کنت مونت کریستو، یک کمدی رمانتیک با بازی جنیفر گارنر و مارک رافلو، اثری از فیلمساز ژاپنی برندهی نخل طلا جشنواره کن و فیلم درام تاریخی اروپایی The Last King.
دو اثر تاریخی متفاوت، عاشقانهای خندهآور و یک فیلم سینمایی ژاپنی معرکه را در ادامه مشاهده خواهید کرد. میدونی در شمارهی ۲۴۲ سری مقالات آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ به سراغ آثاری میرود که همگی محصول قرن ۲۱ به شمار میآیند. بااینحال ساخت آنها با بودجههای متفاوت در کشورهای متفاوت، تنها برخی از تفاوتهای کلیدی این آثار با یکدیگر را رقم میزند. زیرا آنها برای مخاطبهای متفاوتی ساخته شدند.
بعضی از این فیلمها با گذر زمان توانستند جایگاهی متفاوت با قبل را در بحثهای سینمایی پیدا کنند. در عین حال نباید فراموش کرد که برخی از ستارههای آنها اکنون اصلا شهرت قبل را ندارند. همچنین جالب است که برخی از بازیگرهایی که موقع ساخت این فیلمها معروف نبودند، اکنون محبوبیت انکارناپذیری دارند؛ مخصوصا هنری کویل که نقش آلبرت را در فیلم The Count of Monte Cristo بازی کرد و طی سالهای اخیر بازیگر نقشهای عظیمی مثل سوپرمن از دنیای دی سی و گرالت از جهان ویچر بوده است.
The Count of Monte Cristo (2002)
جیم کاویزل، گای پیرس و ریچارد هریس از بازیگرهای فیلم The Count of Monte Cristo هستند. کوین رینولدز که خیلیها او را با فیلم Robin Hood: Prince of Thieves میشناسند، در فیلم کنت مونت کریستو سراغ اقتباس از اثر الکساندر دوما رفت؛ تا قصهای دربارهی حسادت، انتقام، ثروت و پایانناپذیری خواستههای انسان را به تصویر بکشد. شاید جالب باشد که بدانید جی ولپرت، نویسندهی فیلم The Count of Monte Cristo همان شخصی است که چند سال پس از اکران این اثر، طرح داستان فیلم Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl را نوشت و درکنار سه نفر دیگر، بسیاری از شخصیتهای این مجموعه را خلق کرد.
این اقتباس میتواند مخاطب را قدم به قدم با احساسات شخصیت اصلی همراه کند؛ وقتی که خشم جای خود را ناامیدی و سپس ناامیدی جای خود را به مرگ تدریجی میدهد. البته که نمیتوان از یک اقتباس سینمایی انتظار جزئیات بسیار زیاد حاضر در کتاب را داشت. اما فیلم The Count of Monte Cristo حداقل توانست اصل داستان را به شکلی درگیرکننده تعریف کند. در این بین بدون شک نقشآفرینیها هم تاثیر زیادی روی شناخته شدن شخصیتها توسط مخاطبها دارند.
Thirteen Going on Thirty (2004)
داستان بزرگ شدن ناگهانی یک کودک یا ناجوان را بارها در فیلمهای مختلف دیدهایم. بااینحال اگر بهدنبال این نوع از آثار سرگرمکننده باشید، شاید بخواهید یک شانس به Thirteen Going on Thirty بدهید؛ حتی در صورتی که فیلمهایی مشابه با آن را در گذشته تماشا کردید.
در این فیلم به سرعت بیننده با شخصیت جنا آشنا میشود؛ دختر ۱۳سالهای که ناگهان خود را در جسم نسخهی ۳۰سالهی خود میبیند. او در حالی وارد ۳۰سالگی شده است که میبیند اتفاقات زیادی در زندگی او رخ دادهاند و وی شناخت دقیقی از نسخهی بزرگسال خود ندارد. پس ماجرا به این شکل نیست که جنا صرفا در محل زندگی خود به شکل ناگهانی رشد کند. بلکه او بهعنوان یک زن ۳۰ساله در خانهای دیگر زندگی میکند و شرایط مخصوص به خود را دارد. آنچه در ادامه میبینم، با به وجود آوردن موقعیتهای کمدی به کمک ایدههای مختلف میتواند صدای خندهی تماشاگر را بلند کند. البته که جذابیت رمانتیک سادهی اثر با محوریت تلاش هر فرد برای پیدا کردن آدم درست را نیز نباید انکار کرد.
Still Walking (2008)
نگاه کردن به زندگی واقعی با آرامش، کار هر کارگردانی نیست. زیر سینمای مدرن و بسیاری از آثار پرفروش آن اصولا میلیونها مخاطب را آمادهی مواجهه با تعلیقها، اتفاقات عجیبوغریب و در کل هر عنصر تنشزا کردند. در چنین جهانی سخت میتوان سراغ فیلمهایی را گرفت که آرامآرام و با دقت از شرایط برخی از انسانهای واقعی حاضر در جامعه میگویند و به مخاطب خود اعتماد دارند. آنها میخواهند با شخصیتپردازی مناسب و ایجاد روابط انسانی درست بین کاراکترها، من و شما را نیز مهمان جمع آنها کنند.
هیروکازو کورئیدا نزدیک به ۶۰ سال سن دارد و با فیلم دزدان فروشگاه توانست یک نخل طلا را برای کشور ژاپن به ارمغان بیاورد. او امسال با فیلم Broker به هفتاد و پنجمن دوره جشنواره فیلم کن در کشور فرانسه میرود و در رقابت اصلی حضور دارد.
Still Walking بهعنوان یکی از آثار تحسینشدهی این فیلمساز قابل ستایش، هرگز از واقعگرایی برای پایین یا بالا جلوه دادن شخصیتها بهره نمیبرد و بیشتر بهدنبال نشان دادن «انسان» است؛ همان انسان که گاهی میان شلوغیهای سینمایی امروز گم میشود و جای خود را به انواعواقسام موجودات باورنکردنی میدهد. بعضی از منتقدها باتوجهبه همین نکته، فیلم Still Walking را یادآور درخشش ماندگار فیلمهای یاسوجیرو ازو مثل داستان توکیو میدانند.
The Last King (2016)
سفر به جنگ داخلی نروژ در قرن ۱۳ میلادی با یک فیلم نروژی. The Last King که کریستوفر هیویو، بازیگر سریال Game of Thrones و سریال The Witcher را در تیم بازیگری دارد، با الهام از رخدادهای واقعی ساخته شده است. تماشاگر در این درام تاریخی با محیطهای سرد و شفق قطبی مواجه میشود. اصل قصه راجع به تلاش چند نفر برای محافظت از یک نوزاد به هدف زنده نگه داشتن یک حکومت است.
قتل، خشونت و تهدیدها را میتوان برخی از عناصر داستانی سازندهی اثری همچون فیلم The Last King دانست. این اثر نهچندان بلند، طی برخی از سکانسها با تصویرسازیهای خود مخاطب را به یک ماجراجویی میبرد و در دل محیطهای باز و بستهی جالبی قرار میدهد. بیننده هم موقع حضور در این مکانها میتواند وجود داشتن آنها در چند صد سال قبل را باور کند.