رویداد۲۴ نوشت: دبیر کل حزب جمهوریت میگوید: اکنون به وضوح میبینیم ، مرتجعان «انجمن حجتیه» در جایگاههای مهمی حضور دارند و تصمیمسازی میکنند و مرموزانه برنامههایشان را اجرا و مانند موریانه، به جان نظام و کشور افتادهاند.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی به رویداد۲۴ میگوید: وقایع تلخ و حوادث ناگواری در چندماه گذشته در کشور رخ داد و به گفته مسئولان بیش از ۲۰۰ کشته و هزاران مجروح و خسارتهای مالی بیشمار به مردم تحمیل شد. در این وقایع نظام و ملت و کشور بیشترین ضربه را تحمل کردند. اما بدتر از همه ضربهای بود که بر پیکر جمهوری اسلامی و حیثیت نظام و انقلاب در سطح کشور و بینالملل وارد شد و میان مردم خصوصا نسل جوان شکاف عمیقی ایجاد شد.
این فعال سیاسی میگوید: در واقع یک بدبینی و سوءظن در میان جامعه گسترش پیدا کرد و ضربه سنگینی به باورها و اعتقادات دینی مردم وارد شد که فکر نمیکنم به سادگی قابل جبران باشد و در دهههای آینده بزرگان هرچقدر تلاش کنند، باز هم نمیتوانند آن را ترمیم کنند زیرا متاسفانه در کشور ما هیچ موضوعی ریشهیابی و آسیبشناسی نمیشود.
بزرگترین مشکل سوءمدیریت و ناکارآمدی مسئولان است
منتجبنیا میگوید: اگر بخواهم چند ریشهیابی انجام دهم، باید بگویم نکته اول سوءمدیریت و ناکارآمدی مسئولان است که باعث نارضایتی بخش عمده مردم است. انصافا ناکارآمدترین مسئولان اجرایی و قانونگذاری با وجود ادعاهای شعارگونه، در سوءتدبیر رکورد زدند.
یک باند خاص در دایره نظام قرار گرفته و مابقی را خارج کردهاند
دبیرکل جمهوریت میگوید: نکته دوم تقسیم و تجزیه کردن مردم به دو دسته خودی و غیرخودی و انقلابی و غیرانقلابی در دایره حاکمیت و انقلاب است. فعلا یک اندیشه و باند خاص در دایره نظام قرار گرفته و مابقی را خارج کردهاند و همه بارهای سنگین نظام را به دوش ناتوان خود قرار دادهاند و جمعی از نیروهای تازهکار و بیتجربه را بر سرنوشت کشور مسلط کردهاند.
او با بیان اینکه «عمده نیروهای جریان افراطی دولت احمدینژاد که به هر شکلی با نظام و کشور مخالفت کردند و در جرگه اپوزیسیون قرار گرفته بودند، در پستهای مهم حضور دارند»، گفت: اگر کسی بگوید این جریان انحرافی امور را به دست گرفته است، حرف گزافی نزده است. نیروهای دلسوز و کارآمد و باسابقه را با عناوینی همچون عامل وضع موجود کنار زدند و امور را به دست کوتولهها دادهاند. نکته سوم بیتوجهی به مردم و توجه ویژه به همان نیروهای چاپلوس و متملق و ناکارآمد. مردم احساس بیاحترامی میکنند و آزادیها و حقوق اولیه از آنها سلب شده و عدهای ناکارآمد بدون توجه به خواست مردم هرکاری که میخواهند انجام میدهند.
برخی مسئولان کمبودهایشان را با قداست و توسل به مفاهیم ارزشی جبران میکنند
منتجبنیا میگوید: اغلب مسئولین دچار غرور و خود بزرگبینی هستند. آنها احساس عدم نیاز به مردم و صاحبنظران دارند و از این منظر متاسفانه خودشیفتهترین و ناکارآمدترین مسئولان را بعد از انقلاب در دوره فعلی داریم. نکته پنجم سوءاستفاده از مفاهیم ارزشی و دینی است. مردم به باورهای دینیشان اعتقاد دارند اما متاسفانه برخی مسئولان از این موضوع سوءاستفاده میکنند و کمبودهایشان را با قداست و توسل به مفاهیم ارزشی، جبران میکنند. آسمانی کردن مسئولان و تقدسگرایی فراوان است و مردم به چشم میبینند که چگونه برخی دین را ابزار قرار دادهاند. به همین دلیل است که مردم میگویند این دینی را که آقایان ترویج میکنند اصلا قبول نداریم.
نیروهای نظامی و امنیتی تعیینکننده و تصمیمساز شدهاند
این فعال سیاسی ادامه داد: نکته ششم نفوذ نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی در ساختار سیاسی است. نیروهای مسلح و امنیتی لازمه کشور و نظام است، اما نه اینکه همه امور در دست آنها باشند و هرکجا برویم ببینیم آنها تعیینکننده و تصمیمساز هستند. نکته هفتم وجود روحیه خشونتطلبی و زورمداری در بسیاری از تصمیمسازان است که صبغه نظامیگری و امنیتی دارند. اینها در دستگاههای امنیتی هستند و فکر میکنند با جنگ و باتوم و زور باید کارها را پیش ببرد.
انجمن حجتیه مرموزانه برنامههایش را پیش میبرد
منتجبنیا میگوید: نکته بعدی حضور عمیق و گسترده تفکرهای ارتجاعی مانند انجمن حجتیه است که امام تا آخرین لحظه نسبت به خطر این جریان هشدار میداد اما اکنون به وضوح میبینیم این مرتجعان در جایگاههای مهمی حضور دارند و تصمیمسازی میکنند و مرموزانه برنامههایشان را اجرا میکنند و مانند موریانه به جان نظام و کشور افتادهاند.
عقلانیت در تصمیمگیریها نیست و کار به جای باریک کشیده شده است
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی میگوید: در شرایط کنونی، کشورهای دیگر با تبلیغات گسترده و هزینههای هنگفت سیاهنمایی میکنند و وعدههای پوچ میدهند. طبیعی است در مواجهه با این وضعیت باید تدبیر داشت اما فقدان عقلانیت و تدبیر فعلا یکی از دردسرهای بزرگ است؛ به نحوی که انسان احساس میکند برخوردهای کینهتوزانه و انتقامجویانه نسبت به مردم صورت میگیرد. بسیاری از مسائل مانند فوت مهسا امینی با عقلانیت میتوانست حل شود، اما چون عقلانیت در تصمیمگیریها نیست، کار به جای باریک کشیده شده است.
روح بزرگواری و عفو نسبت به مردم و خطاکاران کاهش یافته است
این فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: روح بزرگواری و محبت و عفو نسبت به مردم و خطاکاران کاهش یافته است؛ انگار مردم و خصوصا معترضان دشمن بشریت هستند. در حالی که اگر کرامت و عفو بود، بسیاری از مسائل حل میشد. مسئله دیگر بیعدالتی است. همه شعار عدالت میدهند، اما اصلا به آن توجهی نمیشود.
ماموران خاطی را هم محاکمه کنید و عدالت را نشان دهید
او میگوید: در حوادث اخیر مردم و نیروهای نظامی به جان هم افتاده بودند. سوال این است که چرا قاضی باید یک گروه را به عنوان متهم قرار دهد و با آنها برخورد کند؟ دادگاهها باید طرفین را به عنوان متهم دعوت کنند و بررسی کنند. ندیدیم یک مامور را دادگاهی کنند و بگویند چرا تیراندازی کردی؟ چرا کشتی و مجروح کردی؟ چرا ارعاب ایجاد کردی؟ متاسفانه در برخوردها کمال بیعدالتی را میبینیم. از آقای اژهای گلایه داریم که چرا برخی احکام ناعادلانه است. شما به مردم نشان دهید که ماموران خاطی را هم آوردهاید و با آنها برخورد کردهاید. در این صورت میتوانید بگویید عدالت علی را اجرا کردهاید.
مردم را به زور میتوان ساکت کرد، اما اقناع نه
منتجبنیا با بیان اینکه «نظام جمهوری اسلامی همه توان خود را به کار برد تا بحران ایجاد شده را جمع و مردم را ساکت کند، اما تا کنون نتوانسته مردم را قانع کند»، گفت: به زور میتوان مردم را ساکت کرد، اما اقناع نه. آتش زیر خاکستر هنوز وجود دارد و با کوچکترین بهانه بار دیگر شعلهور میشود. دستگاه قضا و نیروهای امنیتی اگر از من دلخور میشوند، بشنود. باید بگویم نوع عملکردشان شعلهورتر کردن این بحران است. چرا نمیگذارید متهمان وکیل انتخابی داشته باشند؟ چرا هیات منصفه ندارند؟ از بزرگان کشور تقاضا میکنم نگذارند کار به جایی برسد که دیگر نتوان برای آن کاری کرد. از خدا بترسید و به نظرات نخبگان گوش بدهید. این همه عجله در اعدام برای چیست؟ افرادی داریم که سالها در زندان هستند که حکم اعدام دارند و شما میگویید بروید و رضایت بگیرید. خب چه دلیلی دارد که اینقدر سریع اعدام میکنید؟ اگر منظورتان این است که غائله را بخوابانید و مردم را بترسانید اصلا عاقلانه و مشروع نیست و به هدفتان نخواهید رسید.
دبیر کل حزب جمهوریت خطاب به مسئولان میگوید: شما وظیفه دارید شرایط رفاه را برای مردم ایجاد کنید، رفاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی اما این مسئله انجام نشده و شرایط طوری است که برخی علما هم از دست شما ناراضی هستند و از ترس آبرو چیزی نمیگویند. متاسفانه این دولت توان اداره کشور را ندارد. به قول امام اینها حتی یک نانوایی را هم نمیتوانند اداره کنند.