رویداد۲۴: خبرگزاری برنا در خبر نوشته پس از پایان دوره هشت ساله فرماندهی سردار حسین اشتری در فراجا، احتمالاً سردار احمدرضا رادان بهعنوان فرمانده جدید انتظامی کشور منصوب میشود. سردار اشتری از سال ۱۳۹۳ تا کنون فرمانده نیروی انتظامی است و در صورت تغییر اشتری، رادان به عنوان هشتمین فرمانده نیروی انتظامی پس از انقلاب فعالیت خواهد کرد.
فرماندهان نیروی انتظامی
تا کنون سرتیپ محمد سهرابی (۱۳۷۱–۱۳۷۰)، سردار رضا سیفاللهی (۱۳۷۵–۱۳۷۱)، سردار هدایت لطفیان (۱۳۷۹–۱۳۷۵)، سردار محمدباقر قالیباف (۱۳۸۴–۱۳۷۹)، سردار علی عبداللهی (سرپرست) (۱۳۸۴)، سردار اسماعیل احمدیمقدم (۱۳۹۳–۱۳۸۴) و سردار حسین اشتری فرماندهان نیروی انتظامی بودهاند.
فرماندهان شهربانی
پیش از سال ۱۳۷۰ نیز نیروی انتظامی به نام شهربانی کل کشور فعالیت میکرد که از پیروزی انقلاب تا سال ۷۰، فرماندهان مختلفی در آن حضور داشتند که عبارتند از سپهبد محمدعلی نوروزی (سرپرست از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۸ بهمن ۱۳۵۷)، سرهنگ ناصر مجللی (از ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۵۸)، سرتیپ سید مصطفی مصطفایی (از ۲۹ خرداد ۱۳۵۸ تا بهمن ۱۳۵۸)، سید مصطفی میرسلیم (سرپرست از ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ تا اسفند ۱۳۵۹)، سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی (از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ تا ۱۴ شهریور ۱۳۶۰)، سرهنگ سید ابراهیم حجازی (سرپرست از ۱۸ شهریور ۱۳۶۰ تا دی ۱۳۶۱)، سرهنگ جلیل صمیمی (از ۲۳ دی ۱۳۶۱ تا تیر ۱۳۶۶)، سرتیپ سید رضا نیکنژاد (از ۱۳۶۶ تا ۹ تیر ۱۳۶۹) و سرتیپ دوم سید امانالله مرتضوی (۹ تیر ۱۳۶۹ تا ۱۲ فروردین ۱۳۷۰)
نکته جالب اینکه پس از سال ۷۰ که شهربانی به نام نیروی انتظامی (ناجا) و سپس به نام فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) تغییر نام داد، به جز سرتیپ سهرابی، سایر گزینهها عموما از سپاه به فرماندهی نیروی رسیدند، در حالیکه فرماندهان شهربانی (به جز میرسلیم که مدت کوتاهی سرپرست بوده) تماما از از بدنه همان نیرو بودهاند.
سردار رادان فرمانده جدید فرماندهی انتظامی؟
سردار رادان هماکنون رئیس مرکز مطالعات راهبردی فرماندهی انتظامی کشور است. او پیش از این نیروی بسیج و سپاه بوده اما به نیروی انتظامی منتقل شده است. رادان سال ۱۳۵۹ به صورت نیروی داوطلب عضو بسیج شده و در دوران جنگ ایران و عراق، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتقل شده است. خودش گفته وقتی بازنشست شدم هم میخواهم به بسیج برگردم: «وست دارم وقتی بازنشسته شدم در یک پایگاه بسیج باشم و بتوانم دغدغههای پدر و مادر جوانان را درک کنم، آنها را هدایت کنم و یک لشکری از بچههای حزب اللهیها تشکیل بدهم.»
پس از جنگ، رادان از نیروی انتظامی به فرماندهی انتظامی منتقل شد و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ فرماندهی انتظامی کردستان بوده است. رادان همچنین از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان بوده است. او سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ فرمانده انتظامی خراسان بوده است و سال ۱۳۸۵ به پایتخت منتقل شد و فرمانده انتظامی تهران بزرگ شد و تا سال ۱۳۸۷ نیز در همین سمت مشغول بود.
رادان اوایل دهه ۹۰ جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور بود اما ۵ خرداد ۱۳۹۳ از سِمت جانشین فرمانده پلیس کشور کنار گذاشته شد و به سمت ریاست مرکز مطالعات راهبردی ناجا منصوب شد.
چرا رادان به سمت فرمانده انتظامی منصوب میشود؟
رادان چند تجربه مهم دارد که در شرایط کنونی همه آن تجربهها برای ساختار تصمیمگیر کشور قابل توجه است؛ اول اینکه رادان نیروی سپاه است و با توجه به یکدستی قدرت در دوران کنونی، این موضوع یک مزیت به شمار میرود. نکته دوم اینکه رادان مدتی مسئول طرح «امنیت اجتماعی» بوده است. به گزارش رویداد۲۴ یکی از وجوه مهم طرح امنیت اجتماعی مربوط به «پوشش زنان»، «بازرسی از کارگاهها و فروشگاههای لباس» و «بازرسی از آرایشگاههای مردانه»، «نظارت و سرکشی به عکاسیها» و «نظارت به خانههای افراد مجرد» بود که تمامی این موارد و مخصوصا «پوشش زنان» هماکنون یکی از بزرگترین چالشهای حاکمیت به شمار میرود و احتمالا امیدوار است با حضور سردار رادان بتواند کار نکرده سردار اشتری انجام شود.
نگاه سردار رادان به حجاب
رادان میگوید وقتی به تهران آمده، مردم به او گفتهاند که اولویت اول در تهران باید حجاب باشد: «در یک زمان بد حجابی مسئله اول مردم بود که با آن برخورد کردیم.» در بخش دیگری از خاطرات سردار رادان چنین میخوانیم: «تهران را که رصد میکردیم چهره زیبایی نداشت و هنجار شکنی زیاد بود، مردم از دیدن این صحنه رنج بسیار میبردند، آن زمان نگاه نکردم که قانون حجاب و عفاف یک قانون قابل توجه است، بلکه نگاه کردم که جوانان ما را با بی قیدی و بی حجابی از ما میگیرند، بنابراین احساس تکلیف کردم، سردار طلایی و فرماندهان قبلی هم تلاشهای زیادی داشتند و ما بررسی کردیم که ببینیم کدام راهکار از همه بهتر است، به یک عده تذکر اخلاقی میدادیم، یک عده را هم با حکم قضایی میبردیم و از خانوادهها میخواستیم لباس مناسب برای فرزندانشان بیاورند. با لباس فروشیها هم برخورد کردیم فروشندگان میگفتند تقاضا زیاد است و مردم هم میگفتند که عرضه زیاد است، بنابراین تصمیم گرفتیم که با تولید کنندهها نیز برخورد کنیم و حلقهها را به وصل کردیم، من معتقدم اگر کارشکنیها انجام نمیشد، ذائقه مردم نیز به گفته مسئول صنف پوشاک عوض میشد و یک مقدار دیگر لازم بود تا این حرکت اجرا شود که نگذاشتند و باید در آخرت نیز جوابگو باشند.این کار از سمت دشمن بود و هجمه فرهنگی بیصدایی بود، بنابراین برخی از مسئولان چشم و گوش خود را میبستند و بی تفاوت عمل میکردند و معتقد بودند که نباید دید و بیتفاوت بود.»
تجربههای رادان در خراسان و سیستان و بلوچستان
نکته دوم اینکه سردار رادان مدت زیادی در خراسان بوده و از این منظر در هماهنگی کامل با تیم خراسان است. نکته سوم تجربه سردار رادان در سیستان و بلوچستان به عنوان فرمانده نیروی انتظامی است. احتمالا با توجه به چالش موجود در جنوب شرق کشور و دغدغهای به نام مولوی عبدالحمید برای حاکمیت، تجربه رادان در آن منطقه برای انتخاب او بیتاثیر نبوده است.
سرکوب معترضان در سال ۸۸
نکته دیگر درباره سردار رادان، برخورد نیروی انتظامی با معترضان در دوران اوست که گفته میشد دستور بسیاری از برخوردها توسط او صادر شده است. احتمالا بروز اعتراضات ۱۴۰۱ و تجربه پیشین رادان در مواجهه با معترضان انتخابات سال ۸۸ هم از دلایل دیگری بوده که رادان به عنوان فرمانده جدید انتظامی کشور منصوب شود. خود سردار رادان در مصاحبهای این تجربه را چنین توصیف میکند: «بچههای ناجا فشار و هجمه زیادی را از جاهای مختلف تحمل کردند و شرایط سختی را گذراندند، عملیات روانی زیادی روی آنها بود، در شرایط سختی بودند که انسان شرمنده میشود چون برخی از آنها ۸ ماه در خیابان خوابیده بودند، آن روزها غرور انگیز بود و تجربه ای رابه ما داد که حتما این تجربه به راحتی به دست نمیآمد؛ توانمندیهای زیادی را به ما داد، در زمینه سایبر، همافزایی با نیروهای بسیج و وزارتخانه خیلی بالا رفت و تجربههای زیادی را کسب کردیم.»
یکی از مواردی که در دوره رادان رخ داد، ماجرای کهریزک بود که رادان میگوید از ماجرا بیخبر بوده است. او در مصاحبه با تسنیم گفته «غیر از اراذل و اوباش هیچکس دیگری نباید به کهریزک میرفت. در زمان فتنه من از انتقال آن افراد به کهریزک بی خبر بودم، چون کهریزک جای آنها نبود.»
رادان به خاطر فاجعه کهریزک بازجویی هم شده بود اما ظاهرا نتیجهای نداشت و تبرئه شده است. خودش میگوید: «خانوادهام آمادگی و پذیرش زندان رفتن من را داشتند چراکه کارهای من برای حمایت از، ولی زمان بود، ابوذر وقتی که به ربذه رفت برای حمایت از، ولی رفت؛ اگر زندان هم میرفتم خودم و خانوادهام خوشحال بودیم، چون برای حمایت از، ولی زمان این کار را انجام داده بودم، در ایام فتنه ۸۸، روزها من میرفتم در خیابانها و با فتنه گران برخورد میکردم و شبها برای بازجویی و پاسخگویی میرفتم؛ این سبب شده بود که عزمم راسختر شود.»
پ