روزیاتو: فیلم ها همیشه با واقعیت سازگار نیستند. در برخی موقعیت ها، کنار گذاشتن منطق می تواند به سرگرم کننده تر شدن داستان کمک کند. با این حال، بعضی فیلمسازها در این کار زیاده روی می کنند که نتیجه ی آن خلق داستانی می شود که حتی با قوانین فیزیک هم مغایر است.
مومیایی (The Mummy)
پیش از به کار افتادن تله، شخصیت های فیلم از فانوس، آینه و مشعل های خودشان برای دیدن درون معبد استفاده می کردند. حالا این سؤال پیش می آید که مشعل بنی چه ویژگی خاصی داشت که تا آن حد نورانی بود.
هالووین (Halloween)
در فیلم ترسناک «هالووین» در بسیاری از صحنه ها می بینیم که مایرز شخصیت اصلی زن داستان، با بازی جیمی لی کورتیس را تعقیب می کند. چیز نامتعارفی وجود ندارد، تا ایتنکه متوجه فراطبیعی بودن سرعت راه رفتن مایرز می شویم، چون جیمی هر کجا هم که باشد، مایرز همیشه موفق می شود یک قدم عقب تر از او باشد.
پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
«این سیستم یونک است، کار با آن را بلدم!»؛ این جمله ای است که شخصیت لکس، با بازی آریانا ریچاردز در اولین قسمت از مجموعه فیلم «پارک ژوراسیک» فریادزنان می گوید، زمانی که مانیتور اتاق کنترل را به امید یافتن چیزی که کمک کند از خود در برابر دایناسورهای هراسناک محفاظت کنند، روشن می کند.
دراین سکانس، دختر مدعی می شود که نحوه ی کار بار نرم افزار امنیتی پارک را می داند چون سیستمی دارد که با آن آشنا است. از آن عجیب تر اینکه لکس واقعاً کار با آن را بلد است و تماشاگران را مات و مبهوت می کند: هم سیستم طراحی کاربری بسیار عالی ای دارد و هم در برابر رخنه های امینتی بسیار آسیب پذیر است.
دزدان دریایی کارائیب (Pirates of the Caribbean)
در این سکانس از قسمت پنجم مجموعه فیلم «دزدان دریایی کارائیب»، جک گنجشکه اسیر می شود. این اتفاق زمانی رخ می دهد که او برای چیدا کردن جام های مورد نیاز برای برگزاری یک مراسم آیینی دست به اقدام خطرناکی می زند و مجبور می شود از روی یک صخره به درون یک آبشار بپرد.
جدا از بی معنی بودن این ایده با توجه به اینکه کمتر کسی می تواند از چنین حادثه ای جان به در برد، دزد دریایی بدون برداشتن حتی یک خراش بیرون می آید. در زندگی واقعی، چنین پرشی می تواند صدمات جدی ای بر اثر سقوط یا برخورد با کف آب به بار آورد. در این مورد، هر دو احتمال بسیار بالا بود با توجه به ارتفاع زیاد صخره و اینکه سقوط در فاصله ی چند متری از ساحل برخ داد و احتمالاً آب محل سقوط کم عمق بوده.
تنها در خانه (Home Alone)
در فیلم کمدی ماندگار «تنها در خانه»، کوین کوچک، وقتی در تعطیلات تنها می ماند، دل و جرأت به خرج می دهد و در خانه تله های زیادی کار می گذارد تا جلوی دو مردی که قصد سرقت از خانه را دارند را بگیرد.
دزدها بی خبر از همه جا گرفتار تله ها می شوند که هر کدام صدمات زیادی را به شکلی کارتونی به آن وارد می کنند. خوشبختانه این فیلم یک داستان کمدی است، واگرنه با آن همه بلایی که بر سر آن ها آمد حتماً کارشان به بیمارستان کشید.
ادوارد دست قیچی (Edward Scissorhands)
در این فیلم کریسمسی ساخته ی تیم برتون، ادوارد دست قیچی را می بینیم که اولین مجسمه ی یخی خود را برای کیم با بازی وینونا رایدر و خانواده ی او می سازد. اما بعد از طرد شدنش از سوی اهالی شهر، مجبور می شود بار دیگر در عمارت متروکه ی خود به عزلت نشینی روی آورد.
در بخش پایانی فیلم، یک کیم سالخورده را می بینیم که این داستان را برای نوه ی خود تعریف می کند و می گوید که معتقد است که چون برف می بارد، ادوارد هنوز زنده است و تا پیش از آمدن ادوارد، هرگز در آن شهر برف نباریده بود. در صحنه ی بعد می بینیم که واقعاً تمام برف شهر از بقایای مجسمه های یخی ای می آید که ادوارد در اتاق زیرشیروانی خانه اش درست می کند.
این نکته یکی دیگر از ابزارهای هنری ای است که برتون در قصه گویی همیشه از آن ها بهره می گیرد. اما آیا ادوارد در اتاق زیر شیروانی خانه اش یخ کافی برای برف باریدن در سرتاسر شهر را دارد؟ در اینصورت حتماً کریسمس شلوغ ترین وقت سال برای ادوارد دست قیچی است.