فیلمی از برایان دی پالما با بازی جان تراولتا، یک اکشن سینمایی از هنگ کنگ، درامی عاشقانه و کلاسیک از آلمان و فیلم خندهآور Get Smart با حضور استیو کارل دوستداشتنی، دواین جانسون (راک) و ان هتوی.
درحالیکه مخاطب محترم میدونی احتمالا مشغول بحث راجع به فیلم Persona، اثر ماندگار اینگمار برگمان شده، بالاخره نوبت به آخرین مقالهی معرفی سینمایی هفتگی در سال ۱۳۹۹ خورشیدی رسید؛ شمارهی ۱۸۴ سری مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟». مهمترین نکتهی رعایتشده در انتخاب چهار فیلم این هفته نیز توجه به تفاوتهای قابلتوجه و فراوان آنها با یکدیگر بود تا سلایق متفاوت پوشش داده شوند. در نتیجه نهتنها فیلمهای آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ ۱۸۴ میدونی به سه کشور مختلف (آمریکا، هنگ کنگ و آلمان) تعلق دارند، بلکه فاصلهی بین زمان اکران قدیمیترین و جدیدترین آنها بیشتر از ۷۹ سال است!
فیلم دلهرهآور و رازآلود برایان دی پالما با درصد رضایت ۸۴ منتقدان در راتن تومیتوز، فیلم انتقاممحور آسیایی و دارای دو اسم King Boxer و Five Fingers of Death، اثر کلاسیک و سیاهوسفید دههی ۳۰ میلادی سینمای آلمان و در آخر یک کمدی اکشن عامهپسند و سرگرمکننده با درخشش ستارهی سریال آفیس درکنار یکدیگر موفق به تشکیل آخر هفته چه فیلمی ببینیم ۱۸۴ شدهاند.
Blow Out (1981)
وقتی به شکل ناگهانی شخصیت اصلی داستان فیلم Blow Out پی به یک جنایت میبرد، اتفاقات خوب و بد گوناگونی برای وی رخ میدهند. او همزمان با پیدا کردن عشق و نجات یک انسان، قدم به قدم به کشف حقایقی ترسناک نزدیک میشود و آرامآرام احساس حضور در یکی از فیلمهای ترسناکی را پیدا میکند که بارها در ساخت آنها نقش داشته است. این وسط یکی از جذابترین پیوندهای قصه به شخصیت اصلی را باید استفادهی معرکهی برایان دی پالما از میکس صدا و تدوین صدا دانست. زیرا شخصیت جک تری با بازی جان تراولتا در حقیقت مسئول طراحی افکتهای صوتی برای فیلمهای دلهرهآور را برعهده دارد. در نتیجه وقتی این افکتها به شکلی مریض وارد ذهن او در زندگی واقعی میشوند، سکانسهایی شکل میگیرند که نمیتوان تاثیرگذاری آنها روی مخاطب را انکار کرد.
تماشاگر علاقهمند به نئو-نوآرهای پر رمز و راز دههی ۸۰ میلادی، از شانس قابل توجهی برای لذت بردن از لحظات تعلیقزا فیلم Blow Out برخوردار است. البته فیلم بدون ایراد نیست و مثلا بخشهایی از داستان که میخواهند به نقش افراد خاص در شکلگیری این ماجراهای دهشتناک اشاره کنند، کموبیش سطحی به نظر میآیند؛ درحالیکه فیلم به طرز واضحی میخواست به کمک آنها حرفهای مشخصی بزند. مجلهی امپایر در سال ۲۰۰۹ میلادی به فیلم Blow Out نمرهی ۴ از ۵ را داد و از آن بهعنوان یک الماس فراموششده یاد کرد.
Five Fingers of Death (1972)
زمانیکه یک فیلم به شکلی قابلتوجه روی نمایش زجرها و دردهای واردشده بر شخصیت وقت میگذارد، تماشای جنگ او برای کسب پیروزی و برقراری عدالت بسیار دیدنی از آب درمیآید. در همین حین فیلم Five Fingers of Death که خیلیها هم آن را با نام فیلم King Boxer میشناسند، کارگردانی درخشان و طراحی حرکات رزمی مثالزدنی خود را به رخ مخاطب میکشد. در نتیجه با یک فیلم رزمی روبهرو میشوید که هم به شخصیت اصلی آن اهمیت میدهیم و هم از دنبال کردن مبارزات او لذت میبریم. کارگردانی پرجزئیات فیلم سبب میشود که اکشنها چه در صداگذاری و چه در از لحاظ تصویری واقعا سرگرمکننده باشند. معمولا اکثر افراد انتظار بیشتری از یک فیلم رزمی آسیایی ندارند؛ فهمیدن دلایل مبارز برای مبارزه و تماشایی و معرکه بودن مبارزات میتوانند بهتنهایی چنین آثاری را لایق توجه کنند.
فیلم King Boxer داستان مردی را روایت میکند که هم گرفتار عشق خود است و هم باید به اساتید هنرهای رزمی ادای احترام کند. در نتیجه اگر فیلمهای آسیایی با محوریت ایستادن یک نفر در مقابل یک لشگر را دوست دارید، حتما به اثر نامبرده با نقشآفرینی لو لیه یک شانس بدهید.
Pandora's Box (1929)
فیلم صامت جعبه پاندورا به نویسندگی لادیسلائوس وایدا و کارگردانی گئورگ ویلهلم پابست یکی از آن آثاری است که طی دهههای مختلف و از سوی افراد متفاوت به باد ستایش گرفته میشوند. البته که بخش قابل توجهی از این ستایشها به نقشآفرینی درخشان و پرجزئیات ماری لوئیز بروکس تعلق دارد. او دههها قبل یکی از معروفترین ستارههای سنیما به حساب میآمد و در سال ۱۹۳۸ میلادی برای همیشه بازیگری را ترک کرد. به همین خاطر برخلاف بسیاری از هنرمندهای آن دوران، تعداد فیلمهای حاضر در کارنامهی بروکس منطقی به نظر میرسد و شاید همین باعث شد که خیلیها بیشتر از حالت عادی، قدر آن فیلمها را بدانند.
در قصهای گرهخورده به اسطورهشناسیهای معروف، این درام رمانتیک آلمانی به شخصیتی میپردازد که تقریبا هیچکس توانایی مقاومت دربرابر جاذبهی درونی فراوان او را ندارد. اما وقتی جعبهی اسرارآمیز باز شود، تمامی بلاها و شوربختیها از راه میرسند. جنایتها رخ میدهند و زیبایی ظاهری جای خود را به ترسناکی و زشتی درونی میدهد. بااینحال همانگونه که افسانه میگفت، شاید هنوز امید هم در جعبهی پاندورا پنهان شده باشد.
فیلم Pandora's Box با ارائهی ترکیبی مثالزدنی و فکرشده از صدا و تصویر بارها احساسات مخاطب را با خود درگیر میکند و واضحتر و سرگرمکنندهتر از انتظارات بسیاری از بینندگان امروز قصه میگوید؛ قصهای که برای بیان شدن بینیاز به کلمات به نظر میرسد، در بند یک زبان خاص محدود نمیشود و جادوی بصری سینما را به رخ میکشد.
Get Smart (2008)
یکی از آن فیلمهایی که میتوانید مغز خود را بهصورت کامل خاموش کنید و حدودا ۱۱۰ دقیقه سرگرم شوید. یک فیلم اکشن که بیشتر یک فیلم کمدی است و شباهت قابل توجهی به آثار جاسوسمحور خندهآور دیگر هالیوود دارد. ولی نقشآفرینیهای استیو کارل و ان هتوی آن را از کاملا تکراری به نظر آمدن نجات دادند؛ تا محصول سینمایی بامزهای با حضور دواین جانسون (راک) خلق شود که توانست بیشتر از سه برابر بودجهی خود بفروشد.
فیلم Get Smart گاهی با شوخیهای فیزیکی و اتفاقات غیرمنطقی و مسخرهای که در سکانسها رخ میدهند و گاهی به کمک دیالوگهایی که بعضا با بهترین لحن ممکن بیان شدهاند، مخاطب را به خنده میاندازد. داستان هم به مانند همیشه راجع به قرارگیری سرنوشت جهان در دست یک مامور معروف اما بیاستعداد، مضحک و نهچندان کاربلد است. این وسط تمامی عناصر معمول دیگر چنین فیلمهایی نیز در فیلم Get Smart پیدا میشوند؛ از تکنولوژیهای و گجتهایی که انسان واقعی احتمالا ۲۰۰ سال دیگر هم تمایلی به ساخت آنها ندارد تا احساساتی که در لحظه و به سادهترین شکل ممکن فوران میکنند.
مامور ۹۹ با بازی ان هتوی و مکسول اسمارت با بازی استیو کارل شیمی بسیار خوبی بین یکدیگر برقرار کردهاند. بهگونهای که هروقت داستان نبرد سازمان جاسوسی کنترل با KAOS معمولی به نظر میآید، باز هم این دو مخاطب را نگه میدارند. مخصوصا به این دلیل که یکی از آنها بیتجربه و دیگری بسیار باتجربه است.