آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از Unforgiven تا The Machinist

آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از Unforgiven تا The Machinist

این هفته در معرفی فیلم میدونی یک اثر وسترن کلاسیک خواهیم داشت و همچنین یک فیلم کمدی به لیستمان اضافه خواهد شد.

به هفدهمین سری مطالب معرفی فیلم میدونی رسیدیم و این بار از بین ژانرهای مختلف سینمایی، چهار فیلم از ژانر کلاسیک، کمدی، درام و به رسم همیشه یک انیمیشن معرفی خواهیم کرد. ابتدا سراغ یک اثر به شدت تحسین‌شده از کلینت ایست‌وود می‌رویم که حتی اگر طرفدار ژانر وسترن نیستید، لیست بازیگرانش شما را متقاعد به دیدن آن می‌کند. سپس فضا را کاملا عوض می‌کنیم و به فیلمی کمدی با حضور مارک والبرگ و ویل فرل می‌رسیم که برای یک آخرهفته‌ی راحت با دوستان و خانواده پیشنهاد بسیار مناسبی خواهد بود. سپس دوباره با تغییر فضا به فیلمی سرد و تاریک با نقش‌آفرینی حیرت‌انگیز کریستین بیل می‌رسیم که کاهش وزنش برای ایفای نقش در آن تا مدت‌ها بحث اول محافل سینمایی بود. در انتها نیز مانند هفته‌های گذشته یک انیمیشن از دریم ورکس خواهیم داشت که به راحتی می‌توانید آن را در برنامه‌ی آخرهفته‌ی خود بگنجانید. فراموش نکنید با نظرات خود می‌توانید به شکل‌گیری لیست هفته‌های آینده کمک کنید.

Unforgiven

ژانر وسترن با اینکه این روزها دیگر آن فروغ سابق را ندارد، اما نمی‌توان محبوبیت آن را انکار کرد. این هفته تصمیم گرفتیم یکی از بهترین‌های وسترن کلینت ایستوود را معرفی کنیم تا کسانی که تجربه‌ی زیادی در دیدن فیلم‌هایی در این سبک ندارند، یک انتخاب عالی برای آخر هفته‌ی خود داشته باشند. فیلم Unforgiven محصول سال ۱۹۹۲ و کلینت ایستوود کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر نقش اول آن است که برای هر سه بخش نامزد اسکار شد. فیلم در کل ۸ نامزدی اسکار و ۴ نامزدی گلدن گلوب کسب کرد که نیمی از آن‌ها را از جمله بهترین فیلم برنده شد. داستان فیلم در مورد ویلیام مانی، خلاف‌کار بازنسشته‌ای است که سال‌ها بعد از کنار گذاشتن خلاف و شروع کار روی مزرعه‌اش، برای آخرین بار سراغ آدم‌کشی می‌رود. علاوه بر ایستوود، مورگان فریمن و ریچارد هریس نیز در فیلم نقش‌آفرینی کرده‌اند. ایستوود اعلام کرد Unforgiven آخرین فیلم وسترن او خواهد بود چرا که ساخت فیلم‌هایی پس از آن باعث افتادن به ورطه‌ی تکرار و تقلید سبک کارهای دیگران می‌شود. دیوید وب پیپلز که وظیفه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی «نابخشوده» را برعهده داشت، در کنار همپتون فنچر فیلم‌نامه‌ی Blade Runner را نیز در کارنامه‌ی خود دارد.

فیلم مورد استقبال عظیم منتقدان قرار گرفت به طوری که طبق آمار وبسایت راتن تومیتوز، ۹۵ درصد نقدهای فیلم نقدهای مثبت هستند. منتقدان به قدری Unforgiven را تحسین کردند که اثر ایستوود را مدحی برای ژانر وسترن دانستند. جک متیونز از لس‌آنجلس تایمز فیلم را بهترین نمونه‌ی فیلم‌های وسترن نام برد. اجر ایبرت با اینکه ابتدا به فیلم انتقادهایی داشت، اما در نهایت آن را به لیست بهترین فیلم‌های خودش راه داد. این فیلم برای ایستوود نقطه‌ی عطفی در کارنامه‌اش بود، چرا که المان خشونت را پس از آن به شکلی کاملا متفاوت در آثارش به کار برد و دیگر از آن به عنوان پایه‌های اصلی فیلم‌هایش استفاده نکرد. علاوه بر منتقدان، تماشاگران نیز بسیار فیلم را دوست داشتند به طوری که Unforgiven حدود یک سال روی پرده‌های سینما بود و حدود ۱۶۰ میلیون دلار در برابر بودجه‌ی ۱۴ میلیون دلاری فروش کرد.

The Other Guys

فیلم کمدی The Other Guys اولین همکاری مارک والبرگ و ویل فرل است که منجر به یک فیلم کاملا سرگرم‌کننده و خنده‌دار شده است. اثر آدام مک‌کی که شاید او را با فیلم اسکار The Big Short بشناسید، در سال ۲۰۱۰ روی پرده‌های سینما رفت و فروش نسبتا خوبی را تجربه کرد و به مذاق منتقدان هم خوش آمد. لیست بازیگران فیلم از نکات بسیار جذاب آن است: مایکل کیتون، اوا مندس، دواین جانسون و سموئل جکسون همگی در این کمدی شلوغ نقش‌آفرینی کرده‌اند و خود مک‌کی هم نقش کوچکی در فیلم دارد. این پنجمین همکاری فرل و مک‌کی به شما می‌رود و اولین فیلمی از بین این‌ها است که فرل نقشی در نویسندگی آن نداشته. اما داستان فیلم در مورد دو کارآگاه پلیس نیویورک است که به اجبار با یکدیگر همکار می‌شوند و هیچ هماهنگی خاصی با یکدیگر ندارند. آن‌ها هدف خود را پیشرفت و رسیدن به سطح دو پلیس نیویورک که از آن‌ها به عنوان الگوی خود یاد می‌کنند می‌گذارند اما اتفاقات آن‌طور که می‌خواستند پیش نمی‌رود.

فیلم The Other Guys با بودجه‌ای صد میلیون دلاری ساخته شد و توانست در اولین هفته‌ی اکرانش بیش از ۳۵ میلیون دلار فروش کند و فیلم Inception کریستوفر نولان را به پایین جدول براند. فیلم در نهایت با فروشی معادل ۱۷۰ میلیون در سراسر جهان به کار خود پایان داد. در خلاصه‌ی نقد وبسایت راتن تومیتوز آمده «در حالی که فیلم بهترین همکاری ویل فرل و آدام مک‌کی به شمار نمی‌رود، اما لحظات فوق‌العاده‌ای خلق می‌کند و به خوبی مخاطب را در تابستانی بدون فیلم‌های کمدی شاخص می‌خنداند.» پیتر تروس منتقد رولینگ استون می‌گوید ویل فرل شوخی‌های فیلم را دو برابر بامزه کرده و حتی برخی این فیلم را بهترین اثر پلیسی سال دانستند. در مقایسه با دیگر فیلم پلیسی آن سال یعنی Cop Out، اثر مک‌کی به مراتب بالاتر قرار می‌گیرد و منتقدان بدون هیچ شک و شبهه‌ای آن را اثری به شدت سرگرم‌کننده در قیاس با فیلم‌های مشابه توصیف کرده‌اند.

The Machinist

یکی از نکات جالبی که همیشه در مورد کریستین بیل گفته می‌شود، کاهش وزن ۲۸ کیلویی او برای فیلم The Machinist است اما این فیلم و بازیگر بسیار بیشتر از این‌ها برای گفتن دارند. فیلم ماشینیست در سال ۲۰۰۴ توسط برد اندرسون ساخته شد که بحث و جدل‌های بسیاری در محافل سینمایی در مورد مضمون و داستان آن به وجود آمد. ماشینیست در آن دسته‌ فیلم‌هایی قرار می‌گیرد که در زمان اکران خود آن چنان مورد استقبال قرار نگرفتند و به مرور و در طول سال‌ها، به یکی از آثار پیشرو‌ی سبک خود بلد شدند. این فیلم که با همکاری مشترک کشورهای فرانسه، اسپانیا، آمریکا و بریتانیا تولید شده ۵ میلیون دلار هزینه داشت و پس از اکران نسبتا محدودش،  تنها ۸.۲ میلیون دلار فروش کرد. ماشینیست داستان یک ماشین‌کار با بازی بیل را تعریف می‌کند که بیماری‌های روانی و بی‌خوابی او منجر به بروز حادثه‌ای شدید در محل کارش می‌شود. پس از اخراجش، او در ورطه‌ی پارانویا و روان‌گسیتخگی فرو می‌رود. کارگردانی اندرسون و نقش‌آفرینی فوق‌العاده‌ی بیل از نکات حائر اهمیت The Machinist هستند. بیل شش ماه پس از اتمام فیلمبرداری فیلم، وزن از دست داده‌ی خود را به دست آورد تا برای ایفای نقش بتمن در اولین فیلم سری بتمن نولان آماده شود. فیلم با اینکه کاملا در شهری در کالیفرنیا جریان دارد، اما تمام سکانس‌هایش در بارسلونای اسپانیا فیلم‌برداری شده است.

در خلاصه‌ی نقد‌های وبسایت راتن تومیتوز که ۷۷ درصد نقد‌های ثبت شده در آن نقد‌های مثبت هستند می‌خوانیم: «سطح اثر تاریک و روان‌شناختی برد اندرسون که درباره‌ی یک کارگر کارخانه است، توسط بازی چشم‌گیر و متعهد کریستین بیل بسیار پیشرفت کرده و بالاتر رفته است.» فیلم در متاکریتیک نیز میانگین نمره‌ی ۶۱ را از ۳۲ نقد برای خود به ثبت رسانده است. راجر ایبرت منتقد فقید سینما سه ستاره از چهار ستاره به فیلم داده و می‌گوید اندرسون می‌خواسته حالتی از روحیات شخصی را به مخاطب منتقل کند که به کمک بیل، توانسته با تاثیری فراگیر به هدف خود برسد.

Over the Hedge

باز هم نوبت به انیمیشن شد و باز هم یک اثر خاطره‌انگیز که شخصا خاطره‌های زیادی با نسخه‌ی دوبله‌ی آن دارم که بیش از ۱۱ سال پیش منتشر شد. انیمیشن Over the Hedge که با نام «آن سوی پرچین» شناخته می‌شد، محصول سال ۲۰۰۶ کمپانی دریم ورکس است که توسط پارامونت پیکچرز، به عنوان اولین محصول این ناشر پس از خرید دریم ورکس پخش شد. این اثر اقتباسی از کامیک بوکی به همین نام است که توسط United Media در سال ۱۹۹۵ شروع به چاپ شد. صداگذاری حیوانات انیمیشن به عهده‌ی بازیگرانی چون بروس ویلیس، استیو کرل، آوریل لاوین خواننده‌ی پاپ و امید جلیلی، استند کمدین بریتانیایی-ایرانی بوده که در نقش یک گربه‌ی ایرانی صحبت کرده است. با بودجه‌ای معادل ۸۰ میلیون دلار، آن سوی پرچین بیش از ۳۳۰ میلیون دلار فروش کرد و به یک موفقیت مالی بزرگ برای دریم ورکس تبدیل شد. داستان در مورد یک راکون به نام RJ است که بر اثر تصادف تمام ذخیره‌ی غذایی خرسی به نام وینسنت را نابود می‌کند و در ازای جانش، به او قول می‌دهد که در طول یک هفته‌ غذاهایی را که وینسنت از انسان‌ها دزدیده بود به او برگرداند.

با میانگین امتیاز ۶۷ در متاکریتیک و سه چهارم نقدهای مثبت در راتن تومیتوز، Over the Hedge یک انیمیشن خوش‌ساخت از نگاه منتقدان به شمار می‌رود. منتقدان شوخی‌های بامزه و هوشمندانه‌ی آن را که برای تمام اعضای خانواده خنده‌دار است از نکات مثبت آن برشمرده‌اند. در مقایسه با انیمیشن‌های مشابه، Over the Hedge به گفته‌ی منتقدان داستان عمیق‌تری ارائه می‌کند و با هجو فرهنگ عامه‌ی آمریکایی که «کافی هیچوقت کافی نیست» خود را از خیل انیمیشن‌هایی که بدون معنا و مفهوم و فقط به قصد سرگرمی ساخته می‌شوند جدا می‌کند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
7 + 8 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.