همشهری نوشت: وارد خیابان و کوچههای فرعی بهبودی که میشوید، نمای آجری و خاص، مثل مسیری است که شما را به خاطرات تاریخی میبرد؛ به روزهایی که کولیها با ورودشان به پایتخت زمینهای زراعی را برای سکونت انتخاب کردند، درحالیکه دولت وقت برای این محدوده برنامههای زیادی داشت. اما این همه ماجرای خیابان بهبودی نیست.
خیابان بهبودی یکی از معابر قدیمی جنوب منطقه دو است که در نزدیکی خیابانهای اصلی و نمادین پایتخت مانند ستارخان در شمال و آزادی در جنوب قرار دارد. وقتی از خیابان آزادی وارد بهبودی میشوید، با دیدن ردیف مغازههای کوچک و قدیمی و کاسبانی که سالهاست در این معبر به کسب و کار مشغولند، به نشانههایی از گذشتهای دور این محدوده میرسید. مردم و کاسبان قدیمی این خیابان حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها برای شما خواهند گفت که این خیابان ظرف کمتر از ۴۰ سال بافت روستاییاش را رها کرد و رخت بافت شهری به تن کرد.
در زمین این ساختمانها در گذشته کولیها سکونت داشتند
ورود کولیها به پایتخت
خیابان بهبودی حدود ۶۰ سال قبل، جزو اراضی روستای طرشت بود که کولی ها با ورود به پایتخت ساکن آن شدند. «رضا نوری»، ساکن قدیمی خیابان بهبودی، هنوز تصویر کولیهای اطراف خیابان را به یاد دارد. او تعریف میکند که در دهه ۳۰ خیابان بهبودی یک جاده خاکی بود. اطراف آن باغها و زمینهای مزروعی قرار داشت. در قسمت غربی خیابان حدود ۲ هزار نفر از کولیهای بختیاری ساکن بودند. آنها در چادرهای نمدی سیاهنگ، با گاو و گوسفند و سگهایشان زندگی میکردند. در محل زندگی کولیها، رودخانهای به عرض ۳۵متر بود که آب آن از روردخانه فرحزاد میآمد و تا جنوب شهر امتداد داشت. رضا نوری در حالی که به ساختمان قدیمی ابتدای خیابان بهبودی اشاره میکند میگوید: «این ساختمان از بقایای باغهای قدیمی اطراف خیابان بهبودی است. حدود ۵۰ سال قبل کولیها در همین محل ساکن بودند.»
خروج کولیها با ساخت ساختمانهای آجری
خیابان بهبودی به مرور و با گسترش شهرنشینی در تهران شکل میگیرد. «رضا نوری» تعریف میکند که وقتی خیابان بهبودی جاده خاکی بود، خیابان آزادی یا همان «آیزنهاور» سابق وجود داشت. خیابان بهبودی هم به نام شاپورغلامرضا، برادر شاه، شهرت داشت. اوایل دهه ۴۰ شهرداری وقت خیابان بهبودی را آسفالت کرد و برای گسترش شهرنشینی در این خیابان، تعدادی ساختمان سازمانی دوطبقه با نمای آجر بهمنی در ۸ بلوک برای کارمندان ژاندارمری ساخت تا خیابان از حالت باغ و کشتزار بهصورت محل سکونت شهری درآید. با ساخت ساختمانها، دولت وقت به کولیها اعلام کرد که از این منطقه بروند. به مرور باغها و کشتزارها هم خشک شدند. در این میان نخستین افرادی که در خیابان سکونت پیدا کردند؛ مهاجران آذری و یزدی بودند. نام خیابان هم به دلیل سکونت دکتر «مهرداد بهبودی»، از طبیبان دربار، به نام دکتر بهبودی تغییر یافت.
وقتی کاسبی رونق گرفت
خانواده «مستعان» از نخستین ساکنان خیابان بهبودی بودند. آن زمان آنقدر خیابان خلوت بود که مادر «علی مستعان» اجازه نمیداد علی غروبها در کوچه بازی کند. علی مستعان تمام سالهای زندگیاش را در همین خیابان بهبودی گذرانده و حالا هم کاسب همین خیابان است: «حدود ۴۰ سال پیش در خیابان بهبودی خانههای مسکونی با متراژهای بزرگ و باغمانند وجود داشت. چند مغازه هم دیده میشد.» او آدامسهای خروسنشان و آبنباتهای رنگی دکان آقا رضا را به یاد میآورد که با پول تو جیبیاش میخرید. هیاهوی بازی با بچههای خیابان بهبودی در گوشش میپیچد. بازیهایشان الک دولک، زوو... بود. کمی که بزرگتر شد؛ خیابان بهبودی تغییر کرد. به مرور تعداد مغازهها بیشتر شد. ابتدای خیابان به بورس لوازم خانگی تبدیل شد. بعد شغلهایی که امروزه کمتر نشانی از آنها را در خیابان مشاهده میکنیم مانند لحافدوزی، نفتفروشی، آهنگری، نجاری و... هم آمدند.
ماجرا قلعه چه بود؟
کاسبهای قدیمی خیابان بهبودی از درختان تبریزی و چنار و جویهای پراز آب ۲ طرف خیابان میگویند که دیگر وجود ندارد. همچنین گویا ۳ میدان درابتدا، میانه و آخر خیابان بهبودی وجود داشت که محل عرضه میوه باغهای اطراف خیابان بهبودی بود. یکی از کاسبان قدیمی میگوید: «آن زمان رسم بود که مردم در خانه، میوه خشک کنند.» او از انگورهای سبز میگوید که برای خشک شدن از سقف آویزان میکردند. البته هنوز هم در میوهفروشیهای خیابان بهبودی انگورهای سبز آویزان را میبینید. همچنین روبهروی میدان میوه در وسط خیابان بهبودی زمین وسیعی بود که به قلعه شهرت داشت. قلعه ۲ دروازه داشت. در قلعه گوسفندان را جمع میکردند و برای ذبح میبردند. همچنین گرمابه میرعبدالله خان، کارگاه نجاری، خراطی، مبلسازی، تعمیرات چرخخیاطی، کارخانه پیچ و مهرهسازی و... هم در این خیابان بوده که دیگر نشانی از آنها نیست. این را هم اضافه کنیم که حدود سالهای ۱۳۶۲ نام خیابان دکتر بهبودی به خیابان شهید دوران دفاع مقدس، امیرسرلشکر «بدایار بهبودی» تغییر یافت.