یکی از برترین فیلمهای مجموعهی James Bond، کلاسیکی دوستداشتنی از کارگردان The Wolf of Wall Street و دو اثر درام و کمدی سطح بالا با بازی درخشان سیمور هافمن دوستداشتنی.
صد و سومین قسمت از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» میدونی که مثل همیشه فیلمهایی اکشن، کمدی، درام و کلاسیک را معرفی میکند و در انتها هم با توصیف اجمالی اثری در حال اکران از سینمای ایران به پایان میرسد، شدیدا به درد عاشقان داستانهایی با محوریت جاسوسی و کارهای عجیب ماموران سازمانهای امنیتی میخورد. چون هم یکی از مفرحترین فیلمهای دنیای آثار مورد اشاره را در خود جای داده است و هم یکی از سیاهترین و جدیترین محصولات سینمایی این زیرژانر در دههی اخیر را نشانتان میدهد. البته درکنار دو مورد گفتهشده، اثری جنایی و قدیمی و فیلمی فلسفی، پیچیده، عمیق و به شکل عجیبی خندهدار را هم در این نوشته پیدا میکنید؛ آثاری که مخصوصا اگر جزو طرفداران پروقرص سینمای سازندگان محترم آنها باشید، ابدا نباید تماشا یا بازبینی جدیتر آنها را به تعویق بیاندازید.
Goldfinger
بسیاری از طرفدارانِ مامور 007 دوستداشتنی اعتقاد دارند که فیلم Goldfinger محصول سال ۱۹۶۴ میلادی که سومین فیلم جیمز باندی تاریخ سینما محسوب میشود، اصلیترین نقطهی شروع درخشش داستانهای این کاراکتر در دنیای هنر هفتم نیز به حساب میآید. اثری که شان کانری در آن به ایفای نقش جیمز باند پرداخت و یکی از جذابترین، مرگبارترین و در عین حال احتمالا یکی از جدیترین نسخههای این کاراکتر را به دست مخاطبان رساند.
- بررسی فلسفهی فصل اول سریال True Detective
- نقد فیلم Spectre
بهترین فیلمهای جیمز باندی بیشتر از هر چیز دیگر با ضدقهرمانهای دیوانه و طرحهای عجیبوغریب آنها، ماشینهای فوقالعاده، بازیهای کموبیش اغراقآمیز و ارائهی نسخهای رضایتبخش از مامور ۰۰۷ به یاد آورده میشوند. Goldfinger نیز در جایگاه یکی از هیجانانگیزترین و بامزهترین فیلمهای مجموعهی مورد بحث، در همهی این بخشها به اندازهی لازم عالی به نظر میرسد و اینچنین تبدیل به یکی از فیلمهای کلیدی در مجموعه «باند» شده است. از آنجایی که بهزودی تصاویر رسمی، تریلرها و اخبار مهم دربارهی «جیمز باند 25» سرتاسر اینترنت را پر خواهند کرد و بسیاری از مخاطبان خیلی زود وارد فاز هیجانزده شدن برای فیلم جدید این مجموعه به کارگردانی کری فوکوناگا (کارگردن تمامی قسمتهای فصل اول سریال True Detective) میشوند، اگر تا امروز Goldfinger را ندیدهاید اکنون فرصت مناسبی برای انجام این کار گیرتان آمده است.
Synecdoche, New York
- آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از Being John Malkovich تا Full Metal Jacket
- آخر هفته چه فیلمی ببینیم: از Eternal Sunshine of the Spotless Mind تا Her
قصهی فیلم Synecdoche, New York با بازی میشل ویلیامز که میتوان از آن بهعنوان یک دارککمدیِ مدرن و شدیدا قدرتمند یاد کرد، به یک نمایشنامهنویس نابغه و غمگین به اسم کِیدِن کوتارد با نقشآفرینی فیلیپ سیمور هافمن افسانهای میپردازد. این فیلم که چارلی کافمن وظیفهی نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده داشته است، سراغ همان دغدغههای پسامدرنیسمی او هنگام نگارش فیلمنامهی آثاری همچون Being John Malkovich و Eternal Sunshine of the Spotless Mind میرود و تصویری استعاری و از بسیاری مناظر اورجینال از زندگی انسان امروز را نشانتان میدهد. این توصیفها شاید در خارج از فضای کاری فیلمسازی همچون کافمن اغراقآمیز به نظر بیایند، اما او بهعنوان یکی از اساتید روایت داستانهای اینچنین در جهان سینما توانایی زیادی در سر زدن به برخی از تاریکترین مناطق ممنوعهی دنیای داستانگویی برای بسیاری از کارگردانها و فیلمنامهنویسها دارد.
به همین خاطر هم Synecdoche, New York نهتنها تبدیل به یکی از جاهطلبانهترین و بیقانونترین کمدیهای قرن ۲۱ میشود، بلکه همزمان به نقش هنر، عشق و خانواده در جستوجوی ابدی انسان بهدنبال معنایی در زندگی خود میپردازد. ساختهی کافمن گاهی سورئال میشود و گاهی تماما واقعگرایانه باقی میماند و جالب اینجا است که در تمامی این دقایق، هافمن یکی از بهترین نقشآفرینیهای دیدهشده در کارنامهی پربار هنری خود را تقدیم مخاطب میکند.
A Most Wanted Man
ریچل مکآدامز، ویلم دفو، رابین رایت و در صدر آنها بازیگر از دسترفته و بزرگی به اسم فیلیپ سیمور هافمن که اگر زنده بود، بهتازگی تولد ۵۲ سالگی خود را پشت سر میگذاشت؛ ترکیب این تیم بازیگری قوی با داستان نوشتهشده توسط یک نویسندهی کاربلد ژانر جاسوسی یعنی جان له کَرِی و کارگردانی خوبِ انتون کوربین، از A Most Wanted Man فیلمی میسازد که به لایههای تاریک سازمانهای جاسوسی میرود و بارها مخاطب خود را میخکوب میکند. اثری بهشدت سرد و بناشده بر پایهی حقایق بیرون کشیدهشده از سازمانهای اطلاعاتی که ماموری ضد تروریست و نابغه را بهعنوان شخصیت اصلی دارد.
A Most Wanted Man در فرمی واقعگرایانه به نمایش تهدید شدن کل جهان با خطری بزرگ میپردازد و در این راه ابایی از عصبانی کردن برخی از گروههای گوناگون ندارد. در مرکز داستان آن هم فیلیپ سیمور هافمن در جایگاه فردی قدرتمند، خشک و عصبی ظاهر شده است که در اکثر مواقع حکم ضدقهرمان سیاهی را دارد که جهان باید برای در امان ماندن به امثال او تکیه کند. اگر بهدنبال یک فیلم جاسوسی خوشساخت، جدی و تاریک میگردید، چه ترکیبی از این بهتر؟
Mean Streets
در سال ۱۹۷۳ و زمانیکه مارتین اسکورسیزی هنوز به هیچ عنوان فیلمساز شناختهشدهای نبود، Mean Streets با نقشآفرینی رابرت دنیرو و هاروی کایتل به غیرمنتظرهترین حالت ممکن، تبدیل به یکی از ستارههای تعداد قابل توجهی از جشنوارههای سینمایی شد. اسکورسیزی که درکنار نشستن روی صندلی کارگردان اثر یکی از دو فیلمنامهنویس Mean Streets هم به حساب میآمد، با این فیلم تحسینشده خود را به دنیا معرفی کرد. جالبتر آن که هنوز بعد از تمامی این سالها، از ساختهی مورد بحث بهعنوان یکی از ده ساختهی برتر کارنامهی او یاد میشود و گذر زمان ارزشهای Mean Streets را کمرنگ نکرده است. فیلم برش نهچندان مفصل اما جذابی از سبک زندگی اعضای یک مافیای ایتالیایی رده پایین را به تصویر میکشد و با بهرهبرداری مناسب از داستانِ آشنای درگیر شدن یک نفر به خاطر نیاز مالی با کثیفترین جلوههای دنیای خلافکاری، تصویری فراموشناشدنی از پایه و اساسهای سینمای سازندهی خود را در ذهن مخاطب ثبت میکند. البته با درنظرگرفتن این نکته که Mean Streets نهتنها یکی از قدیمیترین آثاری است که این سبک از قصهها را به درستی روایت کردهاند، بلکه یکی از بهترین آثار در میان تمامی فیلمهای همسبک با خودش هم محسوب میشود.
سرکوب
فیلم ایرانی «سرکوب» به نویسندگی و کارگردانی رضا گوران، داستانی با محوریت ماندن تاثیرات رفتارهای شخصی جداشده از چند نفر بر زندگی آنها را روایت میکند. داستانی که پرداختن به مفهوم «وفاداری» بهگفتهی سازندگان نقش پررنگی در سر و شکل گرفتن آن دارد و باران کوثری، سارا بهرامی، الهام کردا، پردیس احمدیه، رؤیا افشار و جمشید هاشمپور بازیگرانی هستند که آن را روی پردهی نقرهای میبرند. این فیلمِ اکرانشده برای گروه سنی مخاطبان بالاتر از ۱۲ سال که حبیب اسماعیلی را بهعنوان تهیهکنندهی خود میشناسد، آرش گوران، علی تبریزی و بهرام دهقانی را نیز به ترتیب در جایگاه آهنگساز، فیلمبردار و تدوینگر خود میبیند.