قاتلان، چرا رمال فلج را کشتند؟

قاتلان، چرا رمال فلج را کشتند؟

ایران نوشت: پاییز سال ۱۴۰۰ ناپدید شدن مرد ۵۰ ساله‌ای به نام رحمان که از اتباع افغانستان بود، گزارش شد.

مردی که این گزارش را به مأموران داد در توضیح ماجرا گفت: من سال‌هاست که با رحمان دوست هستم. از آنجایی که او رمالی می‌کند همیشه در خانه‌اش افرادی رفت و آمد دارند. اما چند روزی است که تلفن همراهش خاموش است و در خانه‌اش را هم باز نمی‌کند. از آنجایی که رحمان از ناحیه دو پا معلول است و با ویلچر حرکت می‌کند نگران حالش هستم و فکر می‌کنم شاید برایش اتفاقی افتاده باشد.

پس از این اظهارات مأموران به خانه مرد رمال رفتند و پس از آنکه کسی در را باز نکرد با دستور قضایی وارد خانه شدند و جسد او را در حالی که دستمالی دور دهانش پیچیده شده بود پیدا کردند. شواهد حاکی از آن بود که مرد رمال به قتل رسیده است. ضمن اینکه به هم ریختگی خانه نیز گویای آن بود که عاملان قتل از خانه مقتول سرقت هم کرده‌اند.

در ادامه جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان علت مرگ را خفگی اعلام کردند.

با مشخص شدن موضوع مأموران شناسایی عاملان جنایت را در دستور کارشان قرار دادند. در نخستین مرحله معلوم شد که در خانه مرد رمال همیشه به روی دوستان و مشتریانش باز بوده و در تمام طول هفته افرادی به خانه‌اش رفت و آمد می‌کردند.

پلیس در ابتدا به چند نفر مظنون شد و آنها را تحت بازجویی قرار داد اما هیچ‌کدام از آنها سرنخی برای پیدا شدن عاملان جنایت مرد رمال به پلیس نداد تا اینکه تلفن همراه مقتول مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که فردی به نام بهنام طی روزهای منتهی به قتل بارها با او تماس گرفته است.

به این ترتیب بهنام بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او در ابتدا سعی داشت خودش را بی‌اطلاع نشان دهد اما وقتی در مقابل مستندات پلیس قرار گرفت به ناچار به قتل رحمان با همدستی دو دوست معتادش اعتراف کرد و درتشریح ماجرا گفت:رحمان از دوستانم بود و ازآنجایی که کارش رمالی بود مشتری‌های زیادی هم داشت مطمئن بودم که پول زیادی دارد.به همین خاطر از دوستانم به نام‌های کریم و اکبر خواستم تا با همکاری هم از خانه او سرقت کنیم. چون می‌دانستم که فلج است و نمی‌تواند از خودش دفاع کند با خیال راحت با طرح نقشه‌ای بعد از نیمه شب وارد خانه‌اش شدیم. با دوستانم دهانش را بستیم تا سر و صدا نکند بعد جست و جوی پول‌ها را آغاز کردیم اما فقط به یک میلیون تومان رسیدیم و وقتی می‌خواستیم از خانه خارج شویم دیدیم او نفس نمی‌کشد و از ترس مان به سرعت آنجا را ترک کردیم.

بعد از اعترافات صریح متهم، کریم و اکبر نیز دستگیر شدند و به همدستی با بهنام اعتراف کردند.

با تکمیل تحقیقات و اعترافات صریح متهمان پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه نماینده دادستان ضمن قرائت کیفرخواست علیه متهمان اظهار کرد: از آنجایی که مقتول یک تبعه بیگانه بوده و تا این لحظه اولیای دم وی پیدا نشده‌اند رئیس قوه قضائیه برای عاملان قتل درخواست قصاص کرده است.

پس از آن بهنام به جایگاه رفت و گفت: همان‌طوری که در دادسرا هم گفتم قصد ما کشتن رحمان نبود و تنها می‌خواستیم از خانه‌اش سرقت کنیم. من دهانش را به قصد ساکت کردن او بستم اما او خفه شد. حالا هم پشیمانم.

در ادامه کریم و اکبر یک به یک به جایگاه رفتند و ضمن ابراز ندامت عنوان کردند: قبول داریم که با بهنام همدستی کردیم اما ما نقشی در قتل او نداشتیم و فقط دست‌های رحمان را گرفته بودیم. ما اعتیاد داشتیم و به خاطر تهیه پول مواد حاضر شدیم با بهنام همکاری کنیم اما حالا زندگی مان نابود شد.

با پایان اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

3 دقیقه

افزودن دیدگاه جدید

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
12 + 2 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.