فیلم The Town با بازی بن افلک و جرمی رنر، یک فیلم دلهرهآور روانشناسانه، هیولاهای حیات وحش جنوب و فیلم حیوانات شبخیز با نقشآفرینی جیک جیلنهال، آرون تایلر-جانسون و ایمی آدامز.
سه فیلم هالیوودی و یک فیلم ساختهشده در همکاری بریتانیا و آمریکا. فهرست این هفته را چهار درام سینمایی تشکیل میدهند که از بودجههای متفاوتی بهره بردند. ولی هزینهی تولید هیچکدام از آنها به ۴۰ میلیون دلار نرسیده است. پس به هیچ عنوان بلاکباستر سینمایی نیستند. هرچند به نوبهی خود به خوبی از پس همراه کردن گروهی مشخصی از بینندگان با خود برآمدند.
منهای فیلم مستقل و کمخرج بن زایتلین که برنده جایزه جشنواره کن و نامزد اسکار و بفتا شد، سایر آثار سینمایی قرارگرفته در فهرست پیشرو بازیگرهایی دارند که امروز تقریبا همه برخی از آنها را میشناسند. در حقیقت به طرز جالبی داخل این سه فیلم میتوان حداقل هم یک بازیگر دنیای سینمایی دی سی و هم یک بازیگر از دنیای سینمایی مارول را مشاهده کرد. سینمای ابرقهرمانی تا این حد صنعت فیلمسازی را زیر سلطهی خود قرار داده است.
The Town (2010)
جرمی رنر، ربکا هال و بن افلک در فیلم The Town قصهای هیجانی و دارای المانهای عاشقانه را به تصویر میکشند؛ وقتی کارهای یک خلافکار در تضاد با خواستهی قلبی او قرار میگیرند، یک مامور قانون با تمام وجود برای نابود ساختن وی تلاش میکند و در این بین قلب چند نفر طوری شکسته میشود که قطعا تاثیر خود را روی قصه میگذارد. این فیلم بزرگسالانهی حدودا ۱۲۰ دقیقهای احتمالا از برخی جهات تعدادی از مخاطبان روز را به یاد سریال اسپانیایی La casa de papel میاندازد. راستی برای جذابتر شدن ترکیب هم باید بدانید که نقش مامور ارشد FBI و تشنه به خون دزدهای حرفهای را جان هم بازی کرده است.
فیلم Gone Baby Gone نخستین اثر بلند کارگردانیشده توسط بن افلک بود و فیلم The Town دومین ساختهی سینمایی بلند وی در مقام کارگردان به حساب میآید. در نتیجه همزمان با به چشم آمدن استعداد وی در همراه کردن مخاطب با قصه میتوان پیشرفت او از لحاظ قدرت فنی فیلمسازی را هم با فیلم The Town مشاهده کرد. راستی اگر برای فیلم The Batman سال ۲۰۲۲ میلادی هیجانزدهاید هم میتوانید یک شانس به فیلم The Town بدهید. زیرا پیتر کریگ، نویسنده فیلم The Town دقیقا همان شخصی است که فیلمنامهی بتمن مت ریوز با بازی رابرت پتینسون به او تعلق دارد.
We Need to Talk About Kevin (2011)
یک نقشآفرینی مثالزدنی و ماندگار از تیلدا سوئینتن در فیلمی بزرگسالانه که قدم به قدم تاریکتر میشود و میزان دهشتناکی داستان آن افزایش مییابد. قصه راجع به خانوادهای در ظاهر خوشبخت است که با رفتن به سراغ چالش جدید یعنی بچهدار شدن، نه فقط روزها یا ماهها بلکه سالهای سختی را تجربه خواهد کرد؛ بسیار سخت.
فیلم We Need to Talk About Kevin از یک جهت تاکیدکننده روی برخورد هیجانزدهی جامعه و برخی از والدین با مسئلهای به جدیت و پیچیدگی افزودن یک انسان به جهان است. از سوی دیگر نیز میتواند به اشتباه افراد در عدم شناخت کامل یک فرد و دستکم گرفتن بیش از اندازهی خطرهای مختلف اشاره کند. راستی همانگونه که در مقدمه اشاره شد، تنها شباهت فیلم We Need to Talk About Kevin با فیلم The Town در درجهی سنی آن نیست. زیرا هر دو آنها اقتباسشده از روی کتاب هستند و بهنوعی یک بازیگر دنیای سینمایی دی سی (بن افلک و ازرا میلر) را مقابل یک بازیگر دنیای سینمایی مارول (جرمی رنر و تیلدا سوئینتن) قرار میدهند.
جان سی. ریلی در فیلم We Need to Talk About Kevin قدم به اثری جشنوارهپسند گذاشت که تفاوت قابل توجهی با آثار معروف کارنامهی بازیگری وی دارد. اینجا با درد، زجر و ترس روبهرو میشویم. شاید به این هدف که به یاد بیاوریم همیشه هم از خود گذشتگی کورکورانه و فدا کردن زندگی شخصی قرار نیست نتایج مثبتی را به ارمغان بیاورد.
Beasts of the Southern Wild (2012)
فانتزی قدرت عجیبی دارد؛ میتواند انواعواقسام مسائل جدی دنیای واقعی را آنچنان شاعرانه به مخاطب ارائه کند که هر بیننده برداشت خود از اثر را داشته باشد و در عین حال اصلا احساس نکند که مقابل محصولی شعاری قرار گرفته است. فیلم Beasts of the Southern Wild راجع به یک کودک است که با جهانبینی خود در جهانی باورپذیر و همزمان خیالی، نگاهی معنیدار به بسیاری از دردهای حقیقی جریانیافته در پیرامون من و شما میاندازد. اثر مورد بحث با کمتر از ۲ میلیون دلار بودجه ساخته شد. اما انقدر خوش درخشید که در نوع خود واقعا از لحاظ مالی هم موفقیت قابل توجهی بود.
بازی گرفتن مثالزدنی از هنرمند بااستعداد کم سنوسال درکنار ظرافتهای قصهگویی کارگردان باعث شده است که فیلم Beasts of the Southern Wild برای بینندگان طبقهبندیشده در گروههای سنی متفاوت جذاب باشد. مخاطب نوجوان یا حتی کودک میتواند به شکل ناخوادآگاه به کمک دیدن فیلم با برخی از حقایق به شکل قابل پذیرش مواجه شود و تماشاگر دقیق، فرصت کشف کدگذاریهای زیبای فیلمساز برای استعارهسازی به زبان سینما را دارد.
در بخشی از فیلم Beasts of the Southern Wild هاشپاپی از این میگوید که همه عناصری کلیدی در زندگی خود را از دست میدهند؛ بعضیها موقع رخ دادن این اتفاق فرار میکنند و برخی از افراد هم انقدر شجاع هستند که میایستند و لحظهی رخ دادن آن را زیر نظر میگیرند. اگر مثل من فیلم Where the Wild Things Are را دوست دارید، شاید باید حداقل یک شانس به فیلم Beasts of the Southern Wild بدهید.
Nocturnal Animals (2016)
قصهای در رابطه با قصهها. داستانی درگیرکننده و پرشده از عناصر آشنای داستانهای درگیرکننده که هدف اصلی روایت آن، تاکید روی میزان وابستگی مخاطب به همین عناصر آشنا و درگیرکننده است! در عجیب بودن تام فورد، نویسنده و کارگردان فیلم Nocturnal Animals شکی نیست؛ شخصی که ناگهان از دنیای فشن سراغ فیلمسازی میآید و چنین آثار عجیبی را تحویل میدهد. بااینحال دقیقا میتوان فهمید که چرا یک فرد قدرتمند در جهان مد و فشن میتواند یک فیلم همچون حیوانات شب خیز با نقشآفرینیهای عالی و کامل ایمی آدامز و جیک جیلنهال را بسازد. زیرا جهان مد و فشن پرشده از عناصر اغراقآمیز اما بهشدت جذاب برای مخاطب است. شاید مثل روایتهای سینمایی خاصی که تماشاگر با آنها میسوزد و میسازد.
نحوهی روایت فیلم Nocturnal Animals هم دقیقا مخاطب را به یاد جنس برخورد او با چند اثر خاص میاندازد. اکثر آدمها موقع دیدن یک فیلم خاص احساس مواجهه با بخشهایی از زندگی خود را داشتهاند و این میتواند شدت تاثیرگذاری ساختهی کارگردان روی آنها را افزایش دهد. در فیلم Nocturnal Animals هم کموبیش شاهد چنین اتفاقی هستیم. وقتی سوزان متن قصهی میخکوبکننده و هولناک همسر سابق را میخواند و شاید به مراتب فراتر از حد و اندازهای که باید با آن درگیر میشود.