فیلم درام Matewan، مستند منحصربهفرد My Winnipeg، یک اثر کمدی با چند بازیگر محبوب به اسم Forgetting Sarah Marshall و الف با بازی ویل فرل که شاید دوستداشتنی فیلم مرتبط با تعطیلات کریسمس باشد.
میدونی در شمارهی ۱۷۹ سری مقالات آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ در ابتدا سراغ دو اثری میرود که با روشهایی بسیار متفاوت، مخاطب را واقعا با خود به یک شهر و دورههای زمانی خاص میبرند؛ اولی این کار با درامتیزه کردن بسیار خوب یک داستان واقعی انجام میدهد و دومی یک شبه-مستند ویژه و سیاهوسفید است که در آن تاریخ، جغرافیا و در کل جوهرهی یک شهر از نگاه کارگردان به تصویر کشیده میشود؛ کارگردانی که در همین شهر به دنیا آمد و سالهای سال در آن زندگی کرده است.
ولی دو فیلم پایانی فهرست مقاله معرفی فیلم سینمایی این هفته بامزه و حقیقتا خندهآور هستند. البته آنها هم در عین داشتن شباهت در خنداندن مخاطب، با یکدیگر یک تفاوت اساسی دارند؛ یکی فقط به درد مخاطب بزرگسال میخورد و دیگری را تقریبا هر شخصی میتواند به تماشا بنشیند.
Matewan (1987)
جان سیلز با نویسندگی و کارگردانی فیلم Matewan، محصول سال ۱۹۸۷ میلادی که داستان آن در ویرجینا غربی روایت میشود، یک ماجرای واقعی را به تصویر کشید؛ قصهای تاریخی راجع به اعتصاب کارگرهای معدن زغالسنگ در شهری کوچک. این رخداد که بهعنوان «نبرد شهر Matewan در سال ۱۹۲۰» شناخته شده است، به شلیک شدن گلولههای بسیار و خونریزی رسید. تعداد قابل توجهی از مردم شهرهای اطراف هم تا مدتها این اتفاق را با جزئیات برای یکدیگر تعریف میکردند.
فیلم Matewan به خوبی با پرداختن به جنبههای مختلف شکلگیری چنین حوادثی نشان میدهد که چهقدر در بسیاری از مواقع، قصهها میتوانند پیچیدهتر از ماجرای سادهای باشند که در ابتدا به نظر میآید. قدرت اصلی روایت فیلم هم سرچشمهگرفته از نحوهی معرفی شخصیتهای مختلف آن است. جان سیلز چه وقتی میخواهد برای نخستین بار یک کاراکتر را به داستان بیاورد و چه زمانیکه بهدنبال معرفی افراد قدرتمند و بانفوذ حاضر در دو طرف نبرد باشد، به شکلی حسابشده و عالی این کار را انجام میدهد؛ تا مخاطب مثلا به خوبی درک کند که چگونه وجود یک جاسوس در متن قصه میتواند تاثیر قابل توجهی روی سرنوشت شخصیتها بگذارد. پرسش اصلی فیلم هم شاید این است که دقیقا چند نفر از افرادی که در اصل باعثوبانی شعله گرفتن آتش نبرد بودند، در خود نبرد جان دادند و چند نفر فقط قربانی قصههای بزرگتر هستند؟
فیلم Matewan در زمان اکران بهعنوان یک شکست مالی جدی شناخته شد و تحسینهای منتقدان نیز کمکی به آن نکردند. هرچند که برخی از تحلیلگرها، کمپین تبلیغاتی ضعیف فیلم را دلیل اصلی دچار شدن آن به شکست مالی میدادند. البته وقتی در سال ۲۰۱۹ میلادی فیلم Matewan به کالکشن عظیم و ارزشمند Criterion پیوست، مخاطبان استقبال قابل قبولی از آن داشتند.
My Winnipeg (2007)
شهر وینیپگ، ایالت مانیتوبا، کشور کانادا. گای مدین، فیلمسال ۶۴سالهی کانادایی که در طول دوران فعالیت حرفهای خود مورد توجه رسانهها و جشنوارههای سینمایی معروفی قرار گرفته است، در فیلم My Winnipeg به یاد آدمها میآورد که چه قدر ما زندگی را ویژه و منحصربهفرد میبینیم؛ چهقدر دنیا از دید هر نفر یک تعریف بهخصوص دارد و هر انسان چگونه میتواند متفاوت با هر شخص دیگر یا شبیه به هر شخص دیگر زندگی را بشناسد.
او در فیلم My Winnipeg دقیقا همانگونه که از اسم فیلم برمیآید، سالها زندگی در یک شهر را فقط و فقط از نگاه خود معرفی میکند؛ آن هم در قالب یک شبه-مستند که بازیگران اصلی آن باید نقش اعضای خانوادهی گای مدین در ادوار متفاوت را بازی کنند. او به هیچ عنوان تعارفی ندارد و دروغ نمیگوید؛ تا شهر را دقیقا همانگونه که در سنین متفاوت دید و شناخت، به مخاطب نشان بدهد.
نتیجه اثری است جسورانه، معنیدار و دیدنی برای مخاطب خاص. زیرا فیلمساز چه وقتی مشغول استفاده از فوتیجهای قدیمی است و چه وقتی به بازسازی خاطرات و حتی بعضا تصورات خود از زندگی در این شهر میپردازد، هدف دارد و خود زندگی را نشان میدهد. شاید به این امید که چند نفر از بینندگان میان خندیدن به سکانسهای جالب فیلم My Winnipeg، بیش از گذشته قدر درک خاص و منحصربهفرد خود از زندگی را بدانند.
Forgetting Sarah Marshall (2008)
جیسون سیگل، بازیگر سریال How I Met Your Mother، میلا کونیس، کریستن بل، پل راد، جونا هیل، جیسون بیتمن و بیل هاردر، بازیگر سریال Barry همگی در فیلم کمدی Forgetting Sarah Marshall حضور دارند؛ اثری که برای مخاطب بزرگسال ساخته شده است و یک طنز فراموششدنی و صرفا سرگرمکننده به حساب میآید. داستان آن هم راجع به مردی است که ناگهان میفهمد دختر مورد علاقهی او دیگر نمیخواهد با وی زندگی کند. در نتیجه میخواهد با انجام کارهای متفاوتی که معمولا اهل انجام آنها نیست، دختر را از یاد ببرد. ولی دقیقا سر از همان نقطهای درمیآورد که سارا مارشال در آن حضور دارد.
لحظات کمدی فیلم را تلاشهای پیتر برای مقاوم به نظر آمدن و قضاوتهای همه از رفتارهای شخصیتهای مختلف میسازند. فیلم Forgetting Sarah Marshall که سه برابر بودجهی خود فروش داشت و یک اثر موفق از آب درآمد، یک فیلم رمانتیک هم محسوب میشود. اما همواره وزن کمدی آن بیشتر است.
Elf (2003)
یک فیلم کمدی پرشده از امید، خنده و عشق که کموبیش تمام اعضای خانواده میتوانند از آن لذت ببرند و یک سکانس بسیار بامزه با حضور پیتر دینکلیج، بازیگر نقش تیریون لنیستر در سریال Game of Thrones هم دارد. بادی یک انسان با بازی ویل فرل است که در قطب شما و توسط الفها بزرگ شد. ولی وقتی فهمید که در اصل یک الف نیست، به شهر نیویورک بازگشت تا پدر خود را بیابد. فیلم الف هم نشان میدهد که چگونه او آرامآرام از زندگی انسانی، مدل درست حرف زدن، مهربانی و دیگر احساسات انسانی سردرمیآورد. آن هم درحالیکه حتی خانوادهی او دقیقا نمیدانند که باید با وی چه کنند.
الف در طول کمتر از ۱۰۰ دقیقه به خوبی مخاطب را با یک کمدی فانتزی همراه میکند و ورای لبخندهایی که روی لب مینشاند، دیالوگها و سکانسهای واقعا دلگرمکنندهای دارد. به همین دلیل انقدر خوب عمر کرد و بسیاری از مردم دنیا همواره در زمان فرا رسیدن سال نو میلادی مشغول تماشای فیلم Elf میشوند. مگر ممکن است که مواجهه با قسمتهایی از داستان زندگی مردی که بابانوئل را میشناسد، دوستداشتنی نباشد؟