحله‌ای به شرح زیر است:

  1. معاینه جسمی: این معاینه‌ها شامل پرسش‌وپاسخ و انجام آزمایش‌های مختلف خصوصا روی مغز است تا معلوم شود فراموشی و گسستگی از واقعیت ناشی از آسیب‌های مغزی نباشد.
  2. آزمون‌های روان‌کاوی: روان‌شناس پرسش‌هایی درباره افکار، احساسات و رفتارها می‌کند تا علائم و نشانه‌های احتمالی اختلال را شناسایی کند. همچنین، با کسب اجازه از بیمار، اطلاعاتی نیز درباره خانواده بیمار دریافت می‌کند.
  3. مقایسه داده‌ها یا راهنمای (DSM-5): در این مرحله، متخصص همه داده‌ها و علائم شناسایی‌شده را با راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات رفتاری مقایسه می‌کند تا دریابد آیا فرد دچار این اختلال هست یا خیر.

درمان اختلال گسستگی

پس از فرایند تشخیص، درمان آغاز می‌شود. روش‌های درمانی بسته به نوع اختلال گسستگی ممکن است متفاوت باشد؛ اما به‌طور کلی روان‌درمانی و دارودرمانی به کار برده می‌شوند:

۱. روان‌درمانی

روان‌درمانی شیوه اصلی درمان اختلال گسستگی است. روان‌درمانی از روش‌های گوناگونی مانند گفتاردرمانی، مشاوره و درمان روان‌شناختی بهره می‌برد. در این روش، فرد با متخصص درباره اختلال گفت‌وگو می‌کند. متخصص به فرد کمک می‌کند ریشه‌های اختلال خود را بشناسد و روش‌هایی را برای مقابله با شرایط آسیب‌زا به او آموزش می‌دهد. با گذر زمان و ایجاد اعتماد بیشتر بین طرفین و نیز افزایش مهارت فرد در کنترل اختلالش، متخصص از شما خواهد خواست به‌تدریج درباره تجربیات آسیب‌زننده‌ای که باعث بروز این اختلال شده‌اند صحبت کنید.

۲. دارودرمانی

گرچه هیچ دارویی به‌طور خاص برای درمان این اختلال ساخته نشده است، ممکن است روان‌پزشک داروهای ضدافسردگی، ضداضطراب و ضدروان‌پریشی را برای کاهش و کنترل علائم بالینی‌ تجویز کند.

آیا می‌توان از ابتلا به اختلال گسستگی پیشگیری کرد؟

همان‌طور که گفتیم، کودکانی که در معرض سوءاستفاده و آسیب‌های جسمی، جنسی یا روحی قرار می‌گیرند بیش از دیگران احتمال دارد به این اختلال دچار شوند؛ پس اگر کودکی در حال تجربه این شرایط است یا احتمال دارد درگیر چنین شرایطی شود، می‌توان به کمک او رفت.

اگر پدر و مادر یکی از عواملی باشند که به‌شکل ناخواسته باعث بروز این عوامل شده‌اند، می‌توان با آموزش و آگاه‌کردن آنها جلوی تداوم آن را گرفت. به هر صورت، خانواده و پدر و مادر نقش پررنگی در ایجاد محیط سالم یا غیرسالم برای کودک خود دارند و هر تلاشی در راستای توانمندسازی ایشان، در تربیت و در نتیجه آینده کودک اثر مثبت دارد.

منتها اگر کودک تجربه نامناسبی را پشت‌سر گذاشت چه؟ برای مثال، اگر کودک اعلام کرد مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته، لازم است سریع به پزشک و متخصصان روان‌کاو کودک مراجعه شود تا در مراحل اولیه درمان و مراقبت‌های روانی آغاز شود تا زمینه‌های بروز اختلالات بعدی کاهش یابند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
9 + 6 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.