فراز دیلی: سکوهای خالی و صداگذاری در پخش تلویزونی. جملههای کلیشهای همیشگی جواد خیابانی و تلاش او برای تزریق هیجان کاذب به بازی آزادی در زمین بدون تماشاگر...
شهرآورد ۹۹ میتوانست در شهری که این روزها آلوده و دلمرده است اندکی هیجان و شادی - هرچند زودگذر- بدمد اگر ملاحظات سیاسی بر ورزش سایه نمیانداخت و بهانههایی که همگان میدانند برای چه تراشیده شدهاند تماشاگران را از حضور در سکوها محروم نمیکرد.
از فروردین سال ۱۳۴۷ خورشیدی که شاهین در یک بازی دوستانه به مصاف تاج رفت تا ۲۹ آذر ۱۴۰۱ که پرسپولیس در نود و نهمین شهرآورد پایتخت در برابر استقلال به میدان رفت، بیش از نیم قرن میگذرد و به جرات میتوان گفت آخرین بازی دو تیم، بیشک از نظر جلب توجه افکار عمومی و طرفداران، در قعر جدول ردهبندی جای میگیرد.
البته این نخستین بار نیست که شهرآورد پرسپولیس و استقلال بدون حضور تماشاگران روی سکوها برگزار میشود. در سالهای همهگیری ویروس کرونا و قرنطینه، به دلایل قابل درک بهداشتی، بازیها بدون تماشاگر برگزار میشد اما این بار ماجرا تفاوت جدی دارد. هرچند آلودگی هوا به طور ضمنی دلیل محرومیت تماشاگران از حضور در ورزشگاه اعلام شده اما بر کسی پوشیده نیست که دلیل واقعی را باید در جای دیگری جستجو کرد. دلیلی که باعث شده سایر بازیهای لیگ در شهرهایی که با مشکل آلودگی هوا دست و پنجه نرم نمیکنند نیز در حضور سکوهای خالی برگزار شود.
به هر روی، نود و نهمین شهرآورد پایتخت در حالی با نتیجه مساوی به پایان رسید که پرسشهای اساسی بسیاری همچنان بیپاسخ مانده است. از جمله اینکه در شرایطی که سازمان لیگ و نهادهای بالادستی برگزاری یک مسابقه ساده فوتبال با حضور تماشگر را در توان خود نمیبیبنند دلیل اصرار بر ادامه مسابقههایی که نه از نظر فنی چنگی به دل میزند و نه هواداران را راضی میکند چیست؟
و نیز اینکه این چگونه لیگی است که برخلاف سایر لیگهای اقتصادی و سودآور خارجی، حتی در روزگار همهگیری کرونا و کاهش درآمد باشگاهها، برخلاف همه جای دنیا بدون هیچ گونه درآمدی، بر دستمزد بازیکنان خود میافزاید و نیازی هم به حضور تماشاگر ندارد.
همچنین این پرسش مطرح است که وقتی مسوولان و رسانههای نزدیک به حاکمیت بارها به صراحت یا به گونه تلویحی، آنچه «دستمزدهای کلان، نجومی و بیحساب و کتاب» بازیکنان و مربیان فوتبال مینامند را عامل تولید سلبریتیهای دردسرساز میدانند، چرا یک بار برای همیشه از خیر آن نمیگذرند؟!
پاسخ همه این پرسشها را البته کمتر کسی است که ندادند و نتواند آن را در یک عبارت خلاصه کند هرچند به مذاق سیاستبازان ورزشی خوش نمیآید: «سیطره سیاست و مسایل امنیتی بر فوتبال» ...