این هفته در پیشنهاد فیلم به سراغ یک درام ورزشی موفق با نام Foxcatcher رفتهایم. با میدونی همراه باشید.
در بین آثار سینمایی، فیلمهای بیوگرافی همواره طرفداران خاص خود را دارند. در ساخت آثار بیوگرافی، فیلمنامهنویس به دنبال آن بخش از زندگی نامههای شخصیتهای سرشناس میرود که حاوی درام یا درامهایی باشند که ارزش روایت سینمایی را داشته باشد. شکلگیری بار دراماتیک در یک اثر زندگی نامهای اگرچه تا حد مشخصی وامدار آن بخش از واقعیت تاریخی است که عینا اتفاق افتاده است، اما پرداخت بنمایه داستان واقعی و تبدیل به آن به یک فیلمنامه سینمایی میتواند موفقیت آمیز یا شکستخورده باشد. در واقع صرف جذاببودن واقعیت تاریخی نمیتواند تضمینی برای موفقیت آن روی پرده سینما نیز باشد.
بنت میلر (Bennett Miller)، سازنده فاکسکچر (Foxcatcer) که پیش از این با ساخت یک درام بیوگرافی ورزشی دیگر یعنی مانیبال (Moneyball) مطرح شده بود، در سال ۲۰۱۴ با فاکسکچر همان الگوی موفق پیشین را و البته با داستانی به مراتب پیچیدهتر دنبال کرده است. نقش شخصیتپردازی و کارگردانی در آثار میلر بسیار قابلتوجه است. در واقع زمانی که چارچوب کلی طرح درام با وامگیری از یک ماجرای واقعی انتخاب شده است، نویسنده فیلمنامه یک محدودیت اولیه در انتخاب شکل پیرنگ حوادث دارد. به عبارت دیگر تا حدودی آغاز، میانه و پایان داستان مشخص است. در چنین حالتی، آنچه اهمیت بیتشری پیدا میکند، پرداخت فیلمنامه در شخصیت (شخصیت پردازی) و کارگردانی خواهد بود. فاکسکچر و فیلم قبلی میلر (مانیبال) دو نمونه بسیار موفق در کارگردانی هستند.
فاکسکچر جدای از اتکای آن به داستان واقعی روایت زندگی مارک و دیو شولتز، دو برادر قهرمان کشتی، یک درام کامل سینمایی جذاب است. درام در بنیادیترین شکل آن از تضاد متولد میشود. تمام شاخ و برگهای انواع درامها در طول تاریخ سینما و بروز و ظهور انواع صورتهای آن در فیلمهای مختلف (فیلم نامهها) و در آثار مختلف، حتما حاوی این اصل اساسی (حضور تضاد) در داستان خود هستند. در فاکسکچر حضور این تضاد در خود شخضیتهاست که فیلم را جذاب کرده است. حتما برای شما هم پیش آمده است که با این حقیقت درباره خودتان مواجه شوید که ما در بسیاری مواقع در هنگام مواجه شدن با دیگران به وانمود کردن به آنچه نیستیم، دست میزنیم. گاهی ضمیر نیمهآگاه یا ناخودآگاه ما در جستجوی چیزی است که در تضاد با نیت ظاهری ماست. وقوع چنین تضادی در زندگی واقعی و در سینما (که استعاره ای از زندگی است) نقشی اساسی در شکلدهی بسیاری از درامهای سینمایی دارند.
پیرنگ اصلی فیلم یعنی ماجرای ورود مارک شولتز به خانواده جان دوپانت، در همان آغاز با یک تضاد آغاز میگردد. تضادی که در ظاهر فقط به اختلاف طبقاتی میان آن دو خلاصه شده است. اما شخصیتها در ادامه دست به عمل میزنند، اعمالی متفاوت با آنچه نشان میدهند. پرداخت شخصیتهای فیلم فاکسکچر علاوه بر آنکه در نگاه اول جذاب و درگیرکننده هستند، در ادامه فیلم و با اتکای فیلم بر فراتر رفتن شخصیت از ویژگیهای فردی و ظاهری و اقدام شخصیتها، به یک نمونه قابل تحسین در شخصیتپردازی تبدیل میشوند.
حس وطن پرستی و امید برای آینده آمریکا، به ظاهر نقطه مشترک مارک شولتز و جان دوپانت به عنوان یک ورزشکار کم بضاعت و یک سرمایه دار عاشق کشتی است. اما در ادامه آنچه اتفاق میافتد مخاطب را به ورای نقاب شخصیتها در کلام و شکل اولیه معرفیشده از آن ها میبرد، درست در همین جاست که درام شکل میگیرد و قوام مییابد.
فاکسچر در سال ۲۰۱۴، برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره کن و نامزد نخل طلای بهترین فیلم و در سال ۲۰۱۵ نامزد دریافت پنج جایزه اسکار بوده است، که از آن جمله، نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد برای استیو کارِل و بهترین بازیگر مکمل برای مارک روفالو بوده است. دیدن فاکسکچر را نه فقط به علاقهمندان درامهای ورزشی و بیوگرافی که به همه علاقهمندان سینما در یکی از آخرهفتههای سینماییشان، توصیه میکنم.