از سال ۱۹۴۸ تا سال ۲۰۱۹ میلادی. فیلمهای مقاله معرفی فیلم سینمایی جدید میدونی متعلق به آثاری هالیوودی از دهههای مختلف است که هرکدام به شکل خود لبخند را روی لب مخاطب مینشانند.
میدونی در آخر هفته چه فیلمی ببینیم ۱۸۷ چهار فیلم را معرفی میکند که همهی آنها به انسانهایی میپردازند که باید با بخشی از زندگی خود کنار بیایند؛ باید ارزشها را در نقاطی پیدا کنند که انتظار نداشتند. همچنین در تمامی این فیلمها شخصیتها به شکل خاص خود تغییراتی اساسی را تجربه میکنند تا شاید درنهایت نه فقط به خودشناسی بیشتر که به پذیرش بیشتر خود برسند؛ به خود احترام بیشتری بگذارند و ارزش بیشتری برای زندگی خود قائل شوند. هرچند در این مسیر قرار نیست همهی تغییرها هم مثبت به نظر بیایند.
از اثری با بازی سِر آنتونی هاپکینز و جاناتان پرایس (گنجشک اعظم در سریال Game of Thrones) تا دو فیلم که اسم ستارههای آن را فقط افراد علاقهمند به فیلمهای کلاسیک شنیدهاند. این مقالهی معرفی فیلم سینمایی میدونی آثار متفاوتی را فهرست کرده است.
Easter Parade (1948)
مقاله مرتبط
- بهترین فیلم های رمانتیک ۲۰۲۰ از نگاه میدونی
از آنجایی که بهتازگی عید پاک را پشت سر گذاشتیم، شاید بیشتر از حالت عادی در حسوحال دیدن فیلم Easter Parade باشید. این موزیکال ارزشمند به کارگردانی چارلز والترز به جدایی دو همکار میپردازد؛ تا یکی از آنها برای شرکت در مسابقه مجبور به یافتن شخصی دیگر شود. اما دان پس از اینکه دختری بیتجربه برای این مسابقات به اسم هانا با نقشآفرینی جودی گارلند را مییابد، به اشتباه میخواهد او را تبدیل به جایگزین فردی کند که از دست داده است. قصه هم راجع به این است چهطور دان باید بفهمد که هانا هویت خود را دارد و اصلا همین شبیه نبودن وی به بسیاری از افراد دیگر، او را واقعا بهخصوص میکند.
موسیقیهای شنیدنی، لبخندهای دیدنی و لحظات کمدی دوستداشتنی درکنار هم یک فیلم عاشقانهی کلاسیک دوستداشتنی را میسازند؛ یک از آن فیلمهای خانوادگی که هم مخاطب کودک را شاد میکند و هم با اینکه فانتزی نیست، به بسیاری از بینندگان بزرگسال فرصت رویا دیدن موقت را میبخشد.
The Two Popes (2019)
حتی اگر هیچ علاقهای به داستان کلی فیلم دو پاپ نداشته باشید، احتمالا از یک بار دیدن آن پشیمان نمیشوید. زیرا فیلم به مراتب خندهآورتر از آن است که فکر میکنید! فرناندو میرلس برزیلی که بیشتر به خاطر فیلم City of God شناخته میشود، انقدر موقعیتهای اغراقآمیز و در عین حال کموبیش واقعی داستان را درست نمایش میدهد که چند مرتبه موقع دیدن اثر لبخند میزنید و شاید چند بار هم کمی بلند بخندید. داستان که با الهام از واقعیت و بدون وفاداری ۱۰۰ درصدی به آن ساخته شده است، ماجرای مرگ ژان پل دوم و رقابت بندیکت شانزدهم با خورخه ماریو برگولیو برای کسب مقام پاپ را روایت میکند. سپس گذر سالها و قرارگیری عقاید آنها دربرابر هم را نشان میدهد تا داستان تکمیل شود و همه بدانند که پاپ فعلی دنیا چهقدر طرفدار فوتبال است و از خوردن پیتزا محلی لذت میبرد.
اما بدون شوخطبعی باید پذیرفت که آثاری همچون فیلم The Two Popes همیشه بخشهایی ناشناس از دنیا را به بسیاری از آدمها معرفی میکنند. سینما میتواند پنجرهای برای دیدن جلوههای متفاوت زندگی انسانی و قرارگیری عقاید مختلف دربرابر یکدیگر باشد؛ از افرادی که با دیدن دود سفیدرنگ با تمام وجود شادی میکنند تا آدمهایی که پاپ پیشین را نازی میدانستند.
این وسط فرناندو میرلس به خود اجازهی ساخت یک درام سینمایی را میدهد تا فراتر از مستندها و کتابهای معمول گام بردارد. در نتیجه میان این همه فلشبک به گذشتهی این آدمها و کاتهایی که بین تصاویر واقعی پاپها و حضور بازیگران در نقش آنها میخورند، فیلم The Two Popes با یک تیم بازیگری قدرتمند قطعا از جلب توجه یکبارهی بسیاری از مخاطبان برمیآید. هرچند شلوغی سال ۲۰۱۹ میلادی از لحاظ سینمایی باعث شد که خیلیها هرگز فرصتی به فیلم The Two Popes ندهند.
Columbus (2017)
کوگونادا، فیلمساز متعلق به کره جنوبی که سالها به اشکال مختلف در جهان هنر هفتم فعالیت داشت بالاخره در سال ۲۰۱۷ میلادی به اکران نخستین فیلم بلند کارگردانیشده توسط خود پرداخت. فیلم کلمبوس با بازی هیلی ال ریچاردسون و جان چو یکی از آن آثاری است که به عقیدهی خیلیها در فصل جوایز سینمایی به حق خود نرسید. راستی احتمالا میتوانید حدس بزنید که چنین اثر خاصی نخستین بار کجا اکران شده است؛ جشنواره ساندنس!
فیلمهای زیادی هستند که طراحی صحنهی فوقالعادهای را به نمایش میگذارند. ولی در سینمای امروز کمتر اثری را میتوان یافت که واقعا به اندازهی فیلم Columbus بهنوعی مشغول مطالعهی طراحی صحنهی سینمایی شود. زیرا این هنر جلوههای بسیار متفاوتی دارد و از خلق محیطهای عجیب برای فیلمبرداری تا پیدا کردن مکانهای درست برای فیلمبرداری را در خود جا میدهد. این وسط شاید مهمترین نقش طراحی صحنه در سینما، افزایش قدرت داستانگویی محیطی باشد؛ به این مفهوم که مخاطب ورای دیالوگها و هر ابزار داستانگویی دیگر کارگردان، فقط در زمان درست به بخشی از محیطهای حاضر در اثر بنگرد و به درکی بیشتر راجع به موقعیت شخصیتها و مفاهیم قصه برسد. بیدلیل نیست که فردی همچون جیمز کامرون، یکی از مهمترین فیلمسازهای زنده پیش از کارگردان شدن، طراح صحنه بوده است.
Funny Face (1957)
مقالههای مرتبط:
- مورد انتظارترین فیلم های ۲۰۲۱ از نگاه میدونی
- بهترین فیلم های 2020 که باید تماشا کنید
تقریبا همه استنلی دانن را میشناسند. مگر میتوان فردی را به یاد نداشت که فیلم Singin' in the Rain (آواز در باران)، محصول سال ۱۹۵۲ میلادی را خلق کرد؟ فیلم Funny Face هم یکی دیگر از موزیکالهای کمدی رمانتیک او است و بدون شک ارزش تماشا را دارد. راستی اینجا هم مثل فیلم Easter Parade یک فرد حرفهای با شخصی تازهکار مواجه میشود که ظاهرا فرصت بسیار زیادی برای درخشیدن دارد.
ماجرا به همین سادگی نیست. زیرا جو استاکتن با نقشآفرینی آدری هپبورن غرقشده میان کتابها است و اصلا از بالا به پایین به جهان فشن و مد مینگرد. پس چهطور ممکن است کسی بتواند او را راضی به تبدیل شدن به یک مدل در پاریس کند؟ در همین حین عشقی شکل میگیرد تا ماجرا پیچیدهتر هم به نظر بیاید. راستی تمام آن حرفهایی که راجع به طراحی صحنه در فیلم Columbus زدم، در رابطه با طراحی لباس فیلم Funny Face صدق میکند. وقتی تمام جزئیات پوششهای شخصیتها حرفهای زیادی برای گفتن راجع به آنها دارد.