در معرفی فیلم این هفته کنار یکی دو اثر کمترشناخته شده، آثاری را معرفی خواهیم کرد که قطعا با آنها خاطره دارید.
بعد از هفتهای که سبکهای کاملا متفاوتی را معرفی کردیم، در معرفی فیلم این هفته به روال عادی برمیگردیم و از سبکهای عملیتخیلی، تریلر، اکشن و انیمیشن فیلم خواهیم داشت. ابتدا به سراغ فیلم بسیار دوستداشتنی و خاطرهانگیز «جومانجی» با بازی بهیادماندنی رابین ویلیامز فقید خواهیم رفت و در ادامه اثر کلاسیک و جاودانهی «لئون، حرفهای» را از زیر نظر خواهیم گذراند. سپس کمی به جلوتر میآییم و فیلم جذاب Source Code با بازی جیک جیلنهال و انیمهی تأثیرگذار «لاکپشت قرمز» را برای کسانی که خیلی آثار اینچنینی نمیبینند معرفی میکنیم. در ادامه با «آخر هفته چه فیلمی ببینیم» این هفته همراه باشید تا کمی خاطرهبازی کنیم و یکی دو فیلم جدید را هم بشناسیم.
Jumanji
کمتر کسی پیدا میشود که فیلم جومانجی، محصول سال ۱۹۹۵ را ندیده باشد. شاید به نظر نرسد ۲۲ سال از ساخت این فیلم گذشته اما به لطف صدا و سیما همهی ما در جایی از زندگیمان جومانجی را دیدهایم. فیلم از روی کتاب کودکانهای به همین نام اقتباس شده و نویسندهی کتاب وظیفهی نگارش فیلمنامه را نیز داشته است. جو جانستون، کارگردان جومانجی کارنامهی هنری جالبی دارد: او در سهگانهی اصلی جنگ ستارگان به عنوان کارگردان هنری و مسئول جلوههای ویژه حضور داشته، روی دو قسمت ایندیانا جونز کار کرده که اسکار بهترین جلوههای ویژه را برایش به ارمغان داشته، سومین قسمت پارک ژوراسیک را کارگردانی کرده است و در کارهای جدیدش هم نام اولین قسمت کاپیتان آمریکا دیده میشود. دنبالهی این فیلم قرار است ۲۰ دسامبر امسال با بازی دواین جانسون و جک بلک راهی سینماها شود.
فیلم Jumanji در مورد الن پریش است؛ شخصی که به مدت بیست و شش سال داخل یک بازی تختهای به نام جومانجی گیر میافتد. یک برادر و خواهر این بازی را پیدا میکنند و به محض شروع آن، همهچیز به هم میریزد. بچهها آلن را پیدا میکنند و به دنبال سارا، دوست آلن میروند که ۲۶ سال پیش با او این بازی را انجام میداد. بازیهای رابین ویلیامز و کریستن دانست در سنین کودکی از جمله مواردی است که در ذهن خیلی از ماها نقش بسته است. جومانجی یکی از آثار موفق جانستون به شمار میآید و حداقل از لحاظ مالی یک موفقیت بزرگ برای او بود: فیلم با بودجهی ۶۵ میلیون دلاری، بیش از ۲۶۰ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخت. منتقدان روی چندان خوشی به فیلم نشان ندادند که البته خیلی در این مورد خاص اهمیتی برای ما ندارد چرا که جومانجی بسیار نوستالژیکتر از این حرفهاست که نقدهای آن بخواهند از دیدنش جلوگیری کنند.
برای تماشای آنلاین فیلم Jumanji به وبسایت نماوا مراجعه کنید
Léon: The Professional
یک فیلم بسیار خاطرهانگیز دیگر که تنها یک سال قبل از جومانجی اکران شد و با این وجود مطلقا هیچ شباهتی به آن ندارد، اما هر دو برای ما خاطرهانگیزند. لئون: حرفهای که در فرانسه تنها با نام لئون شناخته میشود، بیشک شاهکار لوک بسون و سکوی پرتابی برای ناتالی پورتمن بوده است. ژان رنو و گری اولدمن همراه کارگردانی بسون از اصلیترین دلیلهای جاودانه شدن فیلم هستند. لئون با بازی ژان رنو یک آدمکش حرفهای است که با دختری ۱۲ ساله به نام ماتیلدا آشنا میشود. نورمن استنفیلد با بازی گری اولدمن که مأمور فاسد ادارهی مواد مخدر است خانوادهی ماتیلدا را به قتل رسانده و حالا این دخترک میخواهد با کمک لئون، از او انتقام بگیرد.
اکثر نماهای داخلی فیلم در فرانسه فیلمبرداری شده اما داستان در نیویورک رخ میدهد و به گفتهی منتقد مجلهی امپایر، بسون توانسته این شهر را از زاویهای نشان دهد که شخص دیگری از پس آن برنمیآمد. اکثر منتقدان از بینش هنری کارگردان و بازی رنو تمجید کردهاند اما در بین آنها کسانی بودند که فیلم را بیش از حد احساساتی و خشن دانستهاند. راجر ایبرت که از چهار ستاره امتیاز ۲.۵ را به فیلم داده از حضور یک دختر ۱۲ ساله کنار یک قاتل ابزار ناخوشایندی کرده است. لئون با اینکه یک فیلم بزرگسالانهی فرانسوی محسوب میشود اما توانست با بودجهی ۱۶ میلیون دلاری خود، بیش از ۴۵ میلیون دلار فروش کند. گفته میشود لوک بسون فیلمنامهی قسمت دوم فیلم را نیز نوشته و قرار بود چند سالی برای بزرگتر شدن ناتالی پورتمن صبر کند. اما او از کمپانی ناشر فیلم جدا شد و استودیوی شخصی خودش را برپا کرد، بنابراین کمپانی اصلی حقوق ساخت فیلم را پیش خود نگاه داشت و قسمت دوم لئون: حرفهای هیچوقت ساخته نشد.
برای تماشای آنلاین فیلم Léon: The Professional به وبسایت نماوا مراجعه کنید
Source Code
فیلم علمیتخیلی Source Code یکی از بهترین ساختههای دانکن جونز پس از فیلم «ماه» است. (در مورد فیلم وارکرفت هم حرفی نمیزنیم!) جیک جیلنهال که خود باعث انتخاب جونز به عنوان کارگردان فیلم شد نقش یک کاپیتان ارتش آمریکا را بازی میکند که در یک بازی زمانی قرار میگیرد و وظیفه یک بمبگذار را پیدا کند. سر و کله زدن با زمان همیشه در فیلمها جذاب بوده و بن ریپلی فیلمنامهنویس فیلم و جونز با جهانبینی خود توانستند به نتیجهی بسیار قابل قبولی دست پیدا کنند. این فیلم آمریکایی-فرانسوی در سال ۲۰۱۱ اکران شد و توانست با بودجهی نسبتا پایین ۳۲ میلیون دلاری، به ۱۴۷ میلیون دلار فروش دست پیدا کند که یک موفقیت مالی بزرگ محسوب میشود. همین باعث شد ایدهی ساخت یک سریال اقتباسی به سر سازندگان و شبکه CBS بزند اما به دلیل ساخت قسمت دوم فیلم، این سریال لغو شد.
اکثر شاتهای فیلم در شهر مونترال کانادا فیلمبرداری شده و البته قسمتی از آن هم در شیکاگو و ایلینویز ضبط شده است. قرار بود بخشی از فیلم در اتاوا پایتخت کانادا فیلمبرداری شود که به دلیل عدم توافق با شرکت راهآهن ایالت انتاریو، میسر نشد. فیلم Source Code در هفتهی اول اکرانش ۱۴ میلیون دلار فروش کرد و در ردهی دوم قرار گرفت. منتقدان روی خوشی به فیلم نشان دادند و از آن به عنوان اثری هوشمندانه و جذاب که انسانیت را در میان صحنههای اکشنش به تصویر میکشد یاد کردند. فیلم با ثبت امتیاز ۷۴ از ۴۱ نقد در سایت متاکریتیک، به عنوان یکی از فیلمهای خوب علمی تخیلی شمرده میشود. شماری از منتقدان فیلم را با اثر تونی اسکات یعنی «دژاوو» محصول سال ۲۰۰۶ با بازی دنزل واشنگتن مقایسه کردند.
The Red Turtle
مقاله مرتبط
- نقد انیمیشن The Red Turtle
در پیشنهاد انیمیشن این هفته به سراغ جدیدترین اثر استودیو جیبلی، یعنی «لاکپشت قرمز» میرویم. اثری که محصول مشترک فرانسه، بلژیک و ژاپن است و مایکل دودوک دهویت هلندی آن را کارگردانی کرده است. اثری که با پیشفرضهای شما از کارهای رایج استودیوی جیبلی فرق دارد و توانسته بدون یک خط دیالوگ، نامزد بهترین انیمیشن اسکار شود. لاک پشت قرمز در مورد قایقرانی است که قایقش در طوفان متلاشی میشود، در جزیرهای دورافتاده و خالی از سکنه گیر میافتد و یک لاک پشت عظیم قرمز را ملاقات میکند. استودیوی فرانسوری وایلد بانچ با جیبلی در ساخت این انیمیشن همکاری کرده که نحوهی شکلگیری آن هم در نوع خود جالب توجه است. در سال ۲۰۰۸ ٰرئیس استودیوی وایلد بانچ به ملاقات هایائو میازاکی میرود و میازاکی انیمیشن کوتاه «پدر و دختر»، اثر دودوک دهویت، را نشان او میدهد و از او میخواهد کارگردان آن را پیدا کند تا در یک پروژه با یکدیگر همکاری کنند.
انیمیشن لاک پشت قرمز با ثبت امتیاز ۸۶ از ۳۰ نقد، یکی از بهترین انیمیشنهای چند سال اخیر است. رضا حاج محمدی در نقد خود مینویسد:
«لاکپشت قرمز» اگرچه با همکاری جیبلی و شخص آقای ایسائو تاکاهاتا، کارگردان «قبرستان کرمهای شبتاب» ساخته شده، اما فیلم شاید لقب متفاوتترین کار این استودیو را بگیرد. مایکل دودوک دهویت هم اگرچه خودش را قبلا با انیمیشنهای کوتاهش ثابت کرده، اما با «لاکپشت قرمز» به یکی از حیاتیترین کارگردانانِ حوزهی انیمیشن بدل میشود. در دورانی که سرگرمیهای سینمایی لبریز از سکانسهای انفجاری ابرقهرمانی، طوفانهای گلوله و داستانسراییهای شتابزده و بیفکرانه هستند، «لاکپشت قرمز» باری دیگر به یادمان میآورد که انیمیشن واقعی یعنی چیزی که در مدیوم دیگری قابلاجرا نباشد و در این زمینه «لاکپشت قرمز» مهمترین اصل جیبلی را رعایت میکند.