اثری کلاسیک و عاشقانهای دیدنی، یک کارتون کاملا فاصلهگرفته از عادات مخاطب قرن بیستویکم، اثری تماشایی با محوریت بروسلی و «راه سبز». با صد و سیزدهمین مقاله معرفی فیلم همراه میدونی باشید.
میدونی در صد و سیزدهمین مقالهی «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» یا همان جدیدترین معرفی فیلم سینمایی خود مجددا سری به دنیای آثار سینمایی ارزشمند و بهشدت متفاوت با یکدیگر زده است تا شانس خوبی برای پوشش سلایق گوناگون داشته باشد. فیلمهایی که اکثرشان به سینمای آمریکا تعلق دارند و یکی از آنها محصول کشور فرانسه است. همچنین در انتهای کار مثل همیشه فیلمی متعلق به سینمای ایران را داریم و به معرفی اجمالی آن میپردازیم. پس بهتر است که هرچه زودتر با ما همراه شوید.
The Philadelphia Story
فیلم کلاسیک «داستان فیلادلفیا» با نقشآفرینی بازیگرانی همچون جیمز استوارت، کاترین هپبورن، کری گرانت و جان هاوارد، قصهی زنی به نام تریسی لرد را تعریف میکند که در مثلثی عاشقانه و عجیب گیر افتاده است. اما شخصیت اصلی این فیلم کمدیرمانتیک همانقدر که یک فرد دوستداشتنی غرقشده در دل جامعه به نظر میرسد، به خاطر خواستههای زیاد خود و دائمالخمر بودن، شاید انقدرها نتواند یک شریک مناسب برای زندگی باشد. دوگانگی نکات مثبت و منفی حاضر درون این شخصیت هم در طول فیلم از وی کاراکتری خاکستری میسازد که هم میتوان علت جدا شدن همسرش از او در وهلهی اول را فهمید و هم هرگز مخاطب نمیتواند او را نالایق برای داشتن یک زندگی شیرین بخواند. اما قصهی تلاش تریسی برای یافتن دوبارهی عشق در زندگی، پیچیدهتر از چیزی است که فکر میکنید. The Philadelphia Story بهعنوان فیلمی که از روی یکی از محبوبترین تئاترهای دههی ۳۰ میلادی ساخته شده است، برای مخاطب علاقهمند به یکی از کلاسیکهای سرگرمکننده، دیالوگمحور و در نوع خود خندهآور هالیوود لحظات جذابی را فراهم خواهد کرد.
The Triplets of Belleville
«سهقلوهای بلویل» به نویسندگی و کارگردانی سیلوین کومت فرانسوی را میتوان یکی از متفاوتترین انیمیشنهای غیرهالیوودی قرن بیستویکم خطاب کرد. یک درامدی (کمدیدرام) ۸۲ دقیقهای که با فرم انیمیشنسازی سورئال خود و روایت عجیبی که دارد، میتواند برای خیلیها خوب یا بد پدیدآورندهی یک تجربهی تازه باشد. درحالیکه اکثر استودیوهای انیمیشنسازی جهانهایی بینهایت زیبا و به مراتب دوستداشتنیتر از دنیای ما را به تصویر میکشند، The Triplets of Belleville موقع طراحی تکتک اشیا و شخصیتها، روی نمایش ناکامل بودن و زشتی تاکید داشته است.
این موضوع انقدر جدی است که در فضای بصری کاملا اگزجره و غیرواقعی فیلم، بتوان هم به یاد آثار انیمیشنی برتر سالهای دور افتاد و هم از مواجهه با محصولی شکلگرفته بر پایهی تصاویری بهشدت فاصلهگرفته از عادت مخاطب به خود لرزید. همهچیز هم از جایی جذابتر میشود که بدانید تمامی تصویرسازیهای فیلم در خدمت شخصیتپردازی کاراکترهای آن بودهاند و ظاهر هر فرد حاضر درون داستان بهمعنی واقعی کلمه به درک شدن او تسط بیننده کمک میکند.
برای اینکه ماجرا حتی از قبل هم عجیبتر به نظر برسد، باید بدانید «سهقلوهای بلویل» که محبوب جشنوارههای سینمایی زیادی بود، تقریبا شامل هیچ دیالوگی نمیشود و موسیقیها و داستانگویی تصویری عناصر شکلدهندهی اصلی آن هستند. پس اگر بهدنبال تجربهای سینمایی و فراتر از سرگرمی میگردید که احساس شوکهکننده و شیرین دیدن محصولی ورای عادات تماشاگرها را به مخاطب خود میبخشد، The Triplets of Belleville قطعا ارزش این را دارد که یک بار شانس تلاش برای غرق کردن شما در جهان بهخصوص خود را داشته باشد.
The Way of the Dragon
فیلمی به نویسندگی بروسلی، کارگردانی بروس لی و با بازی بروس لی در نقش اصلی که اگر علاقهمند به یک فیلم رزمی هستید و داستان مبارزهی یکی از اساتید هنرهای رزمی سنتی با خلافکارهای حاضر در دنیای مدرن را دوست دارید، نباید تماشایش را به تعویق بیاندازید. «راه اژدها» که البته از آن با نام «بازگشت اژدها» هم یاد میشود، شامل بعضی از بهترین سکانسهای مبارزه با نانچیکو در تاریخ سینما است و مخاطب جهانی هرگز مبارزهی لی با چاک نوریس در یکی از مهمترین سکانسهای آن را فراموش نخواهد کرد.
اما مثل دیگر فیلمهای شناختهشدهی این مرد بزرگ و دوستداشتنی، Way of the Dragon به سطحی بالاتر از یک فیلم اکشن عالی با طراحی صحنههای پرجزئیات و دیدنی میرسد و پیامهای حاضر درون فیلمنامهی خود را بر پایهی اشاره به ارزشهای انسانی شکل میدهد. نتیجه هم آن است که موقع دیدن آن خود را مقابل فیلمی بیابید که هم میتوان سرگرم تماشای اکشنهای حسابشده و ریاضیوار آن شد و هم همیشه در پس طرحهای داستانی خاصی که قهرمان را به سمت انجام این نبردها سوق دادهاند، شاهد تفکراتی عمیق و لایق جدی گرفتن بود.
The Green Mile
وقتی یکی از فیلمسازهای لایق احترام معاصر یعنی فرانک دارابونت به سراغ اقتباس از روی یکی از بهترین کتابهای یکی از بهترین نویسندگان زندهی جهان یا همان جناب آقای استیون کینگ برود، تام هنکس را بهعنوان بازیگر نقش اصلی انتخاب کند و کوچکترین ابایی از در آغوش کشیدن بار سورئال و عناصر بهشدت عجیب رمان «راه سبز» نداشته باشد، نتیجه تبدیل به فیلمی به یاد ماندنی با نام The Green Mile میشود. فیلمی دربارهی معجزه، قضاوتهای نادرست، نژادپرستی، جنایتهای سازمان قضایی، بیرحمی، رستگاری، زندگی و مرگ که روایتی مخصوص به خود را شکل میدهد و به تجربهای کمنظیر برای تماشاگر تبدیل شده است. The Green Mile با اینکه اثری کاملا عامهپسند نیست و قطعا به مذاق همگان خوش نمیآید، از تمامی مناظر فنی و هنری در سطح بالایی قرار میگیرد و تبدیل به یک اثر درام، یک فیلم عاشقانه (البته متفاوت با تعریف اکثر مخاطبان از این عبارت) و محصولی ارزشمند از جهان هنر هفتم میشود که مخاطب خود را به فکر فرو میبرد، اشک او را جاری میکند و گاهی قدرت قابل توجهی هم در بلند کردن صدای خندهی وی دارد.
مسخرهباز
نخستین فیلم بلند ساختهشده توسط همایون غنیزاده که مخاطبان تئاتر بیشتر از سینماییها او را میشناسند، بهتازگی اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرده است. «مسخره باز» به تهیهکنندگی علی مصفا و با بازی بازیگرانی همچون ایرج ذبیحی، خسرو بامداد، علی نصیریان در نقش کاظم خان، صابر ابر در نقش دانش، هدیه تهرانی در نقش هما، داریوش موفق در نقش مانفرد، رضا کیانیان در نقش سرهنگ کیانی، بابک حمیدیان در نقش شاپور و محسن حسینی در نقش استاد معروفی، یکی از ستارههای جشنواره فجر سیوهفتم بود. به این دلیل که توانست در آن رویداد سینمایی چهار جایزه از جمله سیمرغهای بلورین بهترین فیلم سینمایی بخش نگاه نو و برترین فیلم گروه سینمایی هنر و تجربه را دریافت کند و به خاطر فضای متفاوت خود بهعنوان یک فیلم ایرانی، مورد توجه برخی منتقدها قرار بگیرد. همچنین محمدرضا غنیزاده، علی قاضی و هایده صفییاری به ترتیب وظایف آهنگسازی، فیلمبرداری و تدوین «مسخرهباز» را برعهده داشتهاند.
«مسخرهباز» که سازندگانش آن را «داستانی پر از مو» هم صدا میزنند، به جوانی میپردازد که کودکی خود را در پرورشگاه سپری کرد و اکنون سودای تبدیل شدن به ستارهی سینما را دارد. او هر روز به همراه شاپور در سلمانی کار میکند و پس از پایان یافتن ساعات کاری سراغ تمرین بازیگری میرود. حالا این وسط در فضای نمایشمانند فیلم، یک آرایشگر دیگر به نام کاظم خان هم داریم که همواره بهشدت به اصول اخلاقی خود وفادار میماند و از سالها قبل با شخصی به اسم سرهنگ کیانی به مشکل خورده است. همهی این ماجراها هم از جایی عجیبتر میشوند که یک روز یک نفر شبانه به سلمانی میرود و میگوید که حاضر به خرید موهای بلند زنانه با قیمت قابلتوجه است! درحالیکه کاظم خان انقدر به فضای مردانهی محل کار خود میبالد که حتی حاضر نیست سلمانی او را «آرایشگاه» صدا بزنند.