رهبری کاریزماتیک مبتنی بر جذبه و قدرت اقناع رهبر است. قدرت رهبران کاریزماتیک برخاسته از تعهد و باور آنها به اهدافشان است. رهبران کاریزماتیک معمولا در روزگار سختی و در بحرانها شناخته میشوند و مهارتها و ازخودگذشتگی فوقالعادهای نشان میدهند. این رهبران اغلب افرادی با اهداف روشن اقتصادی یا سیاسی هستند که قادرند توجه انبوه مردم را جلب کنند. تعریف رهبری کاریزماتیک بدون تمرکز بر شخصیت رهبر، ناقص است. رهبری کاریزماتیک بیش از هر سبک رهبری دیگری، مبتنی بر شخصیت، رفتار و عملکرد رهبر و نه فرایند یا ساختار است. اگر دوست دارید بیشتر دربارهی رهبری کاریزماتیک بدانید، با ما همراه شوید.
رهبران کاریزماتیک و رهبران تبدیلی (transformational) شباهتهای زیادی دارند و گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. تفاوت اصلی آنها در هدف و مخاطبانشان است؛ رهبران کاریزماتیک معمولا برای بهتر کردن اوضاع کنونی تلاش میکنند اما هدف رهبران تبدیلی نزدیک کردن وضعیت کنونی به چشمانداز مورد نظرشان است. دکتر مارتین لوتر کینگ رهبری کاریزماتیک، سخنوری قابل، با شخصیتی جذاب و تعهدی استوار برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی میلیونها انسان بود. به گفتهی دکتر دونالد ریجیو (Ronald E. Riggio)، استاد رهبری و روانشناسی سازمانی در دانشگاه مککنا (McKenna)، آنچه رهبران کاریزماتیک را از دیگران متفاوت میکند این حقیقت است که: «آنها در برقراری ارتباط و اثرگذاری خبره هستند، به شیوایی سخن میگویند و قادرند با پیروانشان در سطحی عمیق و احساسی رابطه برقرار کنند.»
تفاوت رهبری کاریزماتیک با دیگر سبکهای رهبری
مارک بل (Mark Bell) در کتاب «مطالعهی موردی رهبری کاریزماتیک با تمرکز بر رونالد ریگان» مینویسد: «رهبری کاریزماتیک قابل تشخیص است اما نسبت به دیگر سبکهای رهبری کمتر ملموس است.» رهبری کاریزماتیک شباهتهایی با دیگر سبکهای رهبری دارد. رهبری کاریزماتیک و رهبری تبدیلی که هر دو بر توانایی رهبر در اثرگذاری بر پیروان و الهام بخشیدن به آنها استوارند، افراد را تشویق میکنند که برای رسیدن به هدف برتر سازمانی یا اجتماعی بهتر کار کنند و انسان بهتری باشند. شباهتهای دیگر عبارتند از:
- رهبر بر کسانی که در خدمت هدف مشترکشان هستند تکیه میکند
- بر ابتکار عمل و جسارت تأکید میشود
تفاوت این دو سبک رهبری در نوع نگاه به شخص رهبر است:
- باور شخصی رهبر کاریزماتیک تأثیر قابلِتوجهی بر مخاطبان دارد
- رهبر کاریزماتیک به جای روشهای کنونی انجام کارها، از قضاوت اخلاقی و اشتیاقش سخن میگوید
تاریخچهی رهبری کاریزماتیک
ماکس وبر (Max Weber) جامعهشناس آلمانی در نخستین کتابش «سه طبقهی قانون شرعی» در ۱۹۵۸، سه نظام قدرت برای سازمانها و دولتها معرفی کرد:
- سنتی
- قانونی/عقلانی
- کاریزماتیک
به عقیدهی وبر دو نوع نظم وجود دارد: نظم مبتنی بر هنجارها و نظم مبتنی بر صلاحیت و اقتدار. در سازمانهای اقتدارگرا، افراد از قوانینی که رهبر تعیین میکند پیروی میکنند. رهبری مبادلهای و رهبری بوروکراتیک در این دسته جای میگیرند. برخی سازمانها از هنجارهایی که بر مبنای نیازهای مأموریت و چشماندازشان شکل میگیرند، برای ایجاد وفاداری در کارکنان و پیروانشان استفاده میکنند. رهبران کاریزماتیک هم، برای ایجاد پیوند عاطفی محکم با کارکنان و پیروان از هنجارها استفاده میکنند.
نمونههایی از رهبری کاریزماتیک
رهبران کاریزماتیک در همهی ابعاد زندگی و نه تنها در کسبوکار بلکه در میان گروههای مذهبی و جنبشهای سیاسی و اجتماعی هم دیده میشوند.
رهبری کاریزماتیک در گروههای مذهبی
مارتین لوتر کینگ
دکتر کینگ متولد سال ۱۹۲۹ بود و مانند پدرش و به عنوان یک کشیش قدم در راه تبلبغ مذهب گذاشت. فعالیتهای مربوط به حقوق مدنی را به عنوان آغازگر تحریم استفاده از اتوبوس، در شبِ بازداشت رزا پارکس در مونتگومریِ آلاباما آغاز کرد. سخنرانیهای اثرگذار و باورش به اعتراض مسالمتآمیز نیروی محرکِ جنبشهای حقوق مدنی شد. در سال ۱۹۵۷ او به همراه چند تن دیگر کنفرانس رهبری مسیحیان جنوب را پایهگذاری کرد. بازداشت او در سال ۱۹۶۰ در یک رستوران که اعتراض جهانی را به همراه داشت، توجه نامزد ریاست جمهوری، جان اف کندی را هم جلب کرد. او خیلی زود آزاد و اثرگذاریاش در مبارزه برای حقوق مدنی دو چندان شد. سخنرانیهای او باعث شکلگیری جنبشهایی در آمریکای جنوبی و فراتر از آن شد. دکتر کینگ بیش از هر چیز به خاطر راهپیمایی ۲۸ آگوست ۱۹۶۳ در واشنیگتن که بیش از دویست هزار نفر در آن شرکت داشتند، معروف است. او در این راهپیمایی سخنرانی معروفِ «من رویایی دارم» را ارائه کرد. یک سال بعد لایحهی حقوق مدنیِ ۱۹۶۴ به تصویب رسید.
پیشرفت بشریت اگرچه اجتنابناپدیر است اما بهخودیِخود رخ نمیدهد، هر گامی به سوی عدالت همراه با ازخودگذشتگی، سختی، استقامت، تلاش خستگیناپذیر و اشتیاق افراد متعهد است.
مادر ترزا
مادر ترزا کاتولیک و متولد ۱۹۱۰ در مقدونیه (یوگوسلاوی امروزی) بود که عمدهی شهرتش به خاطر کمک به مردم فقیر است. مادر ترزا در ۱۸سالگی راهبه شد و در ۱۹۲۹ برای تدریس در مدرسهی دخترانهی مریم مقدس در کلکته به هندوستان رفت. در ۱۹۴۶ مادر ترزا تدریس را رها کرد تا به کاری که هدف والایش بود بپردازد و آن پایهگذاری مؤسسهی خیریهای برای خدمت به مردم محلههای فقیرنشین کلکته بود. طی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ او پایگاهی برای جزامیان، یک پرورشگاه، خانهی سالمندان، درمانگاه خانودگی و حلقهای از درمانگاههای سیار راهاندازی کرد. در ۱۹۷۱ به نیویورک رفت تا نخستین شعبهی خیریهاش را در آمریکا راهاندازی کند. در ۱۹۸۵ او در چهلمین نشست عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. در زمان مرگِ او مؤسسهی خیریهاش بیش از ۴۰۰۰ عضو از خواهران روحانی و ۶۱۰ پایگاه در ۱۲۳ کشور مختلف داشت. شخصیت الهامبخش، تعهد و ازخودگذشتگیاش برای تحقق هدفی والا او را به نمونهای درخور از رهبر کاریزماتیک تبدیل میکند.
همیشه لبخند بزنید زیرا لبخند سرآغاز عشق است.
پاپ ژان پل دوم
او در ۱۹۲۰ در لهستان به دنیا آمد. در ۱۹۳۸ و در اشغال آلمان نازی آموزشهای مذهبیاش را بهطور مخفیانه آغاز کرد و در ۱۹۴۶ به مقام کشیشی رسید. او در ۱۹۵۸ اسقف شد. سپس در ۱۹۶۷ به مقام کاردینالی رسید. در ۱۹۷۸ به عنوان پاپ انتخاب شد و تا زمان مرگ در سال ۲۰۰۵ این عنوان را حفظ کرد. پاپ ژان پل دوم نقش مهمی در تقویت نقش کلیسای کاتولیک در دنیای مدرن داشت. او به بیش از ۱۰۰ کشور سفر کرد و قاطعانه از حقوق بشر دفاع میکرد.
بقای آزادی نه در گروی انجام آنچه که میخواهیم بلکه در گروی حق انجام کار درست است.
رهبری کاریزماتیک در دنیای سیاست
رونالد ریگان
رونالد ویلسون ریگان در ۱۹۱۱ متولد شد. او با امضای قراردادی هفتساله با شرکت فیلمسازی Warner Brothers به عنوان بازیگر به شهرت رسید. در دوران جنگ دوم برای ارتش فیلمهای آموزشی میساخت. با اینکه سابقهی ریاست یک اتحادیهی کارگری را در سابقهاش داشت، در دههی ۱۹۵۰ دیدگاه سیاسیاش را از لیبرال به محافظهکار تغییر داد. او شروع به ارائهی سخنرانیهای انگیزشی برای صاحبان کسبوکارها کرد تا جایی که در ۱۹۶۴ سخنرانی درخشانی در حمایت از سناتور آمریکایی، بری گلدواتر (Barry Goldwater) انجام داد. او در ۱۹۶۸ نامزدیاش برای عنوان ریاست جمهوری را اعلام کرد و در ۱۹۸۰ به این مقام رسید. او را که قادر بود دیدگاههای سیاسیاش را به روشی که برای مردم خوشایند بود بیان کند، در کنار «تدی روزولت» و «جان اف کندی» به عنوان یکی از کاریزماتیکترین رئیسجمهورهای ایالات متحده میشناسند.
ما نمیتوانیم به همه کمک کنیم، اما همه میتوانند به دیگری کمک کنند.
سر وینستون چرچیل
او که متولد ۱۸۷۴ است بیشتر به عنوان نخست وزیر انگستان در دوران جنگ جهانی دوم شناخته میشود اما مهارتهای ارتباطیاش را در جنگ جهانی اول و به عنوان خبرنگار جنگی کسب کرد. او که سخنران قابلی بود با سخنرانیهای رادیوییاش در دوران بمباران انگلستان توسط آلمان، به مردم برای مقاومت و ایستادگی روحیه میداد.
همانقدر که ایستادن و سخن گفتن شجاعانه است، در موقع مناسب نشستن و گوش دادن هم نشانهی شجاعت است.
رهبری کاریزماتیک در دنیای کسبوکار
لی لاکوکا
لیدو آنتونی لاکوکا (Lido Anthony Iacocca) در اواخر دههی ۱۹۷۰ از طرف هیئت مدیرهی خودروسازی کرایسلر استخدام شد تا خودروسازی را از ورشکستگی نجات بدهد. لاکوکا با جذبه و کشش جادوییاش کنگره را قانع کرد که اعطای وامی قابلِتوجه را به کرایسلر تأیید کند. مدیرعامل کرایسلر که تحصیلات عالی نداشت، از کاریزمای طبیعی برخوردار نبود و این استعداد را در خودش خلق و تقویت کرد. یکی از نمونههای بهیادماندنی کاریزمای او، لحن او در بیان این شعار معروفش است: اگر ماشین بهتری پیدا کردید، همون رو بخرید!»
انگیزه همه چیز است! شما نمیتوانید به جای ۲ نفر باشید اما میتوانید به اندازهی ۲ نفر کار کنید. پس به دیگران انگیزه بدهید تا آنها هم به دیگران انگیزه بدهند.
جک ولش
جان فرانسیس ولش (John Francis Welch) در ۱۹۳۵ به دنیا آمد. در کودکی به ورزش علاقه داشت و درسهایی را که از ورزش آموخته بود در طول زندگیاش به کار گرفت. پس از دانشگاه در ۱۹۶۰ برای کار به عنوان مهندس شیمی به جنرال الکتریک (GE) پیوست و پلههای ترقی را چنان طی کرد که در سال ۱۹۸۱ به عنوان جوانترین مدیرعامل تاریخ جنرال الکتریک به این مقام رسید. به عنوان مدیر عامل و بر خلاف روش رایج، اقدام به ایجاد رابطهی مثبت با کارکنان و مشتریان کرد. او با کارکنان خودمانی بود و آنها همیشه آمادهی سر زدنهای برنامهریزی نشدهی او بودند. با اینکه در کاهش هزینهها و قطع همکاری با کارکنانی که عملکرد خوبی نداشتند تردید نمیکرد، سبک رهبری او حسی از غرور و ارزشمند بودن را در شرکت ایجاد کرده بود.
افشرهی رقابتپذیری وقتی رها میشود که به دیگران القا کنیم افکارشان مهم و باارزش است، و سپس رهایشان کنیم تا آن را عملی کنند.
ویژگیهای رهبر کاریزماتیک
«ایدن کانگر» (Alden Conger) استاد داشنگاه کالیفرنیای جنوبی و «هنری کراویس» (Henry Kravis)، استاد دانشگاه مککنا، ویژگیهای شخصیتی مشترک رهبران کاریزماتیک را شناسایی کردهاند که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حساسیت نسبت به محیط پیرامونیشان و نیازهای کارکنان یا پیروانشان
- خوشصحبت و رؤیاپرداز
- تمایل به پذیرش ریسکهای شخصی
- مهارت در بهکارگیری روشهای غیرمعمول
مزیتها و عیبهای رهبری کاریزماتیک
سبک رهبری کاریزماتیک مزیتهای بسیاری دارد. رهبران کاریزماتیک معمولا به دگرگونیهای اجتماعی سرعت میبخشند اما برای سازمانهایی با ساختار، فرایند و طرز کار خشک و انعطافناپذیر مناسب نیستند.
برخی عیبهای رهبری کاریزماتیک
- احتمال دارد رهبران به خاطر موفقیتهای پیشین دچار تعصب و غرور بیجا شوند
- سازمانهایی که وابسته به رهبری کاریزماتیک هستند ممکن است با بازنشستگی یا قطع همکاری رهبر دچار اختلال شوند
- گاهی رهبران کاریزماتیک توجه و حساسیت خود را نسبت به زیردستان و پیروان خود از دست میدهند
- رهبران کاریزماتیک ممکن است قادر به درس گرفتن از اشتباهاتی که احاطهشان کرده نباشند
- ممکن است رهبران کاریزماتیک با باور به فراتر از قانون بودن دست به خطاهای مالی و اخلاقی بزنند
برخی از مزیتهای رهبری کاریزماتیک
- رهبران کاریزماتیک افراد را به تلاش برای هدفی مشترک تحریک میکنند
- رهبران کاریزماتیک باعث تمرکز سازمان بر یک هدف اصلی و هستهای میشوند
- در رهبری کاریزماتیک بر درس گرفتن از اشتباهات برای موفقیت در مأموریت تمرکز میشود
- سازمانهایی که با سبک کاریزماتیک رهبری میشوند یکپارچه و همبسته هستند زیرا کارکنان آنها هدفی روشن دارند
چرا رهبری کاریزماتیک
دنیا به رهبران کاریزماتیک نیاز دارد زیرا آنها برای زندگی و دنیایی بهتر مبارزه میکنند. آنها شجاع و متعهد و آمادهی ایستادگی در برابر کسانی هستند که دید متفاوتی نسبت به اجتماع یا سازمان دارند. رهبران کاریزماتیک قادرند شکاف بین آنچه سازمان به کارکنان عرضه میکند و نیازها و خواستههای کارکنان از سازمان را تشخیص دهند. آنها چشماندازی خلق میکنند که حامیانشان مشتاقانه آن را میپذیرند و در نتیجه انگیزهی بالایی برای تلاش در راه رسیدن به این هدف مشترک خواهند داشت.
برگرفته از: online.stu.edu