گاهی اوقات تشخیص تفاوت بین آزار جنسی و رفتارهای عادی و بیمنظور در محل کار دشوار میشود. آزار جنسی در محل کار بهشکل درخواستها، حرفها و برخوردهایی بروز مییابد که محتوای جنسی دارند و برای طرف مقابل ناخوشایند و آزاردهنده هستند. در بیشتر مواقع نیز مرز میان آنها و سوءتفاهمها خیلی مشخص نیست.
در بعضی مواقع نیز، این دست از آزارها فقط با نیات جنسی صورت نمیگیرد؛ بلکه بهشکل تحقیر برای جنسیت فرد و اهانت به او انجام میشود. برای اینکه از نظر قانونی بتوان از آزار جنسی شکایت کرد و برای آن پیگیری صورت داد، باید آن آزار شدت و بسامد زیادی پیدا کند. وقتی این آزارها طولانیمدت و زیاد میشوند، محیط کاری بسیار آزاردهنده و پر از عداوت و تلخی میشود، بهطوریکه آیندهی شغلی فردی که آزار دیده است، دستخوش تغییراتی چون اخراج و تنزل شده و فرد بینوا قربانی اوضاع نامساعد بهوجودآمده میشود.
شناخت مرز بین آزار جنسی و رفتارهای بدون قصد ولی آزاردهنده گاهی دشوار میشود. پیگیری قانونی این موضوع نیز دشوار است و دربارهی اینکه چه رفتارهایی بهطور کل آزار جنسی تلقی میشوند، در برخی دادگاهها اختلافنظر وجود دارد؛ زیرا برخی دادگاهها از نگاه زن یا فردی که مورد ظلم واقع شده به موضوع نگاه میکنند و برخی دیگر از دید کلی و بدون حساسیتهای زنانه میبینند.
در ادامه به نکاتی میپردازیم که آزار جنسی در محل کار را شرح میدهند:
۱. احساس میکنید که رفتار طرفمقابلتان ماهیت جنسی دارد
در بسیاری مواقع، لمسشدن از سوی فردی دیگر اولین نشانهی آزار جنسی است. سایر نمونههای آزار جنسی نیز در قالب موقعیتهای زیر نمود مییابد:
- زیاد نزدیک ایستادن در هنگام صحبت و استفاده از لحنی خودمانی؛
- ابراز نظر دربارهی ظاهر و اندام؛
- پرسش دربارهی مسائل خصوصی، رابطهی جنسی و…؛
- اصرار به صحبتکردن دربارهی تجربیات عاطفی و رابطهی جنسی خود؛
- اصرار به ملاقات در ساعات غیرکاری؛
- صحبت دربارهی موضوعات جنسی و ارسال پیام با محتوای نامناسب در این زمینه.
نکتهی مهم دربارهی این رفتارها این است که میدانید فرد مهاجم و آزاردهنده از انجام این رفتارها لذت میبرد و احساس قدرتمندی به او دست میدهد.
۲. قادر نیستید که اینگونه رفتارها را متوقف کنید
نمونهی دیگر از آزار جنسی وقتی نمود مییابد که حرکات و رفتارهای آزاردهنده مدیریت و متوقف نمیشوند؛ مثلا فرد بارها در برابر کلامها و جوکهای نامربوط فرد آزاردهنده واکنش نشان داده و بهنوعی نارضایتی و شکایت خود را اعلام کرده است، اما او همچنان به این روند رفتاری ادامه میدهد. ناتوانی در توقف رفتارهای آزاردهندهی فرد دیگر نیز نشانههایی از آزار جنسی است.
دستانداختن دیگری، رفتارهای بیملاحظه، نظرها و کارهای ناخوشایند درحالیکه چندان جدی و هدفمند ابراز نشوند، مشکل چندانی بهوجود نمیآورند و میتوان آنها را نادیده گرفت؛ اما زمانیکه این رفتارها و حرفها ادامه پیدا کند و شدت و بسامدشان زیاد شود، قضیه فرق میکند و به شکلی خلاف قانون و مقررات درمیآید.
۳. توانایی مقابله و اعتراض ندارید
در برخی مواقع نیز فردی که موجب آزار میشود، فرد مهمی است و جایگاهی دارد که راه هرگونه اعتراض به روی قربانی بسته میشود. به فرد قربانی، صریحا یا ضمنا القا میشود نباید اعتراض کند و برای رفع این مشکل باید خود را از تیررس فرد آزاردهنده دور نگه دارد. درواقع با حربهی قدرت و زور، آزار ادامه پیدا میکند.
۴. امکان اعلام و گزارش آزار جنسی ندارید
وقتی فردی به دیگری آزار جنسی میرساند، احساسات منفی با شدتهای مختلفی به فرد آزاردیده حمله میکنند. اعلام و گزارش این آزارها برای پیگیری نیز دشوار است. برخی مواقع برای شیوهی گزارشدادن این موضوع آگاهی لازم وجود ندارد و فرد آزاردیده از این واهمه دارد که حرفش را باور نکنند و فکر میکند با اعلام این مسئله، تحقیر میشود و ناتوانی خود در حل مشکل را ابراز میکند. درهرحال چنین ناتوانی و حسی در گزارش مشکل نیز از نشانههای آزار جنسی دیدن است. این موقعیت با ترس ازدستدادن جایگاه شغلی و به دردسر افتادن خود و دیگران همراه است.
۵. نگران پیامدهای فاش کردن اینگونه آزارها هستید
گاهی اوقات نیز در سازمان و محل کار، شکایتکردن از مشکلات پیشآمده و اعلام آزارهایی که رخ داده است، جدی گرفته نمیشود و فردی که دربارهی مشکل خود صحبت میکند، بهعنوان دردسرساز و وصلهی ناجور و… شناخته میشود. فرد باید بداند این مشکلات، آزاردهندهی روح و روان هستند و زندگیاش را خراب میکند و حق مسلمش است که آنها را پیگیری کند؛ اما وقتی کسی به مشکل پیشآمده توجه ندارد و همه بر آزار جنسی سرپوش میگذارند، مشخص میشود فاجعه خیلی عمیق است و کسی خواهان پیگیری مشکل پیشآمده و افتادن در دردسر نیست.
۶. احساس میکنید بهخاطر جنسیتتان نادیده گرفته شدهاید
تبعیضهای جنسیتی نیز میتوانند در دستهی آزار جنسی قرار بگیرند؛ مثلا وقتی در محل کار، وظایف یا مسئولیتهای خاصی به فرد بهخاطر جنسیتش داده نمیشود، آن فرد نادیده گرفته میشود، حقوق بیشتر همکاران در جایگاه مشابه به دلیل جنسیتشان توجیه میشود یا وقتی فرصتهای کاری خوب از او دریغ میشود و امکان رشد و ترفیع شغلی ندارد نیز دچار تبعیض جنسیتی شده است. گویی بهخاطر جنسیتش تنبیه و مجازات شده است.