مشکلات روانی عجیبوغریبی وجود دارند که حدس میزنیم حتی اسمشان را هم نشنیدهاید! برای نمونه، کسی را در نظر بگیرید که فکر میکند زامبی یا همان مرده متحرک شده است یا دوست دارد کاغذ و کتاب بخورد! البته بیماری های روانی عجیب فقط برای درصد اندکی از آدمها رخ میدهند. منتها در هر حال، در صورت وقوع، موقعیتهای بسیار سختی را ایجاد خواهند کرد. در این مقاله، از بیماری های روانی عجیب در روانشناسی برایتان خواهیم گفت.
تعداد زیادی دچار بیماریهای روان رایج مانند افسردگی هستند. ۴۵۰میلیون نفر در تمام دنیا با بیماریهای روانی رایج دستوپنجه نرم میکنند. فقط در کشوری مانند آمریکا، از هر ۴ خانواده ۱ خانواده با مشکل بیماری روانی یکی از اعضای خود روبهروست یا طبق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، ۲۳ درصد از مردم ایران دچار اختلالات روانیاند. منتها گاهی پای مشکلات پیچیدهتری به میان میآید. در ادامه، شما را با بیماریهای روانی خاص و خطرناک آشنا میکنیم.
۱. اختلال آلیس در سرزمین عجایب
داستان آلیس در سرزمین عجایب اثر لوئیس کارول (Lewis Carroll) را خواندهاید؟ آلیس همان دخترکی است که تجربههای عجیبی را در دنیای این داستان پشتسر میگذارد؛ برای مثال، اندازه و ابعاد اشیا و محیط اطرافش برای او کوچکوبزرگ و با فاصله از واقعیت میشوند.
بعضی از آدمها هم به چنین اختلالی دچار میشوند و اشیا و محیط را بهشکلی غیرواقعی میبینند. بههمخوردن ابعاد و اندازه محیط و اشیا اختلال آلیس در سرزمین عجایب یا اختلال تاد (Todd Syndrome) نام دارد. کسانی که دچار این بیماری روانی عجیب هستند، صداهای محیط را هم بلندتر یا کوتاهتر از واقعیت میشنوند.
آنها توانایی حسکردن درست سرعت و بافت اشیا و وسایل را هم از دست میدهند. کسانی که به سندرم آلیس مبتلا میشوند حتی دید و نگاهشان نسبت به خود هم با اختلال و اشتباه روبهرو میشود و خود را در آینه بهشکل واقعیشان نمیبینند. چنین اختلال نادری بیشتر برای کسانی رخ میدهد که تومور مغزی دارند یا مواد مخدر مصرف میکنند. بیشتر مبتلایان به این سندرم تاکنون در سالهای ۲۰سالگیشان بودهاند.
۲. اختلال دست بیگانه
اختلال دست بیگانه هم از بیماری های روانی خطرناک و عجیبی است که برای درصد اندکی از آدمهای دنیا رخ میدهد (شخصیت «بهبود» در سریال پایتخت را به یاد دارید؟). کسی که دچار این اختلال میشود کنترل دست خود را از دست میدهد و انگار دستش به عضوی بیگانه از باقی اعضای بدنش بدل میشود.
دست یا عضوی که از کنترل خارج میشود حکومت خودمختاری به پا میکند که تصمیماتش از مدیریت فرد مبتلا خارج است؛ برای مثال، حرکات عجیبوغریبی انجام میدهد. حتی گزارش شده که در برخی از بیماران، دست خارج از کنترل یا همان بیگانهشان اقدام به خفهکردن خود فرد هم کرده است! کسی که دچار دست بیگانه میشود خودش را میزند، نقطهای از بدن را تا سر حد خونریزی میخاراند یا کارهای دیگری مانند پارهکردن لباسها را انجام میدهد. چنین اختلالی بیشتر در کسانی با سابقه ابتلا به آلزایمر یا بیماری کروتزفلد جاکوب رخ میدهد.
کسانی که مغزشان جراحی شده و در طول عمل دو نیمکره مغز از هم جدا شدهاند نیز ممکن است دچار اختلال دست بیگانه شوند. این بیماری درمان ندارد و فرد مبتلا باید یا دستش را مدام مشغول انجام کاری نگه دارد تا از کنترل خارج نشود یا با دست دیگرش از دست نافرمان مراقبت کند.
۳. اختلال هویت تمام بدن
اختلال هویت تمام بدن یا یکپارچگی بدن نوعی اختلال عصبی است که فرد مبتلا به آن تمایل عجیبی به آسیبزدن به اعضای بدن خودش دارد؛ برای مثال، دوست دارد بهسراغ اعضای سالم بدن خود برود و آنها را قطع یا دچار آسیب کند! این اختلال عصبی و البته خطرناک شناختهشده نیست و دانشمندان از دلایلش بیخبرند.
اما به نظر میرسد بهدلیل آسیبرسیدن به لوب راست مغز ایجاد میشود. مبتلایان به اختلال هویت تمام بدن دوست دارند بخشی سالم از بدنشان را ببُرند یا حذف کنند. بدیهی است که هیچ جراحی چنین خواستهای را اجابت نمیکند. منتها شواهد نشان میدهد مبتلایانی که دست به حذف یکی از اندامها میزنند از نتیجه کار بسیار راضی میشوند. عجیب است و حتی کمی وحشتناک! نه؟
۴. اختلال بوانتروپی یا خودگاوپنداری
داستان گاو غلامحسین ساعدی را خواندهاید؟ فیلمش را چطور؟ فیلمش را که داریوش مهرجویی ساخته تماشا کردهاید؟ در این داستان شخصیتی وجود دارد که خودش را گاو میپندارد! البته این داستان ریشههای استعاری دارد؛ اما در واقعیت هم امکان وقوع چنین اختلالی برای آدمها وجود دارد. مبتلایان به اختلال عجیب و وحشتناک بوانتروپی فکر میکنند گاوند و رفتارهایی مشابه این حیوان از خود بروز میدهند؛ برای مثال، به مزرعه و چمنزار میروند و علف میخورند یا فکر میکنند عضوی از گله گاوها هستند و روی چهار دستوپا راه میروند.
روانشناسان معتقدند خودگاوپنداری ممکن است نتیجه هیپنوتیزم یا خوابهای فرد باشد. ردپای این اختلال در داستانها، فیلمها و حتی کتابهای مذهبی مانند انجیل هم دیده میشود. در انجیل گفته شده که شاهی بهنام نبوکدنزر یا نبوکدنصر از پادشاهان بابل به خودگاوپنداری دچار شده بوده است. او علف میخورده و مانند گاو رفتار میکرده است.
۵. اختلال کاپگراس
جوزف کاپگراس (Joseph Capgras) روانشناسی است که اختلال کاپگراس را بررسی کرد. او متوجه شد برخی از افراد دچار این توهماند که گمان میکنند افراد اطرافشان با جانشینانی مشابه عوض شدهاند! این هم یکی از بیماری های روانی عجیب است که در درصد اندکی از مردم رخ میدهد.
البته داستان به همینجا ختم نمیشود. بیماران دچار به کاپگراس معتقدند جانشینان افراد قصد آزارشان را هم دارند! این اختلال نادر بهطور معمول در کسانی رخ میدهد که مغزشان ضربه خورده و آسیب دیده است. احتمال ابتلا به این اختلال در مبتلایان به زوال عقل، اسکیزوفرنی یا صرع هم وجود دارد.
۶. سندرم لیکانتروپی بالینی
مبتلایان به لیکانتروپی بالینی اعتقاد دارند میتوانند به حیوانات تبدیل شوند! بیشتر آنها بر این باورند که امکان تبدیلشدن به گرگ و گرگینه را دارند. البته پای حیوانات دیگر هم در میان است. این افراد سعی میکنند رفتارهای حیوانی را تقلید کنند و گاهی دیده میشود که به جنگل و مناطقی میروند که حیوانات در آنها زندگی میکنند. تقلید رفتارهای حیوانی از جمله نشانههای سندرم عجیب لیکانتروپی بالینی است.
۷. توهم کوتارد
از طرفداران مجموعه مردگان متحرک (Walking Dead) هستید؟ علاقهتان به این مجموعه برای سرگرمی طبیعی است؛ اما باید بدانید برخی از افراد هستند که خودشان را شبیه مردگان متحرک میبینند. آنها گمان میکنند مرده یا روحاند و بدنشان پوسیده است! گاهی هم تصور میکنند خونی در اندامهایشان جاری نیست.
متوهمانی که به کوتارد دچارند بدنشان را گندیده میپندارند و بیشترشان به افسردگی هم دچارند. در برخی از موارد، دیده شده که فرد مبتلا تا سر حد مرگ چیزی نمیخورد. این اختلال را نخستین بار متخصص مغزواعصابی بهنام جولز کوتارد (Jules Cotard) در سال ۱۸۸۰ مطرح کرد. معروفترین مبتلا به این اختلال در کشور هائیتی بوده است؛ مردی که فکر میکرد بهخاطر ابتلا به بیماری ایدز مرده و حالا در جهنم به سر میبرد.
۸. اختلال دیوژن
سندرم دیوژن یا انباشتن هم از بیماری های روانی عجیب است و نسبت به موارد دیگر سوءتفاهمهای زیادی دربارهاش وجود دارد. این اختلال از روی نام فیلسوفی یونانی برداشته شده که دیوژن سینوپ نام داشت و اعتقادات مینیمالیستی و کلبیمسلکی را پیشه کرده بود.
مبتلایان به سندرم دیوژن اشیا و وسایلی را بهطور تصادفی و اتفاقی جمع میکنند و بعد به آنها وابسته میشوند! این افراد به خود توجه نمیکنند، منزویاند و حس همراهیشان با جمع و حتی خود را از دست میدهند. آنها عادتهای عجیبی را در خود پرورش میدهند و برای این عجیببودن شرمنده و خجالتزده نمیشوند. ابتلا به دیوژن بیشتر در کهنسالانی دیده میشود که دچار زوال عقلاند. کسانی که در مقطعی از زندگی طرد و ترک شدهاند یا در شرایط محیطی نابسامان و پرنوسان زیستهاند نیز به این بیماری عجیب دچار میشوند.
۹. اختلال تجزیه هویت
اختلال تجزیه هویت، که پیشتر با عنوان اختلال شخصیت چندگانه هم شناخته میشد، از بیماری های روانی خطرناک است که در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی هم به آن توجه شده است. منتها همچنان سوءتفاهمهایی دربارهاش وجود دارد. درصد اندکی از مبتلایان به این اختلال دارای چند شخصیت هستند. این افراد شخصیتهای مختلفی را بهطور دورهای از خود نشان میدهند. گاهی مدتزمان ثبات یکی از شخصیتهایشان به چند ساعت تا چند سال میرسد.
آنها زیر بار دچاربودن به این اختلال نمیروند و بی هشدار و نشانه از یک حالت شخصیتی به حالتی دیگر میروند. چنین روندی امکان زندگی معمولی را از آدمها میگیرد. برای همین است که بیشتر افراد دچار به اختلال تجزیه هویت در آسایشگاههای روانی به سر میبرند.
۱۰. اختلال ساختگی
اختلال ساختگی نیز یکی از بیماری های روانی خطرناک است که در آن، فرد مبتلا گمان میکند به بیماری دچار است، اما نیست! این افراد دوست دارند مریض و بیمار شوند و درمانشان کنند. آنها گاهی بهدروغ، فهرست بلندبالایی از علائم بیماری را ردیف میکنند. از این بیمارستان به بیمارستانی دیگر میروند و داستانهایی خودساخته درباره حالت مریضی خود تعریف میکنند. این اختلال ریشه در بیماریهای جدی و ضربات روانی ناشی از حوادث تلخ دارد. چنین اختلالی نیز درمانی ندارد و با شرکت در جلسات رواندرمانی میتوان اقدام به کنترل آن کرد.
۱۱. اختلال کلووِر-بوسی
اختلال کلوور-بوسی نیز از بیماری های روانی عجیب است. مبتلایان به آن دوست دارند مزه اشیا را بچشند! برای نمونه، مایلاند کتابی را بخورند و ببینند که چه مزهای میدهد. بهطور کلی، رابطهای عجیب و غیرعادی میان آنها و اشیا شکل میگیرد. حتی گاهی میل به برقراری رابطه جنسی با اشیا هم در افراد دچار به کلوور-بوسی دیده میشود!
کسانی که دچار این اختلالاند حافظهای مخدوش دارند و افراد و اشیای آشنا را به خاطر نمیآورند و تشخیص نمیدهند. این اختلال عجیب در میان بیماری های روانی خطرناک جای دارد و بیشتر برای کسانی رخ میدهد که لوب گیجگاهیشان آسیب دیده است. متأسفانه درمانی برای این مشکل وجود ندارد.
۱۲. اختلال وسواس فکری ـ عملی
درباره این اختلال بیشتر از موارد دیگر صحبت شده؛ اما سوءتفاهمها دربارهاش هم بسیار است. اختلال وسواس فکری ـ عملی به شکلهای متنوعی خودش را نشان میدهد؛ برای نمونه، افراد مبتلا به آن دچار اضطراب و ترس و نگرانیهای شدیدند. اقداماتی مانند تمیزکردن و نظم وسواسگونه به مبتلایان به این اختلال آرامش میدهد.
متأسفانه بیشتر مبتلایان به اختلال میدانند که مشکلی عجیب و غیرعادی دارند و همین هم دلیل دیگری برای اضافهشدن به اضطرابهایشان میشود. بههمریختگی وضعیت مواد شیمیایی درون مغز از جمله دلایل محتملی است که دانشمندان برای ابتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی در نظر میگیرند.
۱۳. اختلال پاریس
اختلال پاریس هم از بیماریهای بهشدت عجیبی است که شاید در نگاه نخست خندهدار به نظر برسد. این مشکل بیشتر در میان مسافران ژاپنی دیده میشود. از چند میلیون گردشگر ژاپنی که سالانه به پاریس میروند تعداد زیادی دچار سندرم پاریس میشوند و حالاتی مانند اضطراب، افسردگی، دورشدن از واقعیت، تحمل حس آزردگی شدید و توهم را احساس میکنند.
دانشمندان دلیل مشخصی برای ابتلا به این اختلال کشف نکردهاند. بیشتر افرادی که پس از بازدید از پاریس دچار سندرم میشوند از قبل اختلالی روانی نداشتهاند. آنها پس از دیدن پاریس دچار اضطراب و علائمی میشوند که پیشتر گفته شد. دلایل احتمالی این اختلال میتواند ریشه در سد و موانع ارتباطی مانند زبان داشته باشد.
خستگی سفر یا تفاوتداشتن پاریس با آنچه در ذهن مسافر بوده هم از دلایلی است که باعث بروز این اختلال میشود. عجیب است، نه؟ شهری معروف و زیبا میتواند دلیل بروز اختلالی آزاردهنده شود. جای بررسی درباره این اختلال بسیار است. قبول دارید؟
۱۴. اختلال پارامنزی تکراری
این اختلال عجیب تا حد زیادی شبیه سندرم کاپگراس است؛ اما با این تفاوت که فرد مبتلا بهجای اینکه فکر کند، از یک فرد دو نفر وجود دارد، فکر میکند که یک مکان در دو جای مختلف وجود دارد! یعنی اینطور میپندارد که یک لوکیشن و موقعیت مکانی در دو جای مختلف وجود دارد.
آرنولد پیک (Arnold Pick) متخصص مغز و اعصابی است که نخستین بار در سال ۱۹۰۳ اصطلاح اختلال پارامنزی تکراری را مطرح کرد و توصیفگر بیماری مبتلا به آلزایمر بود. منتها این روزها، اختلال پارامنزی، علاوه بر کسانی که دچار آلزایمرند، بیشتر در کسانی دیده میشود که زوال عقل دارند یا توموری در سرشان موجود است. مبتلایان به اختلالات روانی دیگر، کسانی که به مغزشان ضربه خورده یا دچار زوال عقلاند هم در معرض ابتلا به اختلال پارامنزی تکراری هستند.
۱۵. اختلال استاندال
اختلال استاندال از اختلالات موقتی و روانتنی است که با مواجهه فرد با حجم عظیمی از آثار هنری رخ میدهد. به عبارت دیگر، مواجهه با حجم زیادی از زیبایی و هنر موجب شعلهورشدن این بیماری عجیب میشود. کسانی که به این اختلال دچارند در رویارویی با هنر و زیبایی دچار تپش قلب سریع و ناگهانی میشوند، اضطراب، گیجی و سردرگمی به سراغشان میآید و حتی گاهی دچار توهم هم میشوند. نام این بیماری از نویسندهای فرانسوی در قرن ۱۹ گرفته شده که تجربه مشابه خود با این حالات اختلال را با جزئیات نوشته است. او تجربه این اختلال را در سفرش به فلورانس در سال ۱۸۱۷ داشته است.
۱۶. اختلال دروغگویی بیمارگونه
بعضی از افراد بدون دلیل و انگیزه خاصی دروغ میگویند. این نوعی اختلال روانی است. چنین افرادی داستان میسازند و قصههایی غیرواقعی درباره موضوعات مختلف سرهم میکنند. تفاوت این افراد با دروغگوهای معمولی در این است که بدون دلیل و رسیدن به منفعت دروغ میگویند! آنها داستان میسازند و روایتهایی کذب ارائه میکنند؛ اما دلیل خاصی برای این کارشان وجود ندارد.
در آخر
با بیماری های روانی خطرناک و عجیب آشنا شدید. ابتلا به این اختلالات سخت و آزاردهنده است و نشان میدهد روان و مغز آدمی چقدر پیچیده است و با وجود تمام پیشرفتهای علمی هنوز هم راه درازی در شناخت دقیق مغز و روان پیش رویمان قرار دارد. بدترین بیماری روانی چه میتواند باشد؟ ما که فکر میکنیم هر مشکلی که روان را میآزارد بهشدت تلخ و سخت است و نمیتوان ردهبندی خاصی در این زمینه داشت. قبول دارید؟