این هفته فیلمهایی از ژانر ترسناک، انیمیشن، اکشن و درام معرفی خواهیم کرد. با «آخر هفته چه فیلمی ببینیم» همراه باشید.
در این هفته در مطلب معرفی فیلم، تصمیم گرفتیم ژانر ترسناک را هم به لیست پیشنهادی خود بیافزاییم و یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای این ژانر، یعنی فیلم حلقه یا The Ring را معرفی کنیم. در ادامه اکشن خوشساخت Lucy با بازی اسکارلت جوهانسن و همچنین انیمیشن استاپ موشن Anomalisa را به عنوان یک اثر تکاندهنده داریم که قطعا مخاطبان خاص خود را دارد. در انتها نیز فیلم متفاوت «ابدیت و یک روز» از سینمای یونان را معرفی خواهیم کرد. لیست این هفته از تنوع بیشتری برخوردار است تا سلایق بیشتری از کاربران میدونی را پوشش دهیم. با «این هفته چه فیلمی ببینیم» هفتهی دوم مرداد همراه باشید.
The Ring
فیلم حلقه شاید یکی از مهمترین فیلمهای ترسناک آمریکایی در سالهای اخیر باشد. حلقه در واقع بازسازی فیلم ژاپنی Ringu است که در سال ۱۹۹۸ از روی رمانی به همان نام ساخته شد. بسیاری نسخهی ژاپنی فیلم را ترجیح میدهند ولی ورژن آمریکایی فیلم طبعا بازخورد بیشتری داشت و راه را برای دیگر بازسازیها مانند فیلم کینه (The Grudge)، فیلم The Pulse و فیلم Dark Water باز کرد که به آنها لقب J-horror یا فیلم ترسناک ژاپنی دادند. The Ring محصول سال ۲۰۰۲ و اثر گور وربینسکی است که بازیگرانی جون نائومی واتس، مارتین هندرسون و دیوی چیس را در خود دارد. داستان فیلم حلقه در مورد یک نوار ویدیویی است که بعد از تماشای آن، تلفنی به بیننده میشود که به او میگوید هفت روز دیگر خواهد مرد. The Ring به خاطر جلوههای ویژه و دختری که از صفحهی تلویزیون بیرون میآمد در بین سینمادوستان اثری بهیادماندنی به شمار میرود که چنین صحنههایی منبع الهام بسیاری از فیلمسازان شده است.
حلقه با بودجهی ۴۸ میلیون دلاری ساخته شد که با ۲۴۹ میلیون دلار فروش، به یکی از پرفروشترین بازسازیهای فیلم ترسناک در تاریخ لقب گرفت. همین باعث شد سه سال بعد و در سال ۲۰۰۵، فیلم The Rings Two ساخته شود و همین امسال نیز بعد از ۱۵ سال، فیلم Rings به عنوان دنبالهای دیگر برای آن ساخته شده که البته اصلا مورد استقبال منتقدین قرار نگرفتند. اما فیلم The Ring در سایت متاکریتیکا امتیاز ۵۷ را ثبت کرده و با اینکه میانگین بالایی به نظر نمیرسد، اما بسیاری منتقدان از جو و اتمسفر فیلم تعریف کردهاند و اشاره کردند که فیلم بدون استفاده یا نشان دادن بیپردهی خشونت، تماشاگر را میترساند و این ترس را در طول فیلم حفظ میکند. اما در نقطهی مقابل کاراکترهای فیلم پرداخت کاملی نداشتند و به گفتهی منتقد شیکاگو ریدر، فیلم اصلا نتوانسته از پتانسیل نائومی واتس استفاده کند. اما اگر به هردلیلی فیلم حلقه را ندیدید یا مدتها از دیدن آن گذشته، این هفته فرصت خوبی است تا تجدید دیداری با این اثر جریانساز داشته باشید.
Lucy
بله، همه میدانیم که انسانها از تمام ظرفیت مغزشان استفاده میکنند و این گفته که ما تنها ۱۰ درصد قابلیتهای ذهنمان را آزاد کردیم صحت ندارد، اما این باعث نمیشود که لوک بسون، کارگردان فرانسوی فیلم «لئون» از این ایده یک فیلم اکشن و علمی تخیلی قابل قبول نسازد. فیلم Lucy محصول سال ۲۰۱۴، به کارگردانی و نویسندگی لوک بسون و با بازی اسکارلت جوهانسون، در مورد دختری به نام لوسی است که بر اثر اتفاقی تواناییهای فرابشری پیدا میکند و میتواند با ذهنش کارهایی بسیار بیش از آنچه یک انسان معمولی از پس آنها برمیآید انجام دهد. فیلم مورگان فریمن را هم هرچند در صحنههای اندک، در لیست بازیگرانش دارد و همین دو نام بزرگ باعث شد Lucy با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری، حدود ۱۱ برابر بودجهاش بفروشد و به یک موفقیت کامل اقتصادی بدل شود. با اینکه لوک بسون از ساخت دنبالهی فیلم چندان مطمئن نبود، اما در سال ۲۰۱۵ اعلام شد که دنبالهی آن ساخته خواهد شد.
فیلم Lucy نقدهای نسبتا خوبی دریافت کرده در سایت متاکریتیک میانگین امتیاز ۶۱ از ۱۰۰ را ثبت کرده است. بسیاری از منتقدان اکشنهای فیلم را عاملی سرگرمکننده برای آن داستند و از بازی اسکارلت جوهانسون تعریف کردهاند. از طرف دیگر اما آنها فیلمنامه را ضعیف قلمداد کردند که عمق چندانی ندارد و شخصیتهایش را پرورش نمیدهد. فیلم به طور کلی یک اکشن سرگرمکننده و لذتبخش شناخته شده که جوهانسون با حضور در تقریبا تمام سکانسها، فیلم را مال خود کرده است. Lucy از لحاظ داستان با فیلمهایی چون ماتریکس، ۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی، درخت زندگی و Transcendence با بازی جانی دپ مقایسه شده و با اینکه از همهی آن فیلمها حال و هوای سرخوشانهتری دارد اما ایدهی نسبتا یکسان را بنمایهی خود قرار داده است.
Anomalisa
هفتهی پیش انیمیشن استاپ موشن شازده کوچولو را داشتیم که یک اثر خانوادگی با داستانی آشنا و دوستداشتنی بود. این هفته انیمیشینی کاملا متضاد را انتخاب کردیم: آنومالیسا اثر چارلی کافمن که یکی از بهترین عاشقانههای روانکاوانهی سالهای گذشته است و با جو افسردهکننده، سرد و خشک خود به تأثیرگذاری بسیار بالایی دست پیدا میکند. انیمیشن Anomalisa ساختهی چارلی کافمن، کارگردان و فیلمنامهنویس نابغهی آمریکایی است که تا به حال چهار بار نامزد جایزهی اسکار شده است. کافمن آنومالیسا را به عنوان کار خود در مقام کارگردان در کارنامه دارد که اولین انیمیشنی با درجهبندی R است که نامزد اسکار بهترین انیمیشن شده است. این کار از روی نمایشنامهای به همین نام اثر خود کافمن محصول سال ۲۰۰۵ ساخته شده است و با کمترین میزان تبلیغات و سر و صدا راهی پردههای سینما شد و مورد استقبال شدید منتقدان قرار گرفت.
فیلم در مورد نویسندهای به نام مایکل استون است که دربارهی ارائهی خدمات به مشتریان سخنرانی میکند. او تمام آدمهای اطرافش را به شکل یک نفر و یک چهره میبیند. اما او با زنی به نام لیزا آشنا میشود که به معنای واقعی کلمه، منحصر به فرد است. امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک ۸۸ است. منتقدان از آنومالیسا به عنوان یکی از بهترین و تکاندهندهترین آثار کافمن یاد میکنند و آن را فیلمی تأثیرگذار و البته بامزه میدانند. فیلم علاوه بر اسکار، نامزد گلدن گلوب و جوایز انی هم شده و جایزهی ویژهی هیئت داوران جشنوارهی فیلم ونیز را از آن خود کرده است.
Etenrity And a Day
مشهورترین اثر تئو آنجلوپولوس، فیلمساز مشهور یونانی که برایش جایزه نخل طلای بهترین فیلم جشنواره کن سال ۱۹۹۸ را به همراه داشت، «ابدیت و یک روز» است. فیلم داستان یک روز از زندگی یک نویسنده یونانی با نام کوچک الکساندر است. الکساندر از بیماری رنج میبرد و فردا باید برای بستریشدن به بیمارستان مراجعه کند. اما در آخرین روز قبل از مراجعهاش به بیمارستان درگیر مرور برخی خاطرات و البته آشنایی با پسربچه مهاجر آلبانیایی تباری میشود که در خیابان به او بر میخورد.
آنجلوپولوس به استاد گرفتن برداشتهای بلند در سینما مشهور است. او برای برآوردهکردن میلش به گرفتن برداشتهای بلند، ناچار به استفاده از تراولینگها و حرکت دوربینهای پیچیده و طولانی در آثارش است که البته در فیلم Eternity And a Day به استادی تمام انجام گرفته است. او اغلب بدون کاتزدن شما را از یک زمان به زمان دیگری منتقل میکند، چرا که معتقد است حرکت دوربین نوعی سفر در زمان است. انجلوپولوس تحت تاثیر دوران زندگیاش در جریان جنگهای داخلی یونان و نیز دوران مبارزات پدرش، به عقاید چپ متمایل بود. به همین روی در آثار او همواره در خصوص سیاست و به خصوص مساله مهاجرت و مرزها اشاره میشود (حضور پسربچه آلبانیایی در ابدیت و یک روز یا اثر مشهور دیگرش، گام معلق لک لک، با بازی درخشان مارچلو ماستریانی). بنابراین آثار او هرگز از بن مایههای سیاسی خالی نیستند. اما همانگونه که خودش در خصوص فیلم ابدیت و یک روز گفته است، تصمیم گرفته بود تا جایی که میتواند از تاثیر سیاست و پرداختن به زیر متنهای سیاسی در این اثر اجتناب کند.
حرکات لطیف دوربین و بازیگران در میزانسنهای بسیار دقیق او در تمام آثارش که فیلم را به درستی مانند یک سمفونی کاملا منظم و دقیق به پیش میبرد، سینما و آثار او را به یک شعر دقیق و البته زیبا تبدیل میکند. سکانسهای حضور آنا (همسر الکساندر در فیلم) بیش از هر چیز به جنبه شاعرانگی سینمای او تاکید دارد. توضیح مبسوط در خصوص آثار این فیلمساز به زمان و مجال دیگری نیاز دارد. میدونی برای در نظر گرفتن همه انواع سلایق سینمایی و به خصوص طرفداران سینمای هنری، ابدیت و یک روز را برای تماشا در یکی از آخر هفتههای سینمایی شما پیشنهاد میدهد.