روزنامه جوان نوشت: پلیس از دستگیری یکی از فوتبالیستهای پرحاشیه در یک پارتی شبانه با حالت مستی خبر داد، فوتبالیستی که در ایام اعتراضات گاهی با ساعدبند سیاه به زمین میآمد و شادی نمیکرد که نشان دهد عزادار کشته شدگان است!
این هواپرستی برخی شهرهها (سلبریتیها) البته مسبوق به سابقه است، یعنی بیشترشان هیچ کاری که ذرهای خسارت مالی را متقبل بشوند برای آشوب نکردند. قرارداد میلیاردی برای سرمربیگری تیمهای فوتبال دولتی سرخابی میبندند و از دولت سیچهل میلیارد تومان پول میگیرند، اما برای فوتبالیستهایی که به دیدار رئیس دولت میروند، خط و نشان میکشند! و اگر کسی به آنان گفت شما برای نشان دادن شرف و جوانمردی، از آن عنوان چند ده میلیاردی استعفا بده، تا نشان دهی نه با جان که دستکم با مال در خدمت آشوب هستی، خودشان را به نشنیدن میزنند.
برخی کارگردانان و سینماگرانی که کاری به آنها پیشنهاد نشده بیانیه میدهند که تا اطلاعثانوی دست از کار میکشند و هیچ فعالیت هنری نخواهند کرد!
و برخی دیگر پولها را از مراکز دولتی میگیرند و بعد از خروج از کشور، به جوانان و ارتش دستور میدهند که بریزید توی خیابانها!
هرگز دیده نشد که غیر از روغن ریخته، چیزی را نذر امامزاده کنند. حالا بازیکن فوتبال حتی حاضر نیست حفظ ظاهر کند و این شبهای عزاداری را لااقل از حضور با حالت مستی در جمع بپرهیزد.
بارها گفته شده که بیشتر این جماعت شهره هیچ نسبتی با جامعه اصیل ورزشکاران ما ندارند و فقط گمان میکنند تظاهر به همراهی با آشوب برای آنان سودمندتر است و اگر بدانند اشتباه محاسباتی داشتهاند و این ظاهرسازی در پایان چه بهلحاظ مالی و چه بهلحاظ جایگاه اجتماعی به ضرر آنان خواهد بود، رنگ خود را عوض میکنند. جماعت روزها عزادار و شبها «هوا» دار میتوانند رنگعوضکردن خود را از فاصله روز و شب حتی به ساعت و دقیقه هم برسانند! بهشرطی که صرف کند!