یک فیلم کلاسیک که دههها بعد از اکران خود ستایش شد، اثری که بهرههای فراوانی از موسیقی غنی انیو موریکونه برد، قصهای که با اجرای آبری پلازا و الیزابت اولسن به بهترین شکل روایت میشود و ساختهی درخشان آکیرا کوروساوا.
میدونی در جدیدترین مقالهی معرفی فیلم سینمایی خود یعنی «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» ۱۴۹ از دو اثر درکشده با گذر زمان میگوید و سپس به دو فیلم سینمایی جذاب برای تماشاگرهای گوناگون میرسد. البته این دو فیلم به ترتیب مدرن و بسیار قدیمی هستند اما با دلایلی کاملا متفاوت، هرکدام چند طیف از سلایق سینمایی را پوشش میدهند.
بااینحال فراموش نکنید که اکنون احتمالا یکی از بهترین محصولاتی که میتوانید تماشا کنید، فیلم تئاتر موزیکال Hamilton (همیلتون) است؛ ساختهی لین-منوئل میرندا و تیم او که میتوان از آن بهعنوان کلاس درس اقتباس عامهپسند و همزمان عمیق یاد کرد. شبکهی اینترنتی/استریممحور دیزنی پلاس با پخش این محتوا اجازه داد انسانهای بیشتری فرصت غرق شدن درون رخدادهای تاریخی جدی و پیچیده را به کمک روایتی بهروز و جذاب داشته باشند. پس با اینکه «همیلتون» یک فیلم سینمایی نیست و نمیتواند یکی از ۴ گزینهی مطرحشده در نوشتهی پیشرو باشید، به هیچ عنوان یک بار تجربهی آن را از دست ندهید. راستی اگر آنچنان اهل دنبال کردن سینما نیستید و بیشتر بازیهای ویدیویی را دوست دارید، باید بدانید که آخرین فیلم این فهرست، یکی از بزرگترین منابع الهامِ همان اثری بوده است که میخواهید این آخر هفته آن را تجربه کنید.
(The Night of the Hunter (1955
فیلم The Night of the Hunter که اقتباسی همزمان از روی یک رمان و یک تئاتر به حساب میآید، نه فقط در زمان اکران که تا سالها بعد از اکران زیر سؤال رفت. تماشاگرها این ساختهی چارلز لاتن، هنرپیشه، کارگردان، نویسنده و تهیهکنندهی انگلیسی را طوری لعنت کردند که او دیگر تا آخر عمر فیلم نساخت. The Night of the Hunter توسط منتقدهای وقت هم ضعیف خوانده شد و در گیشهها شکست مالی سختی خورد. ۵۳ سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۸ میلادی، مجلهی مهم و ماندگار Cahiers du Cinéma، پس از جمعآوری نظر منتقدهای بزرگ به The Night of the Hunter لقب دومین فیلم برتر در تمام ادوار سینما را داد. امروز میانگین امتیازات منتقدان به این فیلم در متاکریتیک روی عدد عجیبوغریب ۹۹ از ۱۰۰ ایستاده و درصد رضایت کلی آنها از The Night of the Hunter در راتن تومیتوز هم ۹۹ است.
داستان این اثر سیاهوسفید ارزشمند، به ازدواج یک واعظ قلابی با بیوهی زودباور یک خلافکار میپردازد. زیرا مردِ در ظاهر درست و در حقیقت سودجوی قصه میخواهد بفهمد خلافکار کشتهشده همهی داراییهای خود را کجا پنهان کرده است. ولی خوشبختانه کار برای آقای خطیب انقدرها هم راحت نیست. در حقیقت بچههای مرد خلافکار که اکنون دیگر پدری ندارند، بیتمایل به افشای محل مخفی شدن ثروت مورد نظر هستند؛ ثروتی که در یک دزدی ظاهرا بزرگ بهدست آمد.
(The Legend of 1900 (1998
فیلم ایتالیایی The Legend of 1900 که با نام اصلی خود یعنی La leggenda del pianista sull'oceano هم شناخته میشود، صعود انسانی گیرافتاده درون جامعهای بسته را به تصویر میکشد. دنی فردی است که در روز سال نو تبدیل به پدر شد؛ در اولین روز از قرن بیستم میلادی یعنی عید سال ۱۹۰۰. البته شاید فرزند او زودتر متولد شده باشد. اما خودش و دیگران این روز را بهعنوان تاریخ تولد فرزند میشناسند. در حقیقت در همین روز بود که دنی بهعنوان یک کارگر کشتی، نوزادی رهاشده و یتیم را یافت و او را به فرزندی قبول کرد. از آن به بعد هم اکثر افراد این انسان قدمگذاشته به کشتی از عنفوان کودکی را ۱۹۰۰ صدا زدند. حتی مدتها برخی افراد باور داشتند که ۱۹۰۰ از ابتدا درون کشتی متولد شد و هیچکس پدر و مادر او را نمیشناسد.
این انسان متفاوت در کشتی بزرگ میشود و استعداد خود در نواختن موسیقی و آهنگسازی را کشف میکند. وقتی او پای پیانو میرود و اصوات شنیدنی را تحویل مسافران کشتی میدهد، خیلیها میگویند هرگز یک آهنگ نتوانست به اندازهی موسیقی شگفتانگیز وی آنها را به وجد بیاورد. به همین خاطر دوست این هنرمند به او پیشنهاد پایین آمدن از عرشهی کشتی پس از حدودا سه دهه زندگی روی آن را میدهد. مکس به ۱۹۰۰ میگوید که خوشبختی، شهرت و عشق در خشکی انتظار او را میکشند. اما مشکل اینجا است که شاید ۱۹۰۰ جسارت خروج از کشتی را نداشته باشد و انیو موریکونهی افسانهای این درد درونی را با آلبوم موسیقی متن خود به بهترین شکل به گوش مخاطب میرساند.
The Legend of 1900 که دیالوگهای آن با دو زبان انگلیسی و فرانسوی بیان میشوند، فیلمی مناسب همگان نیست. ولی باید آن را یکی از آثاری دانست که روی احساسات بعضی افراد دست میگذارند و برای آنها تبدیل به محصولات شخصی لایق احترامی میشوند.
(Ingrid Goes West (2017
چه میشود اگر یک بیماری روانی نابودکننده نباشد و صرفا برخوردی بهتر با انسان دچارشده به آن را بطلبد؟ چه میشود اگر واقعا دوستی دو نفر که در ظاهر و مطابق قوانین پوچ جامعهی امروز باید از هم فاصله بگیرند، جواب بدهد؟ چه میشود اگر اتفاقات خوب در پس تصمیمگیری غلط و بد رخ بدهند؟ آیا باید آن اتفاقات خوب را هم کمارزش دانست یا باید گذشته را از یاد برد و مشغول لذت بردن از حال شد؟ Ingrid Goes West ابدا فیلم بدون نقصی نیست ولی هنر مطرح کردن پرسشوپاسخهای جذاب را میفهمد.
- بهترین فیلم های کمدی دهه که باید تماشا کنید
الیزابت اولسن برای بسیاری از سینماروها صرفا به خاطر ایفای نقش اسکارلت ویچ/واندا ماکسیمُف شناخته میشود. اما او در این فیلم هم درکنار آبری پلازا، زوج هنری جذابی را تشکیل میدهد. درک متفاوت دو کاراکتر اجراشده توسط آنها در سکانسهای مختلف، Ingrid Goes West را به درامدی (فیلم کمدی-درام) پویایی تبدیل میکند؛ اثری که به تمرکز عجیب و بیش از اندازهی یک نفر روی فردی محبوب در شبکههای اجتماعی میپردازد و به مقاصدی کموبیش غیرمنتظره میرسد.
(Sanjuro (1962
فیلم اکشن ژاپنی، تماشایی و ساموراییمحور آکیرا کوروساوا، فیلمساز افسانهای را نباید از دست داد. فرقی هم نمیکند که چه نامی دارد و در چه سالی اکران شده است. اما اگر خود را یکی از طرفدارهای فیلم سینمایی «یوجیمبو» میدانید، دیگر با از دست دادن فیلم Sanjuro مرتکب اشتباه عجبی شدهاید. چون این اثر که چه در تصویرسازی و چه در بهرهبرداری از موسیقی متن برای روایت قدرتمند است، در حقیقت دنبالهی فیلم Yojimbo، محصول سال ۱۹۶۱ میلادی به حساب میآید. فیلمنامهی آن هم از جایی مخاطب را درگیر میکند که قصهی پاپوش دوخته شدن برای فردی بیگناه توسط قدرتمندی فاسد را میگوید.
سینمای کوروساوا تقریبا همیشه از دغدغههای پایهای و قابل درک انسانی آغاز میشود و با پرداختن زیبا به همین موارد هم به پایان میرسد. به همین خاطر در عین آن که آثار او عمق و فلسفهسراییهای کمنظیری دارند، بهشدت مخاطب جهانی را جذب کردهاند و ارزش سرگرمکنندگی را میفهمند. اگر میخواهید اثری کلاسیک را ببینید که نشان میدهد چگونه یک فیلم سینمایی میتواند حتی برای یک لحظه افت نکند، Sanjuro باید در رتبههای بالای فهرست آثار مد نظرتان قرار داشته باشد. تازه افرادی که همواره میخواهند یک فیلم اکشن درگیرکننده در اوج به پایان برسد هم قطعا از دیدن Sanjuro ناامید نمیشوند. چون پایانبندی این فیلم را میتوان بلند شدن کامل آن روی دست تمام سکانسهای اکشن پیشین خود خطاب کرد.
بسیاری از گیمرها در آخر هفتهی پیشرو آنچنان وقت فیلم دیدن ندارند و میخواهند بازی Ghost of Tsushima را تجربه کنند. پس حتی اگر مثل من یکی از همین گیمرها هستید، باید بدانید که بعضی از اعضای کلیدی استودیو بازیسازی ساکر پانچ میگویند Sanjuro تاثیرگذارترین و بزرگترین منبع الهام آنها برای طراحی این بازی به شمار میرود.