چهار اثر متفاوت با حسوحالهای مختلف که همهی آنها حداقل شامل یک نقشآفرینی عالی میشوند، آثار تشکیلدهندهی این مقاله معرفی فیلم سینمایی هستند.
میدونی در شماره ۲۵۳ سری مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» سراغ یک فیلم ایتالیایی و اثری واقعگرایانه با محوریت تلاش دزد برای رسیدن به زندگی ایدهآل میرود. بعد از دو اثر نامبرده نوبت به فیلمهایی میرسد که به ترتیب نیکلاس کیج و رایان رینولدز را در مقام بازیگر اصلی دارند.
احتمالا مهمترین شباهت بین چهار اثر سینمایی انتخابشده برای این مقاله، مرتبط با تمرکز آنها روی نمایش احساسات انسانها در شرایط بهخصوص است؛ البته که یک فیلم برای روایت داستان تلخ خود از آن بهره میبرد و اثر دیگر میتواند بیشتر بهدنبال ایجاد تعلیق و سرگرم کردن مخاطب باشد.
We All Loved Each Other So Much (1974)
یک درامدی (کمدی-درام) قدرتمند ایتالیایی که روی افرادی تمرکز میکند که مشغول دستوپنجه نرم کردن با گذشته هستند. فیلم به سه دوست صمیمی میپردازد که پس از پایان یافتن جنگ، کار سختی برای حفظ روابط خود دارند. آنها به مانند بسیاری از انسانهای دیگر، با چالشهای انکارناپذیر و پرشمار روزمره مواجه هستند. گاهی زندگی انقدر خستهکننده و سخت به نظر میرسد که گویا فرصتی برای پرداختن به لذتهای زندگی همچون همراهی با دوستهای قدیمی وجود ندارد.
آنتونیو، جیانی و نیکولا بهعنوان سه شخصیت کلیدی فیلم We All Loved Each Other So Much در دوران جنگ جهانی دوم برای بیرون کردن نازیها از ایتالیا تلاش کردند. این اثر با به تصویر کشیدن آنها در بازههای زمانی متفاوت و استفاده از ترفندهای تصویری مختلف، به بیننده و خود آنها فرصتی برای نگاه انداختن به گذشته را میدهد؛ گذشتهای که انگار در دنیای واقعی، همیشه یا بیش از حد خوب یا بیش از حد بد توسط انسانها به یاد آورده میشود.
Thief (1981)
Thief را باید اثر بزرگسالانهای به شمار آورد که از دو مدل داستانگویی برای پررنگ کردن شرایط روحی شخصیت اصلی خود بهره میبرد. داستان دربارهی یک دزد حرفهای با بازی جیمز کان است که فیلم Thief برخلاف بسیاری از آثار مشابه هالیوودی، واقعا سختی و مراحل انجام یک سرقت حرفهای توسط او را به تصویر میکشد؛ به شکلی که بیننده باور میکند که اگر یک نفر با همین برنامهریزیها و ابزار یکسان به سراغ انجام چنین کاری میرفت، به نتیجهای مشابه میرسید. اینجا با یکی از آن فیلمهای دزدیمحور پرسرعت روبهرو نیستید که همهی کارها بهلطف دیوانهوارترین تجهیزات انجام میشوند و سرقتها بیش از حد ساده انجام میشوند.
در همین حین، فرانک بهعنوان شخصیت اصلی فیلم Thief مشغول رویاپردازی است. او به انجام یک سرقت بزرگ برای کنار گذاشتن دزدی و خوشبخت شدن فکر میکند. برای آیندهی خود هم برنامهریزی کرده است؛ تا برای رسیدن به رابطهی عاشقانهی مناسب و زندگی بینقصی که در ذهن خود پرورش داده، آماده باشد.
علاوهبر تمام جزئیات قابلتوجه گوناگون که در بخشهای مختلف روایت داستان به چشم میآیند، Thief با نشان دادن جدیت و دشواری کار فرانک، تلخی تلاش او برای رسیدن به رویا را افزایش میدهد. چون تخیلی به نظر رسیدن خواستههای وی را با واقعگرایی در بخشهای مختلف داستان، بیشازپیش در چشم بیننده فرو میکند؛ حتی اگر تماشاگر آرزو داشته باشد که دزد حداقل به یکی از اهداف خود برسد.
Leaving Las Vegas (1995)
هنرمندی به اسم نیکلاس کیج. نیکلاس کیم کاپولا که از چند دههی قبل اسم نیکلاس کیج را برای خود انتخاب کرد، امسال بهلطف فیلم The Unbearable Weight of Massive Talent و برخورداری از شایستگی لازم توانست بیشتر از حالت عادی توجه بسیاری از مخاطبهای روز را جلب کند. در نتیجه پربیراه نیست که فکر کنیم اکنون عدهای بهدنبال برخی از آثار درخشان دیگر او میگردند. Leaving Las Vegas یکی از همین آثار ارزشمند است؛ فیلمی سطح بالا و غمانگیز که نهتنها کیج را در اوج لیاقت به اسکار رساند، بلکه برای کسب جوایز نویسندگی و کارگردانی آن هم موفق به کسب کسب نامزدی شد.
فیلم Leaving Las Vegas که تماشای آن کمتر از دو ساعت زمان میبرد، دربارهی یک فیلمنامهنویس است که فاصلهای تا برداشتن قدم آخر برای افتادن در گور خود ندارد. ولی او درحالیکه برای پذیرش مرگ آماده شده، شانس ملاقات با یک فرد ویژه را بهدست میآورد؛ فردی که شاید بتواند احساسات، خواستهها و حتی شاید برنامهریزی کلی او را دچار تغییر کند.
در همین حین واضح به نظر میآید که چنین شخصیتی قرار نیست ناگهان از نابود شدن و درد کشیدن دست بردارد. پس نیکلاس کیج در نقش بن سندرسون موفق به نمایش انسانی میشود که از درون و بیرون در حال فروپاشی است؛ فردی که بارها مخاطب از خود میپرسد که آیا او اصلا کوچکترین شانسی برای بازگشت به زندگی واقعی دارد یا نه.
Buried (2010)
اصلا بعید نیست که بسیاری از طرفدارهای رایان رینولدز هنوز فیلم Buried، محصول سال ۲۰۱۰ میلادی با درجه سنی R را ندیده باشند. در نتیجه از آنجایی که هنرنمایی او در اثر نامبرده، تفاوت بسیار زیادی با اکثر جلوههای بامزهی دیدهشده از این بازیگر دارد، شاید Buried خیلیها را سورپرایز کند.
این درام دلهرهآور، کمخرج و رازآلود به رانندهای میپردازد که ناگهان در یک تابوت بیدار میشود؛ با یک موبایل و یک فندک. او درحالیکه زنده دفن شده است، باید بهدنبال راهی برای فرار از این موقعیت باشد. هرچند اوضاع بدتر هم میشود و مخاطب بهتر میفهمد که قرارگیری او به این شکل در زیر خاک چه نفعی برای برخی از افراد دارد.