این هفته در لیست معرفی فیلممان یک کلاسیک دیدنی خواهیم داشت و یک انیمهی عالی نیز معرفی خواهیم کرد.
بنا بر افزایش تنوع فیلمهای معرفی شده در سری مطالب هفتگی «آخر هفته چه فیلمی ببینیم»، این بار سری به یک کلاسیک از دههی ۶۰ سینما خواهیم زد که آنتونی هاپکینز جوان در آن نقش آفرینی کرده است. در ادامهی لیست معرفی فیلم، به یکی از بهترین انیمههای سالهای اخیر سر میزنیم که تجربهی آن نه تنها برای انیمهبازها، بلکه همهی دوستداران سینما به شدت لذتبخش خواهد بود. در ادامه سری به سینمای آلمان خواهیم زد و یکی از بهترینهای این سینمای پویا در دههی اخیر را از نظر میگذرانیم. در انتها نیز سری به یکی از کارهای اولیهی ایناریتوی دوستداشتنی میزنیم و بار دیگر در افکار عجیب و غریب او گشت و گذار خواهیم کرد. لیست این هفته قطعا تنوع زیادی دارد و برای کسانی که به دنبال فیلمهای کلاسیک هستند و به سینمای جهان علاقه دارند مناسب خواهد بود.
The Lion in Winter
فیلم خوب قدیمی نمیشود. اولین فیلمی که امروز قصد معرفی آن را داریم، اکتبر امسال ۵۰ ساله میشود که اصلا سن بالایی برای یک کلاسیک به شمار نمیرود. فیلم The Lion in Winter یکی از بهترین فیلمهای سال ۱۹۶۸ بود که فروش بسیار خوبی هم داشت. این فیلم درام تاریخی از روی نمایشنامهی جیمز گلدمن (که خود او فیلمنامهی فیلم را نوشته) ساخته شده و داستانش در کریسمس سال ۱۱۸۳ میلادی در فرانسه میگذرد. شاه هنری دوم در نظر دارد جوانترین پسر خود را وارث تاج و تخت کند اما ملکه همسر او از بزرگترین فرزندش ریچارد به عنوان جانشین پشتیبانی میکند. داستان فیلم بر اساس واقعیت نوشته شده اما برخی جزئیات تغییر کردهاند. پیتر اوتول، کاترین هپبرن و آنتونی هاپکینز بازیگران فیلم هستند و جالب است بدانید که این اولین فیلم رسمی هاپکینز در یک نقش بلند به شمار میرود. فیلم «شیر در زمستان» نامزد هفت اسکار شده که توانست سه تای آنها از جمله بهترین بازیگر زن برای هپبرن را به خانه ببرد. نسخهی تلویزیونی این فیلم در سال ۲۰۰۳ روی آنتن رفت.
فیلم با بودجهی ۴ میلیون دلاری ساخته شد که در طول زمانی که روی پردههای سینما بوده بیش از ۲۲ میلیون دلار فروش کرده است. از بین ۳۱ نقدی که تا به امروز برای این فیلم در وبسایت راتن تومیتوز ثبت شده، ۹۱ درصد آنها مثبت هستند. راجر ایبرت نمرهی کامل ۴ را به فیلم داده و موفقیت فیلم در تبدیل هوشمندانهی یک داستان تاریخی به فیلمی جذاب را تحسین کرده است. تمامی منتقدان بازیهای اوتول و هپبرن را نقطهی قوت اصلی فیلم دانستهاند و آنها را ستارههای بیچون و چرای «شیر در زمستان» دانستند. اگر از طرفداران درامهای تاریخی هستید این کلاسیک دیدنی را از دست ندهید.
Your Name
مقاله مرتبط
- نقد انیمیشن Your Name - نام تو
برای لذت بردن از انیمهای که قصد معرفیاش را داریم، لازم نیست حتی یک ثانیه انیمه دیده یا یک صفحه مانگا خوانده باشید. «نام تو» جوری با مخاطبش ارتباط میگیرد که زبان ژاپنی هم برایتان گویا میشود. Your Name سال ۲۰۱۶ به کارگردانی ماکوتو شینکای به نمایش درآمد و غوغایی در باکس آفیس ژاپن به پا کرد. انیمه «نام تو» با فروشی معادل ۳۵۵ میلیون دلار، تا به امروز چهارمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ژاپن و پنجمین فیلم غیرانگلیسیزبان پرفروش در دنیا است. Your Name دو برابر بیشتر از جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد فروش کرد و به تنهایی ۱۰ درصد فروش کل سینمای ژاپن در سال ۲۰۱۶ را در اختیار داشت. فیلم داستان یک دختر و پسر دبیرستانی را تعریف میکند که جای بدنهایشان با یکدیگر عوض میشود.
این انیمه با استقبال بسیار خوب منتقدان رو به رو شد به طوری که ۹۷ نقد مثبت از ۱۰۰ نقد در وبسایت راتن تومیتوز برای آن ثبت شده است. در خلاصهی نقدهای این سایت آمده: «انیمهی Your Name همانقدر که زیبا طراحی شده، از لحاظ احساسی نیز لذتبخش است و برگ زرین دیگری بر کارنامهی ماکوتو شینکای اضافه میکند.» منتقدان علاوه بر ظاهر چشمنواز این انیمه و دقت فراوان طراحان به جزئیات، از مخلوط کردن رگههای فانتزی با حقیقت نیز استقبال کردهاند. با این که فیلم هم در گیشه و هم نزد منتقدان خوب عمل کرده، اما خود شینکای میگوید فیلم کامل و متعادل نیست. او اظهار کرده به دلیل کمبود بودجه و وقت نتوانسته یک اثر بینقص تولید کند. اما هرچه هنرمند از اثر خود راضی نباشد، ما میتوانیم بارها به تماشای این شاهکار بنشینیم و از آن لذت ببریم.
The Lives of Others
بخش بهترین فیلم خارجی اسکار یکی از جذابترین جایزههای این مراسم است. پنج نامزد که در کشور خودشان بهترین بودند و در رقابت با نمایندهی دیگر کشورها نیز پیروز بودند تا به لیست نهایی راه یابند و در نهایت یک فیلم که بهترین بهترینهای غیرانگلیسیزبان است. فیلم The Lives of Others محصول سال ۲۰۰۶ آلمان یکی از همین فیلمهاست که این جایزهی ارزشمند را کسب کرده است. فلورین هنکل فاندانرسمارک قبل از ساخت فیلم «توریست» با بازی جانی دپ و آنجلینا جولی، به عنوان اولین فیلمش در کشور خودش درامی تأثیرگذار ساخته بود. داستان فیلم در مورد شنود مکالمات شهروندان آلمان شرقی و به خصوص یک کارگردان تئاتر توسط اشتازی، وزارت امنیت سابق این کشور است. این فیلم که ۱۷ سال بعد از فرو ریختن دیوار برلین ساخته شد اولین درام شاخص در مورد این واقعه بعد از فیلمهای کمدیای چون «خداحافظ لنین» بود. آلمانی به شدت از فیلم استقبال کردند و با توجه به اینکه فاندانرسمارک در آلمان شرقی زندگی نکرده و در آن زمان ۱۶ سال داشته، بسیاری از بومیهای شرق آلمان از میزان دقت و نحوهی درست به تصویر کشیدن جو آن منطقه شگفتزده شدند.
فیلم با بودجهی تنها ۲ میلیون دلار ساخته شد اما توانست تا حدود یک سال و نیم بعد از اکرانش، بیش از ۷۷ میلیون دلار فروش کند. ۹۳ درصد ۱۵۲ نقد ثبت شده از این فیلم در راتن تومیتز مثبت هستند و برخی منتقدان از نحوهی تصویربرداری خاکستری و سبز تیرهی فیلم به عنوان سبک خاص آن یاد کردند. منتقد مجلهی تایم از The Lives of Others به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۰۷ یاد میکند و آن را تکاندهنده مینامند. راجر ایبرت امتیاز کامل ۴ را به فیلم داده و آن را فیلمی قدرتمند اما ساکت دانسته که از افکار پنهان و تمایلات مرموز ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۱۳ که بحثهای مربوط به شنود شهروندان آمریکا بالا گرفت و ادوارد اسنودن مدارک زیادی را فاش کرد، دوباره سر زبانها قرار گرفت و حتی به عنوان یکی از عوامل محرک اسنودن برای افشاهای او نام برده شد. «زندگی دیگران» فیلم مهمی است که ۱۰ سال بعد از اکرانش کهنه نشده و اگر طرفدارم درامهای سنگین هستید، سینمای آلمان هدیهی خوبی برایتان تدارک دیده.
Babel
الخاندرو گونزالس ایناریتو که طی دو سال دو تا از بهترین فیلمهای یک دههی اخیر را ساخت حالا کم کار شده و غیر از سریالی که در دست ساخت دارد، فیلم بلندی در آیندهی نزدیک از او دیده نمیشود. اما کارنامهی او به قدر کافی غنی هست که بتوان از آن پیشنهادات زیادی بیرون کشید. فیلم بابل ساختهی سال ۲۰۰۶ یک فیلم بلند چندلایه است که سه داستان در سه کشور کاملا مختلف روایت میکند: مکزیک، مراکش و ژاپن. این فیلم پایانی به سهگانهی «مرگ» او به شمار میرود که با اولین فیلمش، Amores Perros شروع شد و با «۲۱ گرم» ادامه یافت. برد پیت و کیت بلانشت از بازیگران بخش مراکش فیلم هستند. آدریانا بارازا و رینکو کیچوی که به ترتیب در داستانهای آمریکا/مکزیک و ژاپن در فیلم نقش داشتند، نامزد اسکار بهترین بازیگر مکمل شدند. فیلم Babel در کل هفت نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردان کسب کرد که در نهایت گوستاوو سانتائولالا، آهنگساز دوستداشتنی اسکار را به خانه برد.
کشورهای آمریکا، مکزیک و فرانسه سرمایهگذاران فیلم بودند و به دلیل تنوع لوکیشنها و داستانها، پنج زبان مختلف در فیلم صحبت میشود. فیلم با بودجهی ۲۵ میلیون دلاری خود توانست رقم بسیار خوب ۱۳۵ میلیون دلار در سراسر جهان فروش و سود خوبی نصیب سازندگانش کند. راجر ایبرت این فیلم را در لیست «فیلمهای عالی» خود قرار داده و در مورد آن میگوید: «ایناریتو در این فیلم کنترل کامل روی تکنیک خود دارد: نویسندگی و گذر بین داستانها با شفافیت کاملا منطقی و احساسی. فیلم تأثیر شگرفی روی مخاطب خود دارد چرا که قهرمانها و دشمنها را وسیله نمیکند بلکه از ما میخواهد با تمام شخصیتها همذات پنداری کنیم.»