یک فیلم ترسناک از سازنده مینی سریال Midnight Mass، داستانی از تایلندی-کرهای از نویسنده و کارگردان فیلم The Wailing، دریاچه مانگو و کالبدشکافی جین دو.
در فاصلهی چند روز باقیمانده تا هالووین و زمانیکه خیلیها مشغول تماشای فیلم Halloween Kills شدهاند، بسیاری از بینندگان سراغ انواعواقسام آثار ترسناک سینمایی میروند. به همین خاطر شمارهی ۲۱۵ سری مقالات آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ میدونی به معرفی چهار فیلم ترسناک پخششده در قرن ۲۱ میلادی میپردازد؛ آثاری کمتر دیدهشده و جالب که طی اکثر دقایق به جامپاسکرها تکیه نمیکنند.
دو اثر نخست قرارگرفته در فهرست شاید در بعضی بخشها داستانگویی قدرتمندی نداشته باشند، اما به خاطر ایدههای خوب و فضاسازیهای درگیرکنندهی بهترین لحظات خود لیاقت یک بار تماشا توسط افراد شدیدا علاقهمند به سینمای وحشت را دارند. فیلم سوم اثری از مایک فلنگن برای شبکه آنلاین نتفلیکس است که همین چند روز قبل بسیاری از بینندگان را عاشق مینیسریال عشا ربانی نیمهشب کرد. در آخر به اثری میرسیم که نا هانگ-جین، نویسندهی اصلی داستان آن محسوب میشود؛ شخصی که با فیلم شیون، محصول سال ۲۰۱۶ میلادی توانست ستایشهای بسیار زیادی را دریافت کند.
Lake Mungo (2008)
گاهی هیچ صدایی ترسناکتر از سکوت نیست و فیلم Lake Mungo به خوبی این حقیقت را درک میکند. پس در این اثر که به شکل مستندمانند میخواهد سر از غرق شدن مشکوک یک دختر جوان در دریاچه دربیاورد، سازنده شعور جدیتر شدن قدم به قدم در شرح و بسط راز را دارد. دریاچه مانگو بیش از آن که مشتاق به تصویر کشیدن پریدن یک نفر به بیرون از میان درختها باشد، عاشق نگه داشتن احساس خفگی در طول تماشای اثر است و مخاطب را با فضاسازی تأثیرگذار صوتی و تصویری همراه میکند.
پیوندی که بین مرگ دختر و اتفاقات عجیب رخداده در محل زندگی خانوادهی او برقرار میشود، شاید بعضی از تماشاگرها را از درون بترساند؛ مخصوصا باتوجهبه موفقیتی که فیلم در قابل باور جلوه دادن بسیاری از دقایق بهدست میآورد. تماشای آثاری مثل Lake Mungo شبیه رفتن به یک شهر خاص و شنیدن داستانی ترسناک از یکی از ساکنین محلی میماند؛ همان قصههایی که اول آنها را در جمع و دور آتش خرافات خالص صدا میزنید و سپس وقتی شب تنها شدید، کمکم جزئیاتشان را به یاد میآورید.
The Autopsy of Jane Doe (2016)
یک جنازهی شناسایینشده و اطلاعات آزاردهنده و عجیبی که راجع به چرایی مرگ او پیدا میشوند. فیلم کالبدشکافی جین دو با چشمهای بیجان دختر، مخاطب را میخکوب میکند و طی نیمهی اول داستانگویی واقعا قدم به قدم راز را سنگینتر و بزرگتر از قبل جلوه میدهد. به همین خاطر با اینکه پایانبندی در حد زمینهچینی از آب درنیامد، مخاطب علاقهمند به لمس تعلیق در آثار ترسناک از یک بار تماشای فیلم The Autopsy of Jane Doe پشیمان نمیشود.
سرنخها عجیب و عجیبتر میشوند و پدر و پسر بیشتر خود را از نظر ذهنی گرفتارشده در یک ماجرای دهشتناک میبینند. راستی برایان کاکس، بازیگر سریال Succession هم در این فیلم ترسناک حضور دارد. کارگردان کالبدشکافی جین دو همان شخصی است که فیلم بهخصوص Trollhunter، محصول سال ۲۰۱۰ میلادی را ساخته است.
Hush (2016)
خالق سریال Midnight Mass، سریال The Haunting of Bly Manor و سریال The Haunting of Hill House اکنون به جایگاهی رسیده است که بعضی از بینندگان هر اثری از او را بدون چونوچرا حداقل یک بار تماشا میکنند. مایک فلنگن ۴۳ساله اثبات کرده است که داستانگویی را میفهمد و از وحشت بهعنوان بصری خلق انتقام پیامهای چندلایه و عمیق به مخاطب بهره میبرد. البته که برخی از آثار او ارزش هنری بیشتری نسبت به بعضی از ساختههای دیگر وی دارند. اما هروقت که سراغ قصههای او میرویم، متوجه میشویم که بدون هدف نوشته نشدهاند. به این معنی که حتی وقتی تیر فلنگن خطا میرود، واضح به نظر میرسد که این نویسنده و کارگردان تمام تلاش خود را برای زدن به وسط هدف به خرج داد.
قصهی فیلم Hush متمرکز روی یک نویسندهی ناشنوا و لال جلو میرود؛ زنی که داخل خانهای دورافتاده داخل جنگل وقت میگذراند. یک قاتل روانی با چهرهی مخفیشده پشت ماسک قصد وارد شدن به خانه و کشتن او را دارد. اما زن هم برخلاف انتظار اولیهی مخاطب در همراهی با یک نفر دیگر، آنچنان دستوپابسته به نظر نمیرسد.
فلنگن یک فرمول جواب پسداده را مقداری به چالش میکشد و طی سکانسهای عالی فیلم Hush با ساکت بودن یکی از شخصیتها و تلاش دیگری برای ساکت ماندن یا پر سروصدا ظاهر شدن، بازیهای فراوانی میکند. دراینمیان اشخاصی که مینیسریال عشاء ربانی سیاه را به تماشا نشستند، قطعا بارها با دیدن کیت سیگل در فیلم Hush ناخواسته شخصیت ارن گرین را به یاد میآورند.
The Medium (2021)
از حرکات ناگهانی دوربین به سمت یک موجود خاص برای همراه شدن مخاطب با ترس شخصیت تا ایجاد پیوندی عمیق عمیق بین بسیاری از باورهای محلی مکانی بهخصوص و داستانی هولناک. فیلم The Medium که محصول مشترک تایلند، کره جنوبی، استرالیا و بریتانیا است، یک داستان تسخیرمحور را به شکلی تسخیرکننده روایت کرده است؛ با پرداختن به مکتبی که در آن هر جسم حاضر در جهان، روح خود را دارد.
جنگل، محیطهای خلوت روستاگونه، حرکت بیصدای آدمها در خانههای کوچک و مِه را باید ترسناکترین عناصر فیلم The Medium دانست. البته این ساخته به اندازهی فیلم The Wailing موفق به جلب تحسین نمیشود. ولی اگر اولویت خود موقع تماشای یک اثر ترسناک را دیدن جهان از زاویهی دید متفاوت و تکاندهنده میدانید، باید یک شانس به فیلم The Medium بدهید.