روزنامه فرهیختگان: وزیر کشور که باید ضامن مردمسالاری دینی در فضای سیاسی باشد، صریحا وجود مشکلی برای گفتوگو در جامعه را رد میکند و استنادش به سفرهای رئیسجمهور و گفتوگو با طیفی از مردم است، این خوانش نهچندان امیدوارکننده از تغییر در وضع اجتماعی و سیاسی را بگذاریم کنار تابلوهای صرافی در میدان فردوسی.
در روزی که تابلوهای دلار و سکه در فردوسی و کریمخان به رکوردهای ۴۰۰۰۰ تومانی نزدیک شده است و باید در ژانر وحشت نشانهشناسی شوند رئیسجمهور میگوید دلایل گرانی کالا شفاف بیان شود!
یعنی درست زمانی که مردم انتظار دارند بالاترین مقام اجرایی کشور اقدام موثری برای حل مشکل انجام دهد، آقای رئیسی گزارهای را میگوید که یعنی مساله دقیقا همان اصالت بازنمایی است نه خود واقعیت، همین حالا در نرمافزارهای مسیریاب فاصله فردوسی و پاستور را بررسی کنید کلا ۳۶۰۰ متر باید راه بروی که با پای پیاده میشود ۴۰ دقیقه. ظاهرا دور بودن از واقعیت به مثابه سفری روحانی است که بعد منزل در آن اهمیتی ندارد.
این فهم از مساله هیچ پالسی به جامعه برای ایجاد تغییر مثبت نمیدهد، تنها تلقیای که افکار عمومی آنهم در خوشبینانهترین حالت از این سخنان میکند آن است که این دولت هم مانند دولتهای قبلی فهمی سادهسازانه از حکمرانی خصوصا در اقتصاد داشته و حالا مجبور است صورتمساله را به گونهای که عذابوجدان نداشته باشد تغییر دهد، آنهم در شرایطی که نمادهای این فهم سادهسازانه از اقتصاد یعنی کسانی که میگفتند میتوان با یکمیلیون تومان شغل ایجاد کرد یا با تزریق ۳۰۰ میلیون دلار بحران ارز را حل کرد یا آنها که میگفتند دولت بعد هر دولتی که باشد همین که مستقر شود مشکل تورم حل میشود و... در این شرایط خطیر مسئولیتهای مهمی در دولت دارند.
در بعد آزادیهای اجتماعی هم همزمان با این وضع، وزیر کشور که باید ضامن مردمسالاری دینی در فضای سیاسی باشد، صریحا وجود مشکلی برای گفتوگو در جامعه را رد میکند و استنادش به سفرهای رئیسجمهور و گفتوگو با طیفی از مردم است، این خوانش نهچندان امیدوارکننده از تغییر در وضع اجتماعی و سیاسی را بگذاریم کنار تابلوهای صرافی در میدان فردوسی. حتی با همان اصالت بازنمایی داریم به جامعه چه پیامی میدهیم؟ و...