آیا مرد عنکبوتی با Homecoming دوباره بر گیشه تابستان فرمانروایی خواهد کرد؟

آیا مرد عنکبوتی با Homecoming دوباره بر گیشه تابستان فرمانروایی خواهد کرد؟

به مناسبت انتشار تریلر فیلم Spider-Man: Homecoming، عملکرد احتمالی فیلم در گیشه را بررسی می‌کنیم.

چند روز پیش مارول بالاخره تریلر «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» را منتشر کرد که خب، مثل همه‌ی تریلرهای آنها جذاب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد، اما درباره‌ی اینکه آیا خود فیلم می‌تواند بعد از مدت‌ها انتظارمان از یک فیلم اسپایدرمنی قابل‌توجه‌ی جدید را برآورده کند، باید صبر کرد. لازم به گفتن نیست، اما اولین چیزی که این تریلر مشخص کرد این بود که نباید انتظار فیلمی تاریک در حد سه‌گانه‌ی اصلی سم ریمی را داشته باشیم. این اتفاق غیرمنتظره‌ای نیست. بالاخره مارول در خصوص تاریک‌ترین کاراکترهایش هم مسیر شاد و شنگولی را پیش گرفته است و از فیلمی که براساس یک استند آپ کمدین پرنده است، انتظار می‌رود که بیشتر از حد معمول کمدی باشد. سه‌گانه‌ی سم ریمی هم اگرچه فیلم کاملا تیره و تاریکی نبود، اما همزمان فیلم کاملا رهاشده و بی‌خیالی هم نبود و هیچ‌وقت توبی مگوایر را در هنگام مبارزه با دشمنانش در حال مسخره کردن آنها نمی‌دیدیم. اما «بازگشت به خانه» به خاطر سن و سال کم پیتر پارکرِ تام هالند و دبیرستانی بودن او، دارد خودش را به عنوان یک کمدی دوران بلوغ معرفی می‌کند. حتی اینجا رابرت دونی جونیور را به عنوان مربی خیلی باحالِ پیتر داریم که خیلی آدم را یاد شخصیتِ وودی هارسون در فیلم «مرز ۱۷ سالگی» می‌اندازد. با این تفاوت که شخصیت اصلی به جای یک تین‌ایجرِ شورشی معمولی، یک تین‌ایجرِ شورشی با قدرت‌های فراطبیعی است.

نکته‌ای که این وسط کمی عجیب به نظر می‌رسد این است که در این تریلر ما می‌بینیم که درگیری اصلی بین پیتر و تونی استارک این است که او نمی‌خواهد پیتر خودش را در خطر قرار دهد. اما این همان تونی استارکی است که در «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی»، مرد عنکبوتی را برای یک جنگ مثلا تمام‌عیار بین خودش و دار و دسته‌ی استیو راجرز دعوت کرد. چطور شده که تونی یک‌دفعه نگران سلامت پیتر شده است؟ اگر تمام فیلم درباره‌ی درگیری بین پیتر برای قهرمان‌بازی و تلاش تونی برای گرفتن جلوی او باشد که با توجه به این تریلر این‌طور به نظر می‌رسد، پس این موضوع حسابی می‌تواند از لحاظ منطقی اذیت‌کننده باشد. اما با تمام این حرف‌ها چه کسی می‌تواند آن صحنه‌ی دزدی از بانک را ببیند و به این فیلم امیدوار نباشد!

این در حالی است که مایکل کیتون هم در اتفاق جالبی، بعد از بازی کردن به جای بتمن و ناپدید شدن و سپس بازی کردن به جای یک ابرقهرمان خیالی در «بردمن»، حالا آمده تا دوباره نقش یک شخصیت منفی پرنده به اسم والچر را بازی کند. اینجاست که باز دوباره جمله‌ی معروف فیلم کریستوفر نولان به حقیقت تبدیل می‌شود: «یا به عنوان قهرمان می‌میری، یا اونقدر زنده می‌مونی تا تبدیل به یه تبهکار بشی.» و خوشبختانه طراحی‌ لباس والچر هم آدم را یاد لباسِ مسخره‌ و بدنام گرین گابلین در قسمت اول «مرد عنکبوتی» نمی‌اندازد. نکته‌ی بعدی که من را بیشتر از هرچیز دیگری برای این فیلم خوشحال می‌کند این است که کاراکتر مرد عنکبوتی در اینجا نسبت به فیلم‌های قبلی او در حوزه‌ی کوچک‌تری فعالیت می‌کند. در همه‌ی ۵ فیلم قبلی اسپایدرمن، او تنها ابرقهرمان دنیا بود و تمام سنگینی بار نجات دنیا بر پشت او بود و آنتاگونیست‌ها به محض ظاهر شدن، شروع به مبارزه با او می‌کردند. اما حالا این مرد عنکبوتی از بچگی با تماشای قهرمان‌بازی‌های تونی استارک و دیگران بزرگ شده است و همین اجازه‌ی رابطه‌ی متفاوتی بین او و دیگر قهرمانان را می‌دهد. تام هالند نقش همان پسربچه‌ای را دارد که در حال بازی کردن با اکشن فیگورهای مرد آهنی و کاپیتان امریکا بزرگ شده و حالا فرصت پیوستن به آنها را پیدا کرده است.

این وسط، به‌شخصه همیشه فیلم‌های تکی و متمرکز مارول را بیشتر دوست داشته‌ام. آنهایی که به جای به راه انداختن جنگ جهانی سوم و ترکاندن صدها آسمان‌خراش، در محیط‌های کوچک‌تر اما واقع‌گرایانه‌تر و خلاق‌تری جریان دارند و به نظر می‌رسد «بازگشت به خانه» می‌تواند به یکی از آنها تبدیل شود. راستی خدا را شکر، برخلاف «بتمن علیه سوپرمن» که اسنایدر باز دوباره به زور هم که شده گذشته‌ی بروس وین را در فیلم چپانده بود، به نظر می‌رسد «بازگشت به خانه» کاری به ماجرای کشته شدن عمو بن و شعار «قدرت زیاد، مسئولیت زیاد» ندارد که در بهترین حالت می‌تواند ما را وارد مسیر جدیدی در زمینه‌ی پرداخت شخصیت پیتر پارکر کند.

اگرچه بعد از خاطراتی که با سه‌گانه‌ی توبی مگوآیر داریم، قبول کردن این یکی به‌طرز قابل‌درکی سخت است و کلا ما آدم‌ بزرگ‌ها بعد از یک سنی عاشق اتمسفرهای تاریک و دراماتیک می‌شویم، اما «بازگشت به خانه» با توجه به چیزی که دیدیم عالی به نظر می‌رسد و حال‌و‌هوای بیشتر از همیشه کمدی‌اش هم با مسیری که مارول از ابتدا در پیش گرفته بود هم‌خوانی دارد و احتمال این وجود دارد که به «بازگشت به خانه» موفقیت «نگهبانان کهکشان» در زمینه‌ی انسجام لحن را تکرار کند. اما سوالی که بعد از انتشار این تریلر مدام پرسیده می‌شد، این بود که آیا «بازگشت به خانه» می‌تواند وجودِ خودش به عنوان دومین ریبوت اسپایدرمن در عرض ۵ سال را توجیه کند؟ و اینکه آیا «بازگشت به خانه» پتانسیل این را دارد تا باز دوباره مرد عنکبوتی را به غول گیشه‌های تابستان تبدیل کند؟ چون قبل از اینکه مارول و دی‌سی پا پیش بگذارند، سه‌گانه‌ی سم ریمی یکی از اولین فیلم‌های ابرقهرمانی مدرن بود که یکی پس از دیگری گیشه‌ها را به آتش می‌کشیدند و حالا که علاقه برای فیلم‌های کامیک‌بوکی بیشتر هم شده، احتمال تکرار این موضوع وجود دارد.

اما گفتم که هنوز یکی-دوتا مشکل قابل‌تامل وجود دارد. در جواب به سوال اول باید گفت که معلومه که طرفداران خوره‌ی دنیای سینمایی مارول و کامیک‌بوک‌ها این فیلم را به هیچ‌وجه از دست نخواهند داد. و همان‌طور که گفتم حضور اسپایدرمن در دنیای شناخته‌شده‌ی مارول کاری می‌کند تا هیجان برای دیدن او بیشتر باشد. اما سینماروهای معمولی که تعدادشان خیلی خیلی بیشتر از نِردهایی مثل من و شما است، احتمال اینکه با دیدن این فیلم با خود بگویند: «باز دوباره یه ریبوت دیگه! بی‌خیال بابا!» زیاد است. اگر «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز»، ریبوت قبلی این شخصیت به مقصد رضایت‌بخشی می‌رسید و تماشاگران از آن خاطره‌ی خوبی در ذهن داشتند احتمالا نباید به چنین واکنشی فکر می‌کردیم، اما آن فیلم به‌طرز ناراحت‌کننده‌ای ضعیف بود. تازه اگر از قسمت دوم شکست‌خورده‌ی این مجموعه‌ی جدید بگذریم، قسمت اول هم اگرچه بازخوانی قابل‌قبولی بود، اما در مقایسه با «اونجرز» و «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» که در همان سال عرضه شدند، مثل بچه‌ای بود که حرفی برای گفتن در جمع بزرگ‌ترها نداشت و برخلاف قسمت اول «مرد عنکبوتی» که یک فیلم منحصربه‌فرد محسوب می‌شد، این یکی به خاطر محصولات بهتری که در این ژانر در دسترش بودند، ابهت و تاثیرگذاری قبلی‌اش را نداشت.

البته این حرف‌ها به این معنی نیست که فیلم مورد استقبال قرار نگرفت. «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» ۲۶۲ میلیون دلار در خانه فروخت تا بعد از فروشِ ۲۹۱ میلیون دلاری «مرد پولادین» در جایگاه دوم پرفروش‌ترین ریبوت‌ها قرار بگیرد. این در حالی بود که مجموع درآمد جهانی ۷۵۷ میلیون دلاری فیلم هم آن را به پرفروش‌ترین ریبوت تاریخ تبدیل کرد. مشکل این مجموعه‌ی جدید اما چیزی بود که حتی درآمدهای عظیم هم نمی‌توانست آن را از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده بود نجات دهد. و آن مخمصه چیزی نبود جز «اونجرز». درآمد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری اولین گردهمایی غول‌پیکرِ کاراکترهای مارول همه‌چیز را تغییر داد و هالیوود را به سمت علاقه پیدا کردن به ساختن دنیاهای گسترده‌ی سینمایی سوق داد. «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» یکی از اولین قربانی‌های این طرز فکر جدید بود. سونی تصمیم گرفت تا برای طراحی دنیای سینمایی خودش، چیزهای دیگری هم به این فیلم اضافه کند و این‌گونه فیلمی که قرار بود داستان دیگری با مرکزیتِ پیتر پارکر باشد، به مقدمه‌ی شلخته‌ای برای معرفی «شش شرور» (Sinister Six) و دیگر اسپین‌آف‌های دنیای سینمایی اسپایدرمن تبدیل شد. بنابراین وقتی این فیلم ۲۵۵ میلیون دلاری «فقط» ۷۰۹ میلیون دلار در دنیا فروخت (و رقم بسیار ضعیف ۲۰۲ میلیون دلار در خانه)، این فرانچایز به سرانجام زودهنگامش رسید. به این ترتیب، سونی مجبور شد تا برای نجات سرمایه‌اش با مارول و دیزنی قرارداد ببندد و در نتیجه دنیایی که قرار بود دور و اطرافِ اسپایدرمن شکل بگیرد، توسط دنیای بزرگ‌تر مارول بلعیده شد.

خبر خوب اما این است که شخصیت مرد عنکبوتی از چنان شهرت و محبوبیتی بهره می‌برد که می‌تواند از این مهلکه جان سالم به در ببرد. چه مهلکه‌ای؟ اینکه الان بیش از ۱۳ سال است که فیلمی براساس او ساخته نشده که به‌طرز دیوانه‌واری توسط منتقدان و مخاطبان مورد استقبال همه‌جانبه قرار گرفته باشد. هرچند فروش ۸۹۰ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی ۳»، به عنوان فیلمی که نسبت به دوتای قبلی مورد تنفر قرار می‌گیرد، نشان داد که این کاراکتر حتی اگر در بهترین حال و روزش هم نباشد، می‌فروشد. اما باز نباید فراموش کنیم که این نه تنها اولین یا دومین‌باری است که با یک فیلم «مرد عنکبوتی» جدید روبه‌رو می‌شویم، بلکه سومین‌بار است. اگر سه‌گانه‌ی سم ریمی به خاطر تازه بودن ایده‌ی فیلمی براساس مرد عنکبوتی مورد توجه قرار گرفت و ریبوتش هم مردم را کنجکاو کرده بود که آیا این در حد «بتمن آغاز می‌کند» متفاوت خواهد بود یا نه، سوال این است که «بازگشت به خانه» چه ویژگی‌هایی دارد که آن را در جایگاه کنجکاوی‌برانگیزی قرار می‌دهد؟

جواب ساده است. اول اینکه اسپایدرمن حالا بخشی از دنیای سینمایی مارول است. دوم اینکه این اسپایدرمن قبلا در «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» معرفی شده بود و جز یکی از دوست‌داشتنی‌ترین بخش‌های آن فیلم محسوب می‌شد. و سوم هم اینکه پیتر پارکر در این فیلم تنها نیست و رابرت داونی جونیور/مرد آهنی هم به عنوان شخصیت مکمل در آن حضور دارد. قابل‌ذکر است که تمام چهار فیلم اخیری که تونی استارک در آنها حضور داشته از مرز یک میلیارد دلار درآمد جهانی عبور کرده‌اند که حداقل ۳۲۷ میلیون دلار از درآمد «نگهبانان کهکشان» که خبری از مرد آهنی در آن نبوده، بیشتر است.

اگر عنصر مرد آهنی و دنیای سینمایی مارول را هم فراموش کنیم، خود شخصیت مرد عنکبوتی سابقه‌ی دیوانه‌واری در گیشه دارد. پنج فیلم اصلی مرد عنکبوتی تاکنون ۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته‌اند. تازه این منهای حضور او در «جنگ داخلی» است. وگرنه در آن صورت این عدد به ۶ میلیارد و نیم میلیون دلار می‌رسد. این رقم مرد عنکبوتی را جلوتر از درآمد ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری تمام هفت فیلم بتمن قرار می‌دهد. البته اگر «بتمن علیه سوپرمن» را حساب نکنیم. هرچند حتی در آن صورت هم باز دوباره مرد عنکبوتی جلوتر از شوالیه‌ی تاریکی قرار می‌گیرد. نکته‌ی بعدی این است که میانگین فروش جهانی فیلم‌های مرد عنکبوتی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار است که آن را بعد از میانگین فیلم‌های مرد آهنی با ۸۰۸ میلیون دلار با فاصله‌ی کمی در رده‌‌ی دوم قرار می‌دهد. حتی «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» که بدترین استقبال را نزد منتقدان و در گیشه داشته است، ۷۱۰ میلیون دلار فروخت. پرفروش‌‌ترین فیلم این کاراکتر هم قسمت سوم «مرد عنکبوتی» بود که در سال ۲۰۰۷ به پرفروش‌ترین فیلم سال تبدیل شد و ۸۹۰ میلیون دلار به جیب زد تا در آن زمان به پرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ و سیزدهمین فیلم پرفروش تمام دوران‌ها تبدیل شود.

اینها فقط دستاوردهای مرد عنکبوتی به تنهایی است و خبری از کمک تونی استارک و مارول نبوده است. بنابراین تحلیلگران فکر می‌کنند «بازگشت به خانه» نه تنها شانس این را دارد تا اسپایدرمن را به میانگین باکس آفیسش یعنی ۷۹۰ میلیون دلار بازگرداند، بلکه این پتانسیل را دارد تا به فراتر از آن هم قدم بگذارد. مخصوصا با توجه به قدرت مارکتینگِ مارول. توجه کنید که بودجه‌ی تمام فیلم‌های مرد عنکبوتی به غیر از اولین فیلم سه‌گانه‌ی سم ریمی، بالای ۲۰۰ میلیون دلار بوده است که این رقم شامل خرج و مخارج عظیم تبلیغات نمی‌شود. دیزنی/مارول اما عادت خوبی در کم کردن این خرج و مخارج دارند و با توجه به قدرت تبلیغاتی‌ای که در طول این سال‌ها به دست آورده‌اند، این توانایی را دارند تا «بازگشت به خانه» را قوی‌تر از هرکس دیگری به دنیا بشناسانند. خلاصه اینکه «بازگشت به خانه» ویژگی‌های متعددی برای جلو زدن از درآمد دیگر فیلم‌های این کاراکتر دارد. هرچند قابل‌ذکر است که با احتساب نرخ تورم، عبور از درآمد یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری اولین «مرد عنکبوتی» خیلی سخت خواهد بود. ناگفته نماند که اولین «مرد عنکبوتی» زمانی به این رقم دست پیدا کرد که تعداد سینماهای خارجی کمتر بود و برخلاف امروز درآمد خانگی فیلم‌ها بیشتر از درآمد بین‌المللی‌شان بود، اما امروزه بخش بزرگ‌تر موفقیت فیلم‌ها با توجه به درآمد خارجی‌شان سنجیده می‌شود.

در زمینه‌ی استقبال منتقدان و تماشاگران هم باید گفت که هر دوی پرفروش‌ترین و کم‌فروش‌ترین فیلم‌های مرد عنکبوتی امتیاز B مثبت را از سوی تماشاگران دریافت کرده‌اند و دیگر سه فیلم این کاراکتر با امتیاز A منفی مواجه شده‌اند. این یعنی اگر «بازگشت به خانه» هم بتواند در کنار همه‌چیز در دریافت A منفی موفق شود، این موضوع خیلی به دوام طولانی مدتش در جدول کمک می‌کند. در میان تمام فیلم‌های اسپایدرمن فقط یک فیلم با واکنش منفی منتقدان روبه‌رو شده است؛ «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» امتیاز ۵۲ را بر روی سایت راتن‌ تومیتور به دست آورد. این در حالی است که امتیاز بدترین فیلم مارول در راتن تومیتوز ۶۶ است. تمام اینها به این معنی است که احتمال اینکه «بازگشت به خانه» با واکنش مثبت منتقدان روبه‌رو شود خیلی بالاست. اگر نمره‌ی تماشاگران و منتقدان بالا باشد و فیلم از کمپین تبلیغاتی درست و حسابی‌ای بهره ببرد، نتیجه به تبلیغات دهان به دهان موئثری ختم می‌شود و احتمال اینکه «بازگشت به خانه» به یکی از بزرگ‌ترین بلاک‌باسترهای تابستان ۲۰۱۷ تبدیل شود و به درآمد بالای ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کند را بالا می‌برد. در مقابل اگرچه دلیلی برای ناامید بودن نداریم، اما این احتمال هم وجود دارد که حضور تونی استارک یا حضور مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول آن‌طور که فکر می‌کنیم روی فروش آن تاثیرگذار نباشند و تمام این معادلات برعکس از آب در بیایند.

حقیقت اما این است که مدرک محکمی برای اینکه فکر کنیم سناریوی بد دوم اتفاق می‌افتد نداریم. مهم نیست برخی‌ها (مثل خودم) زیاد با جریان دنیا‌های سینمایی رابطه‌ی خوشی ندارند. مهم این است نمی‌توان این حقیقت را کتمان کرد که مردم بیشتر از همیشه برای فیلم‌های ابرقهرمانی هیجان‌زده هستند و بیشتر از هرچیزی به‌طرز دیوانه‌واری دنیای سینمایی مارول را دنبال می‌کنند. کافی است به فروش عجیب و غریب «دکتر استرنج» (که این هفته از مرز ۷۰۰ میلیون دلار درآمد جهانی عبور کرد)، به عنوان کاراکتری نسبتا ناشناخته نگاه کنید تا متوجه‌ی این علاقه‌ی سیری‌ناپذیر شوید. اگر فیلم در حد انتظارات ظاهر شود و اگر مخاطبان چیزی که می‌بینند را دوست داشته باشند، موفقیت آن تضمین شده است. «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» هم تاکنون تمام ویژگی‌های لازم برای رقم زدن یک بازگشتِ باشکوه برای این کاراکتر محبوب را داشته است. فقط باید تا جولای ۲۰۱۷ صبر کنیم.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
14 + 2 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.