فیلم The Reader با بازی کیت وینسلت و رالف فاینس، فیلم Coffee and Cigarettes جیم جارموش، یک فیلم ترکی ارزشمند و تقریبا خالی از دیالوگ و موسیقی و فیلم L'eclisse از میکلآنجلو آنتونیونی.
دو فیلم انگلیسیزبان، یک فیلم ترکی و یک فیلم ایتالیایی که باید پذیرفت همهی آنها به اشکال مختلف و به دلایل متفاوت، مناسب مخاطب بزرگسال هستند. قصهگویی هر چهار فیلم انتخابشده برای «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» ۱۷۵ میدونی در چندلایه جلو میرود و هرچه آنها را با دقت بیشتری دنبال کنیم، بهتر میتوانند دست ما را بگیرند و حرفهای مد نظر فیلمساز را به گوش من و شما برسانند.
این وسط هم با فیلمی دارای بازیگران بسیار معروف روبهرو میشویم و هم اثری را داریم که احتمالا حتی یک عضو از تیم ساخت آن را هم نمیشناسید. تازه همانگونه که میان قصههای مختلف فیلم دوم این فهرست میتوان عناصری یکسان را پیدا کرد، موقع دیدن فیلمهای حاضر در این مقاله هم گاهی میشود فهمید که چهطور دو کارگردان متفاوت در دو زمان و مکان متفاوت، صحبتهایی تقریبا شبیه به هم را هرکدام به شکلی منحصربهفرد تقدیم تماشاگر میکنند.
(2010) (Honey (Bal
طبیعتی معمولا ساکت، تلاش برای جمعآوری عسل در جنگل، درد زمین خوردن و تلاش برای بلند شدن، رفتن پسرک به محل عبادت، خانوادهای که میتواند کانون گرمی را فراهم کند و راههایی که باید پشت سر گذاشته شوند. فیلم Honey، محصول سال ۲۰۱۰ میلادی که به اسم فیلم Bal هم شناخته میشود، اثری سینمایی به زبان ترکی است. این ساختهی مشترک سینماهای آلمان و ترکیه به جستوجوی پسر برای یافتن پدر گمشدهی خود میپردازد.
در طول ۱ ساعت و ۴۰ دقیقهی این فیلم نه آنچنان موسیقی خاصی را میشنویم و نه میتوانیم به دیالوگهای پرتعدادی گوش کنیم. همهچیز با صدای جنگل و قدمهای پسری ششساله جلو میرود که شاید تازه مشغول سردرآوردن از زندگی خود شده است. البته که در این بین گاهی امکان دارد که بیننده مقابل یک اتفاق غیرمنتظره قرار بگیرد. اگر Honey را دوست داشتید، دو فیلم Egg و Milk از کارگردان همین اثر را نیز تماشا کنید.
(Coffee and Cigarettes (2003
یکی از آن دیوانهبازیهای جالب جیم جارموش. فیلم قهوه و سیگار که بازیگرانی همچون روبرتو بنینی، استیو بوشمی، کیت بلانشت و بیل مری در آن به نقشآفرینی پرداختهاند، یازده قصهی کوتاه را طی مدتزمانی حدودا ۹۶ دقیقهای روایت میکند. وجه اشتراک همهی این داستانهای کوتاه نیز جریان یافتن آنها در یک کافه یا رستوران و دیده شدن قهوه و سیگار در بخشی از آنها است. جذابیت روایت هم آنجایی به چشم میآید که مخاطب ناخواسته مدام مشغول یافتن اشتراکات دیگر حاضر بین شخصیتها و قصههای مختلف میشود.
همانقدر که امکان دارد برخی از بینندگان امروز به Coffee and Cigarettes در جایگاه فیلمی خالی از ارزشهای بهخصوص و پرشده از خالی نگاه کنند، قطعا تعدادی از سینمادوستان قدیمی و جدید هم غرق تجربهی خاص و در نوع خود بامزهی آن میشوند. مخصوصا به این خاطر که هرچه با دقت بیشتری به فیلم مینگرید، بهتر از قبل میفهمید که با اثری شلخته و پرشده از تصمیمات هنری بیمعنی روبهرو نیستید. کارگردان برای طراحی هر بخش از تصاویر اثر خود به جزئیات توجه دارد و همین باعث میشود که درصد قابل توجهی از مخاطبان در انتهای فیلم Coffee and Cigarettes حتی سیاهوسفید بودن آن را به باد ستایش بگیرند.
(The Reader (2008
کیت وینسلت تا امروز هفت بار نامزد دریافت جایزهی اسکار شده و فقط در یکی از این هفت مرتبه توانست مجسمهی طلاییرنگ آکادمی علوم و هنرهای سینما را کسب کند. آن جایزه را هم به خاطر بازی در نقش هانا اشمیتز در فیلم The Reader به چنگ آورد؛ فیلمی که خود آن هم نامزد پنج اسکار شد، ولی فقط همین یکی را در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن دریافت کرد. البته که در زمان اکران خیلیها این فیلم ۲ ساعته و بزرگسالانه را به خاطر کارگردانی، فیلمنامهی اقتباسی و فیلمبرداری آن هم ستودند.
این فیلم عاشقانه و پرشده از لحظات تلخ، نتایج یک تصمیم بحثبرانگیز از سوی دو نفر در دورهای خاص از زندگی را نشان میدهد. در این بین، فیلم The Reader فرصت صحبت غیرمستقیم با مخاطب راجع به مسائلی همچون رازهای بزرگ مخفیشده در زندگی را بهدست میآورد؛ رازهایی که پشت حقایق فاششده و ترسناک گم میشوند. همان رازهایی که آدمها باید برای شناخت صحیح انسان از آنها آگاه باشند؛ تا بهجای تمرکز روی پررنگترین و توی چشمترین بخشهای زندگی آدم، او را براساس مهمترین واقعیتهایی قضاوت کنند که باعث رسیدن وی به وضع فعلی شدهاند.
(1962) The Eclipse
فیلم The Eclipse که با نام اصلی خود یعنی L'eclisse هم شناخته میشود، در سال ۱۹۶۲ میلادی به کارگردانی میکلآنجلو آنتونیونی به روی پردههای نقرهای رفت. وجه اشتراک آن با فیلم The Reader هم آن است که در هر دو یک رابطهی عاشقانه که در لحظه ایدهآل، هیجانانگیز و پرانرژی به نظر میآید، به طرز واضحی هیچ چارهای جز رسیدن به نابودی ندارد. اصلا اسم فیلم هم به زیبایی به یک رخداد نگرانکننده برای بعضیها و بسیار جذاب برای بعضیهای دیگر اشاره میکند؛ «کسوف» را میگویم که البته به سرعت به پایان میرسد.
فیلم ایتالیایی L'eclisse با نقشآفرینی آلن دلون و مونیکا ویتی که جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن را در کارنامه دارد، یکی از آثار محبوب دههی ۶۰ میلادی برای مارتین اسکورسیزی بزرگ است. همچنین از آنجایی که مشغول صحبت راجع به قسمت پایانی یک سهگانهی سینمایی هستیم، خوب میشود اگر The Eclipse را پس از دو فیلم L'Avventura و La Notte تماشا کنید.
قصهی اثر محبوب طرفداران آنتونیونی به جدایی یک دختر از عشق خود و تبدیل شدن او به معشوقهی یک فرد ثروتمند مربوط است. ولی این ثروت در قصهای خالی از شعارهای امروزی، آرامآرام خوشبختی دروغین و جدید را رو به زوال میبرد.